اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نامه آیت الله حائری شیرازی به علی مطهری
آیتالله حائری شیرازی پیرو مواضع اخیر علی مطهری نامهای خطاب به وی نوشت.
خبرگزاری ایسنا: آیتالله حائری شیرازی پیرو مواضع اخیر علی مطهری نامهای خطاب به وی نوشت.
متن این نامه به نقل از «الف» به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مطهری نماینده محترم مجلس
سلام علیکم
چون دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال ۸۸ دفاع میکنید، به دلیل حسن ظنی که باید به مؤمنین داشته باشیم، نظر شما را به یک مطلب عقلانی که امام راحل (ره) به آن تأکید داشته جلب مینمایم.
امام راحل بین مزایای علمی و تقوی و عقل اجتماعی، محور اصلی را عقل اجتماعی میدانست و میفرمود کاستیهای علم و تقوی را میتوان با عقل اجتماعی جبران نمود اما کاستی عقل اجتماعی به وسیله علم و تقوی جبرانپذیر نیست و به همین دلیل افراد شاخص در عقل اجتماعی را ستون کارها قرار میداد و در دفاع از استوانههای عقل اجتماعی، خود سنگ تمام میگذاشت و برای امنیت آنها از برخورد با نزدیکترین دوستان خود کوتاه نمیآمد.
عقل اجتماعی یعنی التفات به عواقب و لوازم یک تصمیم. دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است؛ چون آنجا خاورمیانه نیست و مردم قرنهاست با حقوق اجتماعی خود زندگی میکنند.
سابقه آزادی در کشور ما بهمن ۵۷ است. در کشوری که با نفوذ در یک تجمع حزبی، بیش از هفتاد تن از سران جامعه که از سرمایههای اساسی انقلابند از میان میروند، چه توقع دارید که با فاصله ۳۱ سال در یک راهپیمایی میلیونی، بهوسیله عوامل نفوذی خسارتهای جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی میگوید این کار درست نیست.
بحث در علم و تقوای آقایان نیست. بحث در عقل اجتماعی ایشان است. اگر اعمال بدون صبر، صفر محسوب شوند، عقل اجتماعی، علامت مثبت است و نبود آن، به عمل امتیاز منفی میدهد.
اگر صبر برای ایمان مثل سر برای بدن است و مثل چند صفر است که با یک عدد، یک عدد بزرگی میشود و بدون آن، صفر میماند، عقل اجتماعی، عدد را مثبت و نبود آن و خطای آن، عدد را منفی و فایده را به ضرر تبدیل میکند و شما به همین دلیل توصیه میکردید مدیران انتخابات تبرز به تمایل به احدی از رقبا نکنند. قرآن درباره پیامبر اکرم فرمود: «وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لاٰ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتابَ اَلْمُبْطِلُونَ»(۱) انسان با سواد و کتابخوان هم صلاحیت پیامبری میتواند داشته باشد اما سوء ظن مبطلین را چه باید کرد؟
میدانید متقین علاقه شخصی خود را در مسئولیت دخیل نمیدهند اما چه می توان کرد با بدگمانی دیگران؟ عقل اجتماعی حکم میکند قاضی بیطرفی خود را با اعمال و اقوال خود محرز نماید.
عقل اجتماعی حکم میکند دعوتکننده مردم به راهپیمایی سالم میلیونی مسئولیت تمام اتفاقات غیر قابل اجتناب آن را بپذیرد.
در واگذاری مسئولیتها نیز باید جانب عقل اجتماعی را از علم و تقوی بالاتر نگاه داشت به همین دلیل استاد بزرگ، بوعلی سینا گفته است «اذا دارالامر بین الاعقل و الاعلم، الاولی هو الاعقل و یعاونه الاعلم» آنکه عواقب را واضحتر میبیند امور باید به او سپرده شود و آنان که علم و تقوی دارند، معاونان او باشند.
عقل اجتماعی میگوید آیا در انگستان و یا فرانسه و آلمان اتفاق افتاده که سران حزبی در تالاری جمع شوند و نفوذیهای حزب دیگر، تالار را با همه ساکنان آن منفجر کنند که در کشور ما بعد از پیروزی انقلاب اتفاق افتاد؟ اگر نیروی انتظامی، شروران و عربدهکشان و قمهکشان را به حال خود رها کند و یا آنان یک ساعت احساس کنند بیآنکه شناسایی شوند، میتوانند از مردم زهر چشم بگیرند، چه خواهند کرد؟!
وقتی نفوذی میفرستند که یکی را در راهپیمایی آرام بکشند تا بتوانند مأمورین را متهم کنند، شما چطور مجوز راهپیمایی آرام میلیونی میدهید؟ اگر شما تصمیمگیرنده در چنین موردی بودید مسئولیت عواقب آن را به عهده میگرفتید؟
از دعوت مردم به تظاهراتِ اعتراض به تقلب دفاع نکنید. درست نیست فقط به دلیل اینکه ناظر نهایی انتخابات تمایل خود را به یک طرف در جایی ابراز کرده باشد، راههای قانونی کشف خلاف را مسدود بدانیم و برای گشایش مدار بسته، پای مردم را به میان بکشیم.
مسئلهای که باید با حضور کارشناسان حل شود وقتی به مردم واگذار شود مصیبتبار خواهد بود. مگر غیر از این است که اختلاف شیعه و سنی که میبایست در جلسه علما مطرح شود، وقتی به مردم سپرده شد، کشتار بیرحمانه تکفیریها را بهدنبال دارد؟
از روز اول که اعتصام به حبلالله - که نص قرآن است - جدی گرفته نشد، اختلافها حل نشد، تفرقه روز به روز سختتر شد و تا زمانی که اعتصام به حبلالله عملیاتی نشود، تفرقه دردی بیدرمان است. ما شیعیان که خود را متمسک و معتصم بحبلالله میدانیم، چرا متفرقیم؟ یا تفرقمان تفرق نیست و یا اعتصاممان، اعتصام حقیقی نیست.
وقتی دیدم امام صادق (ع) میگوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: «یا اخی، انا الظالم حتی یقطع التهاجر» برایم سنگین بود؛ اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما میآمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق میدهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟
هارون (ع) تجمل پیش روی سامری و اصحابش را بهتر از جدایی بین بنی اسرائیل میدانست و علی (ع) هم راه هارون (ع) را شیوه خود قرار داد و میدانیم با آنکه هر دو مورد تفاوت حق و باطل بوده، تفریق و جدا کردن ممنوع بوده است. چگونه ممکن است تفاوتی که از نوع تفاوت حق و باطل نیست، مجوز تفرق و جدایی باشد؟ آیا دعوت به راهپیمایی آرام اعتراضآمیز و استمرار اعتراض، نوعی پذیرش تفریق نیست؟
والسلام
۱- تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند! (العنکبوت، ۴۸)»
متن این نامه به نقل از «الف» به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مطهری نماینده محترم مجلس
سلام علیکم
چون دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال ۸۸ دفاع میکنید، به دلیل حسن ظنی که باید به مؤمنین داشته باشیم، نظر شما را به یک مطلب عقلانی که امام راحل (ره) به آن تأکید داشته جلب مینمایم.
امام راحل بین مزایای علمی و تقوی و عقل اجتماعی، محور اصلی را عقل اجتماعی میدانست و میفرمود کاستیهای علم و تقوی را میتوان با عقل اجتماعی جبران نمود اما کاستی عقل اجتماعی به وسیله علم و تقوی جبرانپذیر نیست و به همین دلیل افراد شاخص در عقل اجتماعی را ستون کارها قرار میداد و در دفاع از استوانههای عقل اجتماعی، خود سنگ تمام میگذاشت و برای امنیت آنها از برخورد با نزدیکترین دوستان خود کوتاه نمیآمد.
عقل اجتماعی یعنی التفات به عواقب و لوازم یک تصمیم. دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است؛ چون آنجا خاورمیانه نیست و مردم قرنهاست با حقوق اجتماعی خود زندگی میکنند.
سابقه آزادی در کشور ما بهمن ۵۷ است. در کشوری که با نفوذ در یک تجمع حزبی، بیش از هفتاد تن از سران جامعه که از سرمایههای اساسی انقلابند از میان میروند، چه توقع دارید که با فاصله ۳۱ سال در یک راهپیمایی میلیونی، بهوسیله عوامل نفوذی خسارتهای جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی میگوید این کار درست نیست.
بحث در علم و تقوای آقایان نیست. بحث در عقل اجتماعی ایشان است. اگر اعمال بدون صبر، صفر محسوب شوند، عقل اجتماعی، علامت مثبت است و نبود آن، به عمل امتیاز منفی میدهد.
اگر صبر برای ایمان مثل سر برای بدن است و مثل چند صفر است که با یک عدد، یک عدد بزرگی میشود و بدون آن، صفر میماند، عقل اجتماعی، عدد را مثبت و نبود آن و خطای آن، عدد را منفی و فایده را به ضرر تبدیل میکند و شما به همین دلیل توصیه میکردید مدیران انتخابات تبرز به تمایل به احدی از رقبا نکنند. قرآن درباره پیامبر اکرم فرمود: «وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لاٰ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتابَ اَلْمُبْطِلُونَ»(۱) انسان با سواد و کتابخوان هم صلاحیت پیامبری میتواند داشته باشد اما سوء ظن مبطلین را چه باید کرد؟
میدانید متقین علاقه شخصی خود را در مسئولیت دخیل نمیدهند اما چه می توان کرد با بدگمانی دیگران؟ عقل اجتماعی حکم میکند قاضی بیطرفی خود را با اعمال و اقوال خود محرز نماید.
عقل اجتماعی حکم میکند دعوتکننده مردم به راهپیمایی سالم میلیونی مسئولیت تمام اتفاقات غیر قابل اجتناب آن را بپذیرد.
در واگذاری مسئولیتها نیز باید جانب عقل اجتماعی را از علم و تقوی بالاتر نگاه داشت به همین دلیل استاد بزرگ، بوعلی سینا گفته است «اذا دارالامر بین الاعقل و الاعلم، الاولی هو الاعقل و یعاونه الاعلم» آنکه عواقب را واضحتر میبیند امور باید به او سپرده شود و آنان که علم و تقوی دارند، معاونان او باشند.
عقل اجتماعی میگوید آیا در انگستان و یا فرانسه و آلمان اتفاق افتاده که سران حزبی در تالاری جمع شوند و نفوذیهای حزب دیگر، تالار را با همه ساکنان آن منفجر کنند که در کشور ما بعد از پیروزی انقلاب اتفاق افتاد؟ اگر نیروی انتظامی، شروران و عربدهکشان و قمهکشان را به حال خود رها کند و یا آنان یک ساعت احساس کنند بیآنکه شناسایی شوند، میتوانند از مردم زهر چشم بگیرند، چه خواهند کرد؟!
وقتی نفوذی میفرستند که یکی را در راهپیمایی آرام بکشند تا بتوانند مأمورین را متهم کنند، شما چطور مجوز راهپیمایی آرام میلیونی میدهید؟ اگر شما تصمیمگیرنده در چنین موردی بودید مسئولیت عواقب آن را به عهده میگرفتید؟
از دعوت مردم به تظاهراتِ اعتراض به تقلب دفاع نکنید. درست نیست فقط به دلیل اینکه ناظر نهایی انتخابات تمایل خود را به یک طرف در جایی ابراز کرده باشد، راههای قانونی کشف خلاف را مسدود بدانیم و برای گشایش مدار بسته، پای مردم را به میان بکشیم.
مسئلهای که باید با حضور کارشناسان حل شود وقتی به مردم واگذار شود مصیبتبار خواهد بود. مگر غیر از این است که اختلاف شیعه و سنی که میبایست در جلسه علما مطرح شود، وقتی به مردم سپرده شد، کشتار بیرحمانه تکفیریها را بهدنبال دارد؟
از روز اول که اعتصام به حبلالله - که نص قرآن است - جدی گرفته نشد، اختلافها حل نشد، تفرقه روز به روز سختتر شد و تا زمانی که اعتصام به حبلالله عملیاتی نشود، تفرقه دردی بیدرمان است. ما شیعیان که خود را متمسک و معتصم بحبلالله میدانیم، چرا متفرقیم؟ یا تفرقمان تفرق نیست و یا اعتصاممان، اعتصام حقیقی نیست.
وقتی دیدم امام صادق (ع) میگوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: «یا اخی، انا الظالم حتی یقطع التهاجر» برایم سنگین بود؛ اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما میآمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق میدهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟
هارون (ع) تجمل پیش روی سامری و اصحابش را بهتر از جدایی بین بنی اسرائیل میدانست و علی (ع) هم راه هارون (ع) را شیوه خود قرار داد و میدانیم با آنکه هر دو مورد تفاوت حق و باطل بوده، تفریق و جدا کردن ممنوع بوده است. چگونه ممکن است تفاوتی که از نوع تفاوت حق و باطل نیست، مجوز تفرق و جدایی باشد؟ آیا دعوت به راهپیمایی آرام اعتراضآمیز و استمرار اعتراض، نوعی پذیرش تفریق نیست؟
والسلام
۱- تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند! (العنکبوت، ۴۸)»
ویدیو مرتبط :
توصیه های آیت الله حائری شیرازی به شرکت کنندگان در مناظره ها | گفتگو با آیت الله حائری شیرازی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نامه دوم آیت الله حائری شیرازی به مطهری
متن دومین نامه آیت الله حائری شیرازی به علی مطهری را به شرح زیر منتشر شد.
خبرگزاری ایلنا: متن دومین نامه آیت الله حائری شیرازی به علی مطهری را به شرح زیر منتشر شد.
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای دكتر علی مطهری
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیكم
در صورتیكه دعوت مردم به راهپیمایی اعتراضی مورد تایید جنابعالی نیست، مرقومه خطاب به كسانی است كه از آن راهپیمایی دفاع میكنند، پس ماهیت نامه به قوت خود باقی است. اینكه در مسائل اجتماعی و حقوق كلی مردم جای گذشت نیست درست است، ولی برفرض صحت ادعا، تقیه، رساندن مردم به حقوق اجتماعی از راهی غیر از مواجهه صریح است، برای حفظ یكپارچگی و وحدت.
برخی از اساتید دانشگاه نیز نامه نوشتهاند و راهپیمایی ۸۸ را از نوع راهپیماییهای ۴۲ تا ۵۷ هماهنگ با عقل اجتماعی دانستهاند و با كلامی زیبا اظهار شگفتی كردهاند كه چرا در رعایت عقل اجتماعی در مورد فوق اظهار تردید كردهام.
اگر نیت راهپیماییكنندگان سال ۸۸ عینا همان نیت تظاهراتكنندگان سالهای ۴۲ تا ۵۷ است و اینجانب حرف خود را در مورد تردید در رعایت عقل اجتماعی پس بگیرم و در مقابل، آنها هم بپذیرند كه برای براندازی یك نظام این كار را انجام دادهاند، این چگونه دفاعی است؟!! كه طرف را از غفلت بهكارگیری عقل اجتماعی تبرئه كنیم و به نیت براندازی متهم نماییم!! به عزیزان بفرمایید این كلام زیبایی نیست!
اگر آنها با علم به اینكه سرانجام، براندازی صورت میگیرد، باز دعوت به راهپیمایی كردهاند، عقل اجتماعی میگوید امور از دست آنها هم خارج میشد و آنچه در مصر اتفاق افتاد در كشور ما هم اتفاق میافتاد. مقایسه دو نمونه از دست به دست شدن قدرت، یكی در خیابانهای مصر و دیگری در انتخابات ۹۲، این نتیجه را دست میدهد كه ما باید در حوادثی مثل فتنه سال ۸۸ برای حل همه مسائل از راه قانون استفاده كنیم و هر چه را كه به آن رویداد انجامید - از هر طرف كه باشد- خلأ قانونی را لكهگیری كنیم نه اینكه از دعوت مردم به خیابان آمدن دفاع نماییم.
اینكه رقابت بین طرفداران اصل نظام به نوعی انجام شود كه از رفاقت دور و به عداوت نزدیك شود تحت هر عنوان كه باشد حامل نوعی فتنه است و بزرگان همیشه از دوستان خواستهاند گفتار و كردار نفوذیان را به حساب طرف مقابل نگذارند و به عزیزان طرف مقابل هم توصیه كردهاند قبل از اینكه دیگران تذكر دهند، فاصله خود را با گفتار و كردار بیمنطق آنانی كه خود را به شما نزدیك میكنند، حفظ نمایند.
عقل اجتماعی دور شدن دو طیف را كه در قبول اصل نظام با هم اشتراك دارند به نفع دشمن مشترك و به ضرر اصل نظام میداند و هرگونه رفتار و گفتار فاصلهانگیز و نفرتزا را محكوم مینماید و از نوع فتنه میداند.
و السلام علیكم و رحمهالله
محیالدین حائری شیرازی/۱۴محرم الحرام
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای دكتر علی مطهری
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیكم
در صورتیكه دعوت مردم به راهپیمایی اعتراضی مورد تایید جنابعالی نیست، مرقومه خطاب به كسانی است كه از آن راهپیمایی دفاع میكنند، پس ماهیت نامه به قوت خود باقی است. اینكه در مسائل اجتماعی و حقوق كلی مردم جای گذشت نیست درست است، ولی برفرض صحت ادعا، تقیه، رساندن مردم به حقوق اجتماعی از راهی غیر از مواجهه صریح است، برای حفظ یكپارچگی و وحدت.
برخی از اساتید دانشگاه نیز نامه نوشتهاند و راهپیمایی ۸۸ را از نوع راهپیماییهای ۴۲ تا ۵۷ هماهنگ با عقل اجتماعی دانستهاند و با كلامی زیبا اظهار شگفتی كردهاند كه چرا در رعایت عقل اجتماعی در مورد فوق اظهار تردید كردهام.
اگر نیت راهپیماییكنندگان سال ۸۸ عینا همان نیت تظاهراتكنندگان سالهای ۴۲ تا ۵۷ است و اینجانب حرف خود را در مورد تردید در رعایت عقل اجتماعی پس بگیرم و در مقابل، آنها هم بپذیرند كه برای براندازی یك نظام این كار را انجام دادهاند، این چگونه دفاعی است؟!! كه طرف را از غفلت بهكارگیری عقل اجتماعی تبرئه كنیم و به نیت براندازی متهم نماییم!! به عزیزان بفرمایید این كلام زیبایی نیست!
اگر آنها با علم به اینكه سرانجام، براندازی صورت میگیرد، باز دعوت به راهپیمایی كردهاند، عقل اجتماعی میگوید امور از دست آنها هم خارج میشد و آنچه در مصر اتفاق افتاد در كشور ما هم اتفاق میافتاد. مقایسه دو نمونه از دست به دست شدن قدرت، یكی در خیابانهای مصر و دیگری در انتخابات ۹۲، این نتیجه را دست میدهد كه ما باید در حوادثی مثل فتنه سال ۸۸ برای حل همه مسائل از راه قانون استفاده كنیم و هر چه را كه به آن رویداد انجامید - از هر طرف كه باشد- خلأ قانونی را لكهگیری كنیم نه اینكه از دعوت مردم به خیابان آمدن دفاع نماییم.
اینكه رقابت بین طرفداران اصل نظام به نوعی انجام شود كه از رفاقت دور و به عداوت نزدیك شود تحت هر عنوان كه باشد حامل نوعی فتنه است و بزرگان همیشه از دوستان خواستهاند گفتار و كردار نفوذیان را به حساب طرف مقابل نگذارند و به عزیزان طرف مقابل هم توصیه كردهاند قبل از اینكه دیگران تذكر دهند، فاصله خود را با گفتار و كردار بیمنطق آنانی كه خود را به شما نزدیك میكنند، حفظ نمایند.
عقل اجتماعی دور شدن دو طیف را كه در قبول اصل نظام با هم اشتراك دارند به نفع دشمن مشترك و به ضرر اصل نظام میداند و هرگونه رفتار و گفتار فاصلهانگیز و نفرتزا را محكوم مینماید و از نوع فتنه میداند.
و السلام علیكم و رحمهالله
محیالدین حائری شیرازی/۱۴محرم الحرام