گردشگری
2 دقیقه پیش | مناظر بی نظیر زمینهای گلف در آمریکادر زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ... |
2 دقیقه پیش | باشکوهترین مراکز خرید در جهانبرای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آنها و برایشان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید میتوانید علاوه ... |
سفر به شهر اژدهای خوابآلود
تیمفو، پایتخت یکی از جذابترین مقاصد گردشگری در جنوب آسیاست؛ شهری روستایی که حدود 100 هزار نفر جمعیت دارد و خاندان سلطنتی بوتان هم در آن ساکن هستند.
در کمتر شهری در بوتان میتوان دستگاه خودپرداز پیدا کرد اما پایتخت این کشور در این زمینه پیشرفتهای خوبی داشته است. تیمفو تلاش دارد با نمایش آداب و رسوم خاص مردم این منطقه بوتان را از انزوا درآورد و آمار گردشگران نشان میدهد تا حدود زیادی هم در این راه موفق بوده است.
راهبانی که شنلهای زرشکی به تن دارند، کارگران هندی، کارمندان دولتی با لباس مخصوص و گردشگران دوربین به دست پیاده روهای این شهر را اشغال کردهاند. تنها پایتخت جهان که در آن چراغ قرمزی وجود ندارد تیمفو است.
علت این امر هم کم بودن وسایل نقلیه در شهر است. شما در این شهر آرامشی را تجربه خواهید کرد که در کمتر پایتختی میتوان یافت. درست است که ردپای مدرنیته در شهر دیده میشود اما هنوز تیمفو یک شهر روستایی و باستانی است که پیدایش آن به قرن 12 میلادی برمیگردد.
نماد تیمفو تمبرهای نفیسی است که توسط اداره پست ملی چاپ میشود و علاقه مندان زیادی را از سراسر دنیا به این شهر کوچک جذب میکند. سفر به تیمفو یک سفر ایده آل برای کسانی است که از مقاصد تکراری آژانسهای گردشگری خسته شدهاند و به دنبال کشف نقاط باستانی و شهرهای نادیده جدید هستند.
چگونه برویم؟
تیمفو فرودگاه بینالمللی به نام پارو دارد و شما برای رسیدن به این شهر میتوانید از خطوط هوایی مختلفی مانند قطر، امارات و هواپیمایی جنوب چین استفاده کنید. البته بسیاری از آژانسها پرواز به کاتماندو را انتخاب میکنند و از آنجا از طریق زمینی دارجلینگ و سیکیم را پشت سر میگذارند تا به تیمفو برسند. طولانی بودن مسیر زمینی ممکن است برای مسافران خسته کننده باشد اما تماشای جاده هم لذت خودش را دارد.
جشنواره پلنگ برفی
بوتان یکی از بهترین زیستگاههای پلنگ برفی است که امروز حیاتش در معرض خطر است و جالب اینکه مردم این سرزمین از گذشته برای حفاظت از این حیوان آیین سنتی داشتهاند. در دو روز مشخص شده مردم به دامنه کوهها میروند و ضمن خواندن آهنگهای سنتی و آیینهای محلی برای زنده ماندن پلنگها دعا میکنند.
جشنوارههای محلی
تقویم سفر
زمستان تیمفو سرد و خشک و تابستان این شهر گرم و مرطوب است. بنابراین بهترین زمان برای بازدید از پایتخت بوتان اواسط شهریور و پایان مهر و اسفند تا اردیبهشت است. بنابراین اگر از الان به فکر سفر نوروزی خود هستید تیمفو میتواند یک گزینه مناسب باشد.
تاکسی سوار شوید
مرکز تیمفو به قدری کوچک است که بتوانید با پای پیاده آن را کاوش کنید اما بهترین وسیله برای گردش در شهر و نقاط بیرونی آن تاکسی است. تاکسیها در تیمفو ارزان هستند و در هر نقطهای از شهر که دستتان را بالا ببرید معمولا تاکسی پیدا خواهید کرد.
اکثر تاکسیهای شهر براساس نرخ مصوب از شما پول دریافت میکنند و چانه زدن در این مورد عملی ناپسند محسوب میشود. سیستم حملونقل عمومی شهر اتوبوس است که تا حدود زیادی هم برای مردم محلی کارآمد است اما شلوغی و ازدحام آن باعث شده این وسیله توسط توریستها کنار گذاشته شود.
زندگی روستایی و فرهنگ کشاورزی بر آشپزی تیمفو تاثیر بسیاری گذاشته است؛ اکثر غذاهای این سرزمین همراه با سبزیجات تازه طبخ میشود که همین امر دلیل طعم منحصر به فرد غذاهای پایتخت بوتان به شمار میرود. از سوی دیگر مجاورت بوتان با هندوستان و چین سبب شده غذاها از نظر سبک و طعم تا حدود زیادی به غذاهای اصلی این دو کشور نزدیک شود.
شما میتوانید در تیمفو سراغ غذاهای اصیل هندی و چینی را بگیرید که با ادویههای محلی و سبزیجات تازه پخت میشود. تیمفو بیش از هر شهر دیگری در بوتان رستوران و کافه دارد و شما میتوانید با مبلغ اندکی غذاهای لذیذی میل کنید. یکی از بهترین رستورانهای شهر در داخل موزه میراث عامیانه قرار دارد؛ محیطی فوق العاده با دکوراسیون سنتی که به شکل بوفه سرو میشود.
رستوران دومی که باید حتما در تیمفو به آن سری بزنید بوتان کیچن است؛ رستورانی که غذاهای ساده اما لذیذی را طبخ میکند. رستوران چولا(Chula) هم برای دوستداران غذاهای هندی و ماسالاخورها یک رستوران ایده آل است. در این رستوران تشخیص تفاوت غذاهای بوتانی با هندی کار دشواری است زیرا این دو فرهنگ به راستی در هم تنیده شدهاند.
غذاهای تندوری این رستوران برای گیاه خواران توصیه میشود. اگر دوست دارید با محلیها هم کاسه شوید بهتر است سری به رستوران ماسک بزنید و سوپ رشته فرنگی تان را در مجاورت مردم روستایی میل کنید. این رستوران در میدان برج ساعت قرار دارد.
بزرگترین جشنواره تیمفو تشوچو(Tshechu) نام دارد که از 23 سپتامبر آغاز میشود و به مدت سه روز تمام پایتخت این کشور را درگیر میکند. این جشنواره هر سال توسط هزاران نفر از مردم محلی و گردشگران برگزار میشود.
مردم محلی همراه با لباسهای سنتی رنگارنگ در این جشن حضور پیدا میکنند و آیینهای مختلفی از جمله مراسم ماسک، مراسم گوزن و آیین عبادت در این جشنواره توسط راهبان برگزار میشود. راهبان در این سه روز به طور شبانه روزی برای بوتان و کل مردم دنیا دعا میکنند. تشوچو در لغت به معنای روز دهم است و بر اساس تقویم مردم این سرزمین در روز دهم ماه برگزار میشود.
مردم محلی اعتقاد دارند هر کس در این روز شاهد مراسم ماسک باشد گناهانش شسته میشود و نعمتهای بسیاری دریافت میکند. ریشه این آیین به قرن هشتم بر میگردد و داستانها و افسانههای بسیاری در مورد آن بر سر زبانهاست که حقیقت آن از نظر تاریخی تاکنون ثابت نشده است.
استقبال گردشگران از تیمفو با گسترش هتل سازی در این شهر رابطه مستقیمی داشت. امروز شما میتوانید در پایتخت بوتان انواع هتلها را با استانداردهای بین المللی پیدا کنید. البته برای کسانی که به دنبال هتلهای ارزان قیمتتری هستند هم تیمفو پیشنهادهای بسیاری دارد. مسافرخانههای محلی چندان به توریستها توصیه نمیشود زیرا این مکانها برای کسانی که به دنبال کار راهی این شهر شدهاند مناسب است. به هر حال شما میتوانید با توجه به بودجه سفرتان یکی از این مقاصد را برای اقامت در تیمفو انتخاب کنید.
تاج تیمفو
هتل دراک برای مدتهای مدیدی بهترین هتل تیمفو بود، گرچه امروز هم با بازسازیهای گسترده توانسته جایگاه سابق خود را تثبیت کند. این هتل در مرکز شهر واقع شده و مشرف به میدان برج ساعت است. شما با یک پیاده روی چند دقیقهای میتوانید خودتان را به مرکز کافهها و رستورانهای تیمفو برسانید.
دراک به رستوران شیکش که غذاهای هندی سرو میکند هم معروف است. تمام اتاقهای این هتل مجهز به تلویزیون صفحه تخت است و امکانات رفاهی لازم در اتاقها برای رفاه مهمانان در نظر گرفته شده است. برای یک شب در این هتل باید 110دلاربپردازید.
هتل آمودهارا یک هتل 3 ستاره جمع و جور است که امکانات اقامتی مناسبی در اختیار مسافران قرار میدهد. اینترنت پر سرعت رایگان در تمام هتل در اختیار مهمانان است و رستوران هتل که در بالاترین طبقه هتل واقع شده نمای زیبایی از تیمفو را پیش چشمانتان قرار میدهد.
تمام اتاقها مجهز به یخچال و دستگاه قهوه ساز است و شما میتوانید از تراس اتاقها برای دیدن شهر و نوشیدن یک لیوان قهوه داغ استفاده کنید. قیمت اقامت یک شب در این هتل 80 دلار است.
هتل گاکیل با چند آشپز معروف محلی و فضایی کاملا صمیمی و دوستانه یکی از گزینههای مناسب با هزینه اندک است. اتاقهای این هتل مجهز به تلویزیون و حمام است و دسترسی به اینترنت در این هتل رایگان است.
این هتل با فرودگاه بین المللی پارو 50 کیلومتر فاصله دارد اما بسیاری از نقاط دیدنی شهر از جمله بنای یادبود چورتن و زمین گلف سلطنتی در نزدیکی آن قرار دارد. برای اقامت یک شب در این هتل 3 ستاره باید 40 دلار بپردازید.
ویدیو مرتبط :
کودک خواب آلود
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گزارش تخلفی که به گوش مامور خوابآلود راهور نرسید!
اخبار اجتماعی - پیرامون رویکردی مغفول مانده در قوانین راهنمایی و رانندگی؛
گزارش تخلفی که به گوش مامور خوابآلود راهور نرسید!
یادآوری این نکته در آغاز لازم به نظر میرسد که کسی نمیتواند منکر زحمات شبانهروزی مأموران زحمتکش راهور در جادههای کشور و نقش بارز ایشان در کاهش چشمگیر تصادفات و جان باختگان حوادث مرتبط با آن باشد؛ اما همانقدر که این خدمات انکارنشدنی به نظر میرسد، جا دارد که نواقص کار ایشان نیز دیده شده و با تلاش برای رفع آن، وضعیت بحرانی حاکم بر جادهها را به شرایط مطلوب نزدیکتر کرد.
به گزارش «تابناک»، هر چه در چند سال اخیر با تغییر نرخ جرایم تخلفات راهنمایی و رانندگی و افزایش کنترل پلیس راهور بر رفتار رانندگان، خسارات سنگین تصادفات جادهای در کشور کاهش یافته و به اذعان مقامات ارشد پلیس راهور، جایگاه نخست بیشترین مرگ و میر حوادث جاده از کشورمان گرفته شده، هنوز راه زیادی تا رسیدن به رتبه قابل قبول در این زمینه مانده که باید با بهبود مؤلفههای مؤثر در این زمینه، پیموده شود.
بر پایه آنچه از تجربیات گرانسنگ و پر هزینه استخراج شده، در شکلگیری تصادفات، سه عامل خطای انسانی، نقص وسیله نقلیه و نقص راه نقش دارند که در این میان، نقش عامل نخست به مراتب بیشتر ارزیابی شده و بنابراین، بیشتر تغییرات صورت گرفته در قوانین، کاستن سهم این عامل را هدف گرفته است.
بدین ترتیب، میبینیم در چند سال اخیر در سایه افزایش نرخ جرایم راهنمایی و رانندگی و کنترل این مؤلفه توسط پلیس راهور، آمارها تا اندازه بسیاری بهبود یافته و روند افزایشی آمار مرگ و میر تصادفات، به روندی نزولی تبدیل شده است؛ هرچند در کنار این افزایش نرخ جریمهها، به مدد پیگیری پلیس راهور، ایمنی خودروها و راهها هم تا اندازه زیادی ارتقا یافته و پیگیری اجرای امثال قانون نصب کیسه هوا، نوید روزهای بهتری هم در آینده میدهد.
اما هرچه رانندگی ما به یاری سختگیری قانونگذار و نظارت مجری بهبود یافته، خودروسازان از تولید پیکان گذشته و نسخه پر خطر پراید جای خود را به محصولی مجهز به ترمز ضد قفل داده و در پایان با توسعه و رفع نقص راهها، از شمار جادههای مرگ و نقاط حادثهساز در شریانهای ارتباطی بین شهرها کاسته شده، هنوز هیچ تدبیر کارآمدی برای نظارت مردم به اجرای درست قانون اندیشیده نشده تا شنیدن مواردی از این دست، نشان دهد که بخشی از ماجرا مغفول واقع مانده است؛
«بعد از ظهر روز جمعه، ۲۶ اردیبهشت ماه [امسال]، حوالی ساعت ۱۶ در حالی از چالوس به سمت تهران برمیگشتیم که به روال چند ساله حاکم بر این جاده به دلیل حجم بالای مسافرانی که قصد بازگشت به تهران را دارند، این مسیر از مرزن آباد به کرج یکطرفه شده بود.
هنوز مسافت زیادی نپیموده بودیم که با خودرو پرایدی با سه سرنشین جوان مواجه شدیم که به شکل خطرناکی خودروها را پشت سر میگذاشت و حواس رانندگان را به خود معطوف کرده بود؛ اغلب سعی میکردند با حفظ فاصله مطمئن با ایشان، خود را از خطری که قریب الوقوع به نظر میرسید، حفظ کنند اما راننده این خودرو که به نظر تعادل نداشت، بیتوجه به همه چیز راه را بر همه میبرید و به پیش میرفت.
نخست تلاش کردیم تمرکزمان را از دست نداده و سفرمان را به خوبی به پایان برسانیم، ولی در یکی از سبقتهای این خودرو که گاه از همه جلو میزد و گاه جا میماند، وقتی راه را بر راننده خودرو ما برید و مجبورمان کرد که برای جلوگیری از تصادف، از جاده منحرف شویم، تصمیم گرفتیم که این راننده خاطی را به مأموران راهور مستقر در حاشیه راه بسپریم تا تعادل یا عدم تعادل ایشان بررسی شده و مانع شویم رانندگی پر خطر ایشان تا وقوع رویدادی تلخ، ادامه داشته باشد.
البته همه مثل ما نبودند و گاه میدیدیم که برخی خودروها ترجیح میدادند ایشان را تعقیب کرده و با کل کل کردن با راننده خاطی، چه بسا وی را ادب کنند! بدین شکل آرامش از مسیر سلب شده و هر آن احتمال وقوع رویدادی فاجعه بار میرفت.
با رسیدن به اولین گشت راهنمایی و رانندگی در مسیر، ماجرا را برایشان شرح داده و شماره پلاک این خودرو را در اختیارشان قرار دادیم تا به همکاران خود در ادامه مسیر سپرده و خودرو مورد نظر را بررسی کنند که البته با واکنش خوب مأموران مواجه شدیم که به سرعت موضوع را به دیگر همکاران خود در مسیر گزارش دادند.
متأسفانه از اینجای ماجرا به بعد، چندان خوشایند نبود؛ هرچه در گشتهای بعدی منتظر بودیم با توقیف خودرو مذکور مواجه شویم، هیچ نیافتیم و پرسش از مأموران مستقر هم نشان میداد که پیام را از یک گوش شنیده و از گوش دیگر...؛ اما ما نومید نمیشدیم و به هر گشتی که میرسیدیم، پیگیری میکردیم اما هیچ خبری نبود که نبود.
بناچار موضوع را با ۱۱۰ در میان گذاشتیم و مأموری مودب، با کمال آرامش وعده پیگیری ماجرا را داد و اعلام کرد، گزارش به همه واحدهای مسیر برای انجام اقدام لازم داده شده است، اما این وعده هم سرابی بیش نبود؛ وقتی به گشت بعدی پلیس راهور رسیدیم و خواستیم درباره گزارشمان پرس و جو کنیم، با افسری مواجه شدیم که خوابیده و روحش از همه چیز بیخبر بود!
سفر ما به پاسگاه راهنمایی رانندگی کرج ـ چالوس که رسید، نسبت به بیتوجهیهای صورت گرفته اعتراض کردیم و در پاسخ، روی ندادن حادثه را به رخمان کشیدند و اینکه نمیتوانند کاری کنند! تماس با ۱۱۰ هم به این پاسخ منجر شد: «به کلانتری محل مراجعه و از راننده خاطی شکایت کنید. زمانی که خودور مذکور خلافی مرتکب شد یا قصد فروش خودرویش را داشت، با استعلام از نیروی انتظامی به دادگاه فراخوانده میشود».
بدین ترتیب روایت پیگیریهای شهروندان مسئول، به حکایت لشکر شکست خورده ختم میشود که از مراجعه به مأموران تنها سرخوردگی نصیبشان شده و بیاعتمادی؛ همان گونه که پلیس به گزارش ایشان بیاعتماد بوده و حتی به قدر صحتسنجی، تلاش نکرده و کاری نکرده است.
ابعاد این بیتوجهی هنگامی آشکار میشود که فکر تصادف این رانندگان خطرناک در بخشی از مسیر از ذهنمان بگذرد؛ بیشک آن زمان نمیتوان از کنار بیتوجهی پلیس به تذکرات و پیگیریهای پیاپی شهروندان قانونمدار به سادگی گذشت و نادیده ماندن نقص عملکرد پلیس را نتیجه نگرفت.
به عبارت بهتر، وقتی متأسفانه کشورمان به وفور تخلفات راهنمایی و رانندگی شهره شده، آیا نمیتوان یک بار هم که شده، نقش پلیس را هم در به دست آمدن اینجایگاه شوم ارزیابی کرد و برای کاستن سهم ایشان، راهکار یافت و به کار بست؟
وقتی گلایههایی درباره رشوه گرفتن معدودی از مأموران پلیس راهور به گوشمان میرسد، آیا جا ندارد در این باره شفافسازی کرده و یک بار برای همیشه راهکاری کارآمد برای پاک سازی نیروهای خدوم از معدودی سودجو تدارک ببینیم؟
هنگامی که در مواجهه با مأموری، احساس میکنیم قانون رعایت نشده و در حقمان اجحاف شده، به رغم اینکه میدانیم چنین مؤلفههایی میتواند اعتماد لازم میان پلیس و رانندگان را مخدوش کرده و پیامدهای منفی داشته باشد، آیا راهکاری برای رفع این نقیصه اندیشیدهایم؟
زمانی که سهم عامل انسانی را در شکلگیری تصادفات، غالب بر سهم راه و خودرو ارزیابی میکنیم، آیا جا ندارد سهم قصوری هم برای مأموران در نظر گرفته و با توجه به اثرات شدید سهم ایشان در جامعه، راهکار نظارت مردم بر ایشان را تعریف کرده و به کار گیریم؟
شاید وقت آن رسیده که با مطرح شدن بحث بازبینی قوانین راهنمایی و رانندگی، تدبیری بیندیشیم که در کنار نظارت پلیس بر رانندگی و پایبندی مردم به قوانین راهنمایی و رانندگی، مردم هم بتوانند بر حسن انجام وظیفه ایشان نظارت کرده و در سایه این تفاهم دو سویه که شکل خواهد گرفت، بهبود بیشتری در آمار تصادفات پدیدار شود.
اخبار اجتماعی - تابناک