اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کیهان، «سیمین بهبهانی» را هم نواخت!


کیهان در شماره امروز خود، سیمین بهبهانی - شاعر معاصر که روز گذشته درگذشت - را مورد حمایت دربار شاه و عامل جریان‌های ضد دینی عنوان کرد.

خبرگزاری ایسنا: بهبهانی از جمله شاعران مورد حمایت دربار و از عوامل جریان‌های ضد دینی و حامی فتنه سال 88 به شمار می‌آمد. وی به خاطر سروده‌های مورد پسند محافل غربی مورد توجه دولت‌های غربی قرار گرفته بود. سخنگوی فارسی‌زبان کاخ سفید، چندی پیش و در شرایطی که بهبهانی همچنان در قید حیات بود، برای وی پیام تسلیت فوت صادر کرده بود!

روزنامه کیهان نوشت: در یکی از مبتذل‌ترین اشعار بهبهانی به شنیع‌ترین شکل ممکن روابط جنسی شرح داده شده است.

وی در سال 76، به بهانه روز زن، بیانیه‌ای را علیه جمهوری اسلامی خواند که تمام رادیوهای بیگانه و از جمله صدای اسرائیل (به مدت چهار شب) به استقبال و بررسی آن شتافتند.

بهبهانی با عضویت در کمیسیون شعر و ترانه، در جهت سیاست‌های فرهنگی رژیم طاغوت قدم برمی‌داشت.

گفتنی است این شاعر که پیش از انقلاب مجیزگوی دربار و «انجمن قلم» مورد حمایت فرح بود به واسطه مواضعی که رودرروی «کانون نویسندگان» و شاعران مطرح نظیر فروغ فرخزاد داشت، طی سال‌های اخیرا از گردانندگان اصلی و مروج «کانون نویسندگان ایران» شده بود.


ویدیو مرتبط :
سیمین بهبهانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سنگ گور (سیمین بهبهانی )



 

,شعر سنگ گور,شعرهای سیمین بهبهانی

سنگ گور (سیمین بهبهانی )

 ای رفته ز دل رفته ز بر ،رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم

 

بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم

 

ای رفته ز دل ،راست بگو !بهر چه امشب
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟

 

گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه
من آن نیم او مرده و من سایه اویم

 

من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است
او در دل سودا زده از عشق شرر داشت

 

او در همه جا ،با همه کس ،در همه احوال
سودای تو را ای بت بی مهر به  سر داشت

 

من آن نیم ،این دیده ی من سرد و خموش است
در دیده او آن همه گفتار نهان بود

 

وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ
مرموز تر از تیرگی شامگهان بود

 

من او نیم آری ،لب من این لب بی رنگ
دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت

 

اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش
مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت

 

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد

 

او در تن من بود و ندانم که به ناگاه
چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد

 

من گور ویم ،گور ویم بر تن گرمش
افسردگی و سردی کافور نهادم

 

او مرده و در سینه ی من ،این دل بی مهر
سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم

منبع:seemorgh.com