اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
چوبه دار، پایان قتل مادر زن با نارنجک!
حکم قصاص مردی که با پرتاب نارنجک به داخل خانه، مادر همسرش را به قتل رسانده بود در دیوان عالی کشور تأیید شد.
صبح 2 مرداد سال 87، مأموران پلیس آگاهی و امنیت شهر قدس، از وقوع انفجار و تیراندازی پیاپی توسط فردی در یکی از مناطق این شهر باخبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند مرد میانسالی به نام خشایار، با ورود به خانه پدر همسرش، اقدام به پرتاب نارنجک و بستن ساکنان خانه به رگبار کرده است.
با تلاش و اقدامات فوری مأموران پلیس، فرد مهاجم به سرعت دستگیر شد و در اولین اعترافات ادعا کرد که با انگیزه اخلافات خانوادگی، همسر و خانواده را به رگبار بسته است.
او مدعی بود زمانی که برای کار به یکی از شهرهای جنوبی رفته بود، همسرش به او خیانت کرده است.
مأموران با حضور در خانه پدر همسر متهم، با خانهای تقریبا تخریب شده و افرادی روبهرو شدند که معلوم نبود کدام یک زنده و کدام یک به قتل رسیده است.
بعد از انتقال مصدومان به بیمارستان، سرانجام مادرزن متهم که خاله او هم بود براثر شدت جراحات فوت کرد اما همسر، فرزندان و خواهرهمسر متهم از مرگ نجات پیدا کردند.
با اعترافات صریح متهم و شکایت مجروحان، قرار مجرمیت خشایار به اتهام ارتکاب قتل صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
همچنین به اتهامات متهم درباره حمل، نگهداری و استفاده از مهمات جنگی در دادگاه انقلاب رسیدگی خواهد شد. جلسه محاکمه تاریخ ۲۲ مرداد در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
روشن، نماینده دادستان اتهامات وارده به متهم را ارتکاب قتل عمدی و مجروح کردن خانواده خود و همسرش و همچنین تخریب به وسیله انفجار نارنجک و تیراندازی عنوان کرد.
اولیایدم خواسته خود را قصاص متهم عنوان کردند و 3 نفر از مجروحان به غیر از همسر و دختر متهم خواستار دریافت دیه شدند.
در ادامه جلسه، خشایار در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه همه اتهامات را قبول دارد گفت: از سالها قبل از حادثه، عدهای وارد زندگی من شدند و حرفهای نامربوطی درباره همسرم میزدند که نتوانستم آنها را ثابت کنم.
حتی یکبار سر همین موضوع با همسر درگیر شدم که او و پسرم را با چاقو زدم و با شکایت آنها به زندان افتادم.
وی ادامه داد: در اواخر فردی زنگ میزد و از من خواست دیگر سراغ همسرم نروم چرا که او میخواهد با همسرم ازدواج کند اما زمانی که من در زندان بودم حرفی از طلاق و جدایی نشده بود. زن همان مرد گفته بود همسر من شوهر او را اغفال کرده است و حتی باهم به مسافرت میروند.
خشایار گفت: شب حادثه همسر آن مرد (امیر) به من گفت آنها الان باهم داخل خانه هستند. به خواهر همسرم زنگ زدم و گفتم فردا برای تعیین تکلیف به خانه آنها خواهم رفت. وقتی به آنجا رفتم هدفم این بود که امیر را به قتل برسانم و انتظار نداشتم که مادرهمسرم هم آن موقع صبح آنجا باشد و اصلا هم نفهمیدم که چگونه نارنجک را پرتاب کردم.
قاضی از متهم سوال کرد که زمان قتل با مرخصی از زندان خارج شده بودی، چرا به زندان برنگشتی که متهم گفت: دنبال حل این مشکل بودم که متأسفانه این اتفاق افتاد.
در این لحظه همسر متهم خطاب به قاضی گفت: من در سال 85 و زمانی که همسرم در زندان بود به صورت غیابی از او طلاق گرفتم و پرونده طلاق در دادگاه یافتآباد ثبت شده است. به خانواده او اطلاع داده بودم و آنها هم به من گفتند خشایار هم ازدواج کرده است. آن مردی هم که همسرم تصور میکرد من با او ازدواج کردم، صاحبخانه من بود و زمانی که همسرم نبود به ما کمک میکرد.
خشایار هم در پاسخ به قاضی درباره اظهارات همسرش گفت: من بعد از وقوع قتل بود که فهمیدم همسرم از من طلاق گرفته است. چندبار خواستم امیر را ببینم و با او حرف بزنم اما نشد ولی یکبار فردی که او را میشناخت گفت زنی که در خانه او زندگی میکند همسرش است.
همسر متهم گفت: روز حادثه فردی که بعدا فهمیدیم مهمات جنگی را به همسرم فروخته است در محل حضور داشت و از چند ماه قبل ما را تهدید میکرد که اگر به زندگی مجدد با او تن ندهیم، ما را خواهد کشت ولی اصلا تصور نمیکردم این تهدید عملی شود.
متهم درباره نحوه تهیه سلاح و مهمات جنگی گفت: با بهزاد آشنا شدم و به همراه او به شهرستان ملکشاهی در کرمانشاه رفتم. در آنجا تمام مهمات اعم از اسلحه، فشنگ و نارنجک را 3 میلیون تومان خریدم و در تهران تحویل گرفتم.
این اظهارات متهم در حالی است که قبلا مدعی شده بود مهمات را از میدان آزادی و به مبلغ یک میلیون و 200 هزار تومان خریده است.
یکی از پسران متهم که در درگیری خانوادگی قبل از قتل توسط پدرش و با چاقو به شدت مجروح شده بود گفت: مادرم هیچ خیانتی به پدرم نکرد و هربار که برای پیگیری پرونده خود به شهرستان رفت من همراه او بودم و امیر به خاطر اینکه خودرو شخصی داشت ما را همراهی کرد.
تنها دلیل وقوع این قتل، خواهر پدرم بودند که او را تحریک کردند و من خودم شنیدم که آنها به پدرم میگفتند موضوع قتل را ناموسی جلوه بدهد.
خشایار بار دیگر در جایگاه قرار گرفت و در آخرین دفاع گفت: من هیچ دفاعی ندارم و مرگ حق من است.
در پایان جلسه، قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه (آروین، بردبار، سری و واعظی) متهم را به خاطر ارتکاب قتل به قصاص و به اتهام مجروح کردن دیگران، تخریب و تحریق خانه در مجموع به 3 سال حبس محکوم کرد.
پرونده برای اعلام نظر به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد که در نهایت قضات شعبه 32 دیوان عالی کشور، حکم صادره از دادگاه کیفری استان تهران را بعد از بررسی پرونده و مشورت، تأیید کردند.
ویدیو مرتبط :
قتل فجیع مغازه دار زن بدبخت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقشه مادر و پسر برای قتل زن تنها / پسر جنایتکار پای چوبه دار
نقشه مادر و پسر برای قتل زن تنها / پسر جنایتکار پای چوبه دار
حکم اعدام پسر جنایتکار که با همدستی مادرش نقشه قتل زن تنها را طراحی و اجرا کرده بود در دیوان عالی کشور تائید شد.
به گزارش مهر، مردی روز پنجم اسفند سال 89 سراسیمه و مضطرب به کلانتری 14 پاکدشت رفت و به افسر نگهبان خبر داد همسر 50سالهاش به نام رقیه کشته شده است.
شوهر رقیه به ماموران گفت: من مسافرت بودم و وقتی به خانه برگشتم هرچه رقیه را صدا کردم جواب نداد. خانه بههم ریخته بود و به نظر میرسید اتفاقی افتاده است. در حالیکه نگران شده بودم دنبال زنم گشتم و جسد او را در اتاقی پیدا کردم و بلافاصله به کلانتری رفتم.قاتل همه طلاها و پولهای موجود در خانه را سرقت کرده و هرچه مواد غذایی در یخچال داشتیم را با خود برده و تلفن همراه رقیه را هم دزدیده است.
ردیابیهای تلفنی سبب شد جوان 30سالهای به نام حمزه که از گوشی استفاده میکرد روز 17 خرداد سال 90دستگیر شود.
حمزه که به شدت به ماده مخدر شیشه اعتیاد داشت در همان بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد وگفت : اجاره خانهمان چند ماه عقب افتاده بود و صاحبخانه مرتب به ما فشار میآورد. چند روز قبل از قتل، صاحبخانه دوباره به مادرم اعتراض کرد. آن شب غذا نداشتیم و گرسنگی بدجوری به ما فشار میآورد. مادرم به من گفت زنی را میشناسد که در خانهاش پول و طلا نگه میدارد و میتوانیم از آنجا دزدی کنیم. من این پیشنهاد را جدی نگرفتم اما چند روز بعد وقتی دوباره صاحبخانه همان حرفهای همیشگیاش را تکرار کرد و باز هم گرسنگی به ما فشار آورد با پیشنهاد مادرم موافقت کردم و بعد از برداشتن یک تکه طناب همراه او به خانه رقیه رفتم.
این جوان در ادامه اعترافاتش گفت: رقیه مادرم را میشناخت برای همین فکر کرد به میهمانی رفتهایم و ما را به خانهاش راه داد. وقتی رقیه گفت سهراهی برق یخچالش خراب شده است مادرم به دروغ به او جواب داد من تعمیرکار وسایل برقی هستم و میتوانم آن را درست کنم رقیه هم مرا به اتاقی که یخچال در آنجا بود، برد. ناگهان از پشت طناب را دور گردن این زن انداختم و کشیدم. او را خفه کردم بعد چون خیلی گرسنه بودیم با مادرم سراغ یخچال رفتیم و حسابی غذا خوردیم بعد هم مادرم خانه را زیر و رو و وسایل قیمتی را پیدا کرد.بعد از سرقت طلاها را فروختیم و کرایه عقبافتاده خانهمان را دادیم. با بقیه پول هم خانه دیگری را اجاره کردیم و از آن محل رفتیم.
ماموران بعد از شنیدن این اعترافات مادر حمزه را نیز که زنی 45ساله به نام لیلاست بازداشت کردند و او گفتههای فرزندش را تایید کرد.
در ادامه پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که قضات دادگاه با توجه به دفاعیات متهمان و درخواست اولیای دم حمزه را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و به اتهام سرقت به سه سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کردند.
لیلا نیز به اتهام معاونت در قتل به 5 سال زندان و به اتهام سرقت به سه سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
با اعتراض متهمان پرونده به شعبه 17 دیوان عالی کشور رفت و قضات این شعبه حکم مجازات مادر و پسر را تائید کردند./مهر