سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
در ازدواج عجله نکنید!
ازدواج کردن مراحل مختلفی دارد، شاید بگویید نباید هم سخت گرفت! اول آشنایی و بعد صحبت و اگر توافق حاصل شد، انشالله عقد و محرمیت دیگر! اما خیر؛ به همین راحتی هم نیست. گاهی باید در ازدواج تعلل کنید و برای بله گفتن دست نگه دارید.
وقتی از ساده گرفتن ازدواج و زودتر ازدواج کردن صحبت می شود، خیلی ها از آن طرف بام می افتند و برای آن که حسن نیت شان را ثابت کنند، ازدواج را سریع و سهل انگارانه برگزار می کنند.
ساده گرفتن ازدواج به معنی سادگی مراسم و سخت گیر نبودن درباره مادیات است اما در ذهن بعضی از افراد ساده گرفتن، معنی برداشتن همه فیلترها و سرسری سر سفره عقد نشستن را می دهد. استدلال آنها این است که دو تا جوان همدیگر را بخواهند همه چیز حل است اما واقعیت این است که چنین استدلالی صرفا بر عشق کور تاکید دارد و نه تناسب و کفویت و ساده گرفتن.
قدم اول؛ نیاز
قبل از هر چیز باید احساس نیاز به ازدواج در شما به وجود آمده باشد. وقتی نیاز به ازدواج جدی است، در واقع با یک انگیزه قوی و خودجوش مواجهیم؛ چیزی که خود به خود ما را به سوی ازدواج سوق میدهد. نشانه انگیزههای درونی و خودجوش در ازدواج، ماندگار بودن آنهاست؛ یعنی چون نیاز از درون سر برآورده، نه از زرق و برق محرکهای بیرونی، همچنان باقیمانده و گذشت زمان، تغییر چندانی در آن ایجاد نمیکند. در واقع، اگر گرایش به ازدواج، ظاهری یا بنا بر هوی و هوس یا اصرار دیگران یا به تقلید از دیگران و نظایر اینها ایجاد شده باشد، خیلی زود زایل شده و از بین میرود. اما نیاز جدی که برای فرد محسوس و مفهوم شده و با حواس پنجگانه، ذهن و روح و روان فرد لمس شده باشد، با گذشت زمان، نه زایل میشود و نه فراموش میگردد و حتی ممکن است قویتر هم بشود.
وقتی نیاز به ازدواج وجود داشته باشد شما در هر سنی که باشید مسئولیت پذیری و دقت و توجه کافی را برای شروع یک زندگی موفق در خود احساس خواهید کرد و این یعنی بخش مهمی از مسیر خوشبخت شدن را طی کرده اید.
حالا چه عجله ایست؟
وقتی گفته می شود در ازدواج سهل گیر باشید، یعنی در اصل ازدواج عجله کنید. زود ازدواج کنید و ازدواج تان را به بهانه های واهی به تعویق نیندازید. مراسم را ساده برگزار کنید و ریخت و پاش نداشته باشید اما این مغایر با وقت گذاشتن برای شناخت و بیان کردن انتظارات مادی به جا نیست.
نمی شود مراحل شناخت و انتخاب همسر را با یک یا دو هفتهای انجام دهید. زود تصمیم گرفتن و تصمیم گیری بر اساس ظواهر ماجرا، شما را به سمتی سوق می دهد که هر چه پیش تر بروید، نکات جدیدتری کشف کنید و وقتی که دیگر دیر شده، پی به تفاوت ها ببرید. معطل کردن فرایند شناخت یکی از بهترین راهها برای شناخت دختر و پسراز یکدیگر است. دختر و پسر باید با یکدیگر آشنا باشند. نباید پیش از مراسم عقد مسائل بااهمیت را ناگفته گذاشت و باید پیش از آنکه بله را بگویید درباره همه چیز شفاف و دقیق صحبت کنید. از اولویت های زندگی تان گرفته تا شخصیت خود و وضعیت فعلی و گذشته و آینده تان. همه چیز را باید بگویید و به طور دقیق تناسب تان را بسنجید.
مهارت دارید؟
یکی دیگر از دلایلی که نباید در ازدواج عجولانه برخورد کنید این است که باید فرصت کافی برای کسب مهارتهای لازم (14896) را به خود بدهید. باید خودتان را خوب بشناسید و تحلیل کنید. بعد ببینید که از ازدواج چه توقعی دارید و از همسر آیندهتان. با فرد مد نظرتان گفتگو کنید و درباره مسائل جزیی هم حرف بزنید. اما باز هم این پایان راه تجرد و ورود به دنیای تاهل نیست. همه ما نیاز داریم برای ورود به یک مرحله جدید خود را آماده کنیم. درباره ازدواج هم این مساله با شدت بیشتری مورد توجه قرار میگیرد. مهارتهایی وجود دارند که بهتر است تا قبل از ازدواج بهشان فکر کنید و در پی کسب آنها باشید. این مهارتها باعث بهبود کیفیت زندگی شده و افراد را قادر میسازند به طور موثری با چالشهای زندگی مبارزه کرده و آنها را حل کنند. این مهارت ها عبارتند از:
1. شناخت خود
2. آگاهی از تفاوتهای زن و مرد
3. شناخت نقشها و مسئولیتهای زنانه و مردانه
4. مهارت های برقراری ارتباط موثر با همسر
5. مهارتهای حل مساله
6. خلاقیت و توانایی هیجان بخشیدن به رابطه
7. فداکاری و گذشت
8. مدیریت هیجانات
منبع: سپیده دانایی، دخت ایران
ویدیو مرتبط :
شب اول ازدواج عجله نکنید.....!!!!!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ریما رامین فر: در ازدواج عجله نکنید
ریما رامینفر، همسر امیر جعفری در زندگی شخصی و خانوادگی هم موفق است. او حدود ۲۰ سال است با جعفری زندگی میکند و یک پسر هم دارد. روزی که با او تماس گرفتم، مسافرت بود؛ شیراز و گفت قرار است بعد به کیش برود. اما با هم قول و قرار گذاشتیم که در روز و ساعت مشخصی با او تماس بگیرم و درباره خانواده موفق صحبت کنم. رامینفر خوش قول است درست مثل اخلاق خوشش که به دل مینشیند.
شما خانواده خوبی دارید و با امیرجعفری یکی از زوجهای موفق سینمایی را شکل دادهاید. اما حتما شما هم شنیدهاید که زندگی زوجهای جوان امروزی دیری نمیپاید و به جدایی میانجامد. به نظر شما چگونه میتوان خانواده پایداری داشت؟
درباره این موضوع حتما محققان و کارشناسان کار کردهاند و من نمیتوانم نظر کارشناسی در این باره بدهم. اما این نگاه که من ۲۰ سال خانوادهام را حفظ کردهام اما گروهی نمیتوانند این کار را انجام بدهند، آزارم میدهد.
نمیتوان حکم صادر کرد که اگر یک زوج کنار هم ماندهاند لزوما موفق هستند. به نظرم به تعداد آدمهای دنیا، رابطههای متفاوت هم وجود دارد. مهم این است که هر کسی در رابطهای که هست احساس خوشحالی کند و رابطهاش کار کند. از بیرون قضاوت کردن، درست نیست. به همین دلیل نمیتوانم بگویم رمز موفقیتم اینهاست.
من در خانوادهای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادرم کار نکرد و آنها از هم جدا شدند و من بشدت از این جدایی آسیب دیدم، به همین دلیل از هر نوع تنشی پرهیز میکنم. معتقدم وقتی ما بچهدار میشویم باید تلاش کنیم از هرگونه مشکلی که روحیه و زندگی او را دچار تشنج میکند، پرهیز کنیم.
هیچ زوجی در دنیا وجود ندارند که خوشبخت مطلق باشند و به اصطلاح برای زندگی در کنار هم به دنیا آمده باشند. هر فردی با ایدهآلهای ذهنی وارد رابطه میشود، اما بعد متوجه میشود آن رابطه از ایدهآلها فرسنگها فاصله دارد.
با توجه به همه اینها، فقط میتوانم به جوانها توصیه کنم برای ازدواج عجله نکنند. شاید گروهی با این نظر من مخالف باشند، اما بهتر است برای ازدواج و تشکیل خانواده دخترها و پسرها به بلوغ فکری برسند و با اولین رابطهای که برقرار میکنند، فکر نکنند همسر ایدهآل خود را یافتهاند.
باید زمانی وجود داشته باشد تا طرفین یکدیگر را بشناسند چون در غیر این صورت خیلی زود سرخورده میشوند.
یادگیری مهارتهای فردی هم مهم است اینکه ما یاد بگیریم در روابط چگونه عمل کنیم و چطور آستانه صبر و تحمل را بالا ببریم. دقیقا. اما واقعیت این است که ما هیچ آموزشی نمیگیریم. هیچ جا نیست به ما یاد بدهد که چگونه میتوانیم روابط بهتری داشته باشیم یا چگونه صبورتر باشیم.
حداقل خود من این آموزشها را ندیدهام. ما حتی بلد نیستیم بیاموزیم. به نظرم هنوز در جامعه ما درباره یک رابطه صحبت کردن یک جور تابو است و گویا منعی درباره آن وجود دارد.
فرزندان درباره روابط خود با والدین صحبت نمیکنند و پدر و مادرها هم ترجیح میدهند که اگر متوجه این موضوع شدند با سکوت از آن عبور کنند. برای همین است که نوجوانان و جوانان ما در روابطشان دچار مشکل میشوند و آسیب میبینند.
به نظر میرسد برای نسل امروز قبح برخی از مسائل شکسته شده و آنها مثل نسل گذشته پای یک سری مسائل نمیمانند؟
من نام این راه آنها را قبحشکنی نمیگذارم. نسل من از یک سری مسائل میترسید، به همین دلیل نمیتوانست در برخی موارد تصمیم درست بگیرد، اما اکنون شکل خواستهها عوض شده و به نظر من نسل امروز با گذشته را نباید مقایسه و رفتار آنها را ارزشگذاری کرد.
اما نسل جوان امروز امنیت روانی و آرامش نسل گذشته را ندارد.
شاید اینجوری باشد. اما ما و پدر و مادرهای ما هم خوب زندگی نکردند. خیلیها به من و امیر میگویند، چه زوج خوشبختی! هم در عرصه کاری هم در زندگی خانوادگی، اما واقعیت این است که مردم از بیرون قضاوت میکنند.
شاید اگر کسی جای من یا امیر بود این زندگی ادامه پیدا نمیکرد. بنابراین بهتر است درباره زندگی دیگران قضاوت و ارزشگذاری نکنیم.
اما شما با همه تفاوتهایی که شاید با هم داشته باشید در کنار هم ماندهاید. راز این درکنار هم ماندن، چیست؟
ما از همان اول اولویتهایمان را مشخص کردیم که چه چیزهایی ما را ناراحت یا خوشحال میکند. اولویتهای ما با یکدیگر فرق میکند. امیر پدر، رفیق و همکار خوبی است. به دلیل داشتن امتیازهای خوبش، بدیهایش را نادیده میگیرم.
امیر هم حتما همین کار را با من میکند. من هم حتما نکات منفی زیادی دارم که او به خاطر خصلتهای خوبم آنها را تحمل میکند. به نظرم جوانهای امروزی این اولویتبندی را ندارند. معتقدم همسر آدم سوپر قهرمان نیست که همه چیزهای خوب را داشته باشد و قرار نیست تو را به همه آرزوهایت برساند.
ویژگیهای خوب و بد در کنار هم هستند. زندگی روزهای بد زیاد دارد، اما انگار امروز تحمل آدمها برای عبور از این سختیها کم شده است. این سختیها در همه مراحل و عرصههای زندگی هست و فقط مربوط به زندگی زن و شوهری نیست.
از تجربه ناموفق پدر و مادرتان گفتید و آسیبی که از آن دیدید، چگونه این تجربه بد را مدیریت کردید؟
اگر مادرم این مصاحبه را بخواند حتما میرنجد اما واقعیت این است که من هنوز دارم تاوان طلاقی را که ۴۰ سال قبل رخ داده پس میدهم.
هنوز هم از خیلی چیزها میترسم. برای همین تمام تلاش خود را میکنم تا پسرم از هر گونه تنش و درگیری دور باشد. همه سعیام این است که پسرم را از هر گونه آسیبی که خودم آنها را تجربه کردم، محافظت کنم.
اخبار فرهنگی - جام جم آنلاین