اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ماجرای هدیه پنهانی پسر 24 ساله به مادرش
پسر بیست و چهار سالهای که تحمل رنج مادرش را به دلیل بیماری کلیه نداشت، یکی از کلیههای خود را پنهانی به او اهدا کرد.
وقتی از اهدای عضو سخن گفته میشود، همه نگاهها معطوف بیماران مرگ مغزی میشود که خانوادههایشان بدون هیچ چشمداشتی، اعضای بدن عزیزان خود را به بیماران نیازمند هدیه میدهند. اما این بار فردی که عضوی از بدنش را اهدا کرد یک بیمار مغزی نبود، بلکه پسر بیست و چهار سالهای است که پس از ده سال طاقت نداشت مادرش را که به نارسایی کلیه مبتلا بود روی تخت بیمارستان و در حال دیالیز شدن ببیند. این جوان تصمیم گرفت یکی از کلیههایش را بدون آن که مادرش بداند به او هدیه دهد.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان آذربایجان غربی در این باره به جامجم گفت: زن پنجاه و یک سالهای به دلیل نارسایی کلیههایش از روزهای پایانی تیر سال 1383 برای انجام دیالیز به این انجمن میآمد و به دلیل این که وضع مالی مناسبی نداشت، به مراکز درمانی معرفی میشد تا رایگان دیالیز شود.
حسن اشتری افزود: در این ده سال او تحت درمان قرار داشت و حتی نام وی در فهرست گیرندگان عضو پیوندی ثبت شده بود، اما به دلیل گروه خونی خاصی که داشت موفق به دریافت عضو نشده بود، تا این که پسر بیست و چهارساله وی یکی از کلیههایش را به مادرش اهدا کرد.
این زن پنجاه و یک ساله که نمیخواست خود را معرفی کند، به خبرنگار ما گفت: از ده سال پیش از بیماری کلیه رنج میبردم. اوایل نمیدانستم دچار ناراحتی کلیه هستم تا این که یک روز در خانه بیهوش شدم. خانوادهام وقتی مرا به بیمارستان بردند، پزشک احتمال داد دچار ناراحتی کلیه شده باشم. بنابراین پس از چند آزمایش معلوم شد کلیههایم دچار مشکل شده و باید درمان جدی را شروع کنم. از آن موقع به بعد سه بار در هفته دیالیز میشدم.
زن میانسال افزود: پس از مدتی هر دو کلیهام را از دست دادم و شوهرم با جمعآوری ضایعات هزینه زندگیمان را تامین میکرد. اما او نیز به دلیل بیماری کم سو شده و بسختی میتوانست کار کند. بنابراین با از کار افتاده شدن شوهرم، تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتیم و دیگر پولی نداشتیم که با آن کلیه بخریم.
این گیرنده عضو پیوندی اضافه کرد: سالها از پی هم میگذشت و حال من هر روز وخیمتر میشد چند روز پیش پسرم به ملاقاتم آمد و گفت یک اهداکننده کلیه بدون هیچ چشمداشتی میخواهد یکی از کلیههایش را به من هدیه کند. با شنیدن این حرف گریستم و خدا را شکر کردم که هنوز انسانهایی هستند که برای رضای خدا کار نیک انجام میدهند. هزاران بار دهنده عضو و خانوادهاش را دعا کردم که به یاریام شتافتند.
وی خاطرنشان کرد: هر چه از او خواستم نام دهنده کلیه را بگوید حاضر به گفتن نام وی نشد و زمانی متوجه شدم، فرزندم کلیه خود را به من هدیه کرده که او را در ورودی اتاق عمل دیدم. لحظهای که روی برانکارد بودم و به سمت واحد پیوند میرفتم، او را دیدم که خود را برای عمل آماده میکرد. پسرم با دیدن من خندید و خواست آرام باشم. فهمیدم او همان فردی است که به من کلیه هدیه کرده است.
دیگر نمیتوانستم رنج مادرم را ببینم
پسر بیست و چهار ساله این زن نیز به خبرنگار ما گفت: در این سالها وقتی رنج مادرم را میدیدم عذاب میکشیدم و نمیتوانستم این همه درد و رنج او را تحمل کنم. وقتی همه راهها را بر روی خود بسته دیدم تنها چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که خود دست به کار شوم و یکی از کلیههایم را به او هدیه کنم، اما میدانستم اگر او بداند دهنده کلیه من هستم آن را نخواهد پذیرفت.
وی اضافه کرد: دعا میکردم بعد از آزمایش پاسخ مثبت از پزشکان بگیرم و عمل پیوند انجام بشود تا مادرم نجات یابد. وقتی جواب آزمایشها آمد و متوجه شدم این کار عملی است، خوشحال شدم و از این که توانستم دین خود را به مادرم ادا کنم، خوشحالم و امیدوارم او از من راضی باشد.
ویدیو مرتبط :
پسر با هدیه اش آرزوی مادرش را برآورده می کند!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ماجرای غم انگیز پدری که پسر 5/2 ساله اش را با بنزین به آتش کشید!
كیفرخواست علیه پدر باربد كه كودكش را به آتش كشیده و باعث مرگ او شده بود، از سوی دادستانی استان البرز صادر شد. باربد كودك دوونیم سالهای بود كه 27 اردیبهشت سالجاری توسط پدرش محمد با بنزین سوزانده شد.
محمد، زمانی اقدام به این كار كرد كه همسر و پدر همسرش در خانه نبودند. او ابتدا وارد خانه پدرزنش شد و باربد را در آغوش گرفت و به اتاقی برد و برای اینكه كسی نتواند وارد شود، در را قفل كرد و سپس كودك را به آتش كشید. او در جریان این آتشسوزی خودش هم دچار آسیب شد و هر دو در بیمارستان مدنی كرج تحت درمان قرار گرفتند.
مادر باربد كه بعد از انتقال پسرش به بیمارستان در جریان سوختن او قرار گرفت، به ماموران گفت: من و شوهرم مدتها بود كه از هم جدا زندگی میكردیم. محمد، باربد را با خود برده بود و میگفت او را پس نمیدهد تا اینكه یك هفته قبل از حادثه او را پیش یكی از اقوام برده و گفته بود حاضر است در قبال گرفتن پول، بچه را به من بدهد. من هم پولی را كه خواسته بود تهیه كردم و پسرم را گرفتم.
این زن ادامه داد: محمد به شیشه اعتیاد داشت و در حالی كه مسوولیت نگهداری از خواهران و برادرانش با او بود، ورشكسته شد. او یكبار به خاطر چكهای برگشتی به زندان افتاد. زندگی ما خیلی آشفته بود و دیگر نمیتوانستیم با هم زندگی كنیم. اعتیاد محمد آنقدر شدید بود كه مرتب من را كتك میزد. نتوانستم تحمل كنم و از او جدا شدم. مدتی بود كه مجهولالمكان بود و من نمیتوانستم او را پیدا كنم تا اینكه خودش آمد و بچه را داد.
مادر باربد گفت: من و باربد در خانه پدرم زندگی میكردیم. آن روز ما برای انجام كاری بیرون رفته بودیم. باربد پیش مادرم بود. محمد وارد خانه شده و به زور باربد را برداشته و به اتاقی برده بود. مادرم نتوانست جلو محمد را بگیرد.
تحقیقات بیشتر پلیس نشان داد محمد مدتی جلو خانه كمین كرده و منتظر خروج همسر و پدرزنش شده و بعد وارد آنجا شده بود. همچنین فاش شد او یك بطری بنزین با خود برده بود تا آتش به پا كند اما حین سوزاندن پسر خردسال، خودش هم دچار آتشسوزی شد و در نهایت مادربزرگ باربد، با شلنگ آب شعلهها را خاموش كرد.
تحقیقات پلیسی- قضایی پیرامون این پرونده در حالی ادامه داشت كه پزشكان اعلام كردند فقط یك معجزه میتواند كودك را نجات دهد، چراكه او دچار 70درصد سوختگی شده و تقریبا تمام قسمتهای بدنش آتش گرفته است. عمق سوختگیها هم بسیار زیاد است. پزشكان همچنین گفتند پدر باربد هم دچار 50 درصد سوختگی شده البته قسمتهای غیرحساس بدن این مرد سوخته است.
باربد حدود دو ماه بعد از این حادثه در بیمارستان شهید مطهری تهران جان خود را از دست داد و پرونده با اتهام قتل به جریان افتاد. محمد بعد از سه ماه بستری در بیمارستان سرانجام به دادسرا منتقل شد و اتهام قتل فرزندش را انكار كرد. او گفت: نمیخواست باربد را آتش بزند و هدفش فقط خودسوزی بود. او گفت: باربد پسر من بود و دوستش داشتم و هرگز حاضر نبودم زجر پسرم را ببینم. به خاطر شرایطی كه داشتم، میخواستم خودم را از بین ببرم اما باربد در آغوشم بود و میترسید و همین باعث شد او هم آتش بگیرد.
این ادعا باید مورد بررسی بازپرس قرار میگرفت به همین خاطر وی دستور داد پزشكی قانونی در این خصوص اظهار نظر كند. متخصصان پزشكی قانونی كهریزك كه جسد باربد را مورد بررسی قرار داده بودند، اعلام كردند نوع سوختگی باربد و شدت آن نشان میدهد این كودك را آتش زده و بنزین مستقیما روی او ریخته شده است. با اعلام این نظریه ادعای پدر باربد رد و این مرد 32ساله در قتل پسرش مجرم شناخته شد. رامین وفاتبار، وكیلمدافع باربد كه از همان ابتدا وكالت مادر باربد را برعهده داشت و از سوی انجمن حمایت از حقوق كودك نیز پیگیر پرونده بود، دیروز در اینباره به خبرنگار ما گفت: با پیگیریهای انجامشده تحقیقات در مرحله دادسرا تمام و كیفرخواست علیه پدر باربد به اتهام آتشزدن و قتل این كودك دوونیم ساله صادر و پرونده برای محاكمه متهم به دادگاهكیفری استان البرز فرستاده شده است. بنابراین ما منتظر ابلاغیه و تعیین زمان محاكمه این مرد هستیم.
وفاتبار اضافه كرد: با توجه به اینكه مطابق قانون، پدر در قتل فرزندش قصاص نمیشود، باید دید دادگاه بعد از محاكمه چه تصمیمی در این خصوص خواهد گرفت اما آنچه مسلم است قتل باربد افكار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است و مادر باربد و انجمن حمایت از حقوق كودك نیز شاكیان این پرونده هستند.... / منبع:روزنامه شرق