اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
چه کسی بر صندلی ضرغامی تکیه می زند؟
با نزدیکتر شدن به پایان تصدیگری عزتالله ضرغامی بر مسند ریاست سازمان صدا و سیما، علاوه بر اظهارنظر مخالفان و موافقان حضور او بر این پست که تعدادشان کم هم نیست، گمانه زنیهای متعددی هم در خصوص جایگزین ریاست کنونی این سازمان مطرح است.
البته قرار نیست در این مطلب به نقاط مثبت و منفی دوره ریاست عزتالله ضرغامی بپردازیم.
با این حال نگاهی اجمالی به افرادی میاندازیم که بحث حضورشان بر صندلی ریاست سازمان صدا و سیما از سایرین پررنگتر است و با نزدیکتر شدن به پایان حضور ضرغامی حضور برخی از آنها جدیتر میشود. اما نکته جالب آن است که اغلب افرادی که نامشان به عنوان ریاست احتمالی مطرح میشود یا آن را شایعه میخوانند یا اعلام بیاطلاعی میکنند!
طبق اصل یکصدوهفتادوپنجم قانون اساسی، رئیس صدا و سیما بطور مستقیم از سوی مقام معظم رهبری منصوب میشود و مدت ریاست این فرد بهطور سنتی پنج سال است و در پایان هر دوره میتواند از سوی رهبری تمدید شود.
سید محمد حسینی
با بررسی اخبار و شنیدهها از برخی افراد رسانهای گفته میشود که سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم یکی از گزینههای تصدی پست ریاست رسانه ملی است.
او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغی است و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است.
سیدمحمد حسینی در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سوابقی چون نمایندگی مجلس و فعالیتهای مدیریتی در صداوسیما را در کارنامه خود دارد.
از سوابق اجرایی او میتوان به مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره انتشارات سروش، معاون سازمان صدا و سیما و رئیس حوزه ریاست در زمان ریاست علی لاریجانی، نماینده مردم رفسنجان در مجلس(دوره پنجم)، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کنیا و عضویت در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران اشاره کرد. البته در برخی از محافل رسانهای حضور حسینی آنقدر پررنگ تلقی شده که شنیدهها حاکی از انتخاب اصغر پورمحمدی به عنوان معاونت سیما در دوره ریاست احتمالی حسینی بر رسانه ملی است.
عبدالرضا رحمانی فضلی
از دیگر افرادی که به عنوان گزینه جدی تصدیگری پست ریاست سازمان صدا و سیما نام برده میشود، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیا گرایش انسانی از دانشگاه تربیت مدرس است.
او جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، رئیس شورای امنیت کشور، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر و نماینده رئیس جمهوری در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
رحمانی فضلی سابقه فعالیتهای مدیریتی و اجرایی متعددی را به همراه دارد. از مهمترین سوابق اجرایی وی میتوان به ریاست دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس از شهرستان شیروان و قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین معاون اجتماعی، فرهنگی رسانهای در دوره ریاست علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما، اشاره کرد.
رحمانی فضلی سوابق اجرایی متعدد و ارزشمندی در حوزههای مختلف داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون سیاسی سازمان صدا و سیما، نماینده سازمان صدا و سیما در شورایعالی انقلاب فرهنگی، نماینده سازمان صدا و سیما در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا، نماینده صدا و سیما در شورای هماهنگی طرح شهرهای سالم، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، رئیس حوزه خبر اتحادیه رادیو و تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه ABU، رئیس دوره نهم ستاد انتخابات ریاست جمهوری سازمان صدا و سیما، رئیس اجلاس وزرای کشور، ریاست کل دیوان محاسبات کشور. البته لازم به ذکر است که در روزهای گذشته رحمانی فضلی اخبار منتشره درباره حضورش در صدا و سیما را تکذیب کرده است اما با این حال بسیاری از او به عنوان گزینه جدی ریاست بر آن سازمان نام میبرند.
محمدحسین صفار هرندی
از دیگر گزینههای احتمالی که نام وی برای پست ریاست رسانه ملی شنیده میشود محمدحسین صفار هرندی است که در دولت نهم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
وی در سال ۱۳۵۲ در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شده و سپس در سال ۱۳۷۲ دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و در سال ۱۳۷۳ دوره نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رسانده است.
صفار هرندی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال ۱۳۷۲ بطور تمام وقت در این نهاد مشغول کار بود و سپس به صورت مأمور به روزنامه کیهان رفت. در مهر ۱۳۸۸، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. البته صفار هرندی در پاسخ به این که آیا او برای گزینه ریاست رسانه ملی انتخاب شده است آن را شایعه و نوعی خبرسازی برخی از جناحهای سیاسی خوانده است.
غلامعلی حداد عادل
غلامعلی حداد عادل هم از گزینههایی است که به جهت کارها و سمتهای فرهنگی که تاکنون داشته نامش در این میان به چشم میخورد. او پنجمین رئیس مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و همینطور دومین رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
حداد عادل در سال ۱۳۵۱، کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد. دروس دوره دکترای فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۵۳ به پایان برد. در سال ۱۳۶۴ از پایان نامه دکترای فلسفه تحت عنوان «نظر کانت درباره مابعدالطبیعه» دفاع کرد.
حداد عادل تاکنون در پستها و سمتهای مختلفی حضور داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون وزیر آموزش و پرورش، عضو هیأتامنای بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و مدیرعامل بنیاد دانشنامه جهان اسلام، عضو شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از دوره ششم تا نهم و مشاور عالی حضرت آیتالله خامنهای.
علی دارابی و محمد سرفراز
بر اساس گمانهزنیهای حال حاضر اگر قرار باشد که رئیس صدا و سیما از میان مدیران حال حاضر تلویزیون انتخاب شود، علی دارابی و محمد سرفراز هستند.
علی دارابی نزدیکی فکری زیادی با جمعیت ایثارگران دارد.
به باور بسیاری از کارشناسان، دارابی با ورودش به حوزه ریاست تغییری در سیاستهای این سازمان ایجاد نخواهد کرد و راه ضرغامی را شاید با اندکی تغییر ادامه دهد.
محمد سرفراز هم از دیگر گزینههای درون سازمانی رسانه ملی است. او در کارنامهاش معاونت برون مرزی صدا و سیما و ریاست شبکه پرس تی وی را دارد.
وی هماکنون با حکم مقام معظم رهبری عضو شورای عالی فضای مجازی است.
البته گزینههای دیگری همچون محسن رضایی، مخبر دزفولی و... مطرح هستند که حضورشان در صداوسیما و پست ریاست این سازمان با احتمالاتی همراه بوده است. محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام است و مخبر دزفولی دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور را به عهده دارد.
حال باید دید که پست ریاست این سازمان مهم به افراد داخل رسانه ملی میرسد یا خارج از محدوده رسانه ملی. اما مهمتر آن است که هرکدام از این افراد که انتخاب میشوند توجه بیشتری به مردم و هنرمندان داشته باشند.
ویدیو مرتبط :
تکیه چارلز سوم بر صندلی 700 ساله پادشاهی بریتانیا | ویدیو
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
کدام آیتالله به صندلی ریاست مجلس خبرگان تکیه میزند؟
از سال 1362 که مجلس خبرگان رهبری با پیام امام خمینی افتتاح شد تا سال 1386، نمایندگان این مجلس به یک اصل نانوشته عادت کرده بودند و همه میدانستند که عبای ریاست مجلس خبرگان را برای آیتالله علی مشکینی دوختهاند. با وجود آیتالله مشکینی، هیچ یک از اعضای مجلس خبرگان به خود اجازه نمیداد برای این پست نامزد شود و در هر دوره تنها آرا به نفع او به گلدان ریخته میشد.
آیت الله علی مشکینی از جمله روحانیونی بود که مورد احترام تمام جریانهای سیاسی از جمله اصول گرایان و اصلاح طلبان بود.
درگذشت آیت الله در تابستان سال 86 و درست دو سال بعد از به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد، باعث شد تا ریاست مجلس خبرگان رهبری وارد فاز جدیدی شود و برای اولین بار شاهد رقابتی سخت برای کسب این کرسی مهم باشیم.
اختلافهای اساسی میان برخی مسئولین کشور باعث شد تا فضای کاملا سیاسی به انتخاب جانشین آیتالله مشکینی حاکم شود. این جو سیاسی باعث شده بود تا گروههای سیاسی با توجه به شرایط حساس کشور و تغییرات گستردهای در راس قوه مجریه، سعی میکردند زمین بازی مجلس خبرگان رهبری را به سود خود تغییر دهند.
بر اساس همین معنا گروههای سیاسی رایزنیهای خود را برای انتخاب رئیس جدید مجلس خبرگان آغاز کنند. این رایزنیها منجر به این شد که دو سیاستمدار روحانی که یکی ریاست مجمع تشخیص را به عهده داشت و دیگری دبیری شورای نگهبان برای تکیه زدن به کرسی جانشینی آیتالله مشکینی با هم رقابت کنند.
نمایندگان مجلس خبرگان رهبری از بین هاشمی و احمد جنتی، رای به ریاست هاشمی رفسنجانی دادند کسی که در این سالها نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری بود. رئیس مجمع تشخیص با 41 رای در مقابل 34 رای آیتالله جنتی از مجموع 76 رای، توانست به کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه بزند.
در انتخابات بعدی هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری که در اسفند 87 برگزار شد، این بار آیت الله محمد یزدی، خود به عنوان رقیب اصلی هاشمیرفسنجانی وارد عرصه شد اما 26 رأی او در برابر 51 رأی هاشمیرفسنجانی کارساز نشد تا آیتالله هاشمی برای دو سال بعد نیز همچنان ریاست این مجلس را برعهده بگیرد.
وقایع سال 88 همانطور که در حوزههای مختلف، پیامدهای مختص به خود را برای عرصه سیاسی کشور به همراه داشت، در عرصه خبرگان رهبری نیز سبب تغییراتی در ریاست این مجلس شد، دوران ریاست هاشمیرفسنجانی بر مجلس خبرگان در حال سپری شدن بود که حوادث تلخ سال 88 به وقوع پیوست.
حوادثی که اثرات آن به مجلس خبرگان نیز رسید و زمزمههایی از تغییر رئیس این مجلس به دلیل نقش موثر در حوادث بعد از انتخابات به گوش رسید. برخی از اعضای مجلس خبرگان اعتقاد داشتند که رئیس مجلس خبرگان باید فردی باشد که به دور از فعالیتهای سیاسی و جناحبندیهای موسوم باشد.
حتی برخی از آنان اعتقاد داشتند که هاشمیرفسنجانی به دلیل مشخص نکردن مواضع خود در قبال حوادث سال 88 نمیتواند ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته باشد. این عوامل باعث شد تا نام آیتالله مهدویکنی به عنوان نامزد ریاست مجلس خبرگان مطرح شود.
روحانیای که مورد قبول جریانهای سیاسی و مورد اعتماد رهبری و همچنین شخص آیتالله هاشمیرفسنجانی بود. این راهکار که از سوی آیت اللههاشمی رفسنجانی و آیتالله مهدویکنی بصورت مشترک به اجرا گذارده شد، عملا طیف مقابل را وادار به سکوت کرد ودوران تازه مجلس خبرگان با ریاست آیتالله مهدویکنی آغاز شد و این دوران چهار سال بیشتر دوام نیاورد و آیتالله مهدویکنی به دلیل سکته مغزی و بعد از 5 ماه در کما بودن دار فانی را وداع گفت تا باز هم مجلس خبرگان و ریاست آن به صدر اخبار سیاسی کشور بدل شود.
بعد از درگذشت مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی بازهم وارد صحنه شد و اینبار برای رسیدن به صندلی قرمز ریاست مجلس خبرگان با محمد یزدی، رئیس سابق قوه قضائیه به رقابت پرداخت. این بار نمایندگان این مجلس رای به ریاست آیتالله یزدی دادند. هاشمی در این رقابت تنها 24 رای را با خود اختصاص داد و محمد یزدی با 47 رای رئیس مجلس خبرگان شد.
دوره پنجم
با رای نیاوردن آیتالله یزدی در انتخابات خبرگان 7 اسفند 1394 و تغییر ترکیب این مجلس بازهم بحث ریاست این مجلس تبدیل به یکی از سوژههای رسانهها شده است. در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری مشخص شد که 50 تن از اعضای کنونی این مجلس بار دیگر بر کرسیهای خود ابقا و 33 نفر تغییر کردند.
این انتخابات رقابت بین سه فهرست خبرگان مردم (منتسب به هاشمی رفسنجانی)، لیست جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز بود. شایان ذکر است که بسیاری از نامزدهای مورد حمایت این سه فهرست با هم مشترک بودند. به طور مثال در فهرست 16 نفره تهران، 8 نامزد بین خبرگان مردم و جامعتین مشترک بودند.
از نامزدهای راه یافته به مجلس خبرگان 27 نفر از نمایندگان از سوی هر سه فهرست حمایت شده بودند. 24 نفر هم افراد مشترک در هر دو لیست جامعه روحانیت و جامعه مدرسین یعنی جامعتین بودند. 5 نامزد اختصاصی لیست جامعه روحانیت، 3 نامزد اختصاصی لیست جامعه مدرسین و 19 نامزد لیست خبرگان مردم را نیز باید به این آمار افزود.
بر همین اساس میشود کاندیداهای ریاست مجلس خبرگان را به نامزدهای مورد حمایت خبرگان مردم و جامعتین اشاره کنیم.
گزینههای مورد حمایت خبرگان مردم: قطعا هاشمی رفسنجانی مهمترین نامزد این فهرست برای ریاست مجلس خبرگان رهبری است. کسب رای اول مردم تهران و رسیدن برخی از نامزدها به مجلس خبرگان رهبری به واسطه حضور در فهرست صدای ملت باعث شده است تا او تبدیل به جدی ترین نامزد ریاست مجلس خبرگان در دوره پنجم باشد.
در کنار هاشمی میشود از آیات امینی، هاشمی شاهرودی، امامی کاشانی و حتی حسن روحانی اشاره کرد. اگر هاشمی رفسنجانی برای این انتخابات نامزد نشود میشود هاشمی شاهرودی و امامی کاشانی را محتمل ترین نامزدهای این جریان برای انتخابات رئیس مجلس خبرگان دانست.
گزینههای مورد جامعتین: برای این فهرست قطعا یکی از مهمترین گزینههای آیتالله احمد جنتی است. این فهرست تلاش میکند بعد از ایتالله یزدی، دبیر شورای نگهبان به کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه زد. این فهرست نامزدهای مشترکی با فهرست خبرگان مردم دارد که آن هم آیات شاهرودی، امینی و امامی کاشانی است. در این میان سیداحمد خاتمی و احمد علم الهدی و آیتالله آملی لاریجانی دیگر گزینههای این جریان برای ریاست مجلس خبرگان رهبری هستند.
سید احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان دوره چهارم در مورد رئیس آینده این مجلس میگوید:« رئیس مجلس خبرگان پنجم، با توجه به اینکه برای انتخاب هیأترئیسه، چهار بار انتخابات وجود خواهد داشت، دستکم در دو سال اول از جنس آیتالله مشکینی، آیتالله مهدویکنی، آیتالله یزدی و امثال اینها خواهد بود.»
اخبار سیاسی - عصر ایران/مصطفی داننده