متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
به همام درباره پرهیزکاران
به همام درباره پرهیزکاران (یکی از یاران پرهیزکار امام (ع) به نام همام گفت: ای امیرمومنان پرهیزکاران را برای من آن چنان توصیف کن گویا آنان را با چشم مینگرم. امام (ع) در پاسخ او درنگی کرد و فرمود: (ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است) اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزید، تا آنکه امام (ع) تصمیم گرفت صفات پرهیزکاران را بیان فرماید. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پیامبرش درود فرستاد، و فرمود) سیمای پرهیزکاران پس از ستایش پروردگار! همانا خداوند سبحان پدیدهها را در حالی آفرید که از اطاعتشان بینیاز، و از نافرمانی آنان در امان بود، زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی میرسانند و نه اطاعت مومنان برای او سودی دارد، روزی بندگان را تقسیم، و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد، اما پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلتهای برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانهروی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده میپوشانند، و گوشهای خود را وقف دانش سودمند کردهاند، و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است، و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرمود، روح آنان حتی به اندازه برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمیگرفت، از شوق دیدار بهشت، و از ترس عذاب جهنم، خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمتهای آن بسر میبرند، و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند دلهای پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در امان، تنهایشان فربه نبوده، و درخواستهایشان اندک، و عفیف و پاکدامنند. در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند، تجارتی پرسود که پروردگارشان فراهم فرمود، دنیا میخواست آنها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند، میخواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند. شب پرهیزکاران پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه میخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را مییابند، وقتی به آیهای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند، و با جان پرشوق در آن خیره شوند، و گمان میبرند که نعمتهای بهشت در برابر دیدگانشان قرار داد و هرگاه به آیهای میرسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن میسپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعلههای آتش، در گوششان طنینافکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادی خود از آتش جهنم را میطلبند. روز پرهیزکاران پرهیزکاران در روز، دانشمندانی بردبار، و نیکوکارانی باتقوا هستند که ترس الهی آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است، کسی که به آنها مینگرد میپندارد که بیمارند اما آنان را بیماری نیست، و میگوید، مردم در اشتباهند! در صورتیکه آشفتگی ظاهرشان از امری بزرگ است. از اعمال اندک خود خشنود نیستند، و اعمال زیاد خود را بسیار نمیشمارند، نفس خود را متهم میکنند، و از کردار خود ترسناکند، هرگاه یکی از آنان را بستایند، از آنچه در تعریف او گفته شد در هراس افتاده میگوید: (من خود را از دیگران بهتر میشناسم و خدای من، مرا بهتر از من میشناسد، بار خدایا، مرا بر آنچه میگویند محاکمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده که میگویند، و گناهانی که نمیدانند بیامرز.) نشانههای پرهیزکاران و از نشانههای یکی از پرهیزکاران این است که او را اینگونه میبینی، در دینداری نیرومند، نرمخو و دوراندیش، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، و با داشتن علم بردبار، و در توانگری میانهرو، در عبادت فروتن، و آراسته در تهیدستی، در سختیها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان، پرهیزکننده از طمعورزی، میباشد، اعمال نیکو انجام میدهد و ترسان است، روز را به شب میرساند با سپاسگزاری، و شب را به روز میآورد با یاد خدا، شب میخوابد اما ترسان، و برمیخیزد شادمان، ترس برای اینکه دچار غفلت نشود، و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش میکند، روشنی چشم پرهیزکار در چیزی قرار دارد که جاودانه است، و آنچه را ترک میکند که پایدار نیست، بردباری را با علم، و سخن را با عمل، درمیآمیزد پرهیزگار را میبینی که: آرزویش نزدیک، لغزشهایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دینش حفظشده، شهوتش مرده، خشمش فرو خورده است. مردم به خیرش امیدوار، و از آزارش در امانند، اگر در بیخبران باشد نامش در گروه یادآوران خدا ثبت میگردد، و اگر در یادآوران باشد نامش در گروه بیخبران نوشته نمیشود، ستمکار خود را عفو میکند، به آنکه محرومش ساخته میبخشد، آن کس که با او بریده میپیوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدیهای او پنهان و کار نیکش آشکار است. نیکیهای او به همه رسیده، و آزار او به کسی نمیرسد. در سختیها آرام، و در ناگواریها بردبار و در خوشیها سپاسگزار است، به آنکه دشمن دارد ستم نکند، و نسبت به آنکه دوست دارد به گناه آلوده نشود، پیش از آن که بر ضد او گواهی دهند به حق اعتراف میکند، و آنچه را به او سپردهاند ضایع نمیسازد، و آنچه را به او تذکر دادند فراموش نمیکند. مردم را با لقبهای زشت نمیخواند، همسایگان را آزار نمیرساند، در مصیبتهای دیگران شاد نمیشود، و در کار ناروا دخالت نمیکند، و از محدوده حق خارج نمیشود، اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمیکند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمیشود، و اگر به او ستمی روا دارند صبر میکند تا خدا انتقام او را بگیرد. نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسایشند، برای قیامت خود را به زحمت میافکند، ولی مردم را به رفاه و آسایش میرساند، دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی، و نزدیک شدنش با بعضی دیگر از روی مهربانی و نرمی است، دوری او از تکبر و خودپسندی، و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست، (سخن امام که به اینجا رسید، ناگهان همام نالهای زد و جان داد. امام (ع) فرمود:) سوگند بخدا من از این پیشآمد بر همام میترسیدم، سپس گفت: آیا پندهای رسا با آنان که پذیرنده آنند چنین میکند؟ شخصی رسید و گفت: چرا با تو چنین نکرد؟ امام (ع) پاسخ داد: وای بر تو، هر اجلی وقت معینی دارد که از آن پیش نیافتد و سبب مشخصی دارد که از آن تجاوز نکند، آرام باش و دیگر چنین سخنانی مگو، که شیطان آن را بر زبانت رانده است. |
وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ رُوِىَ أَنَّ صاحِباً لِأَمِیرِالْمُؤمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ- یُقالُ لَهُ: هَمَّامٌ- کانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِىَ الْمُتَّقِینَ حَتّى کَأَنِّى أَنظُرُ إِلَیْهِمْ، فَتَثاقَلَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ جَوابِهِ، ثُمَّ قالَ: یا هَمّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُم مُحْسِنُونَ فَلَمْ یَقْنَعْ هَمَّامٌ بِذلِکَ الْقَوْلِ حَتّى عَزَمَ عَلَیْهِ، فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنى عَلَیْهِ، وَ صَلّى عَلَى النَّبِىِّ- صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- ثُمَّ قالَ: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالى خَلَقَ الْخَلْقَ- حِینَ خَلَقَهُمْ- غَنِیّاً عَنْ طاعَتِهِمْ، امِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ، لِأَنَّهُ لا تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصاهُ، وَ لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ أَطاعَهُ، فَقَسَمَ بَیْنَهُمَ مَعایِشَهُمْ، وَ وَضَعَهُم مِنَ الدُّنْیا مَواضِعَهُمْ، فَالْمُتَّقُونَ فِیها هُمْ أَهْلُ الْفَضائِلِ: مَنطِقُهُمُ الصَّوابُ، وَ مَلْبَسُهُمُ الْاِقْتِصادُ، وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ. غَضُّوا أَبْصارَهُمْ عَمّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ، وَ وَقَفُوا أَسْماعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النّافِعِ لَهُمْ، نَزَلَتْ أَنفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِى الْبَلاءِ کَالَّتِى نَزَلَتْ فِى الرَّخاءِ، وَ لَوْلَا الْأَجَلُ الَّذِى کَتَبَ اللَّهُ لَهُمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْواحُهُمْ فِى أَجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوابِ، وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ، عَظُمَ الْخالِقُ فِى أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ ما دُونَهُ فِى أَعْیُنِهِمْ. فَهُمْ وَ الْجَّنَةُ کَمَنْ قَدْ رَاها فَهُمْ فِیها مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النّارُ کَمَنْ قَدْ رَاها فَهُمْ فِیها مُعَذَّبُونَ. قُلُوبُهُم مَحْزُونَةٌ، وَ شُرُورُهُم مَأْمُونَةٌ، وَ أَجْسادُهُمْ نَحِیفَةٌ، وَ حاجاتُهُمْ خَفِیفَةٌ، وَ أَنْفُسَهُمْ عَفِیفَةٌ، صَبَرُواْ أَیّاماً قَصِیرَةً أَعْقَبَتْهُمْ راحَةً طَوِیلَةً، تِجارَةٌ مُرْبِحَةٌ یَسَرَّها لَهُمْ رَبُّهُمْ، أَرادَتْهُمُ الدُّنْیا فَلَمْ یُرِیدُوها، وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُم مِنْها. أَمَّا اللَّیْلُ فَصافُّونَ أَقْدامَهُمْ تالِینَ لِأَجْزاءِ الْقُرانِ، یُرَتِّلُونَها تَرْتِیلًا، یَحَزُنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ، وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمْ، فَإِذَا مَرُّوا بِایَةٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْها طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْها شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّها نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ، وَ إِذا مَرُّوا بِایَةٍ فِیها تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْها مَسامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّواْ أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَها فِى أُصُولِ اذانِهِمْ فَهُمْ حانُونَ عَلى أَوْساطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِباهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرافِ أَقْدامِهِمْ، یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعالى فِى فَکاکِ رِقابِهِمْ. وَ أَمَّا النَّهارُ فَحُلَماءُ عُلَماءُ أَبْرارٌ أَتْقِیاءُ، قَدْ بَراهُمُ الْخَوْفُ بَرْىَ الْقِداحِ، یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النّاظِرُ فَیَحْسَبُهُم مَرْضى وَ ما بِالْقَوْمِ مِنْ مَّرَضٍ، وَ یَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیمٌ، لا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمالِهِمْ الْقَلِیلَ، وَ لا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیرَ، فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ، وَ مِنْ أَعْمالِهِم مُّشْفِقُونَ، إِذا زُکِّىَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خافَ مِمَّا یُقالُ لَهُ! فَیَقُولُ: أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْ غَیْرِى، وَ رَبِّى أَعْلَمُ مِنِّى بِنَفْسِى. اللَّهُمَّ لا تُؤاخِدْنِى بِما یَقُولُونَ، وَ اجْعَلْنِى أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَ اغْفِرْ لِى ما لا یَعْلَمُونَ. فَمِنْ عَلامَةِ أَحَدِهِمْ: أَنَّکَ تَرى لَهُ قُوَّةً فِى دِینٍ، وَ حَزْماً فِى لِینٍ، وَ إِیِماناً فِى یَقِینٍ، وَ حِرْصاً فِى عِلْمٍ، وَ عِلْماً فِى حِلْمٍ، وَ قَصْداً فِى غِنىً، وَ خُشُوعاً فِى عِبادَةٍ، وَ تَجَمُّلًا فِى فاقَةٍ، وَ صَبْراً فِى شَدَّةٍ، وَ طَلَباً فِى حَلالٍ، وَ نَشاطاً فِى هُدىً، وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ، یَعْمَلُ الْأَعْمالَ الصّالِحَةَ وَ هُوَ عَلى وَجَلٍ، یُمْسِى وَ هَمُّهُ الشُّکْرُ، وَ یُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّکِرُ، یَبِیتُ حَذِراً، وَ یُصْبِحُ فَرِحاً: حَذِراً لِما حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ، وَ فَرِحاً بِما أَصابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ، إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیما تَکْرَهُ لَمْ یُعْطِها سُؤلَها فِیما تُحِبُّ، قُرَّةُ عَیْنِهِ فِیما لا یَزُولُ، وَ زَهادَتُهُ فِیما لا یَبْقى، یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ، وَ الَّقَوْلَ بِالْعَمَلِ. تَراهُ قَریباً أَمَلُهُ، قَلِیلًا زَلَلُهُ، خاشِعاً قَلْبُهُ، قانِعَةً نَفْسُهُ، مَنْزُوراً أُکُلُهُ، سَهْلًا أَمْرُهُ، حَرِیزاً دِینُهُ، مَیِّتَةً شَهْوَتُهُ، مَکْظُوماً غَیْظُهُ، الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ، وَ الشَّرُ مِنْهُ مَأْمُونٌ، إِنْ کانَ فِى الْغافِلِینَ کُتِبَ فِى الذَّاکِرِینَ، وَ إِنْ کانَ فِى الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغافِلِینَ، یَعْفُو عَمَّنَ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِى مَنْ حَرَمَهُ، وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ، بَعِیداً فُحْشُهُ، لَیِّناً قَوْلُهُ، غائِباً مُنکَرُهُ، حاضِراً مَعْرُوفُهُ، مُقْبِلًا خَیْرُهُ، مُدْبِراً شَرُّهُ، فِى الزَّلازِلِ وَقُورٌ، وَ فِى الْمَکارِهِ صَبُورٌ، وَ فِى الرَّخاءِ شَکُورٌ، لا یَحِیفُ عَلى مَنْ یُبْغِضُ، وَ لا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ، یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ، لا یُضَیِّعُ مَا اسْتُحْفِظَ، وَ لا یَنْسى ما ذُکِّرَ، وَ لا یُنابِزُ بِالْأَلْقابِ، وَ لا یُضارُّ بِالْجارِ، وَ لا یَشْمَتُ بِالْمَصائِبِ، وَ لا یَدْخُلُ فِى الْباطِلِ، وَ لا یَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ. إِنْ صَمَتَ لَمْ یَغُمَّهُ صَمْتُهُ، وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ یَعْلُ صَوْتُهُ، وَ إِنْ بُغِىَ عَلَیْهِ صَبَرَ حَتّى یَکُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِى یَنتَقِمُ لَهُ، نَفْسُهُ مِنْهُ فِى عَناءٍ، وَ النّاسُ مِنْهُ فِى راحَةٍ، أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِاخِرَتِهِ، وَ أَراحَ النّاسَ مِنْ نَفْسِه، بُعْدُهُ عَمَّنْ تَباعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزاهَةٌ، وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَةٌ. لَیْسَ تَباعُدُهُ بِکِبْرٍ وَ عَظَمَةٍ، وَ لا دُنُوُّهُ بِمَکْرٍ وَ خَدِیعَةٍ. قالَ: فَصَعِقَ هَمّامٌ صَعْقَةً کانَتْ نَفْسُهُ فِیها. فَقالَ أَمِیرُالُمؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ: أَما وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخافُها عَلَیْهِ، ثُمَّ قالَ: هکَذا تَصْنَعُ الْمَواعِظُ الْبالِغَةُ بَأَهْلِها؟ فَقالَ لَهُ قائِلٌ: فَما بالُکَ یا أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ؟ فَقالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: وَیْحَکَ! إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لا یَعْدُوهُ، وَ سَبَبَاً لا یَتَجاوَزُهُ، فَمَهْلًا لا تَعُدْ لِمِثْلِها، فَإِنَّما نَفَثَ الشَّیْطانُ عَلى لِسانِکَ!! |
ویدیو مرتبط :
پیامبر(ص): پرهیزکاران برترین مردم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بن همام بار دیگر رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا شد
محمد بن همان رئیس قطری کنفدراسیون فوتبال آسیا، به علت وجود نداشتن رقیب، بدون رأی گیری توانست سمت خود را بین سالهای 2011 تا 2015 حفظ کند.
روز شنبه گذشته آخرین مهلت ثبت نام نامزدها برای شرکت در انتخابات کنفدراسیون فوتبال آسیا که روز ششم ژانویه آینده در خلال بیست و چهارمین مجمع عمومی این کنفدراسیون در قطر برگزار خواهد شد به پایان رسید.
بن همام از سال 2002 ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا را بر عهده دارد و از سال 1996 عضو دفتر اجرایی فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) است.