ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
در بین پرسپولیسی ها من تنها کسی بودم که روزه می گرفتم / روزه گرفتن علی کریمی را جشن گرفتند
روز گذشته خبرگزاری ایسنا خبری به نقل از دستیار مانوئل ژوزه مربی پیشین و پرتغالی پرسپولیس منتشر کرد که بلافاصله بعد از انتشار، این خبر را از روی خبرگزاری خود خارج ساخت.
در این خبر احمد ناجی دستیار ژوزه ادعایی را در مورد بازیکنان پرسپولیس به کار برده که به نظر می رسد دور از واقعیت است چرا که چنین اظهاراتی بعد از دو سه سال دوری از پرسپولیس عنوان شده است. موضوع دیگر این که ناجی با یک رسانه غیر ایرانی در این خصوص صحبت کرده و در نهایت این که هدفش از چنین اظهارتی در خصوص بازیکنان مسلمان و ایرانی چه بوده است؟
این مصاحبه بدون کم و کاست در ذیل می آید:
احمد ناجی، دروازهبان سابق تیم ملی فوتبال مصر که چند فصل پیش در پرسپولیس مربی دروازهبانها بود، در گفتگویی که با روزنامه “صدی البلد” مصر داشت، ادعاهایی درباره رفتار بازیکنان ایرانی در ماه مبارک رمضان داشت.
ناجی همواره یکی از دستیاران مانوئل ژوزه بود و زمانی که این مربی پرتغالی هدایت پرسپولیس را بر عهده داشت، این مربی مصری را به عنوان مربی دروازهبانها قرمزپوشان پایتخت انتخاب کرد.
مربی سابق پرسپولیس درباره نگاه مانوئل ژوزه به ماه مبارک رمضان گفت: «ژوزه برای همه کسانی که میخواستند روزه بگیرند، احترام قائل میشد. او حتی از بازیکنان در روز بازی هم نمیخواست که روزه نگیرند. ژوزه آدم بسیار محترمی بود. او به همه احترام میگذاشت و حتی با آن که روزهداری در دین او وجود نداشت، هرگز جلوی بازیکنان یا کادر فنی چیزی نمیخورد و حتی آب هم نمینوشید.»
ناجی در ادامه سخنان خود تاکید کرد که هیچگاه در ماه مبارک رمضان چه زمانی که بازیکن بود و چه زمانی که مربی بود، روزهخواری نکرد اما جالبترین قسمت سخنان ناجی به تجربه او با پرسپولیس در ماه مبارک رمضان برمیگردد.
وقتی خبرنگار از ناجی سوال کرد که جالبترین حادثهای که در ماه مبارک رمضان به عنوان مربی با آن برخورد کرده است چه بود، این گونه پاسخ داد: «وقتی با مانوئل ژوزه در پرسپولیس کار میکردم سرمربی تیم تصمیم گرفت که به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بازیکنان را جمع کند تا با آنها درباره تغییر زمان تمرین در ماه مبارک صحبت کند. ژوزه خطاب به بازیکنان گفت که در ماه مبارک رمضان تمرین بعد از افطار برگزار میشود تا بازیکنان به راحتی بتوانند روزه بگیرند و مناسک دینی خود را به جای آورند.»
او ادامه داد: «فکر میکردیم که همه از این سخن ژوزه خوشحال میشوند اما به یک باره غافلگیر شدیم؛ چرا که بازیکنان پرسپولیس از این تصمیم ژوزه ناراحت شدند و گفتند که هیچکدام در ماه مبارک رمضان روزه نمیگیرند. بعد از این حادثه بود که فهمیدیم بیشتر بازیکنان ایرانی در ماه مبارک رمضان روزه نمیگیرند.»
ناجی در پایان تاکید کرد: «من تنها فرد از بین کادر فنی و بازیکنان بودم که روزه میگرفتم. در یکی از روزها علی کریمی، بازیکن سرشناس پرسپولیس تصمیم گرفت که روزه بگیرد و بازیکنان این اقدام او را جشن گرفتند.»
اخبار ورزشی - ایسنا
ویدیو مرتبط :
فرق روزه گرفتن با روزه گرفتن ! ( حتما ببینین )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پرسپولیسی بودم ولی سریع استقلالی شدم! / علی کریمی با استقلال تمام کرد / پرسپوایس در جام حذفی تهران 8 تا از استقلال خورد
علی فتحا...زاده مدیرعامل سابق استقلال وقتی روی دور خاطره تعریف کردن میافتد، چیزهای شیرینی تعریف میکند؛ از ماجرای گل کوچک با مجیدی تا ماجرای تلاش برای استقلالی کردن علی دایی. او دیروز در دفترش پذیرای ما بود و ساعتی از او سؤال کردیم و جوابهای جذابی گرفتیم.
حاجآقا این ماجرای باختن فرهاد مجیدی به شما چیست؟
این ماجرای باختن فرهاد مجیدی در رختكن اهواز را گفتهام ولی الان جزئیات بیشتری را میگویم.
فرهاد قبل از بازی با فولاد به من گفت یك بار من را الكی بردی برایم داستان شده. بقالی سر كوچه هم من را میبیند میگوید به علی فتحا...زاده باختهای. بیا بازی كنیم. بدنش هم آماده بود چون میخواست به زمین برود. دو تا ساك گذاشتیم اینطرف به عنوان دروازه، دو تا هم آنطرف. رختكن اهواز هم كه ماشاءا... بزرگ است.
یك نفر فیلم گرفت، بقیه بازیكنان و مربیان هم زنده بازی را میدیدند. بازی ما از بازی استقلال و سپاهان هم جذابتر بود. 4 بر 2 فرهاد را بردم تا دیگر بحثی نباشد. فیلم این بازی را به زودی منتشر میكنم. حالا شنیدهام فرهاد گفته چون میخواستم از حاجی چك بگیرم باختم. آقا من حاضرم 10 چك دیگر به فرهاد بدهم و به من ببازد!
جالب شد، ادامه میدهید؟
به النصر امارات 7 گل زدیم. بعد از بازی فرهاد زنگ زد گفت مدیرعامل باشگاه النصر گفته بیا یك بازی دو به دو بگذاریم. من و شما یك طرف و او هم با یكی از بازیكنان النصر در طرف دیگر. گفتم فرهاد ولش كن اینها 7 تا خوردهاند و میخواهند انتقام بگیرند. گفت نه بابا دوستانه است. خلاصه رفتیم و 7 بر 4 بردیم.
بعد از بازی خانم مجیدی زنگ زد به او گفت چهكار كردید؟ گفت 7 تا زدیم و بردیم. گفت حاجی چند تا زده؟ گفت 5 تا. تعجب كرد و گفت پس تو چهكار میكردی؟ كه جواب داد من دو تا گل زدم دیگر! تازه از بین گلهایی كه من زدم فقط یكی را فرهاد پاس داد و بقیه را خودم دریبل كردم و گل زدم.
این داستان 8 گل زدن استقلال به پرسپولیس كه شما راه انداختید هم كه سند و مدرك نداشت.
این ماجرای 8 تایی شدن پرسپولیس مال سال 47 است. ما داریم اسناد را چك میكنیم و یك بخشی از آن در سایت ناصر حجازی هست. این بازی مال 50 سال قبل است. طبیعی است یكسریها یادشان نیاید. اسناد این بازی دارد آماده میشود. فتوشاپی هم در كار نیست.
مجلات قدیمی تهران را پیدا كردهایم. حتی درآوردیم كی چند گل زده است. یك شاهد مهم داریم كه هنوز زنده است و قرار شده اطلاعات كامل را بدهد. فعلاً رو نمیكنیم تا انشاءا... اسناد كامل شود. آن موقع كه پرسپولیس 8 تا از استقلال خورد، در سطح حرفهای فوتبال ایران نبود. بازی در جامحذفی تهران برگزار شده بود.
شنیدیم به مالك نساجی گفتهاید این ماجرا ساختگی بوده.
تكذیب نمیكنم كه به پرهام گفتم این ماجرای 8 تایی هیچی نداشت، حداقل چند هفتهای همه را سرگرم كرد. من دیدم پرهام باید آبدیده شود و برای مدیریت آمادهتر باشد، گفتم یك كلاس آموزشی برای او بگذارم كه یك چیزهایی را درباره مدیریت یاد بگیرد!
میگویند صحنه گل محمد نوری در دربی چند سال قبل را هم فتوشاپ كرده بودید.
اصلاً قبول ندارم كه گل سالم محمد نوری در دربی را فتوشاپ كردیم. متأسفم كه دوستان این حرفها را میزنند. مسئله این است كه آن عكس، از یك ثانیه قبل از لحظه آفساید است. یعنی عكس از لحظه عقبتر از آفساید گرفته شده كه نشان میدهد محمد در آفساید است.
ما اصلاً فتوشاپ نكردیم! ولی نمیدانم كلاً این بحثها برای چیست. ببینید ما چند گل سالم در دربیها زدهایم كه نگرفتهاند. چند پنالتی به نفع یا به ضرر ما گرفته شده است؟ یادتان هست داور عرب آورده بودند و چه بلایی سر استقلال آورد؟ ما در دربیها خیلی بیشتر از پرسپولیسیها لطمه خوردهایم ولی مثل آنها جرزنی نمیكنیم.
برنده دربی روز جمعه كدام تیم است؛ استقلال یا پرسپولیس؟
از نظر عدد و ارقام و بازیكن، استقلال در دربی امسال سرتر از پرسپولیس است ولی با فوت هادی نوروزی بچههای آنها انگیزه زیادی گرفتهاند. به نظرم هر كس بتواند به لحاظ روحی و روانی برتر باشد، برنده زمین است. استقلال باید از این به بعد هم خودش را تقویت كند. این قویترین ابزار برای بازی دربی است.
بهروز رهبریفرد به تازگی اعلام كرده جواد خیابانی از طرف فتحا...زاده به او پیغام داده بود كه استقلالی شود.
بهروز رهبریفرد گفته جواد خیابانی به او زنگ زد كه به استقلال بیا؟ راستش ما دنبال بهروز رهبریفرد بودیم. دقیقاً یادم نمیآید كه من به جواد خیابانی گفتم كه به او زنگ بزند یا نه! به خاطر همین نه تأیید میكنم و نه تكذیب اما بههر حال جواد آن موقع برای ما مجله درمیآورد. اینكه بخواهم زیرش بزنم درست نیست اما اگر هم جواد این كار را كرده باشد، كار غریبی نیست.
چه اشكالی دارد؟! جواد آدم خوشنامی است و بازیكنان هم دوستش دارند. این مثل همان ماجرایی است كه عادل به رئیس كمیته انضباطی زنگ میزند و میگوید محرومیت كریمی كمتر شود. من همان موقع از عادل حمایت كردم چون به عنوان یك كارشناس تصور میكرد علی كریمی به درد فوتبال ملی ما میخورد و درست نیست كه محروم شود. آدمها بههرحال از ابزارهایی كه دارند استفاده میكنند.
یك مثال برای شما بزنم. عزیز محمدی یك پرسپولیسی تیر است ولی ارتباط خوبی با من دارد. در زمان قدیم من بیشترین بازیكن را از فجرسپاسی میگرفتم ولی قطعاً عزیز محمدی دوست داشت بازیكنانش را به پرسپولیس بدهد. او چون در رودربایستی میماند به من بازیكن میداد. اجازه بدهید یك خاطره جالب از عزیز محمدی تعریف كنم.
من گفتم راه كربلا باز میشود و یك كربلا میرویم. آن موقع صدام بود و گفتم تو بیا استقلالی شو خودم میبرمت كربلا. گفت اگر من را ببری كربلا، استقلالی میشوم. او را بردم ولی زد زیرش. هنوز هم استقلالی نشده!
در مورد داوریهای لیگ كه امسال خیلی سر و صدا كرده صحبتی ندارید؟
یكی از افتخارات زندگی من این است كه تا به حال به هیچ داوری زنگ نزدهام كه بازی را دربیاور. حتی وقتی داورها را در ورزشگاهها میدیدم، كنار میرفتم كه من را نبینند. اصلاً گیریم ما در ایران لابی میكردیم، در آسیا چطور؟ در ایران به عزیز محمدی زنگ میزدیم، در آسیا به ولاپان و بنهمام زنگ میزدیم؟! آنجا هم زنگ میزدیم و میگفتیم بازیها را دربیاورید كه استقلال به جمع 4 تیم آسیا برود؟ من تنها مدیری هستم كه باشگاهم 5، 6 بار به جمع 4 تیم نهایی لیگ قهرمانان رفت، من قابلیتش را داشتم كه چنین كاری كردم.
اگر موافق باشید برگردیم به همان قدیم. چه شد كه كخ را به ایران آوردید؟
هنوز هم میگویم یكی از بهترین تصمیمات فوتبالیام آوردن كخ بود. او آن موقع جزو 10 عضو كمیته فنی فیفا بود. یادم هست تیم در اسلامشهر اردو داشت. روز اول تمرین دیدم نوازی كه پایش را گچ گرفته سر تمرین است. به محمد گفتم تو كه مصدومی چرا آمدی؟ گفت حیف نیست من تمرینات كخ را نبینم؟
راستی فرهاد مجیدی قرار بود پرسپولیسی شود؟!
آن موقع تیتری كه خبرورزشی از قول فرهاد زد: «استقلالیها رخصت، رفتم پرسپولیس» به سودش شد. فرهاد از این تیتر استفادهاش را كرد! ولی در مجموع فرهاد مجیدی خیلی به استقلال سود رساند. یك روز فرهاد به من گفت چند بار من را ترانسفر میكنی كه برای باشگاه پول دربیاوری. گفتم فعلاً پسرت را هم بیاور تا قراردادی 5 ساله امضا كنم! دیگر عاصی شده بود. خداییاش از ترانسفرهای فرهاد به ما پولهای زیادی رسید.
قلعهنویی در مورد شما گفته بود كه جلسه میگذارند تا علیه او كار كنند؟
من با قلعهنویی مشكلی ندارم. خبرنگاری از من پرسید كه قلعهنویی گفته بعضیها در دفترشان برای ما جلسه میگذارند. من به خبرنگار گفتم میدانی منظورش من بودم؟ اگر اسم من را آورد جوابش را میدهم.
شنیدیم قرار است با مجیدی به اسپانیا بروید.
فرهاد مجیدی به من گفت كه باید به اسپانیا برویم و یك بازی را با هم نگاه كنیم، گفتم حتماً این كار را میكنم. فرهاد را همهجوره دوست دارم و این قابل كتمان نیست. در تمام این سالها فرهاد مجیدی جزو بامعرفتترینها بوده. حالا من را دعوت كرده و انشاءا... با هم به اسپانیا میرویم.
البته به نظر من فرهاد مجیدی وقت مربیگریاش نیست. باید كلاسهایش را تمام كند و بعد مربی شود. قبل از حضور منصوریان هم من جزو كسانی بودم كه رأیاش را زدم. فرهاد هم خودش عاقل است و این چیزها را میداند. من حتی حاضرم به فرهاد كمك كنم تا دورههای آموزشیاش را در فوتبال اروپا ببیند. فرهاد آتیه دارد و حاضرم از جیبم پول بدهم.
درباره مشكل اخیر قلعهنویی و نكونام حرفی ندارید؟
جواد نكونام و امیر قلعهنویی از بزرگان فوتبال ایران هستند و امیدوارم قصه درگیری دادگاهیشان به خوبی و خوشی تمام شود. جفتشان از مشتیهای فوتبال ایران هستند و به نظرم ختم به خیر میشـود. حالا خیـلی دوست نـدارم وارد ریز مسائل شوم.
آقای فتحا...زاده با امیر قلعهنویی به تركیه رفتید و ویلا خریدید؟
نه بابا، ما رفتیم و از ویلای دیگران استفاده كردیم.
از ویلاها خوشتان نیامد؟
(خنده) خوشمان آمد ولی پولش را نداشتیم.
پس این ماجراهای ساخت وساز شما در آلانیا صحت ندارد؟
نه، بنده خارج از ایران سرمایهگذاری نمیكنم. الان هم یك ریال سرمایه خارج از ایران ندارم؛ نه ملكی و نه كار و باری. بنده حتی میتوانستم گرینكارت آمریكا بگیرم یا مقیم آلمان شوم ولی باز هم این كار را نكردم. خیلیها این كار را كردند من ولی نه. نیازی ندیدم كه این كار را كنم.
حاجآقا راستی كی توبه كردید و استقلالی شدید؟
(خنده) از آن موقع كه خودم را شناختم استقلالی شدم.
شما در پرسپولیس خوی بازی میكردید.
بله، در جوانی برای این تیم بازی میكردم ولی وقتی به سن تكلیف رسیدم، سریع استقلالی شدم. بگذارید از روزی تعریف كنم كه از پرسپولیس خوی به استقلال خوی رفتم. در همان بازی اول سه گل زدم. یك گل زدم كه استثنایی بود. توپی سانتر كردند كه میخواستم برای رفع تكلیف یك ضربهای به آن بزنم. همان توپ به پشت سرم برخورد كرد و رفت توی دروازه!
علی دایی هم كه اول برای استقلال اردبیل توپ میزد.
بله، او برای استقلال بازی میكرد. حالا من به شما بگویم كدام استقلالی پرسپولیسی است... ولش كن. بالاخره اتفاق افتاده بازیكنی كه در استقلال توپ زد برای پرسپولیس هم بازی كرده یا برعكس. ولی الان فوتبال واقعاً فرق كرده. ببین من خودم اعتقاد دارم باید كریخوانی شدید باشد و در كنارش رفاقت هم داشته باشیم. شما به دوره مدیریت من و عابدینی نگاه كنید. كلی كری داشتیم ولی احترام و عزت هم بود.
شما میخواستید دایی را به استقلال ببرید؟
بله، بعد از جامجهانی یك مقطعی بود كه دقیقاً خاطرم نیست. دنبال علی دایی رفتیم ولی نشد به این تیم بیاید. مقدماتش را فراهم كردیم كه بیاید. دیگر نمیخواست بازی كند.
گفته بودید اگر پرسپولیسیها مؤمنزاده را بگیرند، سه پرسپولیسی را میگیرید. كدامها منظورتان بود؟
كاویانپور، رهبریفرد و علی كریمی.
علی كریمی؟
با علی كریمی تمام كرده بودیم ولی درودگر شبانه او را برای پرسپولیس برد. چون در جام رمضان استقلالیها علیهاش شعار دادند، نشد به تیم ما بیاید. منزوی كارش را تمام كرده بود. حیف. شاهماهی از دستمان پرید.
این ماجرای آوردن هاشمینسب هنوز ابعادی دارد كه كشف نشده. واقعاً چه اتفاقی افتاد؟
من از چند جا به مهدی هاشمینسب حمله كرده بودم. همه معاونهایم مأمور بودند كه او را بیاورند. مهدی هاشمینسب خیلی پرسپولیسی بود. الكی نوشتند من به هاشمینسب برای هر سال 100 میلیون دادم. اصلاً هم اینطوری نبود.
92 میلیون برای سه سال بستم كه همان اولش 50 میلیون تومان به او نقد دادیم. همان موقع كریم باقری هم این پول را میگرفت. خداییاش ارزش داشت كه به مهدی این پول را بدهیم. او را آوردیم كه به ما گل نزند و به پرسپولیسیها گل بزند. در واقع هر گلش، دو گل حساب میشد!
شانس آوردید كه پروین هم او را نخواست.
آره، البته عابدینی و نبی تا دقیقه 90 دنبالش بودند. وقتی مهدی رفت سر تمرین استقلال، پورحیدری گفت حاجی شوخی میكنی؟ یعنی این الان بازیكن ماست؟ لخت شود؟ گفتم آره دیگر بازیكن استقلال شده! عجب خرید عجیبی بود. ولی یك چیز بگویم. ما چنین انتقالی انجام دادیم ولی هیچگاه بینمان دعوا و بیاحترامی نشد؛ با اینكه ما ستون پرسپولیس را لق كردیم.
ماجرای تماس شما و عابدینی بعد از خرید احمد مؤمنزاده چه بود؟
ما با احمد مؤمنزاده تمام كردیم و رفت سر تمرین استقلال، همان موقع عابدینی به من زنگ زد و گفت آهو را روی هوا زدم. گفتم ببین وقتی تیر را میزنی، ممكن است جای آهو به دار و درخت بخورد و تیرت به خطا برود. مرد مؤمن كجای كاری احمد الان سر تمرین استقلال است! اصلاً نفهمیده بود كه ما كی با مؤمنزاده تمام كردیم.
اخبار ورزشی - خبر ورزشی