سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

بیماری های روانی مسری؟


در اروپا در قرن های 14 تا 17 میلادی، گاهی گروه هایی از مردم به ناگاه و بدون مقدمه دچار مشکلی عجیب می شدند؛ مثلا عده زیادی، گاه هزار نفر، شروع به حرکت های عجیب و غیرقابل کنترلی می کردند؛ آنها فریاد می کشیدند، آواز می خواندند و ادعا می کردند که توهماتی را تجربه می کنند.



مجله تندرستی: در اروپا در قرن های 14 تا 17 میلادی، گاهی گروه هایی از مردم به ناگاه و بدون مقدمه دچار مشکلی عجیب می شدند؛ مثلا عده زیادی، گاه هزار نفر، شروع به حرکت های عجیب و غیرقابل کنترلی می کردند؛ آنها فریاد می کشیدند، آواز می خواندند و ادعا می کردند که توهماتی را تجربه می کنند. این مشکل مردان، زنان و کودکان را هم درگیر می کرد. آنها تا وقتی که از خستگی از پا درمی آمدند به حرکت های خود ادامه می دادند.

سال 1374 میلادی، پایکوبی های دسته جمعی آلمان، یکی از اولین دفعات گزارش شده این اتفاق عجیب بود و همچنین همه گیری مشهور در سال 1518 در استراسبورگ گزار شد. آن زمان کسی نتوانست ماهیت این مانیای جمعی را کشف کند، معمولا نوازندگان با حضور در این جمع ها با نواختن موسیقی، سعی می کردند  ذهن جمعیت را هدایت کنندو حملات را فرو بنشانند اما گاهی کار آنها تاثیر معکوس می گذاشت.

یکی از توجیهاتی که برخی در آن زمان می کردند این بود که این جنون های جمعی وسیله ای برای تسکین تنش ها و فراموش کردن درد فقر است، اما بعضی ها هم مسمومیت، آنسفالیت و تشنج را علت مشکل می دانستند.

بیماری های روانی مسری؟

خنده های عجیب و بی دلیل

در 30 ژانویه سال 1962، در یک مدرسه دخترانه واقع در «کاشاشا»ی تانزانیا، حادثه عجیبی رخ داد؛ سه دختر شروع به خنده های بی مورد کردند که در کمال تعجب خنده آنها مسری شد و 95 نفر از 159 دانش آموز مدرسه که بین 12 تا 18 سال سن داشتند، شروع به خنده های طولانی بی علت کردند.

کسانی که مبتلا شدند بین چندساعت تا 16 روز خنده می کردند، معلم ها درگیر نشدند اما دانش آموزان دیگر نمی توانستند روی درس هایشان تمرکز کنند. یک ماه و نیم بعد، دستور بسته شدن مدرسه داده شد. با بسته شدن مدرسه و بازگشت دانش آموزان به خانه شان، این مشکل عجیب، روستای «نشامبا» - روستایی که محل زندگی چند نفر از این دانش آموزان بود – را هم فرا گرفت.

در ماه های آوریل و می، مجموعا 217 نفر در این روستا دوره های خنده های بی مورد را تجربه کردند. در 21 می مدرسه بازگشایی شد اما در ماه ژوئن، مقامات مجبور شدند دوباره مدرسه را ببندند. در این ماه، همه گیری خنده به مدرسه متوسطه بوکوبا هم سرایت کرده و 48 دختر دیگر را درگیر کرد. همهگیری دیگری هم در کانیانگراکا رخ داد و دو مدرسه پسرانه این منطقه بسته شدند.

در اکتبر 1965، در یک مدرسه در بلکبرن، چند دختر به طور ناگهانی از سرگیجه شکایت کردند که بعضی از آنها غش کردند. در طی چند ساعت، 85 دختر دراین مدرسه با آمبولانس به بیمارستان مجاور برده شدند. علائم آنها شامل غش، ناله، به هم فشردن دندان ها، نفس نفس زدن و گرفتگی عضلات بود. بررسی های لازم انجام شد و هیچ نشانی مبتنی بر آلودگی غذایی یا هوایی پیدا نشد.

آن دسته از دخترهایی که کم سن و سال تر بودند، بیشتر مبتلا شده بودند اما آنهایی که سن بیشتری داشتند، علائم را به شکل شدیدتر و طولانی تری از خود بروزمی داند. پزشکان تشخیص دادندکه علت مشکل هیستری است و یک پیاده روی سه ساعته و ترس از همه گیری فلج اطفال، افراد را مستعد بروز چنین علائمی کرده است.

روح های شرور و حمله های غش!


موارد هیستری جمعی در کشورهای مختلف و در قاره های مختلف دیده شده است؛ از جمله در قاره آسیا و کشورهایی که چندان از ما دور نیستند. در مالزی در دهه های 70 و 80 میلادی، در دخترهای محصل و زنان جوانی که در کارخانه ها کار می کردند، به کرات حملات هیستری جمعی دیده شد که در فرهنگ محلی این باور وجود داشت که روح های شرور در آنها رخنه کرده اند! اما تحقیقات و بررسی ها نشان دادند که هیچ مشکل بدنی یا آلودگی در کار نیست و مشکل باز هم روانی است.

اولین موردگزارش شده از هیستری جمعی در ایران در سال 1365 در یک مدرسه دخترانه در استان کرمان بوده است؛ به طوری که افراد مبتلا به صورت حاد دچار اضطراب و نگرانی شده بودند. در سال 1371 و بعد از واکسیناسیون کزاز نمونه گیری از هیستری جمعی در 21 دختر دانش آموز در یک روستا از استان کرمان گزارش شد. بعد از تزریق واکسن علائمی به صورت غش و صرع کاذب، لرزش، اختلال دید، سردرد، تعریق و سوزش دست در یکی از دانش آموزان بروز کرد و به دنبال آن 9 دانش آموز دیگر نیز علائم مشابهی را تجربه کردند. مورد سوم در سال 1373 در روستایی واقع در اطراف یزد رخ داد.

در اردیبهشت سال 1381 در روستایی واقع در اطراف شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی، بیماری ناشناخته ای شیوع پیدا کرد؛ بیماری از یک مدرسه راهنمایی دخترانه آغاز شد و شیوع آن فقط در بین جنس مؤنث بود که در مدت کوتاهی تعداد موارد به 64 نفر رسید. مسئولان بهداشتی درمانی منطقه و استان تمام اقدامات لازم را با همکاری متخصصان مختلف منطقه ای و کشوری جهت شناسایی بیماری انجام دادند و سرانجام تشخیص احتمالی هیستری جمعی مطرح گردید و تایید شد.

بیماری روانی مسری است؟

معمولا ما انتظار نداریم که اختلالات روانی حالت مسری داشته باشند و در زمان کوتاهی یک جمع را درگیر کنند اما مورد هیستری جمعی که علاوه بر موارد مزبور، موارد بسیار متعدد دیگری هم از آن گزارش شده، خلاف این مطلب را نشان می دهد. هیستری یا به تعبیر درست تر اختلال تبدیلی، یکی از شایع ترین علل مراجعه به بخش های اورژانس است. این اختلال در زنان بیشتر دیده می شود و مبتلایان، بی حسی و مورمور شدن در اندام ها، کری، کوری، حرف نزدن و فلج عمومی بدن یا علائم حرکتی نیز شامل حرکات غیرطبیعی، اختلال در راه رفتن، ضعف عمومی، فلج، لرزش، تیکو حرکات پرتابی و تشنج های کاذب را از خود بروز می دهند اما همه این علائم و نشانه ها منطبق با هیچ بیماری بدنی خاصی نباید باشد. تشخیص کاذب بودن علائم با معاینه و تشخیص پزشک و رد علل بدنی صورت می گیرد.

استفاده از واژه «تبدیلی» برای این بیماری، از نظر فروید منشأ گرفته است؛ او عقیده داشت که اضطراب یک بیمار «تبدیل» به علائم فیزیکی می شود.

جنون مشترک

در این مقاله در مورد هیستری جمعی صحبت کردیم اما آیا بیماری های روانی دیگری وجود دارند که جنبه مسری یا مشترک داشته باشند؟

بله! یکی از این بیماری ها جنون یا سایکوز مشترک است که در پزشکی با واژه فرانسوی Folie ‘a deux شناخته می شود. در این اختلال، علائم و باورهای هذیانی یک فرد به شخص دیگر انتقال می یابد. ممکن است بیشتر از دو نفر هم گرفتار بشوند که در این صورت از اصطلاحات دیگری برای اشاره به بیماری استفاده می شود.

نخستین بار یک روانپزشک فرانسوی در قرن نوزدهم، به این نوع گسیختگی اشاره کرد. مورد او زنی به نام مارگارت بود که همراه همسرش – مایکل – درگیر این مشکل شده بود؛ هر دوی آنها هذیان گزند و آسیب داشتند و باور داشتند که اشخاصی وارد خانه آنها می شوند، گرد و غبار پخش می کنند و کفش هایشان را می پوشند. در این جنون مشترک، ممکن است که اول بیماری در یکی شکل بگیرد و به دومی منتقل شود که در این صورت معمولا وقتی آن دو را از هم جدا نگاه می داریم، علائم در شخص دوم تخفیف می یابند یا اینکه ممکن است به طور همزمان باورهای هذیانی در ذهن هر دو شکل بگیرد و هر دو به صورت مشترک بر محتوای هذیانی هم اثر بگذارد اما یکی از جنبه های مشترک اکثر اختلالات روانپزشکی، کاهش عملکرد اجتماعی و کاری مبتلایان است.

به همین خاطر در طول تاریخ بسیاری به این فکر افتاده اند که با استفاده از یکسری مواد شیمیایی غیرکشنده، با ایجاد جنون موقت در سربازان و نظامیان دشمن، باعث آشفتگی آنها شوند.

در دوران معاصر و بعد از جنگ جهانی دوم هم آمریکا تحقیقاتی در این زمینه با استفاده از مواد توهم زا مثل LSD، آنتی کولیترژیک ها و داروهای خواب آور خاص انجام دادند ولی شواهدی مبنی بر استفاده و کاربرد عملی از این شیوه توسط آمریکا وجود ندارد.

در عین حال استفاده از اصطلاحات «هیستری» یا «هیستری جمعی» دهه هاست که منحصر به پزشکان و روانپزشکان باقی نمانده است و به دفعات توسط جامعه شناسان و کارشناسان سیاسی و روزنامه نگاران، البته با «بار معنایی و مفهومی متفاوت» هم مورد ساتفاده قرار می گیرد. آنها وقتی از توجیه رفتار بی منطق و نابخردانه جماعتی درمی مانند و مدل ها و تئوری های شناخته شده را در توضیح رویدادی ناکارآمد می بینند، به این اصطلاح پناه می برند. در عین حال گاهی هم در رسانه ها، زمانی که جمعی مردم به ناگاه یک خرافه را باور می کنند و این باور نادرست همگانی می شود، از این اصطلاح استفاده می شود.

درمان این اختلال چیست؟


یکی از مؤثرترین درمان ها توضیح و اطمینان بخشی پزشکی است؛ پر واضح است که در این قسمت آگاهی و اطمینان همراهان و خانواده بیمار نقش زیادی بازی می کند. پزشک باید به روشنی توضیح بدهد که این اختلال شایع است، منشأ بدنی ندارد، برگشت پذیر است و اینکه مبتلا، به تعبیر و تلقی جامعه یک فرد «روانی» نیست. ضمن اینکه باید پزشک توجه خاصی مبذول کند که مشکل جسمانی خاصی را از قلم نینداخته باشد و تشخیص اشتباهی انجام نداده باشد.

ثابت شده است که کار درمانی هم نقش مفید در درمان این بیماری دارد. درمان دارویی با داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی هم مفید هستند.

البته معمولا در کشور ما به خاطر تشریح نشدن این اختلال و عدم آشنایی توده مردم با بیماری، انبوهی از اقدامات، آزمایشات و تصویربرداری های بی مورد برای این بیماران انجام می شود و معمولا این بیماران دست آخر و از روی تصادف به روانپزشک، یعنی پزشکی که بیشترین کمک را می تواند به آنها بکند، مراجعه می کنند.

در این میان علاوه بر عملکرد ضعیف رسانه های نوشتاری و دیداری، دانش اندک جامعه، عدم ارجاع درست از سوی همکاران پزشک هم نقش زیادی دارد؛ خانواده بیشتر بیماران، مخصوصا قشر تحصیلکرده ما هم غالبا نمی توانند به خود بقبولانند که یک بیماری روانی می تواند به صورت نشان های جسمانی بروز کند؛ بنابراین مدت ها این بیماران از تخصصی به تخصص دیگر مراجعه می کنند.


ویدیو مرتبط :
بیماری خطرناک و مسری سل ریوی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شایع‌ترین بیماری مسری جنسی + توصیه



 

شایع‌ترین بیماری مسری جنسی + توصیه



این بیماری هم زنان و هم مردان را در تمام گروهای سنی مبتلا می‌کند، البته شیوع آن در جوانان بیشتر است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالیانه 90 میلیون مورد جدید عفونت کلامیدیایی در جهان اتفاق می‌افتد.

عفونت‌های کلامیدیایی شایع‌ترین بیماری آمیزشی باکتریایی در دنیا و عامل آنها میکروبی به اسم «کلامیدیا تراکوماتیس» است. درگذشته، مهم‌ترین بیماری ناشی از کلامیدیا، «تراخم» بود که یک بیماری چشمی و از شایع‌ترین دلایل نابینایی است ولی درحال‌حاضر گونه‌ای از این باکتری بیشتر شایع شده که باعث عفونت دستگاه تناسلی می‌شود. كلامیدیاها انگل‌‌های داخل سلولی هستند و بسیاری از خصوصیات فیزیكی آنها مانند ویروس‌هاست. این میكروب‌ها باعث التهاب مجرای ادرار، واژن، گردن رحم، لوله‌های رحمی، مقعد و تخمدان‌ها می‌شوند. کلامیدیا یک عفونت داخل سلولی است، بنابراین تشخیص آن با روش‌های معمول آزمایشگاهی مشکل خواهد بود.

این بیماری ممکن است بدون علامت یا با علایم خفیف و زودگذر باشد، ولی با گذشت زمان، عوارض خود را به‌ویژه در زنان نشان می‌دهد. بیشتر افراد مبتلا به بیماری‌های آمیزشی کلامیدیایی به علت بی‌اطلاعی از آلودگی خود به این میکروب، دنبال آزمایش یا درمان نمی‌روند. اگر همسر نیز درمان نشود، فرد پس از درمان، دوباره مبتلا خواهد شد.
کلامیدیا با هر نوع رابطه زناشویی قابل‌انتقال است و می‌تواند هنگام زایمان طبیعی از مادر به نوزاد منتقل شود. از آنجا كه گردن رحم در خانم‌ها و دختران جوان هنوز به خوبی تکامل نیافته است، امکان ابتلای این افراد بیشتر است.

 

علایم عفونت کلامیدیایی
بیشتر بیماران مبتلا به کلامیدیا بدون علامت هستند، این بیماری را بیماری خاموش نیز می‌نامند. این بیماری، یک دوره نهفته دارد و كه عبارت از مدت زمانی است که طول می‌کشد تا علایم بیماری پس از آلوده شدن به میکروب یا ویروس ظاهر شوند. طول دوره نهفته در عفونت کلامیدیایی 14-3 روز است. در خانم‌ها عفونت، ابتدا گردن رحم و مجرای ادرار را گرفتار می‌كند. 75 درصد خانم‌های مبتلا بدون علامت هستند. در صورت وجود علایم، عبارت خواهند بود از ترشح غیرطبیعی واژن و سوزش هنگام ادرار. حتی اگر عفونت از گردن رحم به لوله‌‌های رحمی منتشر شود، باز هم امكان دارد بیمار بدون علایم و نشانه باشد.

در عده‌ای از خانم‌ها، درد در قسمت تحتانی شکم، درد در قسمت پایین کمر، درد هنگام برقراری روابط زناشویی، تهوع، تب و خونریزی در فواصل عادت ماهیانه‌ها رخ می‌دهد. گاهی عفونت کلامیدیایی گردن رحم به ناحیه مقعد نیز منتشر می‌شود. بیشتر مردان مبتلا نیز بدون علامت هستند ولی برخی از آنها ترشح سفید یا روشن از مجرای ادرار و سوزش هنگام ادرار دارند. مردها همچنین ممکن است دچار سوزش و خارش در نوک مجرای ادرار شوند.

 

افراد در معرض خطر
خطر ابتلا به کلامیدیا در یک رابطه‌ زناشویی حفاظت نشده در این افراد بیشتر است:
1. دختران و خانم‌های جوان

2. مبتلایان به دیابت یا همان بیماری قند

3. كسانی كه وضعیت سلامت عمومی آنها نامناسب است.

4. افرادی كه در هوای گرم حضور دارند یا به هر علت دیگری، رطوبت و گرمای ناحیه تناسلی‌شان ممكن است افزایش یابد.

5. خانم‌هایی كه از دوش واژینال استفاده می‌كنند.

 

عوارض عفونت کلامیدیایی
کلامیدیا برخلاف سوزاک که یک بیماری پر سر و صداست، معمولا هیچ علامتی ندارد، ولی عواقب آن خطیرتر از سوزاک است. «اپیدیدیم» یک از ضمایم بیضه در مردان است. عفونت آن باعث بزرگی و قرمزی کیسه بیضه به همراه درد شدید می‌شود.

عفونت اپیدیدیم را در اصطلاح پزشکی «اپیدیدیمیت» می‌گویند. شایع‌ترین علت اپیدیدیمیت، ابتلا به عفونت کلامیدیایی است. قطر اپیدیدیم در بعضی نقاط آن، کمتر از یک میلی‌متر است و عفونت ممکن است باعث بسته شدن آن شود. اسپرم از بیضه به‌وسیله اپیدیدیم خارج و از طریق لوله منی وارد منی می‌شود. اگر مردی در هر دو طرف به اپیدیدیمیت مبتلا شود، بسته شدن دو طرفه اپیدیدیم باعث ناباروری وی خواهد شد. در این مردان با اینکه اندازه بیضه کاملا طبیعی است ولی تعداد اسپرم در مایع منی صفر گزارش می‌شود. گاهی بعضی از مردان جوان از اینکه تعداد اسپرم در مایع منی‌شان صفر گزارش شده است، تعجب می‌کنند گاهی هم زوجی قبلا صاحب یک فرزند شده‌اند و زمانی‌ كه می‌خواهند صاحب فرزند دوم شوند، مرد متوجه می‌شود که نابارور شده است. یکی از دلایل هر دو مورد، عفونت دو طرفه اپیدیدیم و بسته شدن آن است.
حدود 75 درصد زنان مبتلا به عفونت کلامیدیایی بدون علامت و 40 درصد آنها به بیماری التهابی لگن مبتلا می‌شوند که از عوارض آن دردهای مزمن لگنی و ناباروری است. گاهی یک مرد مبتلا به عفونت کلامیدیایی كه کاملا بدون علامت است، عفونت را به همسر خود منتقل می‌کند و با ابتلای همسر، زوج نابارور می‌شوند. مخاط واژن خانم‌ها در مقابل ‌کلامیدیا نسبتا مقاوم ولی مخاط گردن رحم حساس است و زود گرفتار می‌شود. زنان مبتلا به عفونت کلامیدیایی ممکن است ترشح مخاطی چرکی از دهانه رحم داشته باشند. گرفتاری لوله‌های رحمی با کلامیدیا باعث ناباروری زن می‌شود. 10 تا 40 درصد خانم‌های مبتلا به عفونت کلامیدیا كه درمان نمی‌شوند، بعدها به بیماری التهابی لگنی مبتلا خواهند شد.

در بعضی نقاط دنیا 40-30 درصد علت آسیب لوله‌‌های رحمی به‌علت عفونت‌های کلامیدیایی اتفاق می‌افتد. خطر بارداری خارج رحمی در زنان مبتلا به بیماری التهابی لگنی 10-6 برابر افراد عادی است و 50-40 درصد علت بارداری‌های خارج رحمی، بیماری التهابی لگن است. خطر ابتلا به بیماری ایدز در افراد مبتلا به عفونت کلامیدیایی 5 برابر افراد غیر آلوده خواهد بود. از عوارض دیگر کلامیدیا، عفونت چشم‌هاست اگر دست آلوده به ترشحات حاوی کلامیدیا با چشم تماس پیدا كنند عفونت چشمی «التهاب ملتحمه» ایجاد می‌شود در صورت عدم درمان، منجر به نابینایی خواهد شد. عفونت کلامیدیایی درمان نشده در خانم‌ها می‌تواند باعث زایمان زودرس شود. عفونت کلامیدیایی گردن رحم خانم باردار، هنگام زایمان به نوزاد منتقل خواهد شد و چشم، دهان، حلق و دستگاه تنفس نوزاد می‌تواند گرفتار شود.

 

تشخیص
امروزه در بسیاری از کشورها برنامه‌ای برای غربالگری این عفونت در زنان وجود دارد. با دریافت شرح حال مناسب، می‌توان در خانمی ‌که احتمال عفونت دارد، برای غربالگری اقدام كرد. در سال 1382، 1052 زن 49-15 ساله که به 5 درمانگاه زنان- مامایی در شهر تهران مراجعه کرده‌بودند، از نظر وجود عفونت کلامیدیایی بررسی شدند. حدود 12 درصد این تعداد خانم، تست PCR مثبت برای کلامیدیا داشتند. در جامعه‌ای که بیش از 4 درصد خانم‌های آن به کلامیدیا مبتلا هستند، غربالگری خانم‌ها از نظر وجود عفونت کلامیدیایی، توصیه می‌شود. امروزه تست‌های بسیار حساسی وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توان بیماری را هم در ترشحات گردن رحم و هم از طریق ادرار تشخیص داد. در مردان، برای تشخیص، از نمونه‌‌هایی که از داخل مجرای ادرار گرفته شده‌اند، استفاده می‌‌شود. بهترین تست تشخیصی هم در مرد و هم در زن استفاده از PCR است. برای درمان عفونت‌های کلامیدیایی، داروهای بسیار موثری وجود دارند.

منبع : Salamat.ir