اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

متن و حاشیه مواضع ارشاد درباره شجریان


سخنان دوباره سخنگوی وزارت ارشاد درباره استاد محمدرضا شجریان بار دیگر موجی از انتقادها و حواشی را برانگیخت.

روزنامه ابتکار: سخنان دوباره سخنگوی وزارت ارشاد درباره استاد محمدرضا شجریان بار دیگر موجی از انتقادها و حواشی را برانگیخت.

قضیه از این قرار است که بسیاری از اساتید موسیقی و کاربران شبکه‌های اجتماعی در پاسخ به سخنان حسین نوش آبادی، گفته‌اند که وزارتخانه ارشاد صلاحیت رسیدگی به کیفیت هنری آثار شجریان را ندارد.

نوش آبادی در سخنان روز گذشته اش گفته بود: آنچه به وزارت ارشاد مربوط می‌شود، بررسی صلاحیت‌های فنی و تخصصی افراد است و در این حوزه، استاد شجریان از نظر ما مسأله‌ای ندارد و مورد تأیید وزارت ارشاد است.

کاربران شبکه های اجتماعی عموما تاکید دارند که وزارت ارشاد نمی‌تواند درباره کسی که خود متر و استاندارد موسیقی ایرانی است نظر کارشناسی بدهد. استدلال آنها این است که آثار کسی مثل شجریان که خود استاد مستقیم یا غیرمستقیم کارشناسان این نهاد اداری بوده، نباید مورد بررسی هنری و تخصصی قرار بگیرد.

در این میان ادبیات سخنگوی این وزارتخانه نیز مورد هجمه بسیاری از کاربران قرار گرفته است. در این باره پیروز ارجمند در گفت‌وگو با ابتکار با دفاع از سخنان سخنگوی وزارت ارشاد تاکید کرده که ادبیات رسمی و اداری متفاوت با ادبیات مورد انتظار کسانی است که با حساسیت های دنیای هنری در این عرصه فعالیت دارند. این در حالی است که داریوش پیرنیاکان نیز در گفت‌وگو با ابتکار بر این موضوع تاکید کرده است که ما باید شکرگزار هم عصر بودن با کسانی مثل شجریان باشیم و مسئولان به جای این که تلاش کنند تا از شجریان عذرخواهی بگیرند باید خودشان از او به واسطه محدودیت‌هایی که برایش ایجاد کرده اند معذرت بخواهند. و از او خواهش کنند که در ایران کنسرت بدهد نه این که با این ادبیات به ارزش و احترام او خدشه وارد کنند.

اخذ مجوز برای اساتید به معنی توهین به آنان نیست

* پیروز ارجمند/ مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد


وزارت ارشاد یک وظیفه حاکمیتی دارد که از سه رویکرد بهره مند است؛ حمایت، نظارت و ارزشیابی. قائدتا در این قانون هیچ فردی مستثنی نیست اما بر اساس سازو کاری که دستگاه های اجرایی می‌توانند در اجرای قانون تعیین کنند می‌توان تفسیری از قانون ارائه کرد که در آن ظرفیت های قانونی لازم برای حرمت نهادن به پیشکسوتان هر حوزه لحاظ شود. برای مثال استاد فرشچیان قطعا به لحاظ کارشناسی از نظر ارشاد یک مرجع است و در حوزه نگارگری ایرانی و مینیاتور بالاتر و بیشتر از ایشان دست کم در دوره معاصر وجود ندارد با این همه قانون همه کس را ملزم به رعایت خود کرده است.

و این وظیفه به طور مشخص از سوی حاکمیت تعیین شده است و برای مثال به این شکل نیست که وزارت صنعت به صرف صنعت کار بودن یا حرفه ای بودن یک صنعت کار به او مجوز کار یا فعالیتی رابدهد این در حالی است که وزارت ارشاد به دلیل مرجع بودن بسیاری از اساتید در حوزه های هنری مختلف از ده سال پیش شرایطی را لحاظ کرده است که بررسی آثار این مراجع در شورا های کارشناسی بدون دخالت اعضا تأیید شود در حوزه موسیقی نام 70 نفر از موسیقی دانان کشور در لیستی قرار دارد که آثارشان به لحاظ کیفیت هنری در شورا بررسی نمی‌شود هرچند که در شورای عالی موسیقی وزارت ارشاد کسانی عضویت دارند که در حوزه موسیقی تخصص بالا و مرتبه استادی دارند برای مثال می‌توان از خانم هنگامه اخوان، استاد گنجه ای، استاد منتظری، استاد طلوعی و مسعود شعاعی و غیره نام برد.

همه این عزیزانی که نام بردم قطعا مورد تأیید خود آقای شجریان نیز هستند و در واقع بدنه کارشناسی ما در وزارت خانه ضعیف و ناکارآمد نیست بلکه بسیار متخصص و قابل قبول نیز هست.با این وجود همانطور که گفته شد آثار بسیاری از هنرمندان مرجع در این شورا بررسی نمی‌شود مثلا اگر اثری از استاد شهناز به دفتربیاید اصولا شورا برای بررسی یفی آن ورود نخواهد کرد.همچنین آثار کسانی مثل آقای شجریان نیز در همین راستا قابل توجه است اما بهرحال روند اداری باید طی شود و باید این نکته را هم اشاره کنم که اخذ مجوز چه برای کنسرت و چه برای آلبوم به معنی توهین به هنرمند نیست و از قضا همین مجوز موجب ایجاد امنیت چه برای یک اثر و چه برای یک فرد است.

لذا بنده هم گفته های آقای نوش آبادی را تأیید می‌کنم و هم به دغدغه هنرمندان و اساتید در این باره احترام می‌گذارم.آنچه به نظرم نکته پایانی است توجه به لحن وادبیات مدیران فرهنگی و هنری در این موضوعات است. جالب این که ادبیات اداری هیچ موقع نمی‌تواند مبتنی بر مختصاتی باشد که هنرمندان با وجه احساسی موجود از آن انتظار دارند و فکر میکنم حاشیه های سخنان آقای نوش آبادی نیز به همین علت می‌تواند باشد.نکته آخر این که هر کسی مسئول گفته و ها کرده های خود است و ما نه مقابل آقای شجریان هستیم و نه سخنگوی ایشان. کار ما کار اداری است و صرفا قانون را اجرا می‌کنیم. احترام به کیفیت کار هنری ایشان در چارچوب قانون انجام شده و من بعد نیز انجام خواهد شد.

باید قدر شجریان را بدانیم

* داریوش پیرنیاکان/سخنگوی خانه موسیقی

اصولا کیفیت هنری آثارکسی مثل شجریان بالاتر از آن است که یک نهاد اجرایی و اداری بتواند درباره آن اظهار نظر کند، حال چه قبول داشته باشد چه نه! من سال گذشته هم همین را در سخنرانی ای گفتم! باید موسیقی را به عنوان یک هنر، یک علم و بخش مهمی از فرهنگ این سرزمین به رسمیت شناخت و پاسدار آن بود. اگر این اتفاق بیافتد قطعا ارزش واقعی کسانی مثل شجریان درک می‌شود. من نه از این نظر که دوست و همکار آقای شجریان هستم بلکه از دور و به عنوان یک شهروند این را می‌گویم که ما باید شاکر این موضوع باشیم که با کسی همچون شجریان هم عصر هستیم. در این چهل و هفت، هشت سالی که کار کرده ام این را دریافته ام اگرچه خیلی ها و بسیاری از افراد جوان و با تجربه به خوبی دارند کار می‌کنند و کارهای بسیار شاخصی دارند اما شجریان قله است. کاری که او در طی این سال‌ها انجام داده است هرگز در زمان کوتاهی قابل دسترسی دوباره نیست.

من تعجب می‌کنم از اظهار نظر برخی از مسئولان که به سادگی درباره کسانی که هویت تاریخی این سرزمین هستند موضع می‌گیرند و سخن می گویند. ما باید قدردان شجریان باشیم. ایشان چند سال دیگر می‌تواند به این موسیقی خدمت کند؟ کسی که در دهه هشتادم زندگی اش می‌تواند با این کیفیت آواز بخواند و کار کند شایسته تقدیر و تجلیل بسیار بیشتری از این است که وجود دارد. اصولا به اعتقاد من باید به جای عذرخواهی گرفتن از شجریان باید ما از او عذرخواهی کنیم. باید مسئولان این حوزه از شجریان عذرخواهی کنند از این که این سال‌ها چوب لای چرخ آثارش گذاشتند وباید آنها از او خواهش کنند که در کشور کنسرت بدهد.

 من نمی‌خواهم چیزی را گردن آقای روحانی بیاندازم. اما ایشان هم به ارزش و اهمیت آقای شجریان واقف هستند که در فیلم تبلیغاتی شان از صدا و نام او استفاده می‌کنند.آدمی که تا این حد می‌تواند ارزش داشته باشد چرا باید مورد بی مهری یا احیانا ادبیات نسنجیده برخی مسئولان هنری و فرهنگی قرار بگیرد.؟ما به این دلیل که هم عصر کسانی مثل شجریان هستیم بایدقدر آنها را نمی‌دانیم. تاریخ که بگذرد به اهمیت و ارزش او و امثال او پی خواهیم برد. مثلا همین امروز ما حسرت بودن حافظ را در این عصر می‌خوریم که ای کاش حافظ هم دوره ما بود. شجریان و شجریان ها هم همین گونه هستند.باید با طمانینه بیشتری در باره کسانی که در مقام یک اسطوره هستند سخن گفت و این ادبیات و مواضع از بالای برخی مسئولان اصلا قابل فهم نیست.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

* کیوان ساکت/موسیقیدان و آهنگساز


مدتی است صدای شجریان از رسانه ملی پخش نمی‌شود. و آلبوم جدیدی هم از ایشان روانه بازار نشده. با تمام این حرف و حدیث ها خبرگزاری ایسنا روز شنبه بیست دی ماه 93 از قول معاون حقوقی و پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته است«... آنچه به وزارت ارشاد مربوط می‌شود، بررسی صلاحیت های فنی و تخصصی افراد است و در این حوزه، استاد شجریان از نظر ما مسئله ای ندارد و مورد تایید وزارت ارشاد است » واقعا معلوم نیست استاد شجریان از چه نظر مورد تایید وزارت ارشاد هستند.

زیر ادر پایین این گفته ها آقای حسین نوش آبادی اظهار کرده اند «.. انچه به طور کامل در حیطه اختیارات وزارت ارشاد است، شرایط فنی، هنری، استعداد و توانمندی تخصصی و مسایل مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر است.» این سخنان چه معنی میدهد. آیا واقعا وزارت ارشاد به خود اجازه می‌دهد که بگوید ما آقای شجریان را تایید می‌کنیم. پس ایشان هنرمند خوبی هستند؟ آقای نوش آبادی گرامی؛ ما از کارگزاران دولت تدبیر و امید، انتظار داریم مدبرانه و با تدبیر سخن بگویند. شجریان یک چهره و یک هنرمند ملی است و این نه با تایید وزارت ارشاد صورت گرفته و نه با تکذیب آن از اعتبار ساقط می‌شود.

ملت ایران شجریان را عاشقانه دوست دارد. فارغ از هر جریان و حرف و حدیثی. آقای نوش آبادی؛ اگر واقعا قصد خدمت به هنر و مردم را دارید لطفا از این پس سنجیده تر سخن برانید. و در پایان خواست همه هنرمندان را عرض کنم؛ ممیزی را از ارشاد حذف کنید! که تالی فاسد آن بسیار بیشتر از فایده ان است. به این صورت نمی‌توان بساط ابتذال را از هنر برچید. این کار راه دارد و چاره آن در دست هنرمندان دلسوز و با تجربه است.


ویدیو مرتبط :
مواضع ضد اسلامی محمدرضا شجریان(حتما ببینید)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن ازدواج



حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن ازدواج

 

برگزاری مراسم ازدواج یکی از اتفاقات خوشایند و خاطره انگیز برای هر فردی است. اما همین اتفاق خوشایند، اکنون به یک حادثه پراسترس و پرتنش تبدیل شده است. بیراه نیست اگر بگوییم که هزینه ها و چگونگی برگزاری این مراسم گاه به یکی از موانع ازدواج تبدیل می شود یا شروع زندگی مشترک را به تأخیر می اندازد. به این ترتیب یک موضوع فرعی و حاشیه ای جای خود را به اصل داده و کنار گذاشتن آن با وجود سنت هایی که در حوزه ازدواج ریشه دوانده است، ناممکن به نظر می رسد.

 

با این همه هستند همسرانی که مراسم ازدواج خود را در کمال سادگی برگزار می کنند. به راستی چگونه می توان بار سنگین مراسم ازدواج را از نامزدی، سفره عقد، خرید برای عروس و داماد، برگزاری مراسم در تالار عروسی، عکاسی و فیلمبرداری گرفته تا آن چه طی سالیان متمادی به آن اضافه شده است، از روی دوش جوانان برداشت؟ شاید پاسخ به این سوال دشوار باشد اما در این مطلب تلاش کرده ایم، به بخشی از این پرسش پاسخ دهیم.

 

برگزاری مراسم ازدواج

وقتی می توانیم مراسم ازدواج را به شکل منطقی و صحیح برگزار کنیم که در آموزش فلسفه ازدواج به جوانان موفق عمل کرده باشیم. باید توجه کرد که اگر نتوانیم پدیده ای را از اساس به درستی تبیین کنیم، در پرداختن به مسائل جانبی آن نیز نمی توانیم به خوبی عمل کنیم. بنابراین بدیهی است که وقتی جوانان از ازدواج درک صحیحی ندارند، درباره برگزاری مراسم ازدواج هم درک و منطق درستی نخواهند داشت؛ متأسفانه گاهی مشاهده می شود که برگزاری مراسم عروسی خود به اصل تبدیل می شود و ذهن جوانان و خانواده ها را پر می کند. در چنین شرایطی از جوانانی که فلسفه ازدواج را نمی دانند، نمی توان توقع داشت که درباره مراسم و مناسک ازدواج دیدگاه درستی داشته باشند.

 

دکتر غلامرضا حسنی درمیان جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این مطلب به خراسان می گوید: درک فلسفه ازدواج مستلزم آموزش درباره دلایل ازدواج و ماهیت آن است. ازدواج یک گام بزرگ برای رشد و تعالی شخصیت و حرکت به سوی تکامل انسانی است. فرد با ازدواج به عنوان یک امر روحانی می تواند به پرورش روح و تعالی دادن جنبه های انسانی خود بپردازد. درست به همین دلیل است که در اسلام امری مقدس شناخته شده است و نیمی از دین فرد با آن کامل می شود.

 

همچنین غایت ازدواج، تربیت و پرورش نسل پاک و صالح است. فرد پس از ازدواج از منیت های خود دست می شوید و به علت داشتن هدف غایی، شخصیتی والاتر و رشد یافته تر می یابد. اما متأسفانه در جامعه کنونی شرایط به گونه ای است که انجام مراسم ازدواج، آن را به کلی از اصل خود دور کرده است و از آن جا که درباره هدف ازدواج آموزشی به جوانان نداده ایم برگزاری مراسم عروسی هم تحت تأثیر قرار گرفته است.نکته این جاست که بسیاری از آسیب هایی که بعدها نهاد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد، از همین جا آغاز می شود. زیرا تبعات اقتصادی یک ازدواج بر خانواده ها چنان سنگینی می کند که آن ها را بامشکلات زیادی مواجه می سازد. این در حالی است که خانواده یک نهاد اجتماعی است نه اقتصادی و ازدواج یک گذر معرفت شناختی به سوی کمال است نه پله ترقی برای رسیدن به مادیات.

 

دلایل تجمل گرایی در مراسم ازدواج

به گفته عضو شورای علمی برنامه جامع خانواده پایدار، عواملی همچون جامعه پذیری معیوب، غالب شدن ارزش های مادی در اعتبار سنجی زندگی اجتماعی، بروز شکاف نسلی، ایجاد سبک های جدید زندگی، تغییر دیدگاه درباره مفهوم زندگی، ضعف در جهان بینی نسلی، گرفتار شدن در روزمرگی، چشم و همچشمی و رقابت های کاذب، کاهش مسئولیت پذیری و کاهش عقلانیت از مهم ترین دلایل گرایش افراطی به برگزاری مراسم مجلل عروسی است که بخش عمده ای از آن به دلیل تغییرات اجتماعی ناشی از سپری شدن دوره گذار در جامعه ایران شکل گرفته است.

 

همچنین رواج دیدگاه های افراطی درباره شادی و نشاط در مراسم عروسی به معضلات دامن زده است. طبق یک دیدگاه گفته می شود که این مراسم باید بدون هر گونه شادی و نشاط برگزار شود و دیدگاه دیگر به ایجاد شادی و نشاط به هر بهایی اعتقاد دارد و بر این اساس متأسفانه در برخی مراسم عروسی مسائل شرعی و اخلاقی نادیده گرفته می شود. درباره دیدگاه اول باید یادآوری کرد که اسلام به هیچ عنوان با شادی مخالف نیست.

 

نکته این جاست که در بسیاری از موارد جوانان را نهی می کنیم و به عبارتی فقط به آن ها می گوییم چه نکنند. در صورتی که باید به جوانان این آموزش را بدهیم که چه کارهایی بکنند تا هم اخلاق و شرع را رعایت کرده باشند و هم اصل شادی و نشاط پابرجا مانده باشد.مسئله مهم دیگری که درباره شادی در مراسم عروسی باید مطرح شود این است که از آن جا که شادی و نشاط برای جوانان در جامعه نهادینه نشده است، به مصداق «یک شب که هزار شب نمی شود» عمل می کنند و برای شادی در مراسم ازدواج حد و مرزی قائل نمی شوند.

 

در واقع برای حل این معضل چاره ای نداریم جز این که ساختار و نظام حاکم بر اجتماع را به گونه ای اصلاح کنیم که شادی و نشاط نهادینه شود و به جوانان متذکر شویم که شادی و نشاط هم چارچوب مشخصی دارد.

 

دکتر حسنی با تأکید بر این که جامعه ما ظرفیت بالا رفتن آگاهی های عمومی را دارد، تأکید می کند: سواد عمومی ظرف سال های گذشته در کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده است و اگر عزم جدی در سطح فردی و اجتماعی و در میان سیاست گذاران به وجود آید، تمامی آداب و رسوم دست و پا گیر و نادرست، اصلاح پذیر است. همچنین تلاش برای ایجاد برابری در ازدواج نیز از اقدامات نادرستی است که باید اصلاح شود. در حوزه ازدواج باید بر هم افزایی تأکید کنیم نه برابری خواهی. در واقع زن و مرد دو موجود مستقل هستند که یکدیگر را تکمیل می کنند و قرار نیست به دنبال تساوی باشند. بنابراین باید تلاش فردیت و استقلال یکدیگر را به رسمیت بشناسند و زمینه رشد هم را فراهم کنند.تمامی الگوهای اجتماعی قابل بازسازی است و از آن جا که هیچ امری به اندازه ارائه الگوهای صحیح و آموزش موثر نیست، لازم است الگوهای صحیح را معرفی کنیم. هم اکنون ظرفیت بالقوه ای در جامعه وجود دارد که آن را نادیده گرفته ایم. جوانان تشنه یاد گرفتن هستند و این ما هستیم که نتوانسته ایم محتوای آموزشی خوب و مفیدی را به آن ها ارائه کنیم.

منبع:خراسان