اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نگاهی به رشد و تعالی امام حسین (ع)


در روز سوم و یا پنجم شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند حضرت علی (ع) و فاطمه (س) که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام(ص) رسید به خانه حضرت علی (ع) آمد و فاطمه نوزاد را به آغوش پدرش داد.

خبرگزاری مهر:  در روز سوم و یا پنجم شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند حضرت علی (ع) و فاطمه (س) که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام(ص) رسید به خانه حضرت علی (ع) آمد و فاطمه نوزاد را به آغوش پدرش داد.

در روزهای اولین ولادتش جبرئیل امین فرود آمد و گفت: خدایت سلام می رساند و بر تو باد این نوزاد را به نام حسین نامگذاری کن. زمزمه نام حسین آغاز شد. حسین (ع) پا به عرصه هستی نهاد تا اسلام را برای همیشه زنده نگه دارد.


امام حسین (ع) در دامان پاک و مطهر مادری چون فاطمه زهرا (س) پرورش یافته است. برای امام کنیه های زیادی نام برده اند که مهمترین آن "ابوعبدالله" و القاب ایشان، سبط رشید، وفی، طیب، زکی و مبارک و ... می باشد. امام حسین (ع) دوران کودکی اش را در کنار جد بزرگش حضرت محمد (ص) گذراند. از دوران کودکی امام حسین (ع) سرگذشت های جالبی نقل شده است.



روزی پیامبر خدا برای انجام نماز مستحبی ایستاده بودند. حسین (ع) در کنارش بود در آن زمان امام حسین (ع) توان سخن گفتن نداشت. رسول خدا (ص) فرمود: الله اکبر. امام حسین نتوانست. پیامبر این جمله را شش بار تکرار کرد ولی حسین (ع) توان گفتن نداشت. پیامبر برای بار هفتم فرمودند: الله اکبر. حسین (ع) زبان گشود و به طور کامل و شیوا جمله فوق را ادا کرد. دامانی که حسین را پرورانید از سه شخصیت ممتاز یعنی پیامبر (ص)، علی (ع) و زهرا (س) شکل یافته بود و بر سه مقام نبوت، ولایت و امامت استوار شده بود.

امام حسین (ع) بسیار یاد خدا می کرد و خوف شدید از خدا داشت. ایشان 25 بار پیاده از مدینه به مکه برای انجام مراسم حج رفت. امام حسین از همان کودکی، در تمام حوادث زندگی سایه به سایه پدرش حضرت علی (ع) حرکت می کرد. بازویی پرتوان و یاری مهربان برای پدر بود. در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی، نظامی در صف اول یاران پدرش قرار داشت. امام حسین در جنگ جمل، صفین و نهروان از رزمندگان پیشتاز و قهرمان سپاه پدرش حضرت علی (ع) بود. ماجرای صفین، که طولانی ترین و بزرگترین جنگ حضرت علی (ع) با معاویه بود، امام حسین را جانب راست لشکرش قرار داد. در این هنگام امام حسین 33 ساله بود. این نخستین فتحی بود که در جنگ بزرگ و طولانی صفین، به فرماندهی امام حسین (ع) انجام شد.

واقعه و جریان کربلا از دیدگاههای مختلف نگاه شده است. مدیریت این جریان بزرگ و تاریخ ساز با " امام حسین (ع)" بود، استراتژی حضرت امام حسین (ع) در راستای اهداف پیامبر گرامی اسلام (ص) بود و آن حفظ ارزش ها و انتقال آن بود به نام اسلام. "مدیریت کربلا" از طرح برنامه و استراتژی خود اهدافی خرد و کلان را مد نظر داشته است که می توان به چند مورد اشاره نمود: از جمله:

الف: تعالی و رشد معرفت انسان

ب: عدالت اجتماعی

ج: توجه به دین و مذهب آنها

د: نابودی ظلم و دوری از ذلت

ه: ایجاد یک سیستم کنترل و نظارت اجتماعی اسلامی و جاری شدن امر به معروف و نهی از منکر

استراتژی امام حسین در راستای استراتژی پیامبر اکرم (ص) بود. مهمترین حادثه ای که در زندگی سراسری باشکوه امام حسین (ع) رخ داده جانبازی، فداکاری، ایثار و شهامت او و فرزندان و یارانش در دشت کربلا و روز عاشورای محرم سال 61 هجری بود که در تاریخ اسلام از برجستگی و عظمت مخصوصی برخوردار است. یزید فرمان داده بود تا از حسین (ع) بیعت بگیرند، یعنی حسین (ع) رسما حکومت یزید را بپذیرد و تسلیم حکومت او گردد و از آن حمایت کند و چون امام حسین (ع) یزید را فردی نالایق و ستمگر می دانست، با او بیعت نکرد و همین موجب مخالفت دستگاه یزید با امام حسین (ع) و سرانجام قیام امام حسین بر خود آن دستگاه گردید. بنابراین از یک منظر، عامل و انگیزه اصل قیام عظیم امام حسین (ع) بیعت نکردن با یزید بود.

عامل دوم عامل امر به معروف و نهی از منکر بود. بنابراین اصلی ترین و مهمترین عامل نهضت امام حسین که مرکز و محور عوامل دیگر بود، همان امر به معروف و نهی از منکر است. قیام امام حسین (ع) کاملا آگاهانه و بر اساس اصول روش اسلام ناب محمدی (ص) بود و حضرت با توجه کامل به همه جوانب به این نهضت اقدام کرد. قیام او انفجار ناآگاهانه و ناگهانی نبود. امام حسین(ع) به خوبی می دانست که در مسیر نهضت به شهادت می رسد و قیامش به ظاهر و در کوتاه مدت ناکام می ماند، ولی در عین حال به آن اقدام جدی و قاطع کرد و هیچ گونه شک و تردیدی به خود راه نداد، زیرا او قیام و شهادتش را یکی از مراتب نهی از منکر می دانست. پس از شهادت حضرت علی، حدود 10 سالش مقارن با امامت حسن (ع) و حدود 10 سال دیگر مقارن با امامت خودش بود، با معاویه و مزدوران او درگیری شدید داشت. امام معاویه را طاغوت می دانست.

ارادت به امام حسین (ع) تاثیرات شگرفی در شیعیان و دوستان آن حضرت به جای گذاشته به طوری که علی رغم گذشت قرن ها از حادثه جانسوز کربلا روز به روز شعله این عشق و مودت فروزان تر می شود، چرا که شعله های مودت حسین (ع) و گرمای کربلا در قلب های مومنین شعله می کشد و هرگز به خاموشی نمی گراید.


ویدیو مرتبط :
دکتر علی شاه حسینی - رشد و تعالی - مدیریت بر خود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سخنانی از امام حسین علیه السلام



 

 

امام حسین(ع)

 

1. ل تقولنّ في أخیک إذا تواری عنک إلاّ ما تحب أن یقول فیک إذا تواریت عنه.

برای برادری که شما را ترک کرده است چیزی نگوئید آنچه را که دوست دارید برای شما بگویند در هنگام ترک کردن بگویند.

 

2. للسلام سبعون حسنة تسع و ستون للمبتدیء و واحدة للراد.

برای سلام کردن هفتاد حسنه است. شصت و نه حسنه برای ابتداء کننده به سلام و یک حسنه برای کسی که جواب می دهد.

 

3. الناس عبید الدنی و الدین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محّصوا بالبلاء قل الدیّانون.

مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه ای است بر زبانشان و آن را همان طور که زندگیشان بگذرد تغییر می دهند. پس هنگامی که به بلا گرفتار می شوند دینداران کم هستند.

 

4. قال و هو یوصي ابنه: أي بني، إیاک و ظلم من لا یجد علیک ناصراً إلا الله جل و عز.

در وصیت به فرزندشان فرمودند: ای فرزندم بر حذر باش از ظلم به کسی که در مقابل تو کسی را جز خدای عزّوجلّ ندارد.

 

5. إیاک و ما تعتذر منه فإن المؤمن لا یسيء و لا یعتذر و المنافق کل یوم یسيء و یعتذر.

بر حذر باش از آنچه باید به خاطرش عذرخواهی کنی چرا که مؤمن خطائی نمی کند که معذرت خواهی کند و منافق هر روز خطاء می کند و معذرت خواهی می کند.

 

6. ل یکمل العقل إلا باتّباع الحق.

عقل کامل نمی شود مگر با تبعیت کردن از حق.

 

7. العلم لقاح المعرفة، و طول التجارب زیادة في العقل، و الشرف التقوی و القنوع راحة لأبدان، و من أحبک نهاک...

علم ماده و ریشه معرفت است و تجربه های طولانی عقل را زیاد می کند و شرافت تقوا و قناعت، راحتی جسم را به دنبال دارد و هر که تو را دوست دارد تو را (از بدی ها) نهی می کند.

 

8. قیل له کیف أصبحت یابن رسول الله؟ قال: أصبحت ولي رب فوقی، و النار أمامي، و الموت یطلبني، و الحساب محدق بي و أنا مرتهن بعملي، لا أجد ما أحب، و لا أدفع ما أکره، و الأمور بيد غیري فإن شاء عذّبني، و إن شاء عفا عنّي، فأيّ فقیر أفقر مني؟!...

به حضرت خطاب شد چگونه صبح کردید یابن رسول الله؟ فرمودند صبح کردم در حالی که برای من پروردگاری است در بالای سرم و آتشی در مقابل من و مرگ مرا می طلبد و حساب مرا از هر طرف احاطه کرده است و من در گرو عمل خود هستم. نمی یابم هر آنچه را که دوست دارم و دفع نمی کنم آنچه را که دوست ندارم و امور من به دست غیر من است پس اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد مرا می بخشد پس چه فقیری فقیرتر از من است؟!

 

9. افعل خمسة اشیاء و أذنب ما شئت، فأول ذلک: لا تأکل رزق الله و اذنب ما شئت و الثاني أخرج من ولاية الله و أذنب من شئت، و الثالث: اطلب موضعاً لا یراک الله و أذنب ما شئت و الرابع: إذا جاء ملک الموت لیقض روحک فادفعه عن نفسک و اذنب ما شئت و الخامس: إذا أدخلک مالک في النار فلا تدخل في النار و أذنب ما شئت.

پنج عمل انجام بده و بعد هر چه می خواهی گناه کن: اول اینکه رزق خدا را نخور و دوم از ولایت و حکومت خدا خارج شو و سوم جائی را پیدا کن که خدا تو را نبیند و چهارم هنگامی که ملک الموت را برای قبض روحت می آید آن را از خود دور کن و پنجم زمانی که تو را می خواهند وارد آتش کنند داخل در آتش (جهنم) نشو.

 

10. یابن آدم إنّم أنت أیام کلما مضی یوم ذهب بعضک.

ای فرزند آدم همانا تو همچون روزها می باشی که هر روز که می گذرد از تو کم می شود.