ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

فرگوسن:درخانه کی روش با رونالدو اتمام حجت کردم



الکس فرگوسن,رونالدو,کی روش

 فرگوسن:درخانه کی روش با رونالدو اتمام حجت کردم

  الکس فرگوسن سرمربی اسطوره ای تیم فوتبال منچستریونایتد انگلیس راز فروش رونالدو به رئال مادرید اسپانیا را فاش کرد.

به گزارش میرر، فرگوسن در کتاب زندگی نامه خود که به تازگی منتشر شده است، فاش کرد که در خانه کارلوس کی روش سرمربی فعلی تیم ملی ایران با این بازیکن اتمام حجت کرده است.

وی در بخشی از خاطراتش آورده است: به خانه کی روش در پرتغال رفتم تا ببینم ماجرای درخواست رونالدو برای رفتن به رئال مادرید چیست و در آنجا به او گفتم «امسال و تا وقتی که رومن کالدرون (رییس وقت باشگاه رئال مادرید) این موضوع را پیگیری می کند، نمی توانی بروی.

فرگوسن افزوده است: به او گفتم که می دانم می خواهی به رئال مادرید بروی ولی ترجیح می دهم تو را بکشم تا به کالدرون بفروشمت. اگر یک رکورد جهانی پیشنهاد شود، می گذاریم بروی.

رونالدو در نهایت در سال 2009 در ازای رقم 80 میلیون پوند که در آن زمان یک رکورد جهانی در نقل و انتقالات محسوب می شد، به رئال مادرید رفت البته بعد از اینکه فلورنتینو پرس به جای کالدرون ریاست این باشگاه اسپانیایی را بر عهده گرفت.

فرگوسن در کتاب خود رونالدو را با استعداد ترین بازیکنی توصیف کرده که تا کنون داشته است. بازیکنی که یک سر و گردن از دیگران بالاتر بوده.

وی در مورد او نوشته است: در دوران حضور رونالدو در تیم، ما به او کمک کردیم و او هم به ما کمک کرد و در نهایت با توافق دو طرف از منچستریونایتد رفت.

فرگوسن همچنین در بخش دیگری از این کتاب در مورد دیوید بکام تأکید کرده است که او باید از منچستریویونایتد جدا می شد چون فکر می کرده که بزرگ تر از مربی اش است.

سرمربی سابق شیاطین سرخ خاطر نشان کرده که انتقاد او از دیوید بکام به خاطر عملکردش در فینال جام حذفی 2003 مقابل آرسنال، سر آغاز اختلاف آنها بوده است.

منچستریونایتد در آن دیدار که در دور پنجم جام حذفی انگلستان برگزار شد در خانه با نتیجه 2 بر صفر شکست خورد.

فرگوسن در این باره نوشته است: از لحظه ای که بازیکن منچستریونایتد تصور کرد که از مربی خود بزرگ تر و بالاتر است، دیگر جایی در تیم ندارد و باید برود. دیوید هم فکر می کرد که بزرگ تر از الکس فرگوسن است و این موضوع باعث سقوط او شد.

وی در ادامه ازدواج بکام با ویکتوریا آدامز را یکی دیگر از دلایل افت این بازیکن عنوان کرده و افزوده است: از بین بازیکنانی که مربیگری آنها را بر عهده داشتم، دیوید تنها بازیکنی بود که ترجیح داد مشهور شود. هدف او، شهرت در بیرون از دنیای فوتبال بود. من با زندگی پر زرق و برق ستاره ها راحت نیستم.

این مربی کهنه کار اسکاتلندی در مورد جزئیات درگیری اش با دیوید بکام در رختکن، پس از باخت مقابل آرسنال در جام حذفی سال ۲۰۰۳ نوشته است: تقریبا دیوید سه متر و نیم از من فاصله داشت، بین ما یک ردیف کفش روی زمین چیده شده بود. دیوید ناسزا گفت.

 

من به سمت او رفتم و در حال نزدیک شدن، لنگه کفشی که جلوی پایم بود را به سمتش پرت کردم. لنگه کفش به بالای ابرویش خورد. مسلما او هم واکنش نشان داد و خواست به سمت من بیاید ولی بازیکنان دیگر مانع او شدند. به او گفتم: بنشین! تو باعث شدی که تیم بازنده شود و هر چقدر که بخواهی می توانی در این باره بحث کنی. روز بعد به همراه او فیلم بازی را تماشا کردیم

 

و او همچنان اشتباه خود را قبول نمی کرد. دیوید تنها به حرف های من گوش می داد و هیچ حرفی نمی زد. از او پرسیدم آیا می فهمی که درباره چه موضوعی صحبت می کنیم؟ آیا متوجه ای که چرا سراغ تو آمده ایم؟ او هیچ جوابی به من نداد. یک روز بعد ماجرای رختکن و زخم بالای ابروی او تیتر روزنامه ها شد. همان موقع به اعضای هئیت مدیره گفتم که دیوید باید برود.

سر الکس فرگوسن که در ماه مه سال جاری بعد از 26 سال، به یکی از درخشان ترین دوران مربیگری تاریخ فوتبال انگلستان پایان داد و خود را بازنشسته کرد در کتاب زندگی نامه خود به موضوعات دیگری مثل افت عملکرد وین رونی در آخرین فصل حضور او، دو بار رد پیشنهاد مربیگری تیم ملی انگلیس و همچنین گستاخی و حاضر جوابی روی کین به عنوان سخت ترین عضو تیم او اشاره کرده است./خبر گزاری جمهوری اسلامی

 


ویدیو مرتبط :
مذاکره برای اتمام حجت بود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کی‌روش رونالدو را به فرگوسن معرفی کرد


سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در گفت‌و‌گو با یک روزنامه پرتغالی از دوران فوتبالی و مربیگری‌اش صحبت کرد.

تسنیم: سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در گفت‌و‌گو با یک روزنامه پرتغالی از دوران فوتبالی و مربیگری‌اش صحبت کرد.

به نقل از روزنامه «Jornal i» پرتغال، اگر تیم ملی پرتغال موفق شود در مرحله پلی‌آف منطقه اروپا از سد سوئد بگذرد شاهد حضور این تیم در مرحله پایانی جام جهانی خواهیم بود ولی تا کنون تنها یک پرتغالی حضورش در این تورنمنت معتبر که تابستان سال آینده در برزیل برگزار خواهد شد را قطعی کرده است و آن کسی نیست جز کارلوس کروش که تیم ملی ایران را به مرحله پایانی این رقابت‌ها رسانده است. در زیر مصاحبه متفاوت خبرنگار روزنامه «Jornal i» با سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران را می‌خوانید:

* فوتبالت را از موزامبیک شروع کردی؟

بله، تیم راه‌آهن نامپولا. پدرم هم در این تیم در کنار ماتاتئو بازی می‌کرد.

* ماتاتئو؟

بله، ماتاتئو.

* اسم پدرت چه بود؟

خولیو کروش.

* اما به پسر خولیو کروش اجازه بازی در پست‌های جلوتر را نمی‌دادند.

درست است، آنها اجازه نمی‌دادند من در خط‌های جلوتر بازی کنم و می‌گفتند بهتر است درون دروازه بایستی ولی من می‌خواستم که در پست‌های جلوتر بازی کنم.

* الگویی هم در فوتبال داشتی؟

بله، الگوی من کاستا پریرا، دروازه‌بان بنفیکا بود که با این تیم به عنوان قهرمانی اروپا رسید. زمانی‌که من در تیم اول راه‌آهن نامپولا بودم او هدایت این تیم را به عهده گرفت.

* کمی بیشتر از شهر نامپولا بگو!

یک مجله انگلیسی زبان آنجا بود که فیلم بازی‌ها هم ضمیمه‌اش بود، فیلم‌هایی که کامل بودند.

* خب!

مسئولان این نشریه، مجله خود و فیلم‌هایش را به هر کجای دنیا که از آنجا درخواست داشتند، ارسال می‌کردند. ما یکسری دوست بودیم که با شور هر چه تمام این فیلم‌ها را تماشا می‌کردیم.

* فیلم چه بازی‌هایی را تماشا می‌کردید؟

بیشتر بازی‌های پرتغال در جام جهانی 1966 را می‌دیدیم.

* این فیلم‌ها از طریق پست به دست شما می‌رسید؟

ما این بازی‌ها را از طریق پست دریافت می‌کردیم و از همین طریق نیز ارسال می‌کردیم. در واقع فرصتی کمی برای لذت بردن از تماشای این بازی‌ها داشتیم.

* جالبه!

بله، برای نسل ما نه باشگاهی بود، نه سرگرمی‌های خاص ورزشی! نسل ما عاشق ورزش بود و ما در چنین محیطی بزرگ شدیم.

* چه زمانی به پرتغال مهاجرت کردید؟

سال 1967. درست یک سال پس از جام جهانی 1966 انگلیس.

* و فوتبال...

بله، به عنوان یک دانش‌آموز سال دوم علاقه شدیدی به بازی فوتبال داشتم و در مدرسه آمریکایی‌ها با دانش‌آموزانی از ملیت‌های مختلف بازی می‌کردیم.

* و سپس؟

سپس به مربیگری روی آوردم و در دیدار بلننسز - استوریل در لیگ دسته اول پرتغال اولین تجربه را کسب کردم.

* چه کسی تو را به همکاری دعوت کرد؟

ماریو ویلسون، سرمربی بلننسز. من به عنوان دستیار و مربی تمرین‌دهنده در این تیم کار می‌کردم.

* این تیم که می‌گویی اصلاً خوب بود؟

تیم بدی نبود ولی جای تاسف داشت که ما تنها به خاطر تفاضل گل کمتر به دسته دوم سقوط کردیم. از آن دوره نام بازیکنانی همچون آمیلکار، باروس، تیائو، اوریکو، آبرانتس و فرناندو سانتوس را به یاد دارم. هنوز هم فرناندو سانتوس را می‌بینم که در حرفه مربیگری موفق است.

* آیا می‌توانیم او را هم در برزیل ببینیم؟

بله، فرناندو سانتوس با یونان شانس صعود به جام جهانی برزیل را دارد. امیدوارم یونان و پرتغال هم به این تورنمنت معتبر صعود کنند. حضور 3 مربی از پرتغال در جام جهانی مربیان این کشور را به عنوان الگو و مرجعی برای مربیگری دوباره بر سر زبان‌ها خواهد انداخت و فرصتی برای خودنمایی مربیان دیگر این کشور فراهم خواهد شد. برای هر دوی این مربیان آرزوی موفقیت می‌کنم. اگر این اتفاق بیافتد ما در جام جهانی 3 تفنگدار خواهیم شد.

* و مربیگری شما در رده ملی در سال 1989 کلید خورد...

قهرمانی با پرتغال در رقابت‌های جام جهانی زیر20 ساله‌ها 1990 که در ریاض عربستان برگزار می‌شد هم برای من هم برای نلو وینگادا نقطه عطفی بود. شب قهرمانی بود که در اتاقم به صدا در آمد، با خودم گفتم این موقع شب، یعنی چه کسی می‌تواند باشد؟ در را که باز کردم دیدم یک خبرنگار پرتغالی است که یک سری اطلاعات در مورد این مسابقات می‌خواهد. 10 دقیقه نگذشته بود که خبرنگار بعدی به سراغم آمد و واقعاً حس جالبی بود.

* و بعد؟

وقتی به پرتغال برگشتیم گفتند که حالا باید خودتان را برای جام جهانی زیر 20 ساله‌ها که در لیسبون پرتغال برگزار خواهد شد، آماده کنید. جشن قهرمانی را در آنجا ادامه خواهیم داد.

* و 2 سال بعد...

شرایط خیلی متفاوتی بود. ما به عنوان قهرمان به شدت از سوی برنامه‌های تلویزیون در کانون توجه بودیم و مردم حمایت بی‌قید وشرطی از تیم داشتند.

* آیا برای زدن ضربات پنالتی مقابل برزیل در بازی فینال آن رقابت‌ها آمادگی داشتید؟

بله، همه بازیکنان در آن رقابت‌ها به وظایف خود آشنا بودند ولی زدن ضربه پنالتی در مقابل 120 هزار هوادار کار ساده‌ای نبود. درست است که حضور پرشور تماشاگران به ما کمک می‌کرد ولی از طرفی فشار زیادی روی ما بود. در جریان بازی وقتی برزیلی‌ها به سمت دروازه شوت می‌زدند نفس‌های ما در سینه حبس می‌شد. این اتفاقات در جریان بازی تاثیری روی بازیکنان نگذاشت، می‌دانید چرا؟

* چرا؟

پیروزی و پیروزی‌های بیشتر. ما بازی‌های خود را با برد پشت‌سر گذاشته و با هدف کسب عنوان قهرمانی به این مسابقات آمده بودیم. در نهایت این عنوان را هم در ضربات پنالتی از آن خود کردیم.

* در سال 1993 زمانی که تو هدایت تیم ملی پرتغال را در چارچوب رقابت‌های انتخابی جام جهانی 1994 برزیل بر عهده داشتی تیم 3 بر صفر به استونی باخت. در مورد آن دوره بگو؟

ما در زمین خوب بازی نمی‌کردیم و شانس هم یارمان نبود. در نهایت با اختلاف یک گل مغلوب ایتالیا شدیم و از راهیابی به رقابت‌های جام جهانی بازماندیم.

* پس از مربیگری در تیم‌های اسپورتینگ لیسبون، نیویورک ردبولز، ناگویا، امارات، آفریقای جنوبی، منچستریونایتد و رئال مادرید در سال 2008 مجدداً هدایت تیم ملی پرتغال را عهده‌دار شدی. از آن دوره بگو؟

ما در مرحله مقدماتی رقابت‌های جام جهانی شروع خوبی نداشتیم ولی در سال 2009 با 9 پیروزی و 3 تساوی عملکرد بهتری از خود به نمایش گذاشتیم به طوری که نه تنها موفق شدیم به مرحله پایانی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی برسیم بلکه در رده‌بندی تیم‌های ملی جهان که از سوی فیفا اعلام می‌شود به رده سوم صعود کردیم. در جام جهانی هم مغلوب اسپانیا، بهترین تیم جهان شدیم که در همان رقابت‌ها قهرمان شد.

* پس از آن بازی چه اتفاقی افتاد؟

جالب این بود که پس از آن بازی برخی بازیکنان اسپانیا از جمله ایکر کاسیاس به اتوبوس‌مان آمدند و برای ما آرزوی موفقیت کردند.

* و در مورد کریستیانو رونالدو؟

من بودم که رونالدو را به فرگوسن معرفی کردم و با صحبت‌هایی که در خانه‌ام با کریس انجام دادم او را برای پیوستن به منچستریونایتد که 6 سال در آنجا بازی کرد، متقاعد کردم. در ضمن در سال 2008 بود که رونالدو را متقاعد کردم پیش از اینکه به رئال مادرید برود یک سال دیگر در اولدترافورد بماند.

* از کار با فرگوسن بگو؟

(با خنده) روزهای اولی که به منچستریونایتد رفته بودم سرالکس فرگوسن با من صحبت کرد و گفت برو و خودت را به بازیکنان معرفی کن. گفتم من؟! ولی بچه‌ها زبان انگلیسی من را متوجه نخواهند شد! کار من در این تیم دخالت در کار مربی تیم نبود و وظیفه‌ام این بود که همانند لگدی که در کنار زمین به بطری می‌‌زنیم رسانه‌هایی که قصد حاشیه‌سازی برای تیم را داشتند را از تیم دور کنم.

* و در فصل 04-2003 هدایت رئال مادرید را به عهده گرفتی؟

حضور در رئال مادرید شبیه به تجربه حضور در لیسبون بود. سال اول خبری از جذب بازیکن جدید نبود.

* و جدایی کلودیو ماکلله؟

دقیقاً، جدایی او هم اوضاع را بدتر کرد.

* اما با جدایی ماکلله هم فصل اول حضورت در رئال خوب بود و موفق شدید بعد از 20 سال بارسلونا را در نیوکمپ شکست دهید. در ضمن شما در 3 جبهه لیگ قهرمانان اروپا، لالیگا و جام‌حذفی اسپانیا مبارزه می‌کردید.

ما پاون‌ها و زیدان‌هایی در تیم داشتیم ولی نمی‌خواستیم سیاستی را که سال‌ها در این تیم پیاده می‌شد را دنبال کنیم چون راز موفقیت در فوتبال انتخاب زیدان‌ها یا ژائو پینتوها نبود. هر روز صبح فوتبال جوانان پرتغال را دنبال می‌کردم به طوری که همسرم بین روزنامه‌ها و مجله‌ها گم می‌شد. بازیکنی همچون جان پینتو نابغه بود. مشکل اینجا بود که انتخاب پینتوها انتخابی قوی نبود. اگر بازیکن 18 ساله‌ای همچون کریستیانو رونالدو وجود داشت انتخابی به طبع بهتر از پاون‌ها بود.