اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
موضع همسر بهاره رهنما درباره اهانت به وی
پیمان قاسمخانی نویسنده و بازیگر، یادداشتی را در دفاع از همسزش بهاره رهنما نوشته و در آن توضیح داده که چرا میخواهد از کسی شکایت کند که به گفته او در فضای مجازی به رهنما توهین کرده است.
متن این یادداشت که بهصورت اختصاصی در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته بدین شرح است:
من عضو هیچکدام از شبکههای اجتماعى نیستم. هرگز هم نبودهام. به همین دلیل قواعد حضور در این شبکهها را نمیدانم. آقایى در صفحه فیسبوکش به همسر من، بهاره رهنما اهانت كرده. من هم چون اهل جواب دادن در فضاى مجازى نیستم از او شكایت کردهام. به همین سادگى. اگر دادگاه تشخیص داد كه ایشان به ما اهانت است محكوم میشود، و اگر نشد كه پرونده بسته میشود و خلاص. یك شكایت حقوقى ساده است و نه هیچچیز دیگرى.
میدانم كه روش درستش این است كه اینجور آدمها را ندیده بگیریم و بگذاریم در صفحات متروكشان با رفقایشان خوش باشند، و میدانم كه تا دو روز دیگر همه این ماجرا را فراموش کردهاند، ولى فكر میکنم همین ندیده گرفتنها و فراموش کردنهاست كه باعث جریتر شدن كسانى شده كه شبکههای مجازى را تبدیل به ابزارى براى عقدهگشایی و نفرت پراكنى کردهاند و به هر بهانهای دیگران و بخصوص افراد شناختهشده را آماج حمله و توهین قرار میدهند.
اینطرف شكایت ما، فتوره چى، یكى از آنهاست. اگر از او شكایت میکنم، طرفم را همه فتوره چى هاى هتاك و بیاخلاق فضاى مجازى ایران میدانم. اگر او بهاره را به هر دلیل نماد انحطاط فرهنگى جامعه میداند، من هم او و امثال او را از عوامل انحطاط اخلاقى جامعه میدانم، و به نظرم این جرم كوچكى نیست.
اما مورد این آدم كمى متفاوت است. او صرفاً یك آدم بددهن ساده نیست. او دوست دارد قهرمان باشد. شكایت ما از خودش را در صفحهاش تبدیل به یك پرونده امنیتى كرده كه در آن خودش آدم خوبههاست و من و بهاره مزدوران حكومتى، كه قرار است با توسل به نفوذمان و دوستان گردنکلفتی كه در دستگاه داریم او را به خاطر عقیدهاش و مواضع سیاسیاش به زندان بیندازیم، و شهید نمایی راه انداخته كه بیاوببین.
راستش اصلاً متوجه نمیشوم كه چطور میشود این ماجرا را به سیاست چسباند. من برخلاف این آدم، مردم را بر اساس عقایدشان قضاوت نمیکنم. شكایتم از او فقط معطوف به اهانتهای مستقیم و شخصى او به خودمان است. اگر دوست دارد تبدیل به قهرمان دنیاى مجازى بشود من كمكى به او نخواهم كرد. ازنظر من كسى كه در قالب یك متن روشنفكرانه به مشمئزکنندهترین روش یعنى تحقیر ظاهر و فیزیك آدمها متوسل شود به این نیت كه آزارشان دهد، آدم حقیرى است، چه چپ باشد و چه راست.
اما خبر خوب براى این دوستمان اینکه برخلاف تصورش من آدم «كلفتى» نیستم. ارتباطاتم خیلى محدود است و دوستان گردنکلفت هم ندارم، كه شاید اگر داشتم الان بهاره، سه ماه بعد از پایان نمایشش، زنان شكسپیر، همچنان بین دادگاههای مختلف «جهت ارائه توضیحات» سرگردان نبود. در مورد بهاره دوست دارم بگویم كه شاید بهترین همسر دنیا نباشد، شاید زیاد شلوغکاری كند و به حاشیه برود، ولى من هرگز در نیت خیر او و در مهربانى غیرعادیاش شك نکردهام و تعبیرهاى این آدم در خصوص چاپلوسى و نان به نرخ روز خورى بهاره واقعاً آخرین صفاتى است كه میشود به او چسباند.
در پایان میماند اینكه این آقا در كنار اهانتهایش، حرفهایی زده كه باید اثباتشان كند. همینجا قول میدهم اگر او حتى یك مورد، فقط یك مورد از کارچاقکنیهایی را كه به من نسبت داده، یا فقط یك سفر از سفرهایى را كه به هزینه بیتالمال یا به همراه هر مدیرى اعم از دولتى یا غیردولتی رفتهام بتواند اثبات كند شكایتم را پس میگیرم؛ اما من یك دلیل شخصى هم براى كشاندن این آدم به دادگاه دارم.
دوست دارم عمل كردن این قهرمان شجاعمان به قولش را ببینم: اینکه به دادگاه بیاید، در سكوت به حرفهای ما گوش كند، و بعد بلند شود و برود و لپ قاضى را بگیرد و بكشد و به او بگوید اینها ارزش دفاع كردن ندارند و من آماده رفتن به زندان هستم. در این صورت من كه در جا شكایتم را پس میگیرم، میماند فتوره چى و قاضى كه لپش توى دست اوست كه باید یکجوری باهم كنار بیایند. انصافاً دیدن چنین منظرهای هرروز گیر آدم نمیآید!
ویدیو مرتبط :
بهاره رهنما-با من بستنی میخوری؟!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دلیل شکایت همسر بهاره رهنما از مرد متهم به هتاکی
اخبار فرهنگی - شبکههای مجازی تبدیل به ابزاری برای فرت پراکنی شدهاست
دلیل شکایت همسر بهاره رهنما از مرد متهم به هتاکی
گفتنی است بهاره رهنما طی روزهای گذشته به دلیل حضورش در برنامه مقتلخوانی مورد انتقاد قرار گرفته بود.
متن این یادداشت را بخوانید:
من عضو هیچکدام از شبکههای اجتماعی نیستم. هرگز هم نبودهام. به همین دلیل قواعد حضور در این شبکهها را نمیدانم. آقایی در صفحه فیسبوکش به همسر من، بهاره رهنما اهانت کرده. من هم چون اهل جواب دادن در فضای مجازی نیستم از او شکایت کردهام. به همین سادگی. اگر دادگاه تشخیص داد که ایشان به ما اهانت است محکوم میشود، و اگر نشد که پرونده بسته میشود و خلاص. یک شکایت حقوقی ساده است و نه هیچچیز دیگری.
میدانم که روش درستش این است که اینجور آدمها را ندیده بگیریم و بگذاریم در صفحات متروکشان با رفقایشان خوش باشند، و میدانم که تا دو روز دیگر همه این ماجرا را فراموش کردهاند، ولی فکر میکنم همین ندیده گرفتنها و فراموش کردنهاست که باعث جریتر شدن کسانی شده که شبکههای مجازی را تبدیل به ابزاری برای عقدهگشایی و نفرت پراکنی کردهاند و به هر بهانهای دیگران و بخصوص افراد شناختهشده را آماج حمله و توهین قرار میدهند. اینطرف شکایت ما، فتوره چی، یکی از آنهاست. اگر از او شکایت میکنم، طرفم را همه فتوره چی های هتاک و بیاخلاق فضای مجازی ایران میدانم. اگر او بهاره را به هر دلیل نماد انحطاط فرهنگی جامعه میداند، من هم او و امثال او را از عوامل انحطاط اخلاقی جامعه میدانم، و به نظرم این جرم کوچکی نیست.
اما مورد این آدم کمی متفاوت است. او صرفاً یک آدم بددهن ساده نیست. او دوست دارد قهرمان باشد. شکایت ما از خودش را در صفحهاش تبدیل به یک پرونده امنیتی کرده که در آن خودش آدم خوبههاست و من و بهاره مزدوران حکومتی، که قرار است با توسل به نفوذمان و دوستان گردنکلفتی که در دستگاه داریم او را به خاطر عقیدهاش و مواضع سیاسیاش به زندان بیندازیم، و شهید نمایی راه انداخته که بیا و ببین.
راستش اصلاً متوجه نمیشوم که چطور میشود این ماجرا را به سیاست چسباند. من برخلاف این آدم، مردم را بر اساس عقایدشان قضاوت نمیکنم. شکایتم از او فقط معطوف به اهانتهای مستقیم و شخصی او به خودمان است. اگر دوست دارد تبدیل به قهرمان دنیای مجازی بشود من کمکی به او نخواهم کرد. ازنظر من کسی که در قالب یک متن روشنفکرانه به مشمئزکنندهترین روش یعنی تحقیر ظاهر و فیزیک آدمها متوسل شود به این نیت که آزارشان دهد، آدم حقیری است، چه چپ باشد و چه راست.
اما خبر خوب برای این دوستمان اینکه برخلاف تصورش من آدم «کلفتی» نیستم. ارتباطاتم خیلی محدود است و دوستان گردنکلفت هم ندارم، که شاید اگر داشتم الان بهاره، سه ماه بعد از پایان نمایشش، زنان شکسپیر، همچنان بین دادگاههای مختلف «جهت ارائه توضیحات» سرگردان نبود. در مورد بهاره دوست دارم بگویم که شاید بهترین همسر دنیا نباشد، شاید زیاد شلوغکاری کند و به حاشیه برود، ولی من هرگز در نیت خیر او و در مهربانی غیرعادیاش شک نکردهام و تعبیرهای این آدم در خصوص چاپلوسی و نان به نرخ روز خوری بهاره واقعاً آخرین صفاتی است که میشود به او چسباند.
در پایان میماند اینکه این آقا در کنار اهانتهایش، حرفهایی زده که باید اثباتشان کند. همینجا قول میدهم اگر او حتی یک مورد، فقط یک مورد از کارچاقکنیهایی را که به من نسبت داده، یا فقط یک سفر از سفرهایی را که به هزینه بیتالمال یا به همراه هر مدیری اعم از دولتی یا غیردولتی رفتهام بتواند اثبات کند شکایتم را پس میگیرم؛ اما من یک دلیل شخصی هم برای کشاندن این آدم به دادگاه دارم. دوست دارم عمل کردن این قهرمان شجاعمان به قولش را ببینم: اینکه به دادگاه بیاید، در سکوت به حرفهای ما گوش کند، و بعد بلند شود و برود و لپ قاضی را بگیرد و بکشد و به او بگوید اینها ارزش دفاع کردن ندارند و من آماده رفتن به زندان هستم. در این صورت من که در جا شکایتم را پس میگیرم، میماند فتوره چی و قاضی که لپش توی دست اوست که باید یکجوری باهم کنار بیایند. انصافاً دیدن چنین منظرهای هرروز گیر آدم نمیآید!
اخبار فرهنگی - جام جم