متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

همدستی زن و شوهر برای کشتن راننده پژو



همدستی زن و شوهر برای کشتن راننده پژو

 حکم ۱۱ سال زندان یک زن جوان که برای کشتن راننده‌ای میانسال، با شوهرش همدست شده بود دیروز در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.

روز یازدهم اسفند ۱۳۸۵ پیکر کاردآجین مرد ۴۵ ساله‌ای به نام «محمدعلی» در یکی از خیابان‌های «رباط‌‌ کریم» پیدا و مشخص شد این راننده، قربانی نقشه دزد یا دزدان شده است.

تحقیق پلیس برای‌ شناسایی و ردیابی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت که مردی به نام «یاسر» هنگام فروش پژوی «محمدعلی» دستگیر شد. «یاسر» در بازجویی‌ مقدماتی، خود را بی‌گناه خواند اما با دیدن مدرک‌های دادگاه‌پسند، به کشتن «محمدعلی» با همدستی همسرش «فرحناز» اعتراف کرد.

به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر شد و بهمن ۱۳۸۸ «یاسر» و «فرحناز» در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری پای میز محاکمه ایستادند. آنان اما انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند تا از مجازات قصاص در امان بمانند. «یاسر» گفت: چهار سال پیش با «فرحناز» ازدواج کردم و چون وضع مالی خوبی نداشتم نقشه دزدیدن پژو را با همسرم در میان گذاشتم.

وی ادامه داد: ماشین «محمدعلی» را شبانه کرایه کردیم تا ما را به رشت ببرد. وقتی به میانه راه رسیدیم خودم را به خواب زدم و «فرحناز» سر صحبت را با راننده باز کرد.

مرد جوان اضافه کرد: طبق نقشه به راننده اعتراض کردم که چرا با زنم صمیمانه حرف می‌زند. به این ‌ترتیب طنابی را که از قبل آماده کرده بودیم دور گردن «محمدعلی» انداختم. همان موقع «فرحناز» با چاقو ضربه‌ای به راننده زد که جان او درآمد.

نوبت دفاع به «فرحناز» که رسید خود را بی‌‌گناه خواند و ادعای تازه‌ای مطرح کرد: «شوهرم با همدستی یکی از دوستانش، راننده پژو را کشت. پدر یاسر اما از من خواست جنایت را گردن بگیرم. قرار بود پدرشوهرم از شاکیان خصوصی رضایت بگیرد اما فقط پسرش را نجات داد.»


در پایان آن نشست، هیات قضایی وارد شور شد و «فرحناز» را به قصاص نفس (اعدام با طناب دار) و پنج سال زندان محکوم کرد. ۲۰ سال زندان هم مجازاتی بود که با توجه به اعلام رضایت شاکیان خصوصی برای «یاسر» درنظر گرفته شد.

با اعتراض وکیل‌مدافع «فرحناز» پرونده به شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور فرستاده شد و حکم به‌خاطر ایراد قضایی شکست. به این ترتیب پرونده به شعبه همعرض دادگاه کیفری فرستاده و بیست‌وهشتم دی ۱۳۸۹ محاکمه «فرحناز» از سر گرفته شد.

 

در تازه‌ترین نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری پایتخت تشکیل شد، «فرحناز» گفت: من و شوهرم در شهر رشت نقشه دزدیدن گوشی موبایل از یک مغازه را اجرا کردیم اما بلافاصله دستگیر شدیم.

وی افزود: همان شبی که از بازداشتگاه آزاد شدیم شوهرم نقشه زورگیری یک ماشین را مطرح کرد و با من درمیان گذاشت. به این ترتیب یک پژوی مشکی کرایه کردیم.

«فرحناز» ادامه داد: شوهرم یک تکه سنگ زیر صندلی عقب پژو پنهان کرده بود و به حوالی قزوین که رسیدیم از راننده خواست توقف کند. «یاسر» به بهانه‌ای به صندلی عقب آمد و کنار من نشست. بعد هم راننده را به کنار ساختمان‌های نیمه‌‌ساز «پرند» رباط‌‌کریم کشاند و با سنگ بر سرش زد. شوهرم طنابی را که از قبل تهیه کرده بود دور گردن راننده انداخت. در آن لحظه من طناب را کشیدم و «یاسر» با چاقو به بدن راننده زد.

قاضی: در بازسازی صحنه جنایت گفته بودی خودت ضربه‌های چاقو را به گردن راننده زدی؛ حالا انکار می‌کنی؟
فرحناز: «یاسر» با چاقو به گردن راننده زد و من فقط آنچه را که شوهرم انجام داده بود بازسازی کردم. باور کنید «یاسر» راننده پژو را کشت.

سپس «یاسر» این صحنه را بازسازی کرد و اظهار داشت: من با سنگ به سر راننده زدم و طناب را دور گردنش انداختم. در همان گیر و دار، سر طناب را به دست «فرحناز» دادم و با چاقو به جان راننده افتادم.

در پایان آن نشست، هیات قضایی به اتفاق آرا «فرحناز» را به‌خاطر معاونت در آدمکشی به ۱۱سال زندان محکوم کرد. دیروز رای در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. /فرهیختگان

 


ویدیو مرتبط :
تست پژو 308 GTi توسط راننده پژو اسپرت Stephane Peter

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

همدستی زن جوان با مرد مغازه‌دار برای کشتن شوهر



همدستی زن جوان با مرد مغازه‌دار برای کشتن شوهر

پرونده قتل مردی که هشت سال قبل قربانی توطئه همسرش و مرد مورد علاقه او شده‌ بود برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

حوادث - به گزارش شرق، پیرمردی اسفند سال 84 به پلیس مراجعه کرد و گفت پسرش به نام یوسف گم شده ‌است. این مرد گفت: چندماهی است که از پسرم خبر ندارم هربار که سراغ او را از عروسم می‌گیرم می‌گوید برای کار به جنوب رفته ‌است و برای سال جدید برمی‌گردد. پسرم در این مدت یک‌بار هم با من تماس نگرفته‌ است البته عروسم می‌گوید پسرم یک‌بار تلفن زده ‌است.

امکان نداشت پسرم بخواهد کاری بکند و من را در جریان قرار ندهد. این اتفاقات مشکوک است و من فکر می‌کنم اتفاقی برای پسرم افتاده‌ است. مهتاب -همسر یوسف- با توجه به شکایت این مرد مورد بازجویی قرار گرفت.

 

او هم ادعا کرد از شوهرش خبر ندارد و فقط می‌داند وی برای کار به جنوب رفته ‌است. وقتی ماموران از مهتاب پرسیدند شوهرش چه زمانی با او تماس گرفت، مکالمه تلفنی را انکار کرد و گفت: شوهرم چندماه قبل به من گفت برای کار به جنوب می‌رود. از آنجایی که می‌ترسید پدرش جلوی رفتنش را بگیرد به او چیزی نگفت.

 

یوسف قبلا یکبار می‌خواست این کار را بکند و پدرش مانع شده ‌بود. بعد از رفتنش هم دیگر تماس نگرفت چون پدرشوهرم خیلی نگران بود و بچه‌ها هم دلتنگی می‌کردند. من به دروغ گفتم یوسف یک‌بار تماس گرفته ‌است اما از آنجایی که برادرم شوهرخواهر شوهرم هم هست نگران شده و از پدرشوهرم خواسته بود تا موضوع را جدی‌تر پیگیری کند.

 

پلیس تحقیقات گسترده‌ای را در این خصوص انجام داد اما ردی از یوسف پیدا نکرد. مدتی بعد مهتاب با مراجعه به دادگاه خانواده و اعلام غیبت شوهرش از او طلاق گرفت و با مردی به نام ایوب که از مغازه‌داران محل سکونتش بود، ازدواج کرد. به نتیجه نرسیدن تحقیقات نتوانست پدر یوسف را از گشتن دنبال فرزندش مایوس کند و او همچنان پیگیر این پرونده بود تا اینکه در سال 87 ماموران پلیس تهران اعلام کردند حین لایروبی رودخانه‌ای در بلوار ابوذر تهران بقایای جسدی توسط ماموران آتش‌نشانی پیدا شده‌ است.

 

تکه‌لباس‌هایی هم اطراف جسد بود که به نظر می‌رسید با مشخصاتی که از یوسف داده ‌شده بود، همخوانی دارد. بنابراین پزشکی‌قانونی ماموریت یافت هویت جسد را با انجام آزمایش‌های علمی مشخص کند. متخصصان چندماه بعد در گزارشی اعلام کردند تکه اجساد کشف‌شده متعلق به یوسف است.

 

به این ترتیب یک‌بار دیگر تحقیقات درباره سرنوشت یوسف از سر گرفته شد. ماموران که به مهتاب مشکوک شده‌ بودند او را مورد بازجویی قرار دادند اما این زن همچنان منکر قتل بود و می‌گفت از سرنوشت شوهرش هیچ ‌خبری ندارد. پلیس از آنجایی که جسد کاملا مثله شده و نیم‌تنه پایین یوسف پیدا نشده‌ بود احتمال داد این مرد قربانی انتقام‌گیری خشن شده ‌است، به همین سبب روابط مهتاب از چند سال قبل از گم شدن شوهرش مورد بررسی قرار گرفت.

 

وقتی ماموران فهرست مکالمات تلفنی او را بررسی کردند، متوجه شدند مهتاب قبل از گم شدن شوهرش هم با ایوب رابطه داشت و چند ماه بعد از مفقود شدن او با این مرد ازدواج کرد.  مهتاب سرانجام مجبور به اعتراف شد و گفت: یوسف به مواد اعتیاد داشت و هیچ‌وقت سر کار نمی‌رفت. ما همیشه با هم مشکل داشتیم.

او بداخلاقی می‌کرد و خیلی من را کتک می‌زد. نمی‌دانستم باید از دستش چه کنم تا اینکه با ایوب آشنا شدم و روزبه‌روز رابطه ما بیشتر شد و ما عاشق هم شدیم. مدتی بعد تصمیم گرفتیم یوسف را از سر راه برداریم. از آنجایی که می‌دانستم اگر از او طلاق بگیرم، بچه‌ها را از من می‌گیرد، به همین  دلیل تصمیم به قتلش گرفتیم.

 

شب حادثه مقدار زیادی داروی خواب‌آور به او دادم و وقتی خوابش برد، ایوب را صدا زدم. ما با هم کمربندی را دور گردن یوسف انداختیم و از دو طرف کشیدیم تا او خفه ‌شد. جسد چندروزی در خانه ماند نمی‌توانستیم آن را از خانه خارج کنیم. ایوب پیشنهاد داد جنازه را تکه‌تکه کنیم. من هم قبول کردم.


زن جوان گفت: ایوب جسد را با ساطور به دونیم کرد و هرروز یک تکه را بیرون برد اینکه او نیم‌تنه یوسف را کجا انداخته است، خبر ندارم.  ایوب با توجه به اعترافات این زن بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. او اتهامش را قبول و تایید کرد هرآنچه مهتاب گفته درست است.

 

متهم گفت: وقتی جسد را به دونیم کردم، نیمی از آن را کنار باغی در شهریار رها کردم و نیم‌دیگر را در رودخانه‌ای در تهران انداختم. بعد از چند ماه هم با مهتاب ازدواج کردم.  پلیس با توجه به آدرسی که ایوب داده ‌بود، به جست‌وجو برای پیدا کردن نیم‌تنه یوسف ادامه داد و معلوم شد در تاریخی که متهم می‌گوید، نیم‌تنه‌ انسانی در شهریار پیدا شده و مشخصاتش با مقتول همخوانی دارد. با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جرم کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری فرستاده ‌شد. متهمان به‌زودی مورد محاکمه قرار می‌گیرند./شرق