سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
اگر همسر شما هم افسرده است، اینگونه با او رفتار کنید
«مهربانی و فداکاری او، توجه او، شفقت و عشق او، بیش از هر چیز دیگر مرا در مدت عذاب روانی ام روی پا نگه داشت. اگر بخواهم شخصی را به عنوان فردی که بیشترین تاثیر را در بهبودی من داشته است، انتخاب کنم، آن شخص مطمئنا همسرم است.» این جملات را نورمن اندلر؛ روان شناس، بعد از بهبود از افسردگی شدیدی که دچارش شده بود، نوشته است. واقعیت این است که هرچند نقش همسران در ایجاد افسردگی در همدیگر به اثبات نرسیده است اما نقش آنان در بهبودی از افسردگی کاملاً اثبات شده است!
درباره دلایل ایجاد افسردگی نظریات گوناگونی وجود دارد. برخی به تغییرات شیمیایی که در مغز روی می دهد اشاره می کنند و برخی به نقش رویدادهای ناگوار یا طرز تفکر فرد تاکید دارند. اما با وجود این نکته، مسئله ای که همه درمانگران با رویکردهای گوناگون بر آن تاکید دارند، نقش اطرافیان در کمک به بهبود بیمار است. در این بین همسر بیمار نقشی مهم دارد و می تواند فرآیند بهبود را تسریع یا حداقل از میزان درد و رنج بیمار کم کند.این کار هر چند آسان به نظر می رسد، اما در عمل چندان ساده نیست. اگر همسر شما دچار افسردگی است، توجه به نکاتی که در ادامه بیان می شود، می تواند به شما کمک کند تا به یاری او بشتابید.
مهم ترین کمک را جدی بگیرید
بعضی معتقدند مهم ترین کمکی که همسری می تواند به همسر افسرده اش بکند، کمک به تشخیص آن در اسرع وقت است. در بعضی موقعیت ها، احتمال بروز افسردگی افزایش می یابد؛ به عنوان مثال بعد از زایمان برخی از خانم ها برای دوره ای کوتاه دچار افسردگی می شوند، که اگر به موقع اقدامات لازم برای بهبود انجام نشود، ممکن است ادامه پیدا کند. اگر علائم افسردگی را در همسرتان می بینید، در اولین قدم او را تشویق کنید به متخصص مراجعه کند. اگر برای او تشخیص افسردگی داده شد، کمک کنید دستورات متخصص اعم از خوردن دارو یا دیگر فعالیت ها،ازجمله شرکت منظم در جلسات روان درمانی را انجام دهد. در ادامه به علائم اصلی افسردگی اشاره شده است.
با سرماخوردگی روانی آشنا شوید
نداشتن اطلاعات درست درباره افسردگی می تواند باعث سوء برداشت از رفتار فرد مقابل و ایجاد مشکلات بیشتر شود. افسردگی می تواند ادراک، نگرش، احساس ، اعمال و تحمل فرد را تحت تاثیر قرار دهد. افراد افسرده، غالباً دیگران را در مشکلات شان مقصر می دانند و در زندگی فقط به اتفاقات تلخ توجه دارند. اگر همسر افسرده تان پیوسته ایراد می گیرد، یادتان باشد این رفتار یکی از ویژگی های بیماری اوست، پس خیلی به دل نگیرید. طی بیماری همسرتان، این نکته را بارها به خودتان گوشزد کنید که او قصد آزار شما را ندارد او بیمار است و این رفتارها نیز علائم بیماری او است و نه ویژگی های شخصیتی اش. اطلاعات کامل تر درباره افسردگی را می توانید از طریق کتاب های مربوطه کسب کنید. اگر اطلاعات تان را از طریق متخصصی که همسرتان به وی مراجعه کرده است کسب کنید بهتر خواهد بود. چرا که علائم افسردگی در همه افراد یکسان دیده نمی شود.
وقتی رابطه زناشویی آسیب می بیند
وقتی همسر ما سرما می خورد ممکن است کمی بی حوصله یا بداخلاق شود، اما در مجموع بیماری او آثار ماندگار یا قوی بر رابطه زناشویی ندارد. اما در رابطه با بیماری های روانی و به ویژه اختلالات خلقی رابطه ما و همسرمان یکی از اولین مسائلی است که طی بیماری می تواند آسیب ببیند. به عنوان مثال افراد افسرده دچار باورهای اشتباه و تفکرات غیرمنطقی هستند. این باورها می تواند برای اطرافیان به شدت آزاردهنده باشد. گاهی اوقات فرد افسرده، ساده ترین رفتار اطرافیان را به عجیب ترین شکل ممکن تفسیر می کند؛ به عنوان مثال کمی دیر جواب دادن به تلفن، می تواند به معنای طردشدن، بی علاقگی همسر یا لجبازی او برداشت شود.
استدلال آوردن را فراموش کنید
احساسات و برداشت های افراد افسرده، غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و به عنوان مثال سعی نکنید به او اثبات کنید زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد ممکن است باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»
خودتان را پاک نکنید
درمان افسردگی معمولاً در کوتاه مدت به نتیجه نمی رسد، این موضوع می تواند باعث خستگی، حساس شدن شما یا حتی عصبانیت تان شود. در این شرایط برای این که انرژی کافی در ارتباط با همسرتان داشته باشید، لازم است زمانی را برای خودتان در نظر بگیرید. درست و کامل غذا بخورید، هر روز ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید، ارتباط تان را با دوستان و نزدیکان قطع نکنید و تفریح را از یاد نبرید. می توانید با خواندن داستان های طنز یا دیدن فیلم های کمدی، مقاومت تان را در برابر این بیماری افزایش دهید. البته توجه داشته باشید زیاده روی در این کارها می تواند باعث دلخوری همسرتان شود و شما را متهم به این کند که او را درک نمی کنید یا از او خسته شده اید. پس جانب تعادل را از دست ندهید.
قایم باشک ممنوع!
افراد افسرده انرژی کمی دارند و در نتیجه ممکن است طی روز خیلی از کارهایی را که دل شان می خواهد انجام دهند، نتوانند انجام دهند. ممکن است شما عصر از سر کار برگردید و ببینید همسرتان هنوز ظرف های صبحانه را نتوانسته جمع کند یا شوهرتان از صبح تصمیم داشته تلفنی بزند، اما هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد. در این شرایط احتمالاً او عصبی است. حتی ممکن است از دست شما عصبانی باشد که چرا او را تنها گذاشته اید. قطعاً تحمل چنین شرایطی خیلی سخت و طاقت فرساست. پژوهش ها نشان داده است، داشتن فعالیت بدنی به درمان افسردگی کمک می کند، از طرفی نمی توانیم از فرد افسرده انتظار داشته باشیم که خودش برنامه منظمی برای ورزش بریزد و آن را اجرا کند. اگر برنامه منظم روزانه برای ورزش با همسرتان بگذارید، جدای از کمک به درمان افسردگی او، شما نیز از فواید آن بهره مند خواهید شد؛ چرا که تنش تان را کاهش می دهد و به بهبود رابطه شما و همسرتان کمک می کند.
راهکار اساسی
شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.
منبع :khorasannews
ویدیو مرتبط :
جستجوی نشانه های هشدار در رفتار افسرده ها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زنان در پیش بینی رفتار همسر موفق ترند
در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما...
یکی از دلایل اختلافات زناشویی و در کل روابط عمیق و صمیمی، مشکل در پیش بینی است. در واقع زمانی که دو نفر با هم صمیمی میشوند امکان پیش بینی بر اساس خاطرات مشترک، درد و دل، هم کلام شدن و حضور در موقعیتهای مختلف و ... افزایش مییابد. اما بعد از اندک زمانی پیشبینی به عنوان یکی از قوتهای رابطه تبدیل به یک انتظار و توقع میشود.
در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما آیا ممکن است؟
جواب بله و خیر به این سوال به میزان شناخت دو نفر از یکدیگر وابسته است. اما آیا ذهن و هوشیاری ما همیشه یکسان است؟
جواب این سوال حتماً خیر است.
حال دو سوال بالا را با این سوال ترکیب کنید «چرا اول زندگی خوب میفهمد باید چه کند اما الان بلد نیست؟"
در واقع ریشه این موضوع در مکانیزمهای ذهن است. یعنی در ابتدای زندگی بنا به تعامل مبهم دو طرف، ذهن زوجین درگیر پیشبینی برای شناخت موضع خود است برای همین سعی میکنند پیشبینی کنند که چه باید بکنند یا طرف مقابلشان چه فکری میکند.
اما وقتی چندی از زندگی میگذرد و افراد به هم عادت میکنند ذهن از حالت حساسیت به حالت خوگیری تغییر شکل میدهد؛ چرا که تعامل با همسر از حالت نامشخص به حالت مشخص تغییر شکل مییابد و ذهن بر روابط حاکم میشود. در واقع ذهن وقتی با موضوعی جدید و حساس روبرو میشود بر روی آن سرمایه گذاری میکند اما چون ذهن اقتصادی عمل میکند برای تخصیص هشیاری به مسائل دیگر نسبت به موضوعاتی که موضع و حالتشان مشخص و تکراری میشود، خوگیری پیدا میکند.
با یک مثال بهتر متوجه موضوع می شوید؛ روز اولی که گوشی خریدید را به یاد بیاورید. مدام در حال چرخ زدن در قسمتهای مختلف آن هستید. انگار تا همه جای آن را نبینید آرام نمیگیرید. در همین زمان یک هفته بعد، دو هفته بعد و یکسال بعد را در نظر بگیرید. از گوشی دلربای یکسال پیش چه مانده است؟
اما سوال دیگری که مطرح است موضوع تجربه است. یعنی مگر غیر این است که زوجین در مورد خواستههای هم تجربه پیدا میکنند و قدرت پیش بینی آنها افزایش مییابد اما چرا باز در پیشبینی مشکل پیدا میکنند؟
در بسیاری از موارد قدرت پیشبینی افزایش اما تمرکز کاهش مییابد و واکنش زوجین به هم از حالت اکتشافی به حالت کلیشهای تغییر شکل میدهد.
در واقع وقتی زندگی زناشویی ادامه مییابد درگیریهای ذهنی افزایش مییابد و ذهنی که تا پیش از این درگیری کمی داشت بیشتر درگیر میشود در نتیجه میزان توجه و هشیاری کاهش مییایبد. این از سویی است که سازمان ذهن سازمانی شناختی هیجانی است بدین معنی که عناصر هیجانی عملکرد آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
برای مثال وقتی همسرتان ده روز دیگر یک چک سنگین دارد توقع نداشته باشید که حافظه اش مانند قبل کار کند و به شما و خانه و زندگی مانند گذشته اهمیت بدهد و خواستههای شما را پیشبینی کند.
از سویی زن و شوهرها به موازات تغییرات حرکت نمیکنند و زمانی را برای کشف جدید یکدیگر اختصاص نمیدهند و در موقعیتهای مختلف و جدید به تجربیات گذشته خود متوسل میشوند.
چرا زنان بیشتر انتظار دارند همسرشان خواستههای آنان را پیشبینی کند؟
دلیل آن تعامل کلامی پیچیدهتر زنان به نسبت مردان است. اگرچه مردان در طول تاریخ در شعر و هنر سردمدار استفاده از تلمیح و کنایه و صور خیال بودهاند اما از پیچیدگیهای کلامی به معنای زنانه آن بسیار کم استفاده کردهاند.
برای مثال هیچ شاعر مردی وقتی از کنار نیمکتی میگذرد و میخواهد به همسرش بگوید روی نیمکت بنشینیم نمیگوید«چقدر رنگ نیمکت قشنگ است» اما زنان از این پیچیدگیها برای انتقال پیام بسیار استفاده میکنند.
از سویی زنان بنا به نقش جنسیتی خود نسبت به کلامهای بدنی، نشانههای صورت و صوت حساس هستند اما مردها به این نشانه ها توجه نمیکنند. در نتیجه قدرت پیشبینی کلامی و احساسی زنان قویتر از مردان است و از سویی زنان از شیوههای غیر مستقیم برای ابراز خواستههای خود بیشتر استفاده میکنند در نتیجه به نظر میآید زنان بیشتر انتظار دارند که همسرشان پیشبین بهتری باشد.
منبع :bornanews.ir