ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

فریدون زندی: تماشاگران بیایند صددرصد جام حذفی را می بریم



 

 

 

 

فریدون زندی , استقلال , سرمربی تیم‌ملی

 

 

 

به نقل از خبرورزشی، فریدون زندی با کاشته‌هایی که در بازی با سایپا زد طرفدارانش را یاد آن بازی معروف چین در جام ملت‌های 2007 انداخت. او که می‌گفت دوست دارد طرفداران در ورزشگاه او را فری صدا بزنند، خنده‌کنان آمد و خنده‌کنان رفت.

* با این عملکردی که در دو بازی قبلی استقلال داشتی، ما تصور می‌کنیم فریدون زندی دوباره متولد شده است.

- (خنده) این دلیل دارد. برایتان تعریف کنم، بعد از مصدومیت طولانی که طبیعی بود نتوانم با قدرت برگردم. من آمدم، چند بازی بودم، چند تا نبودم. می‌دانی می‌خواهم چه بگویم؟ وقتی تداوم نداشته باشی، نمی‌توانی خودت را خوب آماده کنی. اگر یک بازی بیرون باشی، یک بازی، بازی کنی، بدن قوی نمی‌شود. مدتی نمی‌توانستم به‌خاطر پایم تمرین اضافه کنم. باور نمی‌کنید. وقتی دوباره برگشتم، احساس می‌کردم زانویم را که می‌گذارم روی زمین، هنوز مشکل دارد. درد داشتم. طوری شده بود که در زمین خسته می‌شدم. از همین جا باید از آقای مظلومی تشکر کنم. الان چند هفته است که مدام بازی می‌کنم. از بازی فولاد شروع شد و پشت‌سر هم به من بازی رسید تا رسیدم اینجا. الان خوشحالم از نتیجه‌ای که دارم می‌گیرم. خدا را شکر بازی به بازی بهتر شده‌ام اما نمی‌توانی بگویی خوب خوب هستی. من دوست ندارم کسی این حرف را بزند چون می‌خواهم همیشه پیشرفت کنم.

* تو در این دو بازی به قدری خوب بودی که خیلی‌ها گفتند فریدون زندی باید دوباره دعوت شود به تیم‌ملی. تو الان به تیم‌ملی چقدر فکر می‌کنی؟

- ببینید من الان واقعاً به فکر باشگاه هستم. خیلی خوشحال می‌شوم که کی روش من را دعوت کند تیم‌ملی ولی من ماه‌هاست که منتظر بودم این فرصت برسد و بتوانم برای استقلال خوب بازی کنم. احساس خوبی نسبت به استقلال دارم...

* تو همیشه گفته‌ای که دوست داری برای تیم‌ملی بازی کنی. به‌هر‌حال کی روش هم یک مربی حرفه‌ای است و تو هم الان بازیکن خوبی هستی. گفتیم شاید خودت توقع داری به تیم‌ملی دعوت شوی.

- بالاخره همه دوست دارند برای تیم ملی بازی کنند. من بیشتر به‌خاطر تیم‌ملی از آن طرف آمدم به لیگ‌برتر. الان هم خوشحالم که اینجا هستم ولی این‌طوری نیست که هدف اولم تیم‌ملی باشد. الان بیشتر به استقلال فکر می‌کنم ولی اگر آقای کی روش احساس کند که به من نیاز دارد، خیلی خوشحال می‌شوم که بیایم و به تیم‌ملی هم کمک کنم.

* دوستان ما که رفته بودند ورزشگاه می‌گویند بعد از گل دوم استقلال یک برقی در چشم‌‌های سرمربی تیم‌ملی دیده‌اند. یعنی خیلی خوشحال شده. انگار این خوشحالی هم به‌خاطر گلی بودی که تو زدی...

- من که نمی‌دانم این قضیه را، ولی شاید کارلوس کی روش استقلالی است! (خنده) ولی همان‌طور که می‌دانید استقلال تیم خیلی خوبی است. تیم ما امسال خوب بازسازی شد. شاید کی روش اگر خوشحالی کرده، به‌خاطر این گل نبوده، به‌خاطر استقلال بوده است. واقعاً استقلال یکی از بهترین فوتبال‌ها را ارائه می‌دهد، حالا کاری به نتایج ندارم.

* ولی در فاز نتیجه‌‌گیری خوب نیستید. شاید رفتن مجیدی باعث شد شاکله هجومی استقلال به هم بریزد. شاید نباید می‌گذاشتند مجیدی از تیم برود.

- خب نیم‌فصل اول مجیدی خیلی به استقلال کمک کرد. به‌خاطر او در بعضی بازی‌ها نتیجه گرفتیم. از وقتی هم که رفته، ما نتیجه گرفته‌ایم. یعنی این‌طور نبوده که همه را ببازیم ولی قبول دارم با مجیدی در مقاطعی بهتر کار کردیم. قبول دارم بازیکنانی هستند که نبودشان واقعاً برای تیم بد است اما زمانی هم می‌شود که شما یک‌دفعه چند بازیکن را ندارید. مجیدی، آندو، جباری یا میداوودی بازیکنان خوبی هستند که نبود‌شان واقعاً به راحتی قابل جبران‌ نیست. خیلی روی تیم اثر می‌گذارد. امیدوارم اوضاع این‌طور نماند و زود به ترکیب برگردند.

* اگر فرهاد مجیدی بود، استقلال دربی را می‌باخت؟

- نظر من این است که شاید اگر یک بازیکن بزرگ داشتیم که می‌توانست به تیم آرامش بدهد، نمی‌باختیم. بازیکن باتجربه در همین دقایق نقش خیلی مهمی دارد. ما اگر یکی دو بازیکن باتجربه داشتیم که به تیم آرامش و اعتماد به نفس بدهند، بعد از نتیجه دو بر یک می‌توانستیم بازی را کنترل کنیم. می‌دانید حقیقت چیست؟ ما ترسیدیم. ترسیدیم که آن‌طور دو گل را خوردیم و گل سوم را هم همین‌طور.

* تو در این بازی نشان دادی که می‌توانی دربی‌باز باشی. این برچسب روی برخی از بازیکنان هست. حالا تو هستی یا نه؟

- من کلاً بازی حساس را دوست دارم. فکر کنم از قبل در تیم‌ملی نشان دادم که در بازی‌های بزرگتر می‌توانم بیشتر خودم را نشان بدهم. در این‌طور مسابقات می‌دانید چطور است؟ بازیکن لذت می‌برد، تماشاچی لذت می‌برد... کل تیم تحت فشار هستند. اگر بازیکن بزرگ باشد، واقعاً می‌تواند خودش را در این نوع مسابقات نشان بدهد. من در چند سال گذشته نشان دادم که در بازی‌های بزرگ می‌توانم خوب بازی کنم، نه اینکه بگویم بازیکن بزرگ هستم. از بچگی عادت داشتم وقتی در زمین، بازی سخت باشد و تحت فشار باشم، خوب بازی می‌کنم.

* حالا دربی‌باز هستی یا نه؟

- من دوست دارم در دربی‌ها بازی کنم چون مخصوص بازیکنان بزرگ است! (خنده)

* در دربی مقابل علی کریمی قرار می‌گرفتی. خیلی زیاد با هم تقابل داشتید. در زمین هم زیاد با هم حرف می‌زدید. احساس کردیم در یکی دو صحنه انگار به تو می‌گفت جلوی ما شیر شدی!

- نه بابا این‌طور نبود. با هم شوخی می‌کردیم وسط زمین. یک حرف‌هایی هم به هم می‌گفتیم ولی به همه نشان دادیم که ما دوست هستیم و بارها با هم دست ‌دادیم. این نمی‌شود که بازیکن در زمین حرف نزند.

* یعنی به تو نگفت جلوی ما کولاک می‌کنی؟

- نه بابا، این‌طور نبود. شوخی بود اگر هم چیزی به همدیگر گفتیم.

* تو در بازی‌ها زیاد عصبانی می‌شوی. رفتاری که در زمین داری دقیقاً برعکس چیزی است که در خارج از زمین بازی می‌بینیم. پارادوکس عجیبی است.

- فکر می‌کنم اگر عصبی شوم، بازی‌ام بیشتر به چشم بیاید ولی واقعیت این است که دوست دارم عصبی باشم! ولی با این شخصیتی که من در خارج از زمین دارم، نمی‌توانم بازی کنم! یعنی با شخصیت قِرتی نمی‌توانی در زمین بازی کنی. می‌دانی، در زمین باید سفت و سخت باشی. یعنی با تعصب بازی کنی. آدم داخل زمین با خارج از زمین فرق می‌کند.

* می‌دانی بعضی حرکات به شخصیت تو نمی‌خورد...

- بالاخره من در هر تیمی که هستم، محکم بازی می‌کنم. چون دوست دارم تیمم نتیجه بگیرد. بعضی وقت‌ها اعصابم خرد می‌شود. وقتی ببینم داور، بی‌جهت پنالتی گرفته و یا اینکه بازیکن حریف مدام می‌رود پیش داور و زیاد حرف می‌زند، اعصابم خرد می‌شود. دست خودم که نیست ولی وقتی این‌طوری می‌شوم بهتر بازی می‌کنم. دوست دارم خودم را ثابت کنم.

* تو از ضعف دروازه‌بان پرسپولیس باخبر بودی که از راه دور در دربی شوت زدی؟

- نه، نمی‌دانستم. فکر کنم شما هم نمی‌دانستید. می‌دانید چطور شد؟ وقتی توپ برگشت من دیدم گوشه دروازه پرسپولیس خیلی خالی است. یعنی فضا زیاد بود. نگاه کردم و زدم همان جا وگرنه آقای مظلومی هم به من نگفت زیاد شوت بزن.

* ولی اگر زیاد شوت می‌زدید شاید این‌طور نمی‌شد. مخصوصاً در آن دقایقی که جلو بودید و حمله می‌کردید.

- خب طوری نبود که من زیاد شوت بزنم. تیم دو گل زده بود و من هافبک دفاعی بودم. بیشتر در زمین خودمان بودم و نمی‌توانستیم جلو بروم ولی شاید اشتباه بوده و باید می‌رفتم جلوتر تا شوت بزنم.

* خیلی از استقلالی‌ها هنوز این شکست را هضم نکرده‌اند. نمی‌دانیم، تو توانسته‌ای یا نه؟

- من خودم که بله، فراموش کرده‌ام. خودم که اوکی اوکی هستم ولی در بازی قبلی دیدم که روی ذهن بعضی از بچه‌ها مانده است. ما با ذوب‌آهن بازی داریم و بازی خیلی مهمی است. شک نکنید ذوب‌آهن را می‌بریم و آن شکست را کامل فراموش خواهیم کرد.

* الان که ستاره شده‌ای، این بحث وجود دارد که اگر جباری با کرار دعوایش نمی‌شد و آندو هم مصدوم نمی‌شد به فریدون اصلاً بازی نمی‌رسید.

- نه اصلاً این‌طور نیست. حتی اگر این سه نفر هم بودند، من بازی می‌کردم. این‌طور نیست که شما فکر می‌کنید. قرار بود وقتی سرحال شدم، خودم را ثابت کنم.

* ولی از زمانی که تو را گرفتند، احساس می‌شد آلترناتیوی...

- نه، این اصلاً درست نیست. شما این‌طور فکر می‌کنید چون من مصدوم بودم و خیلی عقب افتادم. شما کمی فکر کنید‌‌‌؛ تیم نتیجه گرفته بود و من سه ماه مصدوم بودم. خیلی سخت بود که مربی بازیکن ثابت را از تیمی که نتیجه گرفته، بیرون بکشد و من را بگذارد وگرنه از اول قرار بود من و آندو کنار هم بازی کنیم ولی طوری شد که من در ترکیب نبودم. زیاد مصدوم شدم...

* الان تو خیلی آماده‌ای و وزن خط هافبک استقلال که کم مهره ندارد، افتاده است روی تو. خودت باور داری که می‌توانی ستاره استقلال باشی؟

- من در هر تیمی که بودم سعی می‌کردم خوب بازی کنم. حالا یک زمان، سختی داشتم یا سرحال بودم ولی وقتی من سرحال باشم، تأثیرگذار هستم و می‌توانم خوب بازی کنم. حتی در استیل‌آذین که ما نتیجه نگرفتیم، من بازی‌های خوبی برای این تیم انجام دادم. این را الکی نمی‌گویم، می‌توانید بروید بازی‌های تیم را ببینید. خیلی مربیان دیدند و گفتند که فریدون تو خوب بازی کردی ولی تیم بد است. من در هر تیمی، وقتی احساس کنم به من نیاز بیشتری دارند، بهتر بازی می‌کنم. الان هم استقلال به من خیلی نیاز دارد.

* با توجه به همین موضوع و نزدیک شدنت به تیم‌ملی، باید از این شرایطی که داری خیلی راضی باشی.

- مصدومیت، خیلی من را عقب انداخت. من فقط منتظر بودم که یک موقعیت خوب گیرم بیاید و استفاده کنم. الان این موقعیت گیر من آمده است. این هم در فوتبال زیاد پیش می‌‌آید. مثلاً آندو در چه شرایطی در جام‌جهانی‌ فیکس بازی کرد؟ اگر من بودم فکر نمی‌کنم برانکو به او بازی می‌داد. من در بازی با کرواسی مصدوم شدم. قبل از آن برانکو از سیستم 2-4-4 استفاده می‌کرد ولی بعد از مصدومیت‌ها سیستم را کرد 1-3-2-4. این‌طوری شد که آندو هم بازی می‌کرد و خودش را نشان می‌داد. یعنی می‌خواهم بگویم این فرصت ممکن است برای هر بازیکنی پیش بیاید و بتواند خودش را نشان دهد.

* این نکته خیلی مهمی است که وقتی بازیکنان کلیدی نباشند، تو بیشتر به چشم می‌آیی. در استیل‌آذین هم وقتی همه بد بودند، تو خوبی بازی می‌کردی.

- نمی‌دانم، شاید این حرفی که شما می‌زنید درست باشد. ولی اگر من بد بازی کنم به‌خاطر این است که سرحال نیستم. الان واقعاً خوبم. یعنی خودم می‌فهمم. من قبل از اینکه مصدومیتم به طور کامل خوب شود ضعف داشتم. زور نداشتم که 90 دقیقه خودم را در زمین حفظ کنم. در زمین اینقدر فضا باز نبود. شاید فضاها را این‌طور نمی‌دیدم. ولی الان واقعاً سرحال هستم. این در فوتبال خیلی مهم است. همین که مدام دارم بازی می‌کنم هم تأثیرگذاشته است.

* تو در کل دیر به استقلال آمدی و بدنسازی هم نداشتی.

- بله، من به‌خاطر مصدومیت نتوانستم در استقلال بدنسازی کنم. فصل داشت شروع می‌شد. مصدومیت من هم بدتر شده بود. هر بازیکن حداقل باید 6 هفته قبل از فصل بدنسازی کند ولی من این فرصت را نداشتم ولی حالا راضی‌ام.

* الان استقلال مصدوم زیاد دارد. این مصدومیت‌ها را باید به چه چیزی ارتباط بدهیم؛ زمین بد یا تمرینات بد و یا بازی‌های فشرده؟

- دلایل زیادی دارد. زمین‌‌های تمرینی بد هستند. ما الان چند ماه است داریم در دستگردی تمرین می‌کنیم، من مانده‌ام نفت تهران چطور در این زمین بازی می‌کند. خیلی سفت و سنگی است! بعد هم، بازی‌ها در این مدت پشت‌سر هم بود و فشار زیادی روی تیم ما ایجاد شد. زمان برای ریکاوری خوب نبود و به این دلیل ما مصدوم زیاد دادیم.

* زمین‌‌های ایران با دسته پنج آلمان قابل قیاس هستند؟

- نه، زمین‌‌های آنجا خیلی بهتر از اینجاست، حتی در لیگ محلات. امیدوارم واقعاً ایران دنبال بهتر کردن زمین‌ها باشد. روی ساختن رختکن‌‌های خوب، تجهیزات پزشکی و امکانات کار کند تا بهتر شود. شاید بعضی‌ها قبول نداشته باشند ولی وقتی زمین خوب نباشد اصلاً نمی‌توانیم از پیشرفت حرف بزنیم. الان کروش هم این حرف را زده و من واقعاً حرفش را قبول دارم.

* چقدر به این موضوع فکر کرده‌ای که به برزیل بروی؟

- ما که هنوز به جام جهانی نرفته‌ایم! ولی ما در سال 2010 هم می‌توانستیم به جام‌جهانی‌ برویم. واقعاً حق ما بود که این اتفاق بیفتد ولی نتوانستیم برویم و خیلی حیف شد. الان رسیده‌ایم مرحله دوم و فکر می‌کنم این تیم می‌تواند به برزیل برود.

* خودت فکر می‌کنی در تیم‌ملی باشی. ببین یک دوره تو کلاً کار را رها کردی. رفتی قبرس. انگار ناامید شده بودی...

- نمی‌دانم چرا شما فکر می‌کنید لیگ قبرس کیفیت ندارد. همین الان یک تیم قبرسی رفته مراحل بالای لیگ قهرمانان اروپا. اتفاقاً لیگ قبرس کیفیتش دو برابر لیگ ایران است. من نمی‌گویم کیفیت فوتبال آنجا خیلی بالاست ولی پایین‌تر از ایران هم نیست. شاید من اشتباه کردم ولی واقعاً این‌طور نبود که رفته بودم لیگ دسته 5. من بهترین شماره را در کایزرسلاترن می‌پوشیدم. قبول دارم شما فکر می‌کنید پسرفت است ولی شما می‌دانید چقدر روی من فشار بوده است. به‌خاطر یک بازی بد، من را خیلی جویدند. من آن موقع یک‌دفعه بیرون ماندم و دعوت نشدم. بعداً فهمیدم که ماجرا اصلاً چیز دیگری بود که من بیرون ماندم. می‌دانی، کلاً خارجی‌ها... البته من که از ته دل ایرانی هستم، ولی برای کسی که در خارج از ایران بزرگ شده زندگی در اینجا سخت‌تر است. چون هر خارجی‌ای که برای بازی یا مربیگری می‌‌آید، خیلی تحت فشار است و وقتی تیم می‌بازد می‌شود مقصر اول.

* یعنی این مشکل برای تو هم به‌وجود آمد؟

- خب، به من نگاه خارجی داشتند.

* ولی الان خیلی فرق می‌کند، درست است؟ تو یک دوره افت کردی ولی الان دوباره برگشتی. چقدر امیدواری که بیایی و جبران کنی؟

- بالاخره الان تجربه من خیلی زیاد شده است. تجربه در فوتبال خیلی مهم است. من قبلاً جوان بودم، این‌طوری فکر نمی‌کردم ولی الان بازی‌ام خیلی فرق کرده. الان در هر صحنه می‌دانم که باید چه‌کار کنم. این تجربه است، می‌فهمی؟ می‌دانی که باید کدام فصا را ببندی، چیزی که اصلاً در فوتبال ایران به چشم نمی‌‌آید. در واقع بازیکن از لحاظ تاکتیکی پیشرفت می‌کند و می‌داند در حمله و دفاع باید چه‌کار کند و کجا برود.

* چه کسی را نزدیک به این ایده‌آل می‌بینی؟

- جواد نکونام. او واقعاً بازیکن باهوشی است. در ایران بازیکن این‌طوری، واقعاً کم داریم.

* مربیان استقلال می‌دانند تو وقتی عصبی هستی بهتر بازی می‌کنی؟

- هنوز نمی‌دانند ولی شاید با این مصاحبه‌ای که بعد از بازی با شما کرده‌ام، فهمیده باشند.

* شنیده‌ایم اعتقادات هم قوی شده. یک بار که با پدرت حرف می‌زدیم، گفت فریدون زنگ زده آلمان و گفته برایم یک گوسفند بکشید!

- یالاخره خون من ایرانی است. پدرم ایرانی است. بیشتر ایرانی هستم تا آلمانی. من فرهنگ ایرانی را دوست دارم. با خودم دارم این چیزها را...

* حالا کشتن این گوسفند، درست بوده یا نه؟

- من بعضی چیزها را قبول دارم. اطلاع دارم که چیست و چرا. این سر بریدن گوسفند از نظر من کار خیلی خوبی است. من می‌گویم گوسفند ببرید، این نیست که گوسفند را بکشید، منظورم این است که گوشت را تقسیم کنید بین آدم‌‌هایی که پول ندارند. من از این لحاظ می‌گویم گوسفند بکشید وگرنه من اصلاً نمی‌توانم بریدن سر گوسفند را ببینم. سر همین تمرین استقلال 10، 15 بار گوسفند کشته‌اند ولی اصلاً نتوانستم نگاه کنم.

* یعنی تو کار پیاز و آبگوشت هم زده‌ای؟

- نه بابا، اینقدر هم که نه!

* یعنی آبگوشت را دوست نداری؟

- آبگوشت را چرا، ولی آبگوشت با پیاز را نه.

* تو در فوتبال حرفه‌ای بوده‌ای. بعد از دربی خیلی‌ها به حرکت پرویز مظلومی بعد از گل دوم ایراد گرفتند. خیلی‌ها گفتند گواردیولا هم از این حرکت‌ها نمی‌کند.

- در ایران که طبیعی است. وقتی اسم شما را صدا می‌زنند به نشانه احترام باید برای طرفداران دست تکان دهید. می‌دانی، نشانه احترام است. فکر نمی‌کنم مظلومی این کار را کرده باشد که طرفداران پرسپولیس را عصبانی کند. مطلومی این کار را کرد چون تشویقش کرده بودند. به‌هر‌حال ما دو بر صفر جلو بودیم.

* ولی بعد از دربی گفتند مغرور بودید. یک‌جورهایی داشتید پرسپولیس را تحقیر می‌کردید، مخصوصاً وقتی که زیاد به هم پاس‌‌های کوتاه می‌دادید.

- ما 80 دقیقه عالی بازی کردیم. من احساس می‌کنم پرسپولیس اینقدر خوب نبود که ما را ببرد، خودمان بازی را ول کردیم و باختیم. خیلی‌ها در تیم ما دنبال زدن 5 گل بودند. یکجورهایی بازی را مشکل گرفتیم. وقتی هم روی اشتباه خودمان گل خوردیم بازیکنان ترسیدند. این ترس را نمی‌شد از تن بچه‌ها بیرون کرد.

* به نظرت روز شانس زاید بود که پرسپولیس این‌طور برد؟

- خیلی‌ها بعد از بازی از من سؤال کردند که چی شد ولی به نظر من قسمت بود. در عمرم بازیگری‌ام هیچ‌وقت ندیدم یک بازی این‌طوری شود. یک بازیکن که تا حالا خودش را نشان نداده، بیاید این‌طوری بازی کند. واقعاً قسمت زاید بود.

* الان قهرمانی استقلال به خطر افتاده است. صدرجدول را هم که از دست دادید.

- من همیشه گفته‌ام که سپاهان یک رقیب اصلی برای ماست. آنها واقعاً خطرناک هستند. سپاهان مربی خیلی خوبی دارد، با بازیکنان خوب. آنها خیلی با تاکتیک هستند.

* فکر نمی‌کنی حتی ممکن است قهرمانی را از دست بدهید؟

- به نظر من واقعاً خوب شد که الان دوم جدول هستیم. این‌طوری بهتر است چون دیگر فشار روی ما نیست و آنها تحت فشار هستند. چند بازیکن هم در ترکیب نداریم و خوب نیست فشار صدر روی ما باشد تا آنها.

* ستاره شدن زاید را باید حساب بدشانسی تو نوشت؟

- این واقعاً از بدشانسی من بود. من در این چند سال خیلی بدشانسی آوردم. اتفاق‌‌هایی افتاد که اصلاً نمی‌توانم برایتان توضیح بدهم ولی من به خودم قبولاندم باید آینده را نگاه کنم و فقط جلو را ببینم.

* تو به استقلال آمدی تا خودت را به خیلی‌ها ثابت کنی، درست است؟

- دقیقاً. من آمدم که خودم را نشان بدهم و در استقلال بیشتر به چشم بیایم.

[...]

* می‌توانی اسم بیاوری؟

- اسم ندارند، فقط می‌خواستم نشان بدهم که تمام نشده‌ام و هنوز هستم. الان هم نتوانسته‌ام حقم را از فوتبال ایران بگیرم.

* و چطور به حقت می‌رسی؟

- هدفم این بود که با استقلال سه بار قهرمان شوم. الان هم روی هدفم هستم. باید پیشرفت کنم و بهتر شوم ولی در کل موفقیت استقلال مهمتر از هدف من یا بازیکنان دیگر است.

* در نظرسنجی 90 هم که به زاید باختی.

- طبیعی بود. او به عنوان تعویضی به زمین آمد و سه گل زد. من اصلاً ناراحت نشدم او اول شد. اگر قرار بود SMS بدهم، خودم هم او را انتخاب می‌کردم.

* ظاهراً یک پست هم در فیس‌بوک نوشته بود زیر عکس تو که پسر گریه نکن، این پرسپولیسه!

- من که ندیدم.

* شاید اگر تو به ایران نمی‌آمدی، الان در جایی دیگر بودی و شرایط بهتری داشتی. مثلاً در بوندس‌لیگا بازی می‌کردی...

- نمی‌دانم، شاید امکانش بود ولی من یک دوره به این چیزها زیاد فکر می‌کردم ولی بعد گفتم چرا باید خودم را ناراحت کنم. این فکر خوبی نبود ولی حالا به این نتیجه رسیده‌ام، تصمیمی است که گرفته‌ام و بهترین تصمیم بوده.

* استقلال و پرسپولیس همیشه نیاز به ستاره داشته‌اند...

- بین حرفت، هر تیمی ستاره می‌خواهد.

* ولی استقلال و پرسپولیس به دلیل جایگاه و طرفدارانی که دارند خیلی به ستاره نیاز دارند. در واقع به لیدری که بیاید و تیم را جمع کند. الان تو برگشته‌ای و ستاره استقلال شده‌ای. به این فکر کرده‌ای که در این شرایط لیدر استقلال باشی؟ حالا یا تو یا رحمتی؟

- من دوست دارم ستاره آسمان استقلال باشم. دوست دارم به استقلال کمک کنم. ما شرایط خیلی سختی داریم ولی دست خودم نیست. بازیکنان دیگر هم باید بازیکن را قبول داشته باشند. بچه‌ها مجتبی جباری را قبول داشتند. فرهاد مجیدی را هم همین‌طور. حالا نمی‌دانم که می‌شود من را قبول داشته باشند یا نه. حالا من نمی‌دانم که بچه‌ها واقعاً می‌خواهند یا نه. من دارم سعی‌ام را می‌کنم.

* فکر می‌کنی نیاز باشد که لیدر کاپیتان باشد؟

- خیلی وقت‌ها کاپیتان در یک تیم هیچ‌کاره است. به نظر من ستاره و بازیکن تأثیرگذار باید کاپیتان باشد. البته این یک نظر شخصی است.

* استقلال برای بازی فردا نیاز دارد که طرفدارانش به آزادی بیایند. درست است؟ در بازی با سایپا که سکوها خیلی خالی بود.

- آخرین بازی ما این‌طور بود واقعاً. من دیدم که سکوها خالی بود. واقعاً دوست داریم هوادارها بیایند. ما احتیاج داریم به آنها. بازی‌های بزرگی در پیش است. اول ذوب‌آهن و اگر خدا بخواهد بازی با الاتفاق. من باید از همان هوادارانی که برای بازی سایپا آمدند تشکر کنم. از آن هوادارانی هم که برای دربی آمدند واقعاً تشکر می‌کنم. خیلی هوا سرد بود و ما که در زمین یخ زده بودیم.

* اگر تماشاگر‌ها بیایند...

- صد‌درصد می‌بریم، اگر نیایند انشاا... می‌بریم! همین که مسابقه حذفی است اعصابم را خرد می‌کند و باعث می‌شود احتمالاً برای تیم خوب بازی کنم(خنده)

* ماجرای حضور استقلال در پلی‌‌آف هم جالب بود.

- بله، من نمی‌فهمم یعنی چه که تیم ما دوم شده به پلی‌‌آف برویم! ولی خب دست ما نیست دیگر.

* تا قبل از این کاشته‌ها را میداووی می‌زد، ولی حالا احتمالاً همه می‌خواهند تو بزنی.

- از راه دورها را میلاد می‌زند، نزدیک‌ها را من و مجتبی. چون میلاد شوت محکم می‌زند، کاشته‌های از راه دور با اوست. اگر نزدیک باشد و از راست با من. چپ‌ها هم که با مجتبی است.

* میلاد بهتر کاشته می‌زند یا فونیکه‌سی؟

- میلاد.

* در بازی سایپا تو خیلی تشویق شدی. بازیکن دیگری تشویق نشد.

- من این را دوست ندارم چون شاید خجالتی هستم. ما یک تیم هستیم و دوست ندارم از یک تیم فقط یک اسم باشد.

* اما خیلی از بازیکنان شاید این حرف تو را نزنند.

- شاید تأثیر بزرگ شدن در کشور آلمان است. در استادیوم‌‌های آنجا نمی‌شنوی که معمولاً یک اسم را صدا کنند. مثلاً میدی تشویق می‌کردند، به‌خاطر این بود که اسمش زیاد کش می‌آمد! یا می‌گفتند رووووووووودی!


ویدیو مرتبط :
فیلم باقی مانده از فینال جام حذفی دربین تماشاگران شاهین

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تصویر: فریدون زندی در لباس عمل


فریدون زندی هافبک استقلال پنجشنبه مینیسک آسیب‌دیده خود را عمل کرد.