متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
تفسیر صحیفه سجادیه - دعای سى و سوم
و كان من دعائه علیه السلام فى الاستخاره
دعاى سى و سوم كه مى خوانده اند حضرت سیدالساجدین در خواستن راه خیر در حین استشاره به پروردگار.
«اللهم انى استخیرك بعلمك، فصل على محمد و آله، واقض لنا بالخیره». الاستخاره: طلب الخیره لرشاد. و الخیره- بكسر الخاء و سكون الیاء و فتح الراء بوزن المیره- الاسم من قولك: خار الله لك فى هذا الامر. یعنى: بار خدایا، مى خواهم از تو نیكویى و راه راست یافتن را به علم تو كه محیط است به همه ى چیزها چنانچه هست. پس رحمت كن بر محمد و آل او، و حكم كن از براى ما به آنچه خیر و خوب است. «و الهمنا معرفه الاختیار». الالهام: ما یلقى فى الروع. یقال: الهمه الله. و الاختیار: الاصطفاء. (یعنى:) و در دل ما انداز شناختن خیر و برگزیده را. «و اجعل ذلك ذریعه الى الرضا بما قضیت لنا». و بگردان آن را وسیله ى خشنودى به آنچه قضا كرده اى از براى ما. «و التسلیم لما حكمت». فى نسخه الاصل: «و التسلیم» على الجر عطفا على الرضا. و فى روایه عمید الروساء على النصب، اما على اخذ الواو بمعنى مع، و اما على العطف على «ذریعه» و ان كان فى الاخیر شى ء. یعنى: و بگردان آن را وسیله ى انقیاد و گردن نهادن مر آن چیزى را كه حكم كرده اى بر ما- یا: وسیله ى خشنودى به آنچه حكم كرده اى با تسلیم و انقیاد. «فازح عنا ریب اهل الارتیاب. و ایدنا بیقین المخلصین». «ازح»- بالزاء و الحاء المهمله- فعل امر مخاطب، من ازاح یزیح على صیغه الافعال، اى: ابعد. و الریبه: الشك. یعنى: دور كن و زایل گردان از ما شك آنان كه اهل شكند. و قوت ده ما را به یقین مخلصین- یعنى آنان كه هر چه گویند و كنند به محض قربت بوده باشد و هیچ غرضى دیگر به آن در میامیزند. و «مخلصین» بر صیغه ى اسم فاعل و اسم مفعول هر دو روایت شده. «و لا تسمنا عجز المعرفه عما تخیرت فنغمط قدرك و نكره موضع رضاك». «لا تسمنا» فى اصل النسخه بضم السین، اى: لا تولنا. من: سامه خسفا، اذا اولاه ظلما. و اكثر استعماله فى العذاب و الشر. اى: لا تجعلنا ضعیفى المعرفه. و منه قوله تعالى:(یسومونكم سوء العذاب)، اى: یولونكم. و یروى «تسمنا» بكسر السین من: وسمه یسمه وسما وسمه، اذا اثرت فیه بسمه و علامه وكى. و منه المیسم للمكواه. اى: لا تجعل ضعف المعرفه سمه و علامه لنا. و «نغمط» بالغین المعجمه و كسر المیم و فتحها من بابى ضرب و علم. اى: نحتقر. یقال: غمط النعمه- بالكسر- یغمطها. و غمط عیشه- بالفتح- یغمطه غمطا- بالتسكین فیهما-، اى: بطره و حقره. و غمط الناس: الاحتقار لهم و الازراء بهم. و فى الحدیث: «انما ذلك من سفه الحق و غمط الناس». یعنى ان یرى الحق سفها و جهلا و یحتقر الناس. و القدر بمعنى التقدیر. یعنى: مگردان ما را ضعیف المعرفه- یا: ضعف معرفت را علامت و سمت ما مساز- از آنچه تو اختیار كرده اى و برگزیده اى از صفات و افعال، پس خوار شماریم- یا: انكار نماییم- تقدیرات تو را و كراهت ورزیم از آنچه خشنودى تو در آن است. «و نجنح الى التى هى ابعد من حسن العاقبه، و اقرب الى ضد العافیه». نجنح، اى: نمیل. جنح- بالجیم و النون ثم الحاء المهمله اخیرا- اى: مال. (یعنى:) و میل كنیم و انحراف ورزیم به افعال و اعمالى كه دورتر باشد از نیكویى عاقبت و نزدیكتر باشد به مكاره كه ضد عافیت است. «حبب الینا ما نكره من قضائك. و سهل علینا ما نستصعب من حكمك». دوست گردان به سوى ما آنچه كراهت داشته باشیم از قضاى تو. و آسان كن بر ما آنچه دشوار شماریم از حكم تو. «و الهمنا الانقیاد لما اوردت علینا من مشیتك حتى لا نحب تاخیر ما عجلت، و لا تعجیل ما اخرت». و ملهم ساز ما را انقیاد و گردن نهادن مر آن چیزى را كه فرود آورده اى بر ما از تكالیف از روى خواست خود، تا آنكه ما دوست نداریم تاخیر آنچه تو شتاب كرده اى آن را و نه و شتاب نمودن بر آنچه تو اراده ى تاخیر آن نموده اى. «و لا نكره ما احببت، و لا نتخیر ما كرهت». و ناخوش نشماریم آنچه تو دوست داشته اى آن را و اختیار ننماییم آنچه تو ناخوش شمرده اى آن را. «و اختم لنا بالتى هى احمد عاقبه و اكرم مصیرا». و خاتمه ى اعمال ما را اعمال و افعالى كن كه آن محمودتر باشد از روى عاقبت و كریمتر باشد از روى بازگشت به تو. «انك تفید الكریمه و تعطى الجسیمه». الكریمه: كل شى ء مكرم و كل شى ء مكرم علیك فهو كریمك و كریمتك. و الجسیمه: العظیمه. و جسم الشى ء، اى: عظم. (یعنى:) به درستى كه تو افاده مى كنى چیزهاى نیكو را و اعطا مى كنى عطایاى عظیم را. «و تفعل ما ترید. و انت على كل شى ء قدیر». و مى كنى آنچه مى خواهى. و تو بر همه چیز توانایى چنانچه خواهى. |
ویدیو مرتبط :
مقدمه و شرح عنوان دعای بیستم صحیفه سجادیه - دعای مکارم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تفسیر صحیفه سجادیه - دعای سىام
و كان من دعائه علیه السلام فى المعونه على قضاء الدین دعاى سى ام در مدد خواستن از حضرت بارى تعالى در اداى قرض. |