ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
عابدینی: چوب را که برداشتم خیلی ها صدایشان در آمد
اخبار ورزشی - امیر عابدینی :
مظفری زاده رفیق باز است / چوب را که برداشتم خیلی ها صدایشان در آمد / آلبرت گفته بود رشت را به آتش می کشیم!
امیر عابدینی که در برنامه دیشب نود حرفهای تندی را عنوان داشت بار دیگر بر ادعاهایش تاکید کرد و به خبرنگار بانک ورزش گفت : زورشان به من نمی رسد، می خواهند جای دیگری جبران کنند.
سرچشمه فوتبال پاک است اما برخی ها لباس هایشان را در آن می شویند و باعث آلودگی فوتبال می شوند. باید دید چه کسانی سرچشمه فوتبال را آلوده می کنند. معتقدم منِ مدیر، منِ داور، منِ برگزار کننده و در نهایت اصحاب فوتبال مقصر این آلودگی هستند. همین مسائل باعث شده که تماشاچی ها هم که سرمایه این فوتبال هستند پرخاشگری کنند. اگر بنده در نوع مدیریتم و داور در قضاوتش درست عمل کند پرخاشگری هم وجود نخواهد داشت.
وقتی اصحاب فوتبال کار ضداخلاقی انجام میدهند. آنوقت ما علت می شویم و تماشاگر معلول. امیر عابدینی در پاسخ به این سوال که آیا مظفری زاده را هم به تبانی متهم میکیند؟ با لحنی متفاوت جواب داد: آقای مظفری زاده یکی از داوران سالم در این مورد است؛ یعنی این که او آلودگی ملی ندارد اما به صراحت می گویم مظری زاده امربر و رفیق باز است و رفاقت هایش در قضاوت هایش تاثیر می گذارد.
در قضاوت های مشکل دار مظفری زاده باید ببینید ناظر آن بازی چقدر تاثیر گذار بوده. متاسفانه سازمان لیگ بررسی نمی کند که ببنید عملکرد یک داور طی دو سال گذشته به چه شکلی بوده. خیلی واضح است تعداد داوری ها و ناظران بازی هایی که مظفری زاده در آن سوت زده را بررسی کنند. همین چیدمان های مشکل دار است که صدای باشگاه های بزرگ را در می اورد. حال که ما باشگاه کوچکی هستیم و شهر کوچکی هم داریم ولی دل مردممان بزرگ است. ضربه می زنند اما مطمئن باشند که ما نمیشکنیم.
مدیر عامل داماش گیلان در واکنش به صحبت های مظفری زاده مبنی بر اینکه اگر فدراسیون با عابدینی برخورد نکند خودش شخصا اقدام می کند گفت : هر شکایتی که دوست دارد می تواند انجام دهد. او می تواند به استناد آن برنامه در خصوص این که من گفته ام دوست صادق صدیقی است یا اینکه نباید کارت قرمز می داد یا اینکه او را سعید خان خظاب کرده ام می تواند شکایت کند که سعید خان نیست! چوب را که برداشته ام خیلی ها نگران شده اند.
مرد صریح اللهجه فوتبال ایران ابهام زدایی میکند و می گوید صراحتا می گویم که صادق صدیقی در نظارت های داوری به خصوص در بازی اخیر ما مقابل ملوان تاثیر گذار است. علاقه او به ملوان و اینکه انزلی چی است بر همگان روشن و مبین است.
امیر عابدینی گریزی هم به ماجرای قهرمانی می زند : شما ببینید زمانی که قهرمانی بدترین قضاوت عمرش را انجام می دهد و آن ماجراها برایش به وجود می آید چه کسی با او از زمین خارج شد. آلبرت کسی است مانند صادق صدیقی و او بوده که با قهرمانی از زمین بیرون آمد. در مورد قهرمانی معتقدم اگر مشکلی در کارش نبود باید جانانه از خودش دفاع می کرد.
مدیرعامل سابق پرسپولیس در ادامه واضح تر در خصوص مظفری زاده صحبت می کند و حرف هایی را که در نود نگفت را اینگونه با بانک ورزش در میان گذاشت : سعید مظفری زاده در مقابل نفت و استقلال هم پراشتباه بود.
اما در دیدار داماش و ملوان اشتباهات او فنی نبود و مشکل دار بود؛ چرا برای ما پنالتی نگرفت و بازیکن مارا اخراج کرد؟ در فیلم بازی به وضوح مشخص است که پشتش به صحنه بوده و از کجا می دانست که بازیکن ما سیلی زده یا چیزی گفته؟ مشکل آن مسائل نیست، وقتی آلبرت به عوامل باشگاه می گوید کاری میکنم شهرتان به آتش کشیده شود و این قضاوت هم به این شکل مبین انجام می شود پس معلوم می شود که آلبرت به هدفش رسیده.
آلبرت و مظفری زاده برای آرامش نیامده بودند. به اعتقاد من این قضاوت مظفری زاده سالم نبوده چرا که مظفری زاده توان قضاوت سالم را دارد اما وقتی با عصبانیت به بازیکن ما می گوید دهانت را ببند معلوم است که با موضع آمده است. ما که با داور پدر کشتگی نداریم.
همین آقای مظفری زاده در آخرین قضاوتی که برای داماش داشت اشتباه کرد اما من از او دفاع کردم و او از من تشکر کرد، همان زمان به او گفتم که باورم این است که اشتباه فنی کردی اما او در بازی ما مقابل ملوان امربری کرد. متاسفانه این جریان نمی تواند در برابر صحبت های من اثبات موضعی داشته باشد. من به بودجه ایراد گرفته ام و یک سری مسائل دیگر که کفاشیان در جریان است. نباید تاوانش را داماش و مردم رشت بدهند.
امیر عابدیینی بار دیگر با اشاره به نام های صدیقی و آلبرت می گوید: دو ماه پیش به آقایان کاظمی و تاج گفتم به عملکرد صدیقی و آلبرت دقت داشته باشند. کاظمی از جمله کسانی است که من به او اقتدا میکنم. به آنها گفتم مطالبی می دانم و شنیده ام در مورد این آقایان که نباید این مسائل در سازمان لیگ وجود داشته باشد.
حتی به تاج گفتم می توانید با یک تذکر شدید آنها را اصلاح کنید. حتی قبل از بازی هم به آقای تاج اعلام کردم همان دوستان قرار است که به رشت بیایند که تاج گفت نگران نباشید مشکلی به وجود نمی آید اما تاج بعد از بازی به من زنگ زد و گفت مثل اینکه آنها تذکر مذکر هم حالیشان نمی شود. در برنامه نود متوجه شدم که این سناریو همچنان ادامه دارد. می آیند می گویند که هواداران داماش فحاشی کردند. به قول مجید جلالی کجا فحش نمی دهند.
هواداران گفتند داماش بیا بیرون. این شد فحش؟ حق رشت تضییع شده و باید از آن دفاع کرد. زورشان را می زنند که هرکاری علیه من بکنند. اگر مجبور شوم مطالبی در خصوص مظفری زاده خواهم گفت؛ چه عواملی باعث شد در یک بازی نه دقیقه وقت اضافه بگیرید؟ مجبورم نکنند که برای دفاع از حریم خودم خیلی از مسائل را عنوان کنم. اگر در برنامه نود داماش را نمی کوبیدند من هم روی خط نمی آمدم. چرا که در این چند روز مصاحبه ای نکردم.
مدیرعامل داماش مظفری زاده را مانند قهرمانی نمی داند: مظفری زاده مثل قهرمانی نیست. ماجرای آنها بحث داد و ستد بود، اما در مورد مظفری زاده یک کلمه هم نشنیده ام.
امیر عابدینی در خصوص دیدارش با وزیر ورزش و بحث مدیرعامل اش در پرسپولیس گفت: دیدارم با وزیر ورزش خیلی طول نکشید و در مورد پرسپولیس هم فعلا صحبتی نشده و معتقدم پرسپولیس با این شرایط فعلی باید به بخش خصوصی واگذار شود.
اخبار ورزشی - بانک ورزش
ویدیو مرتبط :
چوب بازی لری خیلی خیلی حرفه ای
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خاتمی: سطح احمدی نژاد برابر روحانی نیست/ چوب خیلی چیزها را خوردهایم
اخبار سیاسی - محمدرضا خاتمی:
چوب خیلی چیزها را خوردهایم
« ساعت 7:30بیمارستان امام خمینی (ره) ». محمدرضا خاتمی ظاهرا در پزشكی هم از پیشروهاست و تمایلی ندارد امور مربوط به هر زمان را به تعویق بیندازد. نایبرئیس مجلس ششم این روزها در ظاهر به كار پزشكی مشغول است اما زمانی كه درباره اوضاع سیاسی كشور و انتخابات مجلس دهم و... از او سوال میشود پاسخی میدهد كه اثباتكننده حضور جدی او در عرصه فكری سیاست است.
اگر چه محمد رضا خاتمی را همه به عنوان یك عنصر اصلاحطلب میشناسند اما او اصرار دارد كه باید از نیروهای میانه رو هم بهره برد و تاكید دارد كه نقش حجتالاسلام ناطق نوری در انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی حسن روحانی كمتر از نقش اصلاحطلبان نبوده است. او در این گفتوگو به درخواست مناظره احمدینژاد با رئیسجمهور اشاره و توضیحاتی در این خصوص و همچنین سوالات مكرر نمایندگان از وزرا داده است.
متن گفتوگوی سیدمحمدرضا خاتمی با آرمان در ادامه میآید:
فعالیتهای اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس شروع شده است؟
برنامهریزی به این صورت كه یك سازمان یا ستادی تشكیل شده باشد، من خبر ندارم اما اینكه شما به مساله انتخابات فكر میكنید، همه كسانی كه در سیاست ورزی نقش دارند مانند شما به انتخابات فكر میكنند.
اصلا حاصل تلاش سیاسی در زمان انتخابات باید درو شود و این از اصول سیاست ورزی مدرن است. جناح مقابل اصلاحات در فكر این است كه چگونه همه راهها را ببندد و افراد موثر را از صحنه دور كند و... این طرف، هم به دنبال این است چگونه انتخابات پرشكوه باشد. همه به دنبال اهداف خود هستند اما اینكه بگویم الان یك سازمان و ستادی برای انتخابات مجلس تشكیل شده است، خبر ندارم.
این تفكر وجود دارد كه همانند انتخابات ریاستجمهوری با اصولگرایان میانه رو ائتلاف كرده و لیست مشترك بدهید؟
هنوز زود است كه درباره لیست صحبت كنیم. مهمتر از لیست فضای انتخابات است كه ما شاهد برگزاری انتخاباتی با حداقلها باشیم.
به هر حال خبری درباره حمایت شما از آقای ناطق نوری منتشر شد و شائبه لیست مشترك را تقویت كرد.
ما باید دنبال آن باشیم كه كشور را از این شرایط بیرون بیاوریم. به قول آقای روحانی خیلی تلاش كنیم، آخر امسال رشد اقتصادی را به صفر میرسانیم، شرایط سیاسی هم همین گونه است. اگر اقتصاد منفی 5 و 7 دهم رشد داشتهاست، شرایط سیاسی منهای 100 بوده است. هنر ما باید این باشد كه منهای 100 را به صفر برسانیم. وقتی به نقطه صفر سیاسی برسانیم. ممكن است خیلی از ایدههای ما تحقق پیدا نكند از جمله چهرههایی كه ما فكر میكنیم بهترین هستند، امكان حضور یا نقش آفرینی نداشته باشند.
در انتخابات ریاستجمهوری 92 كاندیدای نخست ما آقای هاشمی و آقای خاتمی بودند و مامجبور شدیم از اینها عبور كنیم. میشد دعوا راه انداخت و همهچیز را بر هم زد اما فایدهای برای كشور نداشت و سبب زیان كشور میشد. این عقلانیت و خرد ورزی كه چند بار اشاره كردم همین است كه شما همیشه نمیتوانید دنبال بهترینها بروید. من نمیخواهم وارد مصادیق شوم اما اصلاحطلبان به این استراتژی بسیار مهم رسیدند كه نخست، باید منسجم باشند، دوم اینكه به حداقلها در این مسیر قناعت كنند و سوم اینكه با نیروهایی كه در جریان اصلاحطلبی نیستند اما دلسوز كشور هستند، همكاری داشته باشند.
شما تردید نكنید نقشی كه آقای ناطق نوری در انتخابات خرداد 92 داشت كمتر از نقش خیلی چهرههای اصلاحطلب دیگر نبود و آقای ناطق هم با همین هدف فعالیت میكرد بنابراین در انتخابات آینده بعید نیست اصولگرایان میانه و اصلاحطلبان به یك لیست واحد برسند.
این نظر شخص من است و از طرف اصلاحطلبان حرف نمیزنم بلكه از طرف شخص خودم این موضوعات را مطرح میكنم و معتقدم كه باید این سعه صدر را داشته باشیم. برای ساختن كشور همه نیروهای دلسوز حضور داشته باشند و برای ساختن كشور نیاز به ائتلافی فراتر از ائتلاف اصلاحطلبان تنهاست و این موضوع دارای اهمیت زیادی است.
باید دانست كه یك اقلیت تند و رادیكالی در كشور حضور دارد كه در اصولگرایان هم نمیگنجد و اصولگرایان هم با اینها مرز دارند. اگر بتوانیم در طول این مسیری كه پیش میرویم، این اقلیت تند و رادیكال را هر چه ایزولهتر كنیم و هر چه دایره آنها را محدودتر كنیم و مرزبندی بین آنها و اصولگرایان سیاست ورز را روشن كنیم خدمت به كشور است اما اگر كاری شود كه اصولگرایان مجبور به حمایت از آنها شوند، كار بسیار بد و ضربه بزرگی به آینده كشور خواهدبود.
وارد موضوعات اقتصادی شویم. چند روز قبل یكی از اصولگرایان عنوان كرده بود كه بابك زنجانی در دوره سازندگی متولد و در دوره اصلاحات رشد كرد. فكر نمیكنید این اظهارنظر نوعی فرار به جلو باشد؟
رشد فیزیكی و جسمانی را قبول داریم اما وقتی خود ایشان میگوید كه در دوران تحریم این فضا ایجاد شده و به این جا رسیده است پس آنچه دوست اصولگرا گفته است یك ادعاست. ما مدعی این نیستیم هیچ فسادی در هیچ دورهای وجود نداشته و هر چه فساد است در دوره آقای احمدینژاد و تحریم است. من انتظارم این است كه مسائل، را سیاسی نكنیم. معتقدم كه ساختارهای اقتصادی اداری و بروكراتیك كشور مشكلات عمده دارد. این مشكلات نه مربوط به دوره احمدینژاد، نه مربوط به دوره خاتمی و نه مربوط به دوره هاشمی است.از اول تا الان این مشكلات وجود داشته است.
ببینید در زمان جنگ هم عدهای از این فضا استفاده كرده و پولدار شدند. نمیتوان اینگونه گفت كه چون این دولت بوده است پس فساد هم فقط مربوط به آن است زیرا ساختارها ایراد دارد و متاسفانه مشكل اصلی این است كه ارادهای برای اصلاح این ساختارها وجود ندارد. نكته دیگر این است كه مهمترین ابزار مبارزه با فساد آگاهیبخشی و شفافیت است.
اگر كسی مدعی مبارزه با فساد باشد اما آزادی مطبوعات را قبول نكند، دروغ میگوید. اگر كسی مدعی مبارزه با فساد باشد و تحزب را قبول نكند، دروغ میگوید. دولتی كه حزبی و پاسخگوست، هیچ كس نمیتواند بگوید كی بود كی بود من نبودم. اگر یك حزب و سازمان مشخصی باشد پاسخگویی وجود دارد.
ما در یك حكمرانی خوب طبق اصولی كه داریم رقابت، مشاركت، شفافیت، پاسخگویی و حاكمیت قانون داریم كه جلوی فساد را میگیرد اما من ارادهای نمیبینم تا ابزار تحقق مبارزه با فساد اقتصادی در داخل كشور نهادینه شود نه تنها این اراده را نمیبینم بلكه گاهی برعكس را میبینم.مثلا هر كسی آمد و انتقادی كرد، نباید به جرم توهین به فلان نهاد محكوم شود.
آقای مطهری اخیرا نطقی در مجلس داشت كه سبب حاشیههای زیادی شد. با توجه به اینكه در مجلس ششم حضور داشتید، نظرتان درباره حد سخنان نمایندگان چیست؟
ما كه خیلی چوب بیان دیدگاههایمان را خوردهایم. در مجلس ششم بحثهای فراوانی راجع به این شد و یكی از نمایندگان حتی به زندان رفت و برخی از نمایندگان تحت تعقیب قرار گرفتند. این شیوه برخورد در حد انتظار نمیتواند مانع از ایجاد طرح برخی از موضوعات حاشیهساز شود. من نمیخواهم بگویم هر حرفی كه نماینده مجلس زد، درست است اما مقابله با حرف و استدلال هر چند استدلال غلط، برخورد با نماینده نیست.
آقای مطهری انتقاداتی داشت كه باید از روش خاص خود به آنها پاسخ میدادند. متاسفانه این مسیری است كه میگویند دوستت را زدند، برادرت را زدند صحبت نكردی و حالا خودت را میزنند. امروز باید این هشدار را داد. اگر امروز مجلس، هیات رئیسه مجلس و رئیس مجلس و نمایندگانی كه مدعی عدالت وحق هستند و علیه بابكزنجانی بیانیه میدهند، از سخنان صحیح مطهری دفاع نكنند، مطمئن باشند فردا برای خودشان هم تكرار خواهد شد.
این ممكن است دیر و زود داشته باشد اما مطمئناً سوخت و سوز نخواهد داشت. اصلاح كشور از اینجا شروع میشود كه واقعا قانون حاكم باشد نه سلیقه. نه اینكه چون من مصدر امری هستم به من انتقادی كردید با شما برخورد میكنم. از نظرمن و تجاربی كه كسب كردهام مهمترین ركن دموكراسی، پیشرفت و رشد كشور و تحقق عدالت است.
تنها 6 ماه از فعالیت دولت تدبیرو امید گذشته است، اما شاهدیم كه تا امروز 3 كارت زرد به وزرا داده شده و بطور مداوم وزرا را به مجلس احضار میكنند. این با شعار تعامل در ابتدای كار دولت همخوانی ندارد. این روند را چطور تحلیل میكنید؟
این موضوع طبیعی است چون مجلس از لحاظ سیاسی جناح همراستا با دولت نیست اما مجلس است و باید این حق را برای مجلس قائل باشیم. مجلس خانه ملت است و طبق قانون وظیفه نظارتی خود را انجاممی دهد.
طبیعتا مردم رفتار معدود نمایندگان كه فقط مطابق میل جناح خود عمل میكنند را قبول ندارند.
ما باید قواعد بازی را بپذیریم. مجلس حق سوال و استیضاح دارد و این كار را میكند. اما دولت میخواهد چه كار كند؟ دولت اگر فكر میكند مواضعش درست است باید محكم بایستد، با مردم حرف بزند. اینها نماینده ملت هستند. دولت اینها را به عنوان نمایندگان ملت قبول دارد.
دولت باید بایستد و مواضع و برنامه خودش را بگوید؛ هم در مجلس و هم بیرون مجلس این كار را بكند. دو سال دیگر انتخابات مجلس است و آن زمان مردم درباره دو طرف قضاوت خواهند كرد. آدم هم كه قحط نیست، این وزیر افتاد، یك وزیر دیگر میآید. اشتباه بزرگی كه دولت در این موضوع ممكن است مرتكب شود، این است كه در قبال درخواستهایی كه ما فكر میكنیم حق و عادلانه نیست، تسلیم شود و كوتاه بیاید.
دولت قولهایی به مردم داده است و برنامههایی را برای اجرا به مردم ارائه كرده كه مردم به آنها رای دادهاند و دولت باید محكم بر سر اینها بایستد. وزیر استیضاح میشود، خوب بشود. چه اشكالی دارد؟ از آن طرف بسیار بد است كه بخواهیم فضاسازی كنیم كه مجلس حق سوال ندارد و بگوییم اگر مجلس سوال میكند، در فكر دیگری است. شاید در این فكر باشد اما ایرادی ندارد چون حق قانونی مجلس است.
ما باید روشنگری و آگاهی بخشی كنیم و پاسخگویی كافی داشته باشیم تا مشخص شود اینها چه میخواهند. آقای رئیسجمهور فرمودند مجلس مطالباتی دارد كه قانونی نیست. خوب! این مطالبات چیست ؟ باید مشخص شود كه چه است.
البته من معتقد به افشاگری نیستم كه سندهای خصوصی و خانوادگی و مالی و... را رو كرده و طرف را تخریب كنیم اما روشنگری و آگاهی بخشی و شفافیت امر دیگری است. اگر این فضا ایجاد شود، چه اشكالی دارد كه چند وزیر هم بیفتد؟ این قدرت تصمیمگیری مردم را برای آینده افزایش میدهد و سبب رشد جامعه میشود. البته معتقد نیستم كه تعامل نباشد بلكه تعامل و لابی باشد چون جزیی از سیاست است و رایزنی باید باشد اما اینكه به هر قیمتی حتی به قیمت دست كشیدن از تعهدی كه با مردم داشتیم بخواهیم مجلس را راضی كنیم اشتباه است كه ضرركننده اصلی آن خود دولت خواهد بود.
با توجه به اقدامات مجلس از بدو فعالیت دولت فكر میكنید دولت بتواند 2 سال بعدی مجلسی همسو با خود داشته باشد؟
رقابت برای قدرت جدی است. آقای روحانی پشتوانهای در كشور دارد كه به كمك این پشتوانه عظیم میتواند همه مشكلات را حل كند. خوشبختانه مقام معظم رهبری هم از سیاستهای دولت حمایت میكند. البته نمیخواهم وارد جزییات شوم كه همه اقدامات دولت مورد تایید هست یا نیست.
رهبری از سیاست خارجی و سیاستهای كلانی كه دولت دارد حمایت میكنند. بخش قابل توجهی از اصولگرایان هم از دولت حمایت میكنند و بخشی از اصولگرایان اكنون در دولت حضور دارند. دولت باید بتواند از ابزارهایی كه در اختیارش است، به خوبی استفاده كند كه در این صورت مطمئنم این نگاه مجلس كمترین مشكلی است كه دولت دارد و میتواند از این مسائل عبور كرده و در این مسیر موفق باشد. دولت نیازمند استفاده خوب از ابزارهایی است كه در اختیار دارد.
طیفی از افراطیون هم اعتقادی هستند و نمیشود به آنها ایراد گرفت.
حتما همین طور است. فكر میكنم یكی از آسیبهای بزرگ كه در 8 سال به كشور وارد شد این بود كه فضای گفتوگو در كشور بسته شد. بهجای فضای گفتوگو، فضای تند حاكم شد. یكی از مهمترین رسالتهایی كه این دولت دارد این است كه این فضا را فضای گفتوگو كند. اگر این فضای گفتوگو ایجاد شود افراطیون اعتقادی در برابر استدلال و منطق نرم خواهند شد و مشكل بخش عمدهای از آنها حل خواهد شد به شرطی كه این فضا ایجاد شود و ما بهجای اینكه از پشت صفحات روزنامه یا پشت دوربینها نسبت به هم اتهام پراكنی و شایعهسازی كنیم، فضایی ایجاد شود كه بتوان در كنار هم نشست و صحبت كرد.
لازمه این امر این است كه همه ما قبول كنیم كه غیر از ما، نیروهای دیگری در كشور هستند كه 180 درجه فكر و راه آنها با ما مخالف است اما اینها وابسته به بیگانه نیستند، اجیر و مزدبگیر هیچ كس در داخل كشور نیستند، اینها واقعا از سر دلسوزی و اعتقاد كار میكنند اما فكر و راه آنها را ما نمیپسندیم و حتی ممكن است راهشان را مضر بدانیم.
باید به این باور برسیم كه چاره حل مشكلات كشور، حذف نیست. این بدان معنا نیست که دولت نباید همكاران خود را از همفكران خودش انتخاب كند چون این را حذف نمیدانیم اما اگر كسی استاندار، وزیر و وكیل و... بود و از مسئولیت كنار رفت باید امكان فعالیت سیاسی، اجتماعی و در درون كشور داشته باشد.
در همین راستا برخی اقدامات احمدینژاد پس از ریاستجمهوری را بقا در عرصه سیاسی تفسیر میكنند مانند درخواست مناظره با دكتر روحانی.
من آن برخوردی كه درباره احمدینژاد در زمان درخواست مناظره شد را نمیپسندم. معتقدم آقای احمدینژاد را در مناظره میتوان محكوم كرد نه در دادگاه یا در پشت تریبونهایی كه امكان پاسخگویی وجود نداشته باشد. ایراد ما به دولت احمدینژاد این بود كه تمام فضا را بستهای، یك طرفه علیه هر فردی خواستی صحبت كردی و اجازه دفاع ندادی. اگر ما هم همین كار را بكنیم كه با او تفاوتی نداریم. معتقدم اتفاقا اگر میخواهیم فضای گفتوگو درست شود باید امكان گفتوگو و دفاع به سختترین مخالف خود در داخل كشور بدهیم. اگر این اتفاق بیفتد پدیده مباركی است.
البته سطح آقای احمدینژاد برابر با آقای روحانی نیست كه بخواهد با او مناظره كند اما رد مناظره كه شما حق ندارید بیایید صحبت و دفاع كنید و تلویزیون در اختیارش قرار ندهید، قشنگ نیست. نگران نباشیم كه كسی كه منطق و استدلالی ندارد، نمیتواند مردم را فریب دهد.
به هر حال آقای احمدینژاد با اینكه چندین ماه از پایان عمر دولتش گذشته است هر از چند گاهی با اقدامی سعی در آمدن به صفحات سیاسی رسانهها را دارد. چه آینده سیاسیای برای او متصور هستید؟
من یكبار هم ایشان را ندیدهام و ارتباطی با او ندارم. طبیعی است كه آقای احمدی نژاد به بازگشت به قدرت فكر میكند.
اخبار سیاسی - آرمان