ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

نوروزی: پدرم اگر امروز بود گل می‌زد/ خوشحالم از اینکه طارمی بعد از زدن گل من را بغل کرد



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

پسر مرحوم هادی نوروزی گفت: اگر پدرم امروز در این بازی حضور داشت، حتماً گل می‌زد.

هفته هشتم از رقابت‌های لیگ برتر فوتبال درحالی امروز به پایان رسید که تیم پرسپولیس و صبا با نتیجه تساوی یک بر یک به کار خود پایان دادند.

هانی نوروزی پسر مرحوم هادی نوروزی پس از پایان این دیدار اظهار داشت: بازی خوبی امروز برگزار نشد، اما نیمه دوم بازی خوب بود. من خوشحالم که به استادیوم آمدم و خوشحال شدم از اینکه مهدی طارمی بعد از زدن گل تساوی، من را بغل کرد.

وی در ادامه افزود: اگر پدر من امروز در این بازی بود، حتماً گل می‌زد.

هانی نوروزی در ادامه خاطرنشان کرد: خیلی دوست دارم یک روز در پرسپولیس با شماره 24 بازی کنم.

وی در پاسخ به این سؤال که با حضور در ورزشگاه چه حسی داری، گفت: خوشحالم که امروز در استادیوم حضور داشتم.به نظرم امروز چند بازیکن خوب بازی نکردند.

 

اخبار ورزشی - فارس

 


ویدیو مرتبط :
گل طارمی به صبا و شادی پس از گل همراه با هانی نوروزی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مجاهد خذیراوی: زاید که گل سوم را به استقلال زد، قلب پدرم گرفت و مُرد



اخبار,اخبار ورزشی ,مجاهد خذیراوی

این گوشه‌ای از حرف‌های مهمی است که مجاهد خذیراوی در دل دارد. او بار دیگر ماجرای حضور در یک مراسم تولد را بازگو می‌کند و می‌گوید باید قربانی می‌شد تا حساب کار دست دیگر فوتبالی‌ها بیاید.

 او در این گفت‌وگو حرف‌های بسیار جالبی می‌زند.

مجاهد از وضعیت این روزهایت بگو. مدت‌‌هاست كسی از تو خبر خاصی ندارد.
من كه از فوتبال خداحافظی كردم و الان پیشكسوت به حساب می‌آیم. خیلی‌ها من را در این فوتبال ‌دوست ندارند ولی باز مرسی از شما كه من را دوست دارید و گاهی زنگ می‌زنید. فوتبال خیلی بی‌رحم است.

آخرین باشگاهت صنعت نفت بود. چه اتفاقاتی در آنجا افتاد؟
من اولین بازیكنی بودم كه از نفت به تیم‌ملی رفتم و برای شهرم و باشگاهم افتخار كسب كردم. بعد از جنگ كسی را نداشتند ولی با من رفتار خوبی نداشتند. هنوز ۳۰ درصد از پولم را نداده‌اند. دیگر دنبالش نرفتم. من را كه می‌شناسید؟ خجالتی هستم و دنبال این چیزها نمی‌روم. به قول معروف طوری شده بود كه باید این و آن را می‌دیدم تا پولم را بگیرم.

بعد هم كه فوتبال را كنار گذاشتی.
فوتبال را كه خیلی وقت پیش از من گرفتند. دیگر گفتم خداحافظ فوتبال. الان دو سالی است كه كنار هستم و شده‌ام پیشكسوت فوتبال.

به خاطر یك اشتباه این اتفاق‌ها برایت افتاد.
ببین الان خیلی كارهای بدتر می‌كنند ولی برخوردی می‌شود؟ به خدا كسانی وارد این فوتبال شده‌اند كه مسخره است.

چرا با تیم پیشكسوتان پرسپولیس بازی می‌كنی؟ تو استقلالی هستی.
من با آقای بهزاد داداش‌‌زاده در یك مدرسه فوتبال كار می‌كنم. استقلالی‌ها در این مدت خیلی بی‌معرفتی كردند. یك زنگ به من نزدند كه بپرسند كجایی. انگار من اصلاً بازیكن این تیم نبودم ولی پرسپولیسی‌ها در عوض با من رفتار خوبی كردند. خدا شاهد است از وقتی كه از استقلال رفتم یك نفر به من زنگ نزد كه مجاهد زنده‌ای، مرده‌ای، كار داری یا نداری؟ انگار منتظرند من هم بمیرم تا بگویند وای مجاهد مرد. یا بروم به بیمارستان و بیایند بالای سرم. الان كه زنده‌ام با من كاری ندارند. خلاصه با آقا بهزاد به تیم پیشكسوتان پرسپولیس می‌روم و الان هم همه جا من را می‌برند. شمال، جنوب و هر جا كه بازی باشد.

ظاهراً بعضی از پرسپولیسی‌ها هم اعتراض كرده بودند؟
من الان از شما می‌شنوم. حداقل جلوی من هیچ اعتراضی نكرده‌اند. در این مدت حتی یك حرف به من نزده‌اند. من را قابل دانستند. اشكالی ندارد اگر این حرف‌ها هم باشد، باز هم رفتار خوبی با من دارند و حداقل بازی باشد، صدایم می‌كنند. ولی استقلالی‌ها من را كامل فراموش كرده‌اند.

دلیلش چیست؟
نمی‌دانم. خدا شاهد است نمی‌دانم. وقتی آنها سراغم را نمی‌گیرند، چه كار كنم؟ من عاشق فوتبالم. باید فوتبال بازی كنم. بنشینم خانه؟ آن موقع كه من را خانه‌نشین كردند، الان هم خانه‌نشین شوم؟

منظورت سال ۸۰ است؟
بله، آن موقع عشقم را از من گرفتند. الان نمی‌شود كه در خانه بنشینم. یك زنگ به من نمی‌زنند. سراغم را نمی‌گیرند.

رفتار هواداران استقلال با تو چطور است؟
هواداران كه واقعاً لطف دارند. هنوز من را می‌بینند می‌گویند به خاطر آن محرومیت ناراحت هستند. می‌گویند می‌توانستی تا الان بازی كنی و از خیلی‌ها بهتر هستی ولی كسی از من حمایت نكرد. دو سال قبل با هم حرف زدیم كه من گفتم نیاز به حمایت دارم ولی كسی از من حمایت نكرد. بعضی‌ها كه فكر می‌كنند من هنوز آن مجاهد سال ۷۶ هستم و باید ۱۰ گل بزنم. من هم سن و سالم رفته بالا ولی اگر از من حمایت می‌كردند، می‌توانستم دوباره احیا شوم. فوتبال در ذات من بوده و هست.

الان كه فوتبال را كنار گذاشته‌ای، به گذشته فكر می‌كنی؟ به اینكه باید چطور فوتبالت تمام می‌شد؟
دوست داشتم با پیراهن تیم محبوبم یعنی استقلال خداحافظی كنم. من عاشق استقلالم. خانواده من همه استقلالی‌اند. ولی سال ۸۰ من از فوتبال خداحافظی كردم و همه چیز تمام شد. بعد از آن محرومیت...

حسرت نمی‌خوری؟
زیاد حسرت می‌خورم. خیلی‌ها می‌گویند مجاهد دروغ می‌گوید كه بارسا او را می‌خواست اما آقای فتح‌ا... ‌‌زاده شاهد است. از او سؤال كنید. بارسلونا من را می‌خواست و قرار بود مثل سعید عزت‌اللهی به اسپانیا بروم. یعنی اول بروم تیم دوم بارسلونا بازی كنم و اگر خوب بودم به تیم اصلی بروم. این چیزهایی را كه می‌گویم از فتح‌ا...‌‌زاده بپرسید. بارسلونا از بین من و ساویولای آرژانتینی قرار بود یكی را انتخاب كند كه من را انتخاب كردند ولی نشد بروم. سالی كه در فینال لیگ قهرمانان و آن هوای بارانی استقلال به جوبیلو ایواتا باخت، می‌توانستم راحت به بارسا بروم ولی فتح‌ا...‌‌زاده گفت بگذار بازی‌ها تمام شود، بعداً همان موقع برای بازی تراكتورسازی به تبریز رفتم كه علی آذری خطای بدی روی من كرد تا زانویم خراب شود. از آن روز دیگر هیچ‌چیز از فوتبال نفهمیدم، نه بارسا را دیدم و نه فوتبال را.

بعد هم آن محرومیت...
خدا شاهد است اگر زانوی من خراب نمی‌شد، نمی‌توانستند محرومم كنند. چون مصدوم شدم گفتند سرش را ببریم تا بقیه حساب كار دست‌شان بیاید. من هم كه بچه شهرستانی. بلد نبودم فارسی حرف بزنم. عار نیست، ولی این واقعیت بود. نمی‌توانم حرف بزنم و از حقم دفاع كنم. كسی نبود از من دفاع كند. آن زمان ناصرخان خدا بیامرز آمد و صحبت كرد. علی دایی از من حمایت كرد. چند نفر دیگر هم بودند ولی آن موقع یكسری‌ها من را ول كردند. الان هم شما چند وقت یك بار زنگ می‌زنی. سال‌هایی كه محروم بودم تماس گرفتی. دم بهزاد داداش‌‌زاده هم گرم كه به من كار داد. پرسپولیسی‌ها هم در این مدت لطف داشتند. نمی‌دانم طرفداران استقلال چه فكری می‌كنند ولی خدایی‌‌اش پرسپولیسی‌ها نسبت به استقلالی‌ها رفتار بهتری با من داشته‌اند.

درباره آن روزهای تلخ نمی‌خواهی حرف بزنی؟
ببین خدا شاهد است اگر من كاری كرده باشم. فقط یك جشن تولد رفته بودم. اگر كاری می‌كردم، دلم نمی‌سوخت. به روح پدرم اگر تهمت‌هایی كه به من زده بودند درست بود، اینقدر نمی‌سوختم ولی مجاهد خذیراوی هیچ كاری نكرد. من را پیش خانواده‌ام خراب كردند. ببینید با مجاهد خذیراوی به خاطر حضور در یك تولد چه كارها كردند آن‌وقت طرف را از داخل تانكر آب بیرون آورده‌اند ولی محرومش نكردند، یا آنهایی كه فرار كردند را، چه كار كردند؟ تازه پست و مقام هم گرفتند. كسی كه از پنجره بیرون پرید را نگرفتند؟ با او چه كار كردند؟ آن‌وقت مجاهد خذیراوی كه یك جشن تولد رفت و ۱۶ سالش بود، باید اینقدر محروم می‌شد؟ شما از بچه ۱۶ ساله چه توقعی دارید؟ الان بازیكن ۳۰ ساله خیلی كارهای بدتر می‌كند. من كه فقط ۱۶ سالم بود. چیزی بلد نبودم. داخل خوابگاه بودم. اگر من كاری كردم تقصیر بزرگترها بود. من را از آبادان آوردید تهران، باید از من مواظبت می‌كردید. باید به من چیزهایی را یاد می‌دادید. تك و تنها افتاده بودم در یك خوابگاه.

ماجرای مهمانی را چرا هیچ‌وقت باز نكردی؟
می‌خواستند سر مجاهد را ببرند كه بریدند و تمام شد و رفت. باید من را ۸ سال محروم می‌كردند؟! قبول نمی‌كنم كه این قسمتم بود. در این فوتبال، بزرگ زیاد بود و می‌توانستند به من كمك كنند. من به خاطر استقلال پایم را دادم. اشكالی ندارد آن موقع برای من كاری نكردید، ولی آیا نباید به من یك زنگ می‌زدید؟ اصلاً مجاهد اشتباه كرد و محرومش كردید. دیگر چرا این رفتارها را می‌كنید؟ اگر من گل زده‌ام و اگر هواداران را خوشحال كرده‌ام، مستحق این نبودم كه یك تماس با من بگیرید و حالم را بپرسید؟ پدر من اینقدر استقلالی بود كه به خاطر استقلال جانش را از دست داد.

واقعا؟ چه اتفاقی افتاد؟
پدر من سر دربی ۳ بر۲ كه ایمون زاید هت‌تریك كرد، جانش را از دست داد. وقتی زاید گل سوم را زد، قلب پدرم گرفت و فوت كرد. به خاطر همین از ایمون زاید بدم می‌‌آید. او بهترین چیزی را كه در دنیا داشتم، از من گرفت؛ پدرم را.

یادمان هست وقتی قصد داشتی به استقلال بیایی از پرسپولیس پیشنهاد داشتی ولی پدرت نگذاشت، درست است؟
پدر من استقلالی سرسخت بود. وقتی پرسپولیس من را می‌خواست گفت مگر اینكه از روی جنازه من رد شوی و به پرسپولیس بروی. در حالی كه آن موقع به من ۱۰ میلیون به اضافه یك خانه می‌دادند ولی رفتم استقلال تا فقط ۳ میلیون بگیرم. جای خانه هم كه من را انداختند در آن خوابگاه. عابدینی به من گفت به پرسپولیس بیا، تو را زود ترانسفر می‌كنیم ولی قبول نكردم.

حرف خاصی مانده كه بزنی؟
خیلی حرف‌ها دارم. به موقع آنها را  می‌زنم. می‌گویم چه كسی من را در دادگاه ول كرد و رفت. كسانی به من تهمت زدند كه فلان كار را می‌كردم و فلان چیز را صادر می‌كردم به دبی، باید جواب بدهند. الان كه فوتبالم تمام شده، دیگر ترسی ندارم. حرف‌هایم را می‌زنم و كسانی كه آن تهمت‌ها را زدند، باید ثابت كنند.

 

اخبار ورزشی - خبرورزشی