اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نخستین بانوی رالیباز جهانی ایران +عکس
زهره وطن خواه به عنوان نخستین راننده زن در تاریخ اتومبیلرانی ایران سال 2008 به مسابقات جهانی رالی پیوست با افتخار و شوری كه نشان از استقامت و شادیاش دارد با ما به گفتوگو نشست.
فرمول جدیدی در زندگی برای خود ساخته بود و توانست با همان فرمول، توانمندیهای زن ایرانی را در جهان ثابت كند. برای رسیدن به دوردستها، پیچ و خمهای جاده مسابقات، درسی بزرگ بود تا بداند چگونه به سرعت از كنار مشكلات زندگی عبور كند. زهره وطن خواه سال 1356 در تهران متولد شد.
فرزند اول خانواده است و بعد از گرفتن مدرك مهندسی الكترونیك احساس كرد باید به جستوجوی رویای كودكیاش بپردازد و به گونهای دیگر آنها را ترسیم كند. به عنوان نخستین راننده زن در تاریخ اتومبیلرانی ایران سال 2008 به مسابقات جهانی رالی پیوست با افتخار و شوری كه نشان از استقامت و شادیاش دارد با ما به گفتوگو نشست.
یاد كودكیها
با همسن و سالانش تفاوتهایی داشت حتی در انتخاب نوع اسباب بازی هم بهگونه دیگری فكر میكرد. بازیهای دخترانه را دوست نداشت همین تفاوتها بود كه تا رسیدن به مسابقات قهرمانی جهان او را پیش برد. زهره وطن خواه میگوید: هدیههای دوران كودكیام با تمام دختران فامیل فرق داشت همیشه توپ، تفنگ و ماشین هدیه میگرفتم. عروسكهای بچگی برایم لذت بخش و جذاب نبود. هر وقت هم در خیابان ماشین جدیدی میدیدم و توجهم را جلب میكرد سرم را به شیشه ماشین میچسباندم تا تفاوت آن را با ماشینهای دیگر بفهمم. بازیهای پسرانه بهترین سرگرمی هایم بود. دور تا دور حاشیه فرش خانه مان را پیست ماشین سواری تصور میكردم و با ماشینهای كوچكی كه داشتم مشغول بازی میشدم.
اولین تجربه
این قهرمان رالی در سن 13 سالگی برای اولین بار پشت فرمان ماشین پدرش نشست و خاطره آن روز دوباره در ذهنش تداعی شد. او با شوقی در صدا از نخستین تجربه و مربیاش گفت و ادامه داد: همیشه كنار دست مادرم كه مینشستم به رانندگیاش خوب دقت میكردم و از كار دنده و پدال گاز و ترمز سؤال میكردم. مادرم رانندهای حاذق بود كه به صورت تئوری فن رانندگی را به من آموخت. در اصل مادرم اولین مربیام بود. وقتی عكس العملهای سریع و بموقع او را میدیدم لذت میبردم و دوست داشتم مثل مادرم فرز و زبل رانندگی كنم. وقتی 13 ساله بودم به مسافرت شمال رفته بودیم پشت فرمان كه نشستم احساس خوبی را تجربه كردم. هیجان زده شده بودم و دلم میخواست با سرعت رانندگی كنم. بعد از آن هم دور از چشم پدر ماشین را برمیداشتم در خیابانها دور میزدم.
آموختن درس زندگی
«دوستانم میگویند انگار سرعت در همه ابعاد زندگیام وجود دارد. از مسابقات اتومبیلرانی درسهای زیادی گرفتم. یاد گرفتم در زمانی كه با سرعت بالا رانندگی میكنم عكسالعمل بالایی داشته باشم و بتوانم سریع تصمیمگیری كنم. این نكات طلایی را در زندگی شخصیام اجرا میكنم و توانستهام با سرعت بالا در جایی كه تصمیمگیری سخت بوده است بهترین تصمیمات زندگیام را بگیرم.سرعت زندگی من را روی دور تند گذاشته است.»
این قهرمان رالی بانوان از سرعت با هیجان خاصی حرف میزند و میگوید: در سن 22 سالگی احساس كردم باید راهی برای تخلیه هیجانات درونیام پیدا كنم به همین خاطر به ورزش پاراگلایدر روی آوردم و با این ورزش هیجاناتم به اوج رسید البته در كنار آن باشگاه تیراندازی كلت بادی رفته و سواركاری هم میكردم در آن زمان دلمشغولی هایم این ورزشهای سرشار از هیجان بود تا اینكه در سال 81 به عضویت فدراسیون اتومبیلرانی درآمدم و از آن به بعد با هیجانی بیشتر شروع به تمرین كردم. همان سال در مسابقات اسلالوم در پیست شركت كرده و مقام اول را به دست آورم و تا سال 87 در مسابقات رالی، اسلالوم، كارتینگ و ریس(سرعت) شركت كرده و مقامهایی كسب كردم.اما در میان همه مسابقات توجه ویژهای به رالی دارم و بیشترین مقامها را در مسابقات رالی به دست آوردهام.
شهرتی جهانی
زهره وطن خواه به عنوان اولین بانوی تاریخ اتومبیلرانی ایران به همراه یار همیشگیاش افسانه احمدی (نقشه خوان) راهی مسابقات جهانی رالی WRC، كه در سال 2008 در كشور تركیه بود، شد. وی در این مسابقات در كلاس A7 مقام چهارم را كسب كرد و قبل از برگزاری مسابقات جهانی در ماه آوریل همان سال همراه سه تیم از ایران كه همگی مرد بودند در مسابقات قهرمانی اروپا ERC، در كلاس بانوان مقام سوم را كسب كرد.
این قهرمان رالی میافزاید: تاكنون 6 مرتبه در مسابقات ریس(سرعت) به عنوان تنها شركتكننده زن در كلاس 1400 GT، شركت كردهام و همه رقیبانم مرد بودهاند 5 بار اول و یكبار هم مقام دوم را به دست آوردهام. تمایل زیادی به محك زدن تواناییام در مسابقات كارتینگ داشتم اما تا سال 82 هیچ زنی شركت نكرده بود. وقتی این موضوع را با رئیس فدراسیون در میان گذاشتم ابتدا تصور میكرد بعد از چند روز خسته میشوم و پی كار را نمیگیرم اما بعد از چند هفته تمریناتم را بهطور جدی شروع كردم و با پشتكار تمرین میكردم تا بتوانم كمبودها را جبران كنم حتی بیشتر از مردان هم كار میكردم كه در مسابقات كشوری باز هم تنها شركتكننده زن بودم و خدا را شكر میكنم كه مقام سوم را در كارنامه موفقیتهایم به ثبت رساندم.
وی در ادامه با بیان اینكه ترس، مفهومی عجیب و غریب است میگوید: واقعاً سر نترسی دارم و این ویژگی از كودكی با من بوده است. جسارت تنها چیزی است كه همیشه داشتهام البته این دو واژه در هر دوره سنی متفاوت است و دیدگاههای 22 سالگیام با الان فرق میكند. در زندگی شخصیام احساس میكنم كه همیشه مسیرهای طولانیتر را با سرعت بیشتری پیمودم تا زودتر به خواستهام برسم. چون در آن زمان تنها شركتكننده زن بودم برای اثبات توانمندی هایم مجبور بودم به سختی تمرین كنم. تمام وقت و انرژیام حتی روزهای تعطیل و جمعه را به تمرین اختصاص میدادم و آسیبهای جسمی شدیدی دیده بودم اما دست از علاقهام نكشیدم تا بتوانم خودم را بالا كشیده و به موفقیتهای جهانی برسانم. تفاوت بسیار مهمی كه این رشته با رشتههای ورزشی دیگر دارد این است كه در اغلب رشتههای ورزشی اگر فرد یك اشتباه مرتكب شود فقط یك امتیاز را از دست خواهد داد ولی در مورد مسابقات اتومبیلرانی نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است و با از دست دادن جان مساوی است. در رالی در ارتفاعات و پیچ و خم جاده اگر یك اشتباه یا یك فرمان چپ و راست اشتباه از من سر بزند ممكن است از مسیر جاده منحرف شده و به دره سقوط كنم.
رؤیایی باور نكردنی
همیشه در شروع یك نبرد به انتهای مسیر فكر میكند به همان راهی كه او را به سرزمین آرزوهایش رساند. یك روز ملاقات با قهرمان رالی دنیا برایش مثل یك خواب یا رؤیایی باور نكردنی بود اما امروز در جایگاهی قرار دارد كه توانسته با پشتكار و تمرین در مسابقات جهانی حضور پیدا كند و در كنار اسطورهاش بایستد و از نزدیك با او حرف بزند. این حس خوشایند همان چیزی است كه سالها انتظارش را به جان میكشید.
او میگوید: بالاخره آرزویم به واقعیت تبدیل شد و در همان جادههایی مسابقه دادم كه قهرمان جهان به پیروزی رسیده بود. در مسابقات جهانی رالی WRC، وقتی من و نقشه خوان، افسانه احمدی یك شكل لباس پوشیده بودیم و با حجاب اسلامی آماده نبرد بودیم و پرچم كشورمان در بین 32 كشور جهان به اهتزاز درآمد و متوجه نگاههای رانندگان دیگر میشدیم برایشان جالب بود كه دو دختر ایرانی و مسلمان توانستهاند به این مرحله دست پیدا كنند و این برای مان لحظهای لذت بخش بود به حدی هیجان انگیز بود كه قابل وصف نیست. در سال 2007 در مسابقات ریس كه در شهر دبی برگزار میشد شركت كردم و بین 20 مرد شركتكننده مقام چهارم را به دست آوردم. در طول مسیر رقیب اصلیام یك مرد امریكایی بود كه رقابتی دیدنی را آغاز كرده بود وقتی مسابقات به پایان رسید و مقام سوم را به دست آورد رو به سوی همسرش كرد و گفت: «رقابت با ایرانی خیلی سخت بود» البته من چون به توانمندیهایم شك نداشتم میدانستم كه مقام سوم را به دست میآورم اما چون ماشینم دیرتر آماده شده بود نتوانستم با ماشین زودتر هماهنگ شوم اما توان اینكه آن مرد امریكایی را كنار بزنم، داشتم. پدر همیشه از موفقیتهای من از صمیم قلب لذت میبرد و هزینه هایم را فراهم میكرد اگر پدر، مادر و مربیانم نبودند شاید امروز در این مقام و جایگاه قرار نداشتم.
ویدیو مرتبط :
رالی استثنایی بین ایران - بلژیک در مسابقات جهانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گزارش CNN از زندگی دنگاسپار در تهران/ یک آمریکایی پشت صعود ایران به جام جهانی/عکس
گزارش CNN از زندگی دنگاسپار در تهران/ یک آمریکایی پشت صعود ایران به جام جهانی
به گزارش ایسنا، پایگاه اینترنتی CNN در گزارشی علاوه بر گفتوگو با دن گاسپار به شرایط زندگی این مربی آمریکایی در ایران پرداخته است.
در این گزارش آمده است: "همسرش به او توصیه کرد نرود. همچنین دوستانش گفتند که این سفر خیلی خطرناک است. اما در سال 2011 مربی سابق فوتبال آمریکا یعنی دن گاسپار هشدارها را نادیده گرفت و به سمت جمهوری اسلامی ایران (دشمن سیاسی دیرین واشنگتن) پرواز کرد تا به تیم ملی فوتبال ایران برای صعود به جام جهانی 2014 برزیل کمک کند.
گاسپار میگوید: ورزش همه زندگی من است. وقتی به ایران آمدم هیچ کاری با مسائل سیاسی نداشتم. شخصیت من به گونهای است که ماجراجو و کنجکاو هستم. دوست داشتم فرهنگی را در قسمت جدیدی از جهان که تا به حال نبودهام، تجربه کنم.
سفر این مربی دروازهبانها به ایران میتواند آخرین قسمت از حرفه بینالمللی این مربی باشد که در سن 58 سالگی رخ داده و او را از فوتبال آماتور لیگهای آمریکا به پایتختهای فوتبال جهان آورده است.
در کارنامه این مربی پرتغالی – آمریکایی حضور در تیمهای معتبر آمریکا مثل نیویورک، نیوجرسی و مترو استارلز و همچنین تیم ملی فوتبال پرتغال در جام جهانی 2010 دیده میشود.
در سال 2011 دوست و همکار قدیمی گاسپار یعنی کارلوس کیروش به عنوان سرمربی جدید ایران انتخاب شد. بعد از آن کیروش خیلی زود از گاسپار برای حضور در کادرفنی ایران دعوت کرد. در آن زمان دولت ایران در یک بنبست سیاسی با واشنگتن بود. ایران بیشتر اوقات آمریکا را "شیطان بزرگ" میدانست.
دولتمردان آمریکا هم ایران را به عنوان یک رژیم رادیکال که مخفیانه به دنبال ساخت بمب اتمی است، توصیف میکردند.
با وجود اینکه در آن زمان رابطه دو کشور چندان خوب نبود، گاسپار پیشنهاد کیروش را برای حضور در ایران پذیرفت؛ تصمیمی که همسرش به هیچ عنوان با آن احساس راحتی نمیکرد.
خود گاسپار در این باره میگوید: او شوکه شده بود و مثل سایر اعضای خانواده نگران بود. البته من خودم هم نگرانیهایی داشتم. وقتی برای اولین بار به ایران آمدیم نمیدانستیم که باید چگونه رفتار کنیم.
در طول ماههای اول حضور گاسپار در ایران، او چندان در جامعه حضور پیدا نمیکرد و به ندرت آپارتمان خود را ترک میکرد. به غیر از مواقعی که برای تمرین از خانه خارج میشد. اما او معتقد است که به تدریج در ایران احساس راحتی کرده است.
او میگوید چیزهایی که در ایران دید، به هیچ عنوان با تصویری که رسانه از این کشور ترسیم کرده بود هماهنگی نداشت.
مربی دروازهبانهای تیم ملی ایران در این رابطه میگوید: وقتی شما به اخبار گوش میدهید، چیزهایی میبینید. بعضی مواقع از بالکن خانهام بیرون را نگاه میکنم و میبینم شرایط آنطور نیست که گفته میشود. چیزی که میبینم با مسائلی که در اخبار میشنوم یا میخوانم مطابقت ندارد.
گاسپار میگوید آنچه او در مدت حضورش در ایران دیده، ملتی پر از افراد خوشرو است که کشورشان، غذایشان و تیم ملی فوتبالشان را دوست دارند.
یکی از خاطرهانگیزترین لحظات برای او، دیدار با رییس جمهور قبلی ایران محمود احمدینژاد بوده است.
گاسپار میگوید: احمدینژاد وارد زمین شد و از همه خواست که روی زمین بنشینند و بعد خودش هم روی چمن نشست. در آن زمان به ذهنم رسید که چقدر جالب است که او خود را در سطحی یکسان با بقیه قرار میدهد. در پایان آن روز من او را به عنوان یک انسان متفاوت یافتم.
در ماههای گذشته اقامت گاسپار در ایران با تغییر در رابطه میان ایران و واشنگتن همراه شده است تا جایی که رییس جمهور جدید و میانهروی ایران یعنی دکتر حسن روحانی به دنبال رفع مساله هستهیی ایران با غرب است.
مربی دروازهبانهای تیم ملی میگوید: در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری امیدواری و خوشبینی و همچنین یک حس پر از انرژی وجود دارد که میگوید مسائل بهتر میشود. من همیشه به صلح اعتقاد داشتهام و اگر نتیجه همه کارها صلح باشد، دنیای بهتری خواهیم داشت.
اما نقطه عطف حضور دن گاسپار در ایران، در شب 18 جون رقم خورد، زمانی که تیم ملی فوتبال ایران با پیروزی یک بر صفر برابر کرهجنوبی برای چهارمین بار به جام جهانی صعود کرد. بردی که جشنهای متفاوتی را در خیابانهای ایران رقم زد.
دن گاسپار میگوید: در آن زمان اشکهای زیادی ریخته شد و همه یکدیگر را در آغوش میگرفتند. نمیتوانم آن لحظه را توصیف کنم. فقط افراد کمی این شانس را داشتند که از کوه بالا بروند و به موفقیت بزرگ یعنی حضور در جام جهانی 2014 برزیل برسند.
گاسپار گفت که تنها ناراحتیاش در آن شب این بوده که نتوانسته خوشحالی خود را با همسر و خانوادهاش در آمریکا تقسیم کند.
قرارداد او با ایران تا پایان جام جهانی در برزیل خواهد بود.
او میگوید تمرکزش روی این است که ایران بتواند در این تورنمنت بدرخشد و بعد میخواهد با خاطراتی خوب به آمریکا بازگردد.
گاسپار در پایان گفت: اگر میخواستم به کارشناسان، دوستانم و خانوادهام گوش دهم، هیچوقت به ایران نیامده بودم. اما حالا این سه سال تبدیل به قسمتی از زندگی من شده و خاطرههایش تا همیشه باقی خواهد ماند.
/ایسنا