سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
اختلالات الكلی!
به علت شیوع زیاد سوء مصرف و وابستگی به الكل، ارزیابی مصرف الكل بخش مهمی از هرگونه بررسی طبی یا روانپزشكی را تشكیل میدهد. تقریباً تابلوی بالینی هرگونه مشكلی را میتوان به اثرات ناشی از سوء مصرف، ارتباط دارد
وابستگی و سوء مصرف الكل
تعاریف .
وابستگی به الكل یك الگوی اجباری مصرف الكل است كه طبق تعریف DSM-IV-TR عبارتست از وجود آشفتگی درحداقل سه زمینهی عمدهی مرتبط با الكل كه طی مدت 12 ماه رخ میدهند این زمینهها ممكن است شامل تحمیل یا ترك الكل، صرف مقدار زیادی وقت برای مصرف الكل، ادامه مصرف الكل علی رغم پی آمدهای سوء جسمی یا روانی، وتلاشهای ناموفق مكرر برای كنترل مصرف الكل باشند تشخیص سوء مصرف الكل نیز هنگامی مطرح میشود كه الكل در وضعیتهای فیزیكی خطرناك (مثلاً درحین رانندگی) مصرف شده باشد سوء مصرف الكل با وابستگی به آن متفاوت است، چون شامل تحمل و ترك یا الگوی مصرف اجباری نمیشود؛ در مقابل، تعریف سوء مصرف عبارتست از بروز عواقب منفی ناشی از مصرف مكرر الكل سوء مصرف الكل ممكن است به وابستگی به آن منجر شود، و یا سبب ایجاد الگوهای غیرانطباقی مصرف الكل گردد، نظیر مصرف مداوم و سنگین الكل، مستی آخر هفته، و یا دورههای میگساری كه در فواصل آنها فرد با جدیت ازمصرف الكل خودداری میکند. .
همه گیر شناسی.
حدود 10% زنان و 20% مردان واجد ملاکهای سوء مصرف الكل درطول عمر خود هستند، و 3 تا 5 درصد زنان و 10% مردان واجد ملاکهای وابستگی به الكل كه تشخیصی وخیمتر است میباشند (رجوع كنید به جدول 8-7) خطر وابستگی به الكل در طول عمر حدود 15-10 درصد برای مردان و 3 تا 5% برای زنان است سفیدپوستان بالاترین میزان مصرف الكل (56%) را نسبت به گروههای دیگر دارند. 60 درصد سوء مصرف كنندگان الكل، مردان هستند هر چه سطح تحصیلات بالاتر باشد احتمال مصرف فعلی الكل بالاتراست، این الگو برخلاف الگوی مواد مخدر است در گروهای مذهبی، وابستگی به الكل بین پروتستانهای لیبرال و کاتولیکها شایعتر است اثر محافظتی در برابر وابستگی به الكل دارند هر ساله حدود 000،200 مرگ ارتباط مستقیم با سوء مصرف الكل دارند و حدود 50% مرگهای ناشی از تصادف با مستی رانندگان در ارتباطند. در مقایسه با سایر گروهها، سفید پوستان بالاترین میزان سوء مصرف الكل را دارند (60%).
سبب شناسی.
اطلاعاتی كه مؤید تأثیرات ژنتیكی در الكلیسم هستند عبارتند از: (1) اعضای نزدیك خانواده 4 برابر بیشتر درمعرض خطر ابتلاء به الكلیسم هستند؛ (2) دو قلوی تك تخمكی افراد الكلی بیشتر از دو قلوی دو تخمكی آنها در معرض خطر قرار دارند؛ و (3) فرزندان افراد الكلی كه درجای دیگری به فرزند خواندگی قبول شدهاند نیز 4 برابر بیشتر از سایر افراد درمعرض خطر ابتلاء به الكلیسم قرار دارند. قویترین و بیشترین ارتباط خانوادگی در مورد پسرانی دیده میشود كه پدرآنها وابسته به الكل است تفاوتهای قومی و فرهنگی در آسیب پذیری نسبت به الكل و اثرات آن مؤثر هستند. به عنوان مثال بسیاری از آسیاییها به دنبال مصرف مقادیر جزئی الكل، دچار اثرات سمی حاد ناشی از آن میشوند (نظیرمستی، گرگرفتگی، گیجی، سردرد). میزان وابستگی به الكل درمیان بعضی از گروههای قومی نظیر یهودیان و آسیاییها كمتر است، درحالیكه این میزان در میان بومیان آمریكا، اسكیموها، و برخی گروههای مردان اسپانیولی بالاتر است. این یافتهها سبب شدهاند كه یك نظریه ژنتیكی درباره علت الكلیسم مطرح گردد، با این حال قطعی آن هنوز معلوم نشده است.
بیماریزایی همزمان (هم ابتلایی).
اثر تسكینی و سهولت دسترسی به الكل، آن را به تدریج رایجترین ماده برای برطرف كردن اضطراب، افسردگی و بی خوابی تبدیل كرده است با این حال مصرف طولانی مدت الكل میتواند سبب افسردگی شده و ترك آن در یك فرد وابسته به الكل موجب بروز اضطراب میگردد. برای ارزیابی صحیح بیماران افسرده یا مضطربی كه شدیداً الكل مصرف میکنند، ممكن است لازم باشد كه آنها را تحت نظر گرفته و پس از حداقل چند هفته خودداری كامل از مصرف الكل، مجدداً ارزیابی نمود. بسیاری از بیماران روان پریش هنگامی كه داروهای تجویز شده به شكل مطلوبی علائم روان پریشی آنها را كاهش نمیدهد و یا هنگامی كه قادر به تهیه داروهای تجویز شده نیستند، اقدام به خود درمانی با مصرف الكل مینمایند در بیماران دوقطبی، مصرف سنگین الكل غالباً منجر به بروز دوره شیدایی میشود. از میان مبتلایان به اختلالات شخصیت، افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی به احتمال بیشتری دچار الگوهای طولانی مدت وابستگی به الكل میشوند سوء مصرف الكل در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف سایر مواد شایع تراست، ارتباط میان وابستگی به الكل و وابستگی به نیكوتین نیز به شكل چشمگیری زیاد است.
علائم
a. وابستگی به الكل. پدیده تحمل در افرادی رخ میدهد كه به طور مرتب الكل مصرف میکنند، و به این معنا است كه با گذشت زمان و به تدریج مصرف مقدار بیشتری از الكل برای ایجاد اثرات قبلی لازم خواهد بود بروز تحمل، به ویژه تحمل شدید، معمولاً حاكی از وابستگی است تحمل خفیف نسبت به الكل پدیده شایعی است، ولی تحمل شدید، چنانچه ممكن است در مورد اپیوئیدها و باربیتوراتها رخ دهد، شایع نیست میزان تحمل در میان افراد بسیار متنوع است وابستگی بیمارانی كه نسبت به الكل تحمل پیدا کردهاند ممكن است تنها هنگامی آشكار شود كه اجباراً از نوشیدن الكل منع شوند و درنتیجه علائم ترك در ایشان ایجاد گردد.
b. سوء مصرف الكل. مصرف مزمن الكل كه منجر به وابستگی، تحمل یا سندرم ترك شود
انواع وابستگی به الکل
a شروع دیررس، وابستگی خفیف، مشكلات اندك به دلیل الكل، مشكلات اندك روانی (گاهی نوع I خوانده میشود).
وابستگی شدید، شروع زودرس مشكلات مربوط به الكل، سابقه زیاد مصرف الكل در خانواده، تعداد زیاد عوامل استرس زا در زندگی، سایكوپاتولوژی شدید، مصرف چندین ماده مخدر، (گگاهی نوع II خوانده میشود).
C. مشروبخواران اجتماعی: مشروب را هنگام روز، به مقداركم درمحیطهای اجتماعی مصرف میکنند.
d. مشروبخواران منزوی: مشروب را به تنهایی و به مقدار زیاد مصرف میکنند.
e. وابستگی به الكل نوع شدید: افرادی كه به محض شروع مشروبخواری قادر به توقف آن نیستند.
8. درمان. هدف از درمان، نگهداری طولانی مدت حالت پرهیز كامل از مصرف الكل است. عود شایع است درمان اولیه شامل سم زدایی است كه درصورت لزوم به صورت بستری انجام میشود و در برگیرنده درمان تمام علائم ترك الكل است. پس از برطرف شدن حالت مستی، میبایست اختلالات روانی هزمان را نیز تحت درمان قرار داد.
نکتهی بالینی:
برای شروع درمان بینش فرد مهم است.و با اینكه ضرورت زیادی دارد ولی اغلب دستیابی به آن مشكل است. بیمار باید بداند كه دچار یك مشكل مربوط به نوشیدن الكل شده است قبل از اینكه بیمار بتواند برای تحقق درمان همكاری كند، ابتدا میبایست برانكار شدید وی غلبه كرد این امر غالباً به همكاری ومشاركت خانواده، دوستان، همكاران، و سایر افراد نیاز دارد. بیمار را با احتمال ازدست دادن شغل خانواده، و سلامتیاش در صورت ادامه دادن به مصرف الكل مواجه ساخت به این منظور از روان درمانی فردی استفاده شده است، ولی درمان گروهی ممكن است مؤثّرتر باشد درمان گروهی همچنین برای بیمارانی كه وابستگی به الكل را یك مشكل اجتماعی میدانند و نه یك مشكل شخصی روانپزشكی، قابل قبولتر است.
مداخلات روانی- اجتماعی. اغلب ضروری بوده و بسیار مؤثرند. درمان خانوادگی باید بر توصیف اثرات مصرف الكل بر سایر اعضای خانواده متمركز شود. باید بیماران را مجبور كرد كه از حق خود برای نوشیدن الكل صرف نظر كرده و همچنین اثرات مخدب مصرف الكل برخانواده را به آنها تفهیم كرد.
عوارض طبی.
الكل دارای اثرات سمی بر بسیاری از دستگاههای عضوی بدن است عوارض ناشی از سوء مصرف مزمن و وابستگی به الكل (یا كمبودهای تغذیهای وابسته به آن) مصرف الكل در طی حاملگی بر جنین در حال تكامل اثرات سمی داشته و میتواند موجب بروز نقایص مادرزادی و نیز سندرم الكل جنینی شود.
مسمومیت با الكل
.تعریف. مسمومیت با الكل، كه هستی ساده نیز خوانده میشود، عبارتست از مصرف اخیر مقادیر كافی الكل كه سبب بروز تغییرات غیر انطباقی و حاد در رفتار میشود.
نشانهها، و علائم. اگر چه مستی خفیف میتواند سبب ایجاد حالت آرامش، پرحرفی، سرخوشی، یا مهار گسیختگی شود، ولی مسمومیت شدید با الكل غالباً منجر به تغییر غیر انطباقی بیشتری نظیر پرخاشگری، تحریك پذیری، بی ثباتی خلق، اختلال قضاوت، اختلال عملكرد شغلی یا اجتماعی، و بسیاری تغییرات دیگر میشود. افراد مست حداقل یكی از حالات زیر را نشان میدهند: گفتار نامعلوم، عدم هماهنگی، عدم ثبات در راه رفتن، نیستاگموس، اختلال حافظه، بهت، و برافروختگی صورت، مسمومیت شدید با الكل میتواند موجب بروز رفتار كناره گیری، كندی روانی- حركتی، دورههای فراموشی، ودرنهایت كاهش سطح هوشیاری، اغماء، ومرگ شود. عوارض شایع مسمومیت با الكل عبارتند از حوادث رانندگی، ضربه به سر، شكستگی دنده ها، اعمال مجرمانه، دیگركشی، و خود كشی.
اختلال فراموشی پایدار ناشی از الكل.
عبارتست از اختلال كوتاه مدت كه در نتیجه مصرف طولانی مدت و سنگین الكل رخ میدهد؛ این اختلال در افراد زیر 35 سال بندرت مشاهده میشود اسامی كلاسیك این اختلال عبارتند از آنسفالوپاتی ورنیكه (كه شامل مجموعه حادی از علائم نورولوژیك است) و سندرم كورساكف (كه شكل مزمن اختلال است).
.سندرم كورساكف (روان پریشی كورساكف نیز خوانده میشود)
اختلال مزمنی است كه معمولاً با وابستگی به الكل ارتباط دارد و درآن، الكل، به مدت چند سال عمدهترین منبع تأمین كالری بدن بوده است علت آن كمبود تیامین است این اختلال بندرت مشاهده میشود مشخصات آن عبارتند از فراموشی پیش گستر و پس گستر همچنین بیماراغلب دچار افسانه سرایی، اختلال موقعیت سنجی، و پلی نوریت میشود علاوه بر جایگزینی تیامین، تجویز كلونیدین (catapres) و پروپرانولول (Inderal) نیز ممكن است فواید محدودی داشته باشد. این اختلال غالباً توأم با دمانس مرتبط با الكل رخ میدهد از میان این بیماران، 25% آنها به طور كامل بهبود مییابند، و 50% آنها با تجویز طولانی مدت پروانه mg 100-50 تیامین خوراكی، بهبود نسبی پیدا میکنند.
دمانس پایدار ناشی از مواد.
این تشخیص هنگامی مطرح میشود كه سایر علل دمانس رد شده باشند و درضمن سابقه سوء مصرف مزمن و سنگین الكل وجود داشته باشد علائم این اختلال پس از گذشتن حالتهای مسمومیت یا ترك نیز باقی میمانند. دمانس ناشی از این اختلال معمولاً خفیف است. درمان و كنترل این اختلال مشابه دمانس ناشی از سایر علل است.
ویدیو مرتبط :
خطرات مشروبات الكلی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دلایل اختلالات زبان در کودکان !
زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و بر طبق قواعد و دستور زبان و علم معنی بکار میرود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی میشود که بگونهای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد. یا غیر مفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی (زبانی) مورد سو استفاده (بد زبانی) قرار گیرد.
کودک معمولا در حدود 12 ماهگی اولین کلمات را بر زبان میراند و حدود 18 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را میسازد. و بتدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظرات خود و درک مطالب و مفاهیمی که در صحبت دیگران نهفته است، میگردد. چنانچه در حدود سنین فوق بطور طبیعی و عادی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات متناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده تر دیر زبان باز کند، احتمالا از نظر گویایی دچار نارسایی و اختلالاتی است.
دلایل اختلالات زبان
عقب ماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی
بعضی از کودکان در زمانی که انتظار میرود، بطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالی دچار عقب ماندگی هوشی میباشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهره هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند معمولا فقط برای بیان خواستههای خود از گریه ، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده میکنند.
اختلالات عاطفی و نارسایی تکلمی
گاهی اوقات تاخیر زبان و یا نارسایی تکلمی در کودکان منشا عاطفی و هیجانی دارد. این نوع اختلال معمولا به دلیل هیجانات شدید و ضربهها و یا شوکهای عاطفی در این کودکان عارض میگردد. این قبیل اختلال تکلمی را گاهی نیز لالی عاطفی یا سکوت مرضی میگویند. احتمال وقوع اینگونه نارسایی در میان کودکانی که در محیط پر تشنج و یا مناطق جنگی قرار دارند و در معرض انفجارات پیدرپی هستند، بیشتر است.
اختلالات تکلمی و ضایعات مغزی و عصبی (آفازی)
گاهی بر اثر ضایعات مغزی و صدمات وارده بر سلسله اعصاب مرکزی ، کودک فاقد توانایی سخن گفتن میشود. این قبیل کودکان همواره دارای مشکلاتی در زمینه خواندن ، هجی کردن ، حساب کردن ، اشاره و صحبت کردن میباشند. ممکن است کودک دچار گیجی و بیقراری هیجانی شده و قادر بخاطر آوردن کلمات معمولی نباشد و یا به غیر از راهنماییهای بسیار ساده هیچ مطلب دیگری را متوجه نشود.
از ویژگیهای بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی بودن آنها است. از لحظهای به لحظه دیگر و یا روزی به روز دیگر تغییر میکنند. از آنجایی که اختلال تکلمی فقط یکی از نتایج احتمالی ضایعات مغزی است، در واقع اگر بخواهیم نمونههای کاملا صحیحی از اختلال گویایی را که منشا آن ضایعات مغزی است (آفازی) در بچگی تشخیص داده و ارائه دهیم تقریبا غیر ممکن خواهد بود.
اختلالات دستگاه صوتی و نارساییهای تکلمی
در بعضی موارد اختلالات دستگاه صوتی موجب نارساییهای تکلمی میشود. تقریبا یک نفر از هر هزار کودکی که متولد میشوند به نحوی دچار نقیصهای در سقف دهان و یا در لب بالایی میباشند. کودکان مبتلا به چنین اختلالاتی معمولا از تلفظ کامل کلمات عاجز بوده و غالبا حروف را به جای یکدیگر بکار میبرند. آنها معمولا در اصطلاح تو دماغی و با خرخر صحبت میکنند.
اختلالات شنوایی و نارساییهای تکلمی
نارساییهای تکلمی که منشا آنها اختلالات شنوایی است، معمولا متاثر از حداقل سه ویژگی خاص از اختلالات شنوایی است. این ویژگیها عبارتند از سن وقوع نقص شنوایی ، میزان و نوع اختلالات شنوایی. چنانچه وقوع اختلالات شنوایی به میزان ضعیف قبل از سن به سخن آمدن کودک باشد، ممکن است موجب تاخیر در صحبت کردن کودک گردد. چنانچه وقوع اختلال شنوایی به میزان ضعیف بعد از رشد طبیعی کودک در صحبت کردن باشد ممکن است چندان تاثیری در صحبت کردن کودک نداشته باشد.
در صورتی که وقوع اختلال شنوایی به میزان متوسط و یا خیلی زیاد ، قبل از یادگیری زبان باشد تاثیر بسیار شدیدی بر رشد طبیعی زبان کودک میگذارد. و ممکن است سبب شود که کودک بدون استفاده از برنامههای مستمر و دایمی و ویژه گفتار درمانی هرگز قادر به رشد زبان و صحبت کردن نشود. اگر چنین اختلالاتی به همین میزان بعد از تحصیل زبان و صحبت کردن عارض فرد شود، ممکن است تنها تاثیر کمی در کیفیت او گذارده و تغییراتی در تن صدا و ادای کلمات ایجاد گردد. کودکان سخت شنوا نیز ممکن است در تحصیل مهارتهای زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند.