ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

اسطوره 2 بر صفر از سرطان جلو است!



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

اسطوره فوتبال هلند می‌گوید فعلا توانسته سرطان را شکست دهد ولی نمی‌داند در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

به نقل از ساکرنت، یوهان کرایف اسطوره 68 ساله فوتبال هلند که سابقه بازی در آژاکس و بارسلونا را در کارنامه دارد بعد از آنکه چندی پیش هواداران خود را نگران کرد و عنوان کرد در جدال با بیماری مهلک سرطان است امروز شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد شرایط خوبی دارد و هواداران نگران نباشند.


او در این بیانیه به هواداران خود نوشت: نیمه اول بازی با سرطان را پشت سر گذاشتم و 2 بر صفر جلو هستم. هنوز نتوانستم کامل آن را شکست دهم ولی در حال حاضر احساس خیلی خوبی دارم و مطمئنم در پایان پیروز می‌شوم. بعد از چندین مداوای پزشکی باید بگویم که نتایج بسیار مثبت بوده است. از کار بی‌نظیر دکترها تشکر می‌کنم همچنین از اظهار لطف هوادارانم نیز که در طول این مدت من را تنها نگذاشتند تشکر می‌کنم.


کرایف به آژاکس کمک کرد تا در دهه 70 بهترین تیم فوتبال جهان شود. آنها توانستند حدفاصل سال‌های 1971 تا 1973 سه بار پی در پی قهرمان جام باشگاه‌های اروپا شوند. او همچنین ستاره فوتبال هلند در سیستم توتال فوتبال بود ولی با دو ناکامی در دو فینال جام جهانی از رسیدن به قهرمانی بازماند. هلند در سال 74 در فینال مغلوب آلمان غربی و در سال 78 مغلوب آرژانتین شد.


او همچنین سابقه هدایت آژاکس و بارسلونا را در کارنامه دارد که طی این مدت به دو قهرمانی در لیگ هلند، پنج قهرمانی در لیگ اسپانیا و یک قهرمانی اروپایی رسیده است.

 

اخبار ورزشی - ایسنا


ویدیو مرتبط :
درامدن خود به خود چرخ جلو سمند صفر صفر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

8 راه اسطوره‌ای برای پیروزی بر سرطان


سخت است، خیلی هم سخت است؛ كنار آمدن با یك بیماری سخت، آن هم برای طولانی‌مدت، شاید یكی از سخت‌ترین كارهایی باشد كه بیمار باید توان انجامش را داشته باشد؛ شاید تصور ابتلا به بیماری‌های صعب العلاج راحت نباشد، تا وقتی خودت به آن مبتلا نشده باشی.




نباید فراموش كرد كه بیماری‌های مزمن ممكن است ناگهانی به وجود بیایند؛ بدون پیش‌زمین‌های خاص و واضح... اتفاقی كه برای هركسی ممكن است بیفتد. اما مهم این است، نگذاریم بیماری بر ما غالب شود و عنان زندگی را از دست‌مان خارج كند؛ همان‌طور كه ناصر خان حجازی نگذاشت تا آخرین لحظه زندگی، بیماری سر‌سختش او را زمین‌گیر كند...

آنچه می‌خوانید ترجمه مقاله‌ای است از مجله معتبر (Psychology Today) كه از اتفاقات روزهای آخر زندگی ناصر حجازی شواهدی به آن اضافه كرده‌ایم. شواهدی كه نشان می‌دهد آنچه در مقاله‌ها می‌نویسند فقط حرف‌هایی روی كاغذ نیست.



راه اول

خودتان باشید

با وجود تشخیص بیماری، خود وجودی‌تان را حفظ كنید
شیلا وقتی در موقعیت رویارویی با تومور رحم قرار گرفت، شروع كرد به نوشتن از مراحل درمان برای دوستش «لوسی» و دانشجویان پزشكی دانشگاه هاروارد؛ نگران از اینكه نكند شیمی‌درمانی تخمدان‌هایش را از بین ببرد. چند سال بعد، با گذشت 8 ماه از بارداری معجزه‌آسایش، لوسی آخرین نتایج آزمایش‌های او را به دانشجویان نشان داد. با انتشار تجربه شیلا در یك مجله، او سعی كرد بیشتر به‌خودش اهمیت دهد؛ حتی زمانی كه به‌عنوان یك «مورد پزشكی» توسط گروهی از پزشكان كه بیشتر از او، به شرایط و موقعیت بیماریش علاقه‌مند بودند، تحت درمان قرار گرفت.
  •  یاد یك اسطوره: فروردین 90 است و وضعیت جسمانی ناصر حجازی خوب؛ اسطوره استقلال كه به‌دلیل عفونت ریه 15 ماه تحت درمان بوده، خبر داد كه تنها 3 ماه دیگر از مدت درمانش باقی مانده. گفت بعد از طول درمان امیدوار هستم كه به سلامت كامل دست یابد و اینكه... «می‌خواهم تا آخر عمر در استقلال بمانم!»



نکته : ناصر حجازی زمانی مبارزه با بیماری مهلك سرطان ریه را آغاز كرد كه پس از سال‌ها با نشستن روی نیمكت دی‌استرادا و حضور در فوتبال اروپا به رویاهایش نزدیك شده بود. با این حال، آخرین حرف‌ها و موضع‌گیری‌های او پس از آشكار شدن بیماری‌اش، او را از هیبت یك ورزشكار به یك مصلح و منتقد اجتماعی تبدیل كرد



راه دوم

خود را بشناسید

سعی كنید بین شرایط قبلی و انكار، تعادل برقرار كنید
بورلی منتظر خبرهای بدی بود. او می‌دانست، به واسكولیت (التهاب عروق) مبتلاست- همه‌چیز را درباره این بیماری در وب خوانده بود- و احساس می‌كرد هیچ‌كس او را جدی نمی‌گیرد؛ بخشی از این مشكل به این دلیل بود كه وضعیتش به‌طور قطعی شناخته نشده بود، او بیشتر و بیشتر پریشان اوضاع و احوالش شده بود و بیشتر محتاج توجه بود. در مقابل، بیل، یك آتش‌نشان بازنشسته، چندان به پیشرفت بیماری كلیه‌اش توجه نمی‌كرد، او نمی‌خواست (یا نمی‌توانست) دست از پرخوری و سیگار كشیدن بردارد- و وقتی نوبت به دیالیز رسید، او قاطعانه «نه» گفت.

جان فرجیان، تاجری با بیماری مزمن كلیه، راهی بین درگیری روحی بورلی و روش تدافعی بیل در پیش گرفت. او رژیم و مكمل‌های غذایی‌اش را جدی گرفت، داروهای مقابله با فشار خون بالا را مصرف كرد و ورزش را در برنامه رومزه‌اش گنجاند؛ در واقع تمام كارهایی كه برای نجات زندگیش از بیماری لازم بود، انجام داد تا بتواند به مسافرت و سایر سرگرمی‌هایش برسد و زمان كافی برای بازی با نوه‌هایش داشته باشد. او به جای اینكه خودش را «بیش از حد بیمار» نشان داده یا وانمود كند كه «اصلا بیمار» نیست، بیماری را تحت كنترل درآورد تا فقط «كمی بیمار» باشد.
  •  یاد یك اسطوره: می‌گویند دروازه‌بان دوم قرن آسیا، نمی‌خواست تا آخرین لحظه هم از پا بیفتد؛ آتیلا می‌گوید: «... حتی روز آخر هر كاری كردیم، حاضر نشد روی ویلچر بنشیند. صدایش در نمی‌آمد اما با همان حال نمی‌گذاشت روی ویلچر بنشانیمش.»



راه سوم

خود را به اشتراك بگذارید

به‌خودتان اجازه دهید روی دیگران حساب كنید
استقلال، واژه بدی در فرهنگ لغات ماست و افراد بیمار بسیار سخت‌شان است كه استقلال خودشان را كنار گذاشته و برای كمك گرفتن از دیگران، اعلام نیاز كنند اما نگهداری كردن و نگهداری شدن، جنبه‌های ارزشمند زندگی خانوادگی هستند؛ همان‌طور كه یك كودك به كمك نیاز دارد، یك زوج معلول، یا یك والد سالخورده هم محتاج كمك هستند.
  •  یاد یك اسطوره:  اشك‌های آتیلا پایانی ندارند. كنار تخت پدر نشسته و زنگی در دست دارد و اشك‌هایش جاری هستند. «این زنگ كنارش بود و هر وقت مشكلی پیدا می‌كرد، دكمه را فشار می‌داد تا ما سریع خودمان را به او برسانیم.»



«شانس» چه خوب و چه بد، اسمی است كه ما برای چیزهایی كه خارج از كنترل‌مان هستند، گذاشته‌ایم و از آنجا كه ما كنترل كلی بر شرایط نداریم، بخشیدن خود و پذیرش شرایط، به مهم‌ترین مفهوم «زندگی خوب» تبدیل می‌شود، حتی در دوران بیماری؛ درست همان كاری كه گلر افسانه‌ای ایران در دوران مبارزه با بیماری سختش  انجام  داد



راه چهارم

خود را رشد بدهید

سعی كنید با گذشت زمان، تغییر كنید
بسیاری از افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن، احساس می‌كنند كنار آمدن با شرایط جدید و تغییرات مورد نیاز در طول دوره بیماری سخت است. لی‌لا كه مبتلا به دیابت و ایدز است و در زمان انجام دیالیز هم، به‌طور ناگهانی و بدون اجازه پزشك غیبش می‌زد، احساس می‌كرد برای مرگ آماده است.

وقتی به مطب پزشك آمد، به او كمك كردند تا خودش خونش را بگیرد و نشانش دادند كه چطور از گلوكو‌متر (دستگاه اندازه‌گیری قند خون) استفاده كند. كمی آرام‌تر و امیدوارتر شد و قبول كرد كه دیالیز را هم امتحان كند. برخورد امیدوارانه و آشكار، برای هر پزشك و بیماری، می‌تواند درها را به‌سوی تغییرات مثبت باز كند.
  •  یاد یك اسطوره: به دلیل شوك ناشی از تشخیص بیماری، دروازه‌بان اول تیم ملی ایران در دهه 50، ناگهان چند كیلو وزن كم كرد اما... خیلی زود به‌خودش مسلط شد و با شروع شیمی‌درمانی، سعی كرد دوباره به زندگی طبیعی برگردد.



راه پنجم

 روح خود را تقویت كنید

به فراتر از جسم فكر كنید تا منبع معنا را دریابید
پزشكان موسسه ملی سرطان از بابی كه ملانومای بدخیم (تومور بدخیم سیاه رنگ قشر عمیق پوست) داشت، قطع امید كرده و گفته بودند هركاری لازم بوده، انجام داده‌اند؛ حالا او باید به خانه می‌رفت و منتظر مرگ می‌نشست. او تصمیم گرفت از یك درمانگر كره‌ای كه از روشی به نام Moxabustion استفاده می‌كرد، كمك بگیرد؛ این شفاگر روی پوست بابی چوب‌های عود را می‌سوزاند. بعد از این ماجرا، آثار سوختگی دچار عفونت شد و او دوباره برای درمان بیشتر، سراغ درمانگر رفت؛ زیرا معتقد بود در مراسمی كه این درمانگر كره‌ای انجام می‌دهد، او آرامش می‌گیرد. بعضی بیماران، مثل بابی به درمان جایگزین نیاز دارند زیرا طب غربی نمی‌تواند باعث آرامش بیمار شود. بعضی‌ها با انجام مراسم مذهبی آرامش می‌گیرند؛ آرامشی كه پشت بیماری‌شان، حكمتی هست و با هر قضاوتی كه روبه‌رو شوند، خداوند در نهایت پذیرای‌شان خواهد بود.
  •  یاد یك اسطوره:ساعت هنوز 12 نشده بود. 2 ساعت پس از زمانی كه ناصرخان چشم‌هایش را برای همیشه بر جهان فرو بست. او هنوز هم زیبا بود و با ابهت... هر چند مویی بر سر نداشت و رنج بیماری، قدرت تكلمش را گرفته بود... به سختی اما با همان زنگ صدای همیشگی گفت: «این هم یك امتحان است؛ امیدوارم كه در این امتحان موفق باشم.»



راه ششم

خود را دگرگون كنید

 بخش‌های كشف‌نشده خودتان را بیابید و از آن‌ها صحبت كنید
فرانك كه استاد غواصی با تجهیزات اسكوبا بود، مجبور شد غواصی در اعماق دریا را رها كند چراكه دچار بیماری كلیوی شد؛ او مخزن اكسیژنش را با یك دستگاه فلزیاب عوض كرد تا در آمریكای جنوب غربی به‌دنبال گنج‌های مدفون زیر خاكی بگردد كه متعلق به دوره سربازهای استعمارگر اسپانیایی و پرتغالی بود. كاساندرا، یك نمونه دیگر است؛ یك خواننده اپرا كه به خاطر واسكولیت دچار شرایط بغرنجی در ریه‌هایش شد و صدای خواندنش را از دست داد. او آن‌قدر مجذوب جزئیات بیماری‌اش شده بود كه در نهایت تصمیم گرفت درس بخواند تا پزشك شود، نوعی خود‌بیانگری را با نوع دیگر عوض كرد. برای چنین بیمارانی، وقتی دری بسته می‌شود، همیشه در باز دیگری وجود دارد.
  •  یاد یك اسطوره: ناصر حجازی زمانی مبارزه با بیماری مهلك سرطان ریه را آغاز كرد كه پس از سال‌ها با نشستن روی نیمكت دی‌استرادا و حضور در فوتبال اروپا به رویاهایش نزدیك شده بود. با این حال، آخرین حرف‌ها و موضع‌گیری‌های او پس از آشكار شدن بیماری‌اش، او را از هیبت یك ورزشكار به یك مصلح و منتقد اجتماعی تبدیل كرد.



نکته : واقعیت این است كه بسیاری از افراد رك و صریح، بعدها دچار بیماری و مشكلات پزشكی نمی‌شوند، یا بیماری‌شان خیلی سریع‌تر به درمان جواب می‌دهد





راه هفتم

خود را فراموش كنید!

درگیری‌های روحی را رها كنید
جو بعد از اینكه یك عمل پیوند كلیه را پشت سر گذاشت، مجبور شد تحت تعدادی جراحی صورت قرار گیرد؛ چراكه به خاطر كاهش پاسخ ایمنی بدنش، دچار رشد سرطانی شده بود. او به جای اینكه از انجام جراحی‌های پشت سر هم پریشان شود، به آنها بی‌اعتنایی كرد. بعد از آخرین عملش، سبیل گذاشت چون فكر می‌كرد جوان‌تر نشانش می‌دهد! دركل، وقتی شرایط سلامتش پیچیده و دشوار می‌شد، خودش را به كوچه علی‌چپ می‌زد؛ به امید اینكه شرایطش را فراموش كند.  بسیاری بیماران سعی می‌كنند سرگرمی‌هایی برای خود پیدا كنند كه بیماری را كنار بگذارند و فقط زندگی كنند. یا گاهی اوقات جایی هست كه همه‌چیز فراموش می‌شود. بیمار مبتلا به مالتیپل میلوما (تومورهای متعدد و بدخیم سلول‌هاى مغز استخوان) صندلی راحتی دارد كه وقتی رویش می‌نشیند، احساس بیماری نمی‌كند؛ تلفن‌هایش را می‌زند، موسیقی گوش می‌دهد و آرام می‌شود.
  •  یاد یك اسطوره: دوازدهم اردیبهشت بود و ناصر حجازی روی تخت بیمارستان؛ حال چندان خوشی نداشت اما از آتیلا حجازی پرسید: «امروز فولاد‌گستر چه كار كرد؟» فولادگستر تبریز تیمی لیگ یكی است كه ناصر حجازی مدیریت فنی این تیم را برعهده دارد. آتیلا حجازی پسر ناصر حجازی هم به پدرش خبر داد كه این تیم برنده شده و اسطوره باشگاه استقلال در همان حال لبخندی از روی رضایت زد. لبخند رضایت او برای لحظاتی باعث خوشحالی اطرافیان ناصر حجازی شد.



راه هشتم

خود را ببخشید

پشیمانی و ندامت را كنار بگذارید
مایكل كه به خاطر اعتیاد قدیمی‌اش، مبتلا به هپاتیت C است، دچار بیماری نادری به نام كرایوگلوبولینمیا شده كه باعث رسوب پروتئین در تمام بدنش می‌شود؛ شرایطی كه احتمالا به خاطر اعتیاد به كوكائین برایش پیش آمده است. او وقتی هر بار پشت هم بد آورده، بارها گفته كه همه این ماجراها فقط زیر سر «شانس» بوده- تا بتواند خودش را به خاطر اشتباه‌های جوانی‌اش ببخشد- و بیماری‌اش را بپذیرد.
واقعیت این است كه بسیاری از افراد رك و صریح، بعدها دچار بیماری و مشكلات پزشكی نمی‌شوند، یا بیماری‌شان خیلی سریع‌تر به درمان جواب می‌دهد. «شانس» چه خوب و چه بد، اسمی است كه ما برای چیزهایی كه خارج از كنترل‌مان هستند، گذاشته‌ایم و از آنجا كه ما كنترل كلی بر شرایط نداریم، بخشیدن خود و پذیرش شرایط، به مهم‌ترین مفهوم «زندگی خوب» تبدیل می‌شود، حتی در دوران بیماری.
  •  یاد یك اسطوره: اثرات مخرب دود سیگار كار خودش را كرده و سرطان لعنتی در پیكر دروازه‌بان تكرارنشدنی فوتبال ایران ریشه دوانده بود... سال 88، بعد از اطمینان از ابتلایش به سرطان ریه، در دیداری كوتاه با هواداران نگرانش، گفت: «نترسید! مشكلی نیست. همه عمرم مبارزه كردم، حالا هم با این بیماری می‌جنگم.» «من همه عمرم را در مبارزه بودم، این بار هم همین كار را می‌كنم؛ دیگر هر چه كه خدا بخواهد، همان می‌شود.»