ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

هر روز عکس رنگی خانم و عمه‌ی برانکو روی جلد است اما...



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

هر روز عکس رنگی خانم و عمه‌ی برانکو روی جلد است اما...
بختیاری زاده: تا ندانم چرا مأمور با اسلحه به استقبال ما فرستادند بازی نمی‌کنیم

سرمربی تیم فوتبال استقلال اهواز گفت: تا وقتی که ندانم چرا مأمور نیروی انتظامی با اسلحه در مقابل هتل ما حاضر شده است فردا به میدان نمی‌رویم.

به گزارش ایسنا، سیاوش بختیاری زاده در نشست خبری قبل از بازی با تراکتورسازی اظهار کرد: اکنون می‌فهمم که چه بلایی سال گذشته بر سر مردم آذربایجان آوردند و در این چند هفته‌ی اخیر که حق تیم ما را خوردند با مردم آذربایجان اظهار همدردی کردم.

وی افزود: در کجای دنیا تیمی با توجه به اینکه طرفدار زیاد دارد در خصوص ورزشگاه محل میزبانی تصمیم می‌گیرد؟ اگر اینطور بود باید ما هم از دو هفته قبل نامه می‌زدیم که باید بازی‌مان را در ورزشگاه بنیان دیزل برگزار کنند.

بختیارزاده خاطرنشان کرد اکنون خیلی عصبانی هستم چون اصلاً انتظار نداشتم که در بدو ورودم به تبریز مأمور نیروی انتظامی با اسلحه مقابل هتل از ما استقبال کند. آنها به من گفتند که چرا با اتوبوسی که ما تعیین می‌کنیم رفت و آمد نمی‌کنی و به همین دلیل مأمور نیروی انتظامی برای ما فرستادند.

وی خاطرنشان کرد: من شرمنده‌ی مردم خوزستانم و کاری به برخی از اصحاب رسانه ندارم که مغرضانه علیه ما قلم می‌زنند. عبدالله ویسی تیمش هفته ها در صدر جدول بود حتی یک عکس سه در چهار هم از او چاپ نکردند. من در این چند هفته بسیار اذیت شدم چرا که هر روز عکس رنگی خانم، دختر و عمه‌ی برانکو بر روی جلدهای روزنامه نقش بسته و نمی‌دانم چرا وقتی تا یک خارجی می‌بینند همه‌ی تاریخ خودمان فراموش‌شان می شود.

سرمربی تیم استقلال اهواز ادامه داد: اکنون تمام تهران بسیج شده‌اند که فردا همسر و دختر برانکو به ورزشگاه بیایند و جشن قهرمانی بگیرند. این درحالی است که مادر من آرزو داشت یک بار فوتبال ما را در ورزشگاه از نزدیک ببیند. آقایان یک بار به من گفتند که عکس تو را هم در روزنامه چاپ کرده‌ایم و وقتی روزنامه را باز کردم دیدم که در صفحه‌ی انحصار وراثت عکس مرا زده‌اند.

وی بیان کرد: در نیم فصل اول کارشناسان پایتخت نشین می‌گفتند سه تیم برای خوزستان زیاد است ولی کاری در این تیم انجام دادیم که نشان دهیم فوتبال خوزستان همچنان زنده است و امیدوارم فردا استقلال خوزستان نیز بتواند پرچم لیگ را بالا ببرد و تیم نفت آبادان هم به لیگ برتر صعود کند.

سرمربی تیم استقلال خوزستان تأکید کرد: ما لیگ برتر را از دست دادیم ولی با سیاست گذاری دقیق نیم‌فصل دوم را به جوانان بومی خوزستان اختصاص دادیم و اکنون این جوانان پا به پای بزرگان رقابت می‌کنند.

بختیاری زاده بیان کرد: تیم امیرخان قلعه نویی هفته‌ی قبل شرافتمندانه بازی کرد و به امیرخان که هم‌نسل من است افتخار می‌کنم. ما نیز فردا در صورت بازی یک فوتبال شرافتمندانه به نمایش خواهیم گذاشت.

 


ویدیو مرتبط :
کریمی - عمه عمه با پرستوی دلم ، عمه عمه دیگه دارم می پرم ، عمه عمه بابام اومد که برم ، عمه عمه دیگه من دردسرم ( شور )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

106 روز جدال بی‌نتیجه خانم معلم با مرگ(+عکس )



خانم معلم که برای فرار از دست جوان شیطان‌صفت، خود را از خودروی وی به بیرون پرت کرده بود، پس از 106 روز تسلیم مرگ شد.

به گزارش جام جم، رسیدگی به این پرونده بیست و چهارم آذر سال گذشته زمانی در دستور کار ماموران پلیس آگاهی استان مازندران قرار گرفت که مرد باغبانی با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و خبر داد زن میانسالی را در حالی که بی هوش و مصدوم شده در حاشیه جاده پیدا کرده است.

اخبار,اخبارحوادثتجاوز

 

با گزارش این موضوع به پلیس، ماموران به آنجا اعزام شده و زن مصدوم را به بیمارستان منتقل کردند. پزشکان در بررسی وضع این زن متوجه شدند او قطع نخاع شده است.

در ادامه خانواده این زن شناسایی شده و در تحقیق از آنها مشخص شد، معصومه معلم یک مدرسه روستایی بوده و روز حادثه خانه اش را در شهرستان نکا ترک کرده و بعد از آن ناپدید شده بود.

نجات زن جوان از دست پسر آزارگر
تحقیقات در این زمینه ادامه پیدا کرد تا این که چند روز بعد از این حادثه زنی با حضور در پلیس آگاهی از پسر جوانی به اتهام اقدام برای آدم ربایی شکایت کرد و گفت: روز حادثه به عنوان مسافر سوار خودروی پژو 405 نقره ای رنگ شدم. در مسیر گوهرباران او به یکباره تغییر مسیر داد که به رفتارش اعتراض کردم که توجهی نکرد و ادامه مسیر داد.

 

زمانی که در حاشیه جاده خودرویش را متوقف کرد، با او درگیر شدم تا راهی برای فرار پیدا کنم که ناگهان یک راننده عبوری متوجه ماجرا شده و مرا نجات داد، اما او توانست فرار کند. مردی که به کمک من آمده بود، توانست شماره پلاک خودرو را یادداشت کند.ماموران سپس احتمال دادند پسر جوانی که پلیس در تعقیبش است در مصدوم شدن خانم معلم هم نقش داشته باشد. سرانجام متهم که اهل روستای «پنبه چوله» بود، در کیلومتر ٩ جاده ساری شناسایی و دستگیر شد.

این پسر جوان پس از دستگیری همه چیز را انکار کرد، اما شاکی که از ماکرون سوار خودروی وی شده بود به اداره پلیس آگاهی فراخوانده شد و در مواجهه حضوری با متهم او را شناسایی کرد.

اعتراف متهم به انگیزه ای نامعلوم
متهم که راهی جز بیان حقیقت نداشت، به جرایم سیاه خود اعتراف کرد و گفت: به خاطر یک وسوسه دست به این کارها زدم و تنها این دو زن طعمه های من بودند. من در زندگی شخصی ام دچار هیچ مشکلی نبودم و نمی دانم چرا دست به این کار زدم.

گفته های شاکی پرونده را قبول دارم. حتی خانم معلمی را به دام انداختم و قصد عملی کردن نقشه شیطانی ام را داشتم که او برای فرار از دست من خود را از خودروی در حال حرکت به بیرون پرت کرد.

مرگ یکی از شاکیان پرونده
متهم با صدور قرار قانونی روانه زندان شد. در حالی که تحقیقات پلیس آگاهی برای مشخص شدن دیگر ابعاد این پرونده ادامه داشت روز هفتم فروردین مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس اعلام کردند خانم معلم در جدال با مرگ تسلیم شد.به این ترتیب با مرگ وی روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و متهم در برابر اتهام قتل عمد قرار گرفت.

چطور نجات پیدا کردم
کلثوم پنج و دو ساله که اهل یکی از روستاهای شهرستان نکا بوده و از دام شیطانی متهم جوان، جان سالم به در برده بود به خبرگزاری فارس گفت: ساعت 7 و 30 دقیقه دهم دی سال گذشته از ورودی روستای زیدی نکا سوار خودروی جوانی شدم تا به خانه ام بروم. در میانه راه او تغییر مسیر داد و با زور و تهدید از من خواست در صندلی جلوی خودرو بنشینم.

وی ادامه داد: زمانی که متوجه نیت پلید او شدم با التماس گفتم که بیمار هستم، فرزندم و اعضای خانواده ام چشم انتظارم هستند تا شاید مرا رها کند که توجهی به التماس هایم نکرد. چاره ای جز فریاد زدن و درگیری با او نداشتم. وقتی توقف کرد موفق به فرار از دست او شدم. در این هنگام نیز راننده یک خودروی عبوری به کمکم آمد.

مادرم قربانی ناهنجاری اجتماعی شد
فاطمه فولادی، دختر بیست و چهار ساله قربانی حادثه نیز در این باره به فارس گفت: مادرم قربانی ناهنجاری اجتماعی شد، اجتماعی که باید امنیت و آرامش را به خانواده ها بدهد گاهی موجب نگرانی و ایجاد مشکل می شود.

مادرم در روزهای نخست که در بیمارستان امام خمینی(ره) ساری بستری بود، از ما خواست تا به هیچ عنوان گذشت نکنیم، قاطعانه می گفت که آن جوان خاطی باید قصاص شود، او می دانست که فلج و قطع نخاع شده است، می دانست که دیگر امیدی به زندگی او نیست، از ما خواست تا بعد از مرگ او شیون نکنیم و به خدا توکل داشته باشیم.

فولادی با اشاره به این که آن جوان خاطی، پرونده های مشابهی داشت و از خانواده متمولی است، گفت: امیدوارم که دادگاه رای عادلانه ای بدهد و خانواده این جوان نتوانند قانون را دور بزنند و خود را تبرئه کنند، زیرا خواسته مادرم نیز قصاص بود.

وی در پایان گفت: اکنون برادر پانزده ساله ام تنها دلخوشی من است و به امید او زندگی می کنم، ظلمی که به مادرم شده است قابل جبران نیست، اما امیدوارم دستگاه قضایی در این باره هیچ گذشتی نداشته باشد.

پرونده این جنایت در دادسرا در حال رسیدگی است و با تکمیل تحقیقات به دادگاه ارسال می شود.

 

 اخبار  حوادث  -  جام جم