ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

ابهامات در لیست تیم ملی



اخبار,اخبارورزشی, فوتبال ایران


 اخبار ورزشی - ابهامات در لیست تیم ملی

کارشناسان با دیدن لیست کی‌روش با پرسش‌هایی مواجه شده‌اند چرا که این فهرست بدون توجه به اتفاقاتی که در لیگ رخ داده بسته شده و حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا کی‌روش به لیگی که بیش از دو دهه است قهرمان آسیا نشده باید اعتماد کند یا باید مثل برانکو درهای تیم ملی را ببندد و آمادگی بازیکنان را در اردوهای خودش به چنگ آورد؟

  لیست مدعوین کارلوس کی روش ابهاماتی داردکه جای بحث باقی می گذارد به عنوان مثال می توان از دعوت مهرداد پولادی سخن گفت که در هیچ باشگاهی عضویت ندارد و به طور کامل از چرخه و سیکل تمرین - مسابقه - تمرین که مهمترین رکن آمادگی بازیکنان است دور شده و اصالتا دعوت از بازیکنی که باشگاه ندارد در همه دنیا منسوخ است و حتی برخی مربیان بزرگ بر این باورند که بازیکن اول باید مربی خودش را متقاعد کند و در تیمش فیکس شود بعد به فکر تیم ملی باشد اما به نظر می رسد کی‌روش نه به فیکس شدن که حتی به قرارداد داشتن بازیکنان با باشگاهها هم اعتقادی ندارد!

از این که بگذریم می رسیم به دعوت از رحمتی که نیامده خط خورد و البته خلعتبری که تا روزهای آخر قبل از جام جهانی در تمرینات کی روش حضور داشت اما این بار حتی توسط سرمربی به تیم ملی هم دعوت نشد! و از همه مهمتر دعوت از ملی پوشان استقلال بود که سرمربی این تیم بارها طی مصاحبه هایش اعلام کرده که از آمادگی آنها راضی نیست اما تیم ملی آنها را با آغوش باز کی روش می پذیرد! این در حالی است که خود استقلال هم بدون ملی پوشانش بهتر نتیجه می گیرد به عنوان مثال می توان از امیر حسین صادقی نام برد که طی چهار دیداری که فیکس بود سه شکست با تیمش متحمل شد یا تیموریان که وقتی نیست استقلال می برد و وقتی هست استقلال می بازد!

چند پرسش
پرسش اول این است که آیا این روش کی روش که توسط برانکو هم به اجرا درآمد(برانکو هم طی چهار سال تقریبا بدون توجه به آمادگی بازیکنانش کمترین تغییر را در تیم ملی داشت) یک رسم و عرف معمول در دنیاست؟ پرسش دوم که در پی پرسش اول می آید این است که آیا این نوع دعوت از بازیکنان نشانه بی‌توجهی کی روش به لیگ است و نتایج و اتفاقاتش؟

نگاهی به لیست تیم ملی به ما می نمایاند که کی روش توجهی به لیگ ندارد به تعداد بازیکنان دعوت شده از تراکتور صدرنشین داشته باشید تا متوجه شوید که کی روش توجهی به لیگ ندارد او نه تنها بازی تیم‌ها را در شهرستانها از نزدیک نمی بیند بلکه کاری به جدول رده بندی هم ندارد! اما آیا این درست است؟ یعنی بدون توجه به لیگ باید بازیکن دعوت کرد؟ آیا تعطیلی های زیاد لیگ به درخواست کی روش نیز از همین موضوع تبعیت می کند؟

اگر بازیکنانی که کی روش دعوت می کرد با سنین پایین بودند به این باور می رسیدیم که کی روش می‌خواهد بازیکنانش را برای چهار سال بعد آماده کند اما در چنین شرایطی نمی توان چنین برداشتی داشت. در واقع باید پذیرفت که کی روش لیگ ما را از نظر فنی و تاکتیکی و بدنسازی قبول ندارد و فقط به دنبال جورکردن جنس خودش برای کوچینگ است و بر این باور است که خودش می تواند بازیکنانش را از نظر بدنی و هماهنگی به اوج برساند.

انتقادات مردم و آمار بین المللی
به اینجا که می رسیم به یاد انتقادات مردم می افتیم از بازیهای ضعیف لیگ که نه تماشاگر پسند است و نه از نظر فنی حد مطلوبی دارد و بدون مکث به یاد این می افتیم که باشگاههایمان هم دو دهه است که قهرمان آسیا نشده اند که اگر کیفیت کارشان استاندارد بود حتما طی این دو دهه یکی از آنها قهرمان آسیا شده بود.

با توجه به تکرار این حرکت که برانکو پایه گذار آن بود توسط کی روش و البته صعود با این روش به جام جهانی، شاید باید این نوع دعوت از بازیکنان و تمرینات بلند مدت گلخانه ای را بپذیریم، هر چند با اصولی که در دنیا اجرا می شود منافات داشته باشد!


 اخبار ورزشی - مهر


ویدیو مرتبط :
از تاکید وزارت ورزش بر اردوی تیم های ملی تا حواشی قهرمانی تیم ملی تکواندو

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نام مربی تیم ملی در لیست دلال های هلندی



 

 

 

 

 

«دی کارمو»؛ این نام ذهن مرا سوق می دهد به بازار پرنده فروش های خیابان مولوی. به آن روزها که سنم از سیزده چهارده سال فراتر نمی رفت و هر پنجشنبه یک گنجشک رنگ شده به جای جوجه قناری می خریدم و به صبح نرسیده، توی ظرف آب می افتاد و رنگ اش می پرید تا حقیقت بر ملا شود.

دی کارمو؛ این اسم باز هم بازار پرنده فروش ها را در ذهنم تداعی می کند البته نه فقط به خاطر جوجه گنجشک های رنگ شده ای که جای قناری قالب می کردند. روز شنبه خبری خنده دار که عمق فاجعه را نشان می داد در صفحات روزنامه ها چاپ شد: «دی کارمو در برزیل مغازه پرنده فروشی باز کرد! »

اگرچه داریوش مصطفوی در مصاحبه ای برای توجیه این خرید اعجاب انگیز گفت: «در دوران مدیریتم دو اشتباه بزرگ مرتکب شدم، یکی آوردن قطبی بود و دیگری خرید دی کارمو» اما این حرف ها هرگز مرهمی نمی شود برای ما که احساس می کنیم به جای قناری، جوجه گنجشک رنگ شده را به ما قالب کرده اند؛ اگر یک بار در بازار پرنده فروش ها چنین بلایی سرتان آمده باشد، خیلی خوب درک می کنید که این کلاهبرداری بزرگ چقدر عذاب آور است؛ البته این تنها مورد استثنایی فوتبال ایران نیست که پیش از این هم دلال ها از ساده لوحی- یا شاید خوشبینی ما- سؤ استفاده و بازیکنان و مربیان درجه چندم را به فوتبالمان قالب کرده اند که بسی جای تأسف دارد.

اینها در واقع مقدمه ای برای باز کردن بحثی تازه است که باید خیلی زودتر از اینها مطرح می شد؛ یادمان می آید که افشین قطبی در زمان مصطفوی، از برزیل یک دستیار به ایران آورد که مارکو نام داشت. این مربی اواسط فصل رفت و علاوه بر ماجراهای دستمزد بالایش که نقل رسانه ها بود، داستان دی کارمو را هم به او ربط می دادند. همان روزها تعدادی از خبرنگاران در تمرین پرسپولیس مارکو را به دلالی متهم کردند که واکنش افشین قطبی بسیار عجیب بود و گفت کاری که شما انجام می دهید، حیوان با حیوان انجام نمی دهد.

این بحث ها از آن روز پیرامون قطبی وجود داشت و حتی زمانی که او هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، شکل دیگری به خود گرفت و این بار انگشت انتقادها «بیوتر» دستیار هلندی قطبی را نشان می داد.

با گذشت زمان این مباحث به دست فراموشی سپرده شد تا دوباره از سوی کمیته فنی بحث دستیار ایرانی مطرح شد و تعدادی از اعضای کمیته فنی نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند و در محافل دوستانه به بیوتر اشاره کردند که صلاحیت نشستن روی نیمکت تیم ملی را ندارد.

آنها معتقدند که بیوتر در حوزه نقل و انتقالات فعال است و چنین فردی نمی تواند به عنوان مربی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. وقتی به کارنامه بیوتر در اینترنت مراجعه می کنیم، تا حدود زیادی این مسأله تایید می شود.

نام بیوتر ( Piet Buter ) در لیست ایجنت هایی قرار دارد که از کشور هلند رجیستر شده اند. سایت اسپورت ترانسفر در بخش ایجنت لیست خود نام بیوتر را هم قرار داده که همین مسأله تایید می کند این مربی هلندی در حوزه نقل و انتقال بازیکن فعالیت داشته که نامش در این سایت معتبر وجود دارد.

از سوی دیگر سایت ترانسفر مارکت هم نام بیوتر را در میان ایجنت های فعال قرار داده که باز هم به نوعی تایید کننده این مسأله است.

وقتی نام بیوتر را در دانشنامه ویکی پدیا جست و جو می کنیم، توضیحات جالبی در مورد این مربی یافت می شود. مراجعه به ویکی پدیا و البته انتخاب زبان هلندی، این توضیحات را در مورد بیوتر به ما می دهد: «اخبار منفی در مورد ارتباط نزدیک بیوتر با شرکت گرانداستند منتشر شده که او هم از ارتباط با این شرکت سود برده. در زمانی بیوتر که مدیر فنی تیم اوترخت هلند بود، ۳ بازیکن به نام های لوسیان سن مارتین، اریک پیترز و میشل ورم از طریق شرکت گرانداستند به این تیم آورده شدند اما باشگاه اخبار منفی و ارتباط آنها با بیوتر را تکذیب کرد و مدیر اوترخت هم گفت، ما این بازیکنان را پیش از آنکه بیوتر را به خدمت بگیریم استخدام کرده بودیم! »

به هر حال این شائبه ها همچنان پیرامون همراهان قطبی وجود دارد و به نظر می رسد که یکی از مشکلات کمیته فنی با سرمربی تیم ملی، مسأله دستیار هلندی است و به همین خاطر آنها تاکید می کنند که قطبی از دستیار ایرانی استفاده کند؛ چیزی که قطبی تا الان به آن تن نداده است. به هر حال امیدواریم در مورد بیوتر، داستان رنگ کردن گنجشک و فروش آن به جای قناری اتفاق نیفتاده باشد تا این بار ذهنمان به سمت بازارپرنده فروشها سوق پیدا نکند.