اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قاتل افغان: چارهای جز قتل نداشتم!
مردی افغان که به ارتکاب سهجنایت اعتراف کرده است همچنان در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد. او زنی میانسال و پسرش را به قتل رساند و سپس دختر موردعلاقه خودش را هم کشت.
این متهم 23ساله که محمد نام داردجزییاتی از قتلها را شرح داده است:
ازدواج کردهای؟
بله دو بچه چهار و پنجساله دارم.
اعتیاد داری؟
نه.
چرا آن سه نفر را کشتی؟
آن مادر و پسر میخواستند از من کلاهبرداری کنند. دوست دخترم هم تصمیم داشت به من خیانت کند.
مادر و پسر چطور قصد داشتند از تو کلاهبرداری کنند؟
من هزارو600سکه تمامبهار آزادی که حدود یکونیممیلیاردتومان ارزش دارد برای آنها نزول کرده و آنها هم چند چک داده بودند اما همه چکها برگشت خورد. این اواخر فهمیده بودم آنها نمیخواهند پول مرا بدهند.
سکهها را چه زمانی برایشان گرفته بودی؟
تیر سال گذشته.
از کجا فهمیدی که نمیخواهند پول را به تو بدهند؟
برای اینکه کارهایشان را انجام داده بودند تا به خارج بروند. میخواستند در آمریکا اقامت بگیرند و بدهیشان را برای من بگذارند.
چطور توانستی یکمیلیاردونیم پول برای سکهها تهیه کنی؟
من فامیل زیادی در اصفهان دارم که در کار خریدوفروش سکه و طلا هستند. به اعتبار پدرم از آنها سکه گرفتم اما مادر و پسر نمیخواستند پول را بدهند و من تحت فشار بودم. اگر آنها میرفتند من بدبخت میشدم.
چطور مطمئن شدی آنها میخواهند از ایران بروند؟
کارهای گذرنامهشان را کرده و حتی چمدانهایشان را هم بسته بودند.
چگونه با آن دو آشنا شدی؟
من پیششان زندگی کردهام. حدود 12سال بود که برای آنها کار میکردم.
از 11سالگی کارهای بانکی و اداری آنها را انجام میدادم.
پس چرا این بلا را سر آنها آوردی؟
تحتفشار بودم، اگر آنها میرفتند من چه کاری باید میکردم؟
الان که آنها را کشتهای مشکلت حل شد؟
من نمیخواستم آنها را بکشم، مجبور شدم.
اصلا چرا آن تعداد سکه را برایشان نزول کردی که بعد این اتفاقات بیفتد؟
بابت یکونیممیلیاردی که برایشان گرفته بودم 200میلیون هم به من دستمزد دادند. آنها چارهای جز قتل برایم نگذاشتند و خودشان مجبورم کردند این کارها را بکنم.
تو با نقشه قبلی این کار را کردی.
من بارها با آنها درباره پرداخت اقساط صحبت کردم. اول نقشه قتل آنها را نداشتم، اما بعد خودشان کاری کردند که بکشمشان.
یعنی چه؟
من فقط میخواستم آنها را بیهوش کنم و کلیدهایشان را بردارم حتی دکتر بردمشان و حالشان بهتر شد.
اما در نهایت آنها را کشتی.
چون وقتی کمی حالشان خوب شد شروع به تهدید کردند و گفتند شکایت میکنند. من هم ترسیدم و تصمیم به قتلشان گرفتم.
اما تو که چاه را از قبل آماده کرده بودی.
آن چاه را برای دوستدخترم کنده بودم.
آنها را چطور کشتی؟
دوباره قرص به آنها خوراندم و در حالی که بیهوش بودند آنها را در چاه انداختم و بنزین رویشان ریختم و آتش زدم.
جسد سومی هم در آن چاه بود.
آن جسد دوست دخترم است که او را سهساعت قبل از اینکه مادر و پسر را به قتل برسانم، کشتم و به چاه انداختم.
چاه را از کجا پیدا کردی؟
پیدا نکردم. از همدستانم خواستم آن را بکنند.
چند متر بود؟
هفتمتر.
همدستانت میدانستند تو چاه را برای چه کار میخواهی؟
نه. من خیلی به آنها رسیدگی کرده بودم به همین خاطر هرکاری که ازشان میخواستم برایم انجام میدادند.
چه کارهایی برای آنها کرده بودی؟
بیرویه پول در اختیارشان میگذاشتم و به آنها ماشین میدادم. گاهی با هم این طرف و آن طرف میرفتیم.
بعد از قتل توانستی سکهها را پیدا کنی؟
نه من اصلا به داخل خانه آنها نرفتم. بعد از آنکه در چاه را بستم فرار کردم و به شمال رفتم. بعد از 20روز میخواستم به خانه آنها بروم که فهمیدم همسایهها از گمشدن آنها خبر دارند و پلیس هم از ماجرا خبردار است. برای همین فرار کردم و به شمال رفتم اما در نهایت دستگیر شدم.
چطور شد که اعتراف کردی؟
من آخرین نفری بودم که با آنها ارتباط داشتم و با توجه به مدارک موجود چاره دیگری نداشتم.
از کجا فهمیدی مقتول سوم قصد دارد به تو خیانت کند؟
او 200میلیونی را که از سود این کار برایم مانده بود از من گرفت و بعد هم خواست مرا ترک کند وقتی خواستم جلویش را بگیرم تهدید کرد شکایت میکند و آبروی من و پدر و مادرم را میبرد.
چه مدت بود که آن دختر را میشناختی؟
یکسالونیم.
آیا او هم افغان بود و میدانست تو ازدواج کردهای و بچه داری؟
او ایرانی بود و 20سال داشت اما همه چیز من را میدانست اما من به دوستان و آشنایان گفته بودم او همسر من است.
چرا وقتی سکهها را به آن مادر و پسر و پول را به دختر جوان دادی از آنها رسید یا مدرک دیگری نگرفتی که کار به اینجا نکشد؟
اشتباه کردم.
ویدیو مرتبط :
دلقک قاتل: قتل عام
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل زن تنها برای سرقت 200 هزار تومان/دستگیری قاتل افغان در نزدیکی محل جنایت
قتل زن تنها برای سرقت 200 هزار تومان/دستگیری قاتل افغان در نزدیکی محل جنایت
کارگر افغان پس از قتل زن تنها با سرقت 200 هزار تومان از خانه اش ، گریخت اما خیلی زود در دام ماموران گرفتار شد.
اخبار حوادث - به گزارش خبرنگار مهر، سوم آبان امسال مأموران کلانتری 121 سلیمانیه در جریان خبر کشف جسد زن 57 ساله ای در خانه ای ویلایی در خیابان نبرد شمالی قرار گرفتند .
با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات مقدماتی مشخص شد که همسر این زن با مراجعه به خانه و ورود به محوطه داخل ساختمان ، متوجه شده کلید پشت در خانه است و نمی تواند وارد ساختمان شود. در ادامه و به علت عدم پاسخگویی همسرش از داخل خانه ، با کمک همسایگان اقدام به باز کردن در خانه کرده که پس از ورود به داخل با جسد همسرش روبرو می شود .با حضور مأموران کلانتری و کشف جسد ، بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی اعلام شد که با حضور تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و عوامل تشخیص هویت پلیس آگاهی ، علت مرگ "خفگی ناشی از انسداد شریان تنفسی" اعلام شد .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با توجه به بررسی های انجام شده در صحنه وقوع جنایت ، کارآگاهان اداره دهم اطمینان پیدا کردند که قاتل یا قاتلین از افراد آشنای مقتول هستند که بدون هیچگونه تخریب و یا انجام مقاومتی از سوی مقتول وارد خانه شده و اقدام به ارتکاب جنایت کرده اند . همچنین در بررسی های دقیق تر و با توجه به اظهارات همسر مقتول کارآگاهان در جریان سرقت 200 هزار تومان از داخل خانه قرار گرفتند .
با توجه به اطلاعات بدست آمده و در ادامه تحقیقات از اعضای خانواده ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که یک روز در طول هفته ، جوانی به عنوان نظافتچی به منزل آنها مراجعه و اقدام به نظافت ساختمان می کند .
با شناسایی هویت این کارگر نظافتچی و شناسایی محل زندگی وی به عنوان نگهبان یک ساختمان در حال ساخت در منطقه نبرد ، کارآگاهان با مراجعه به این ساختمان اطلاع پیدا کردند که این شخص به نام "فضل الله . ن" 23 ساله از زمان وقوع جنایت با مراجعه به پیمانکار ساختمانی بلافاصله اقدام به تسویه حساب کرده و آن محل را ترک کرده است .
با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده ، کارآگاهان اداره دهم با انجام تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی محل تردد "فضل الله . ن" در خیابان نبرد شده و سرانجام 24 آبان او را دستگیر و به اداره دهم انتقال دادند .
در حالیکه متهم پس از دستگیری و انتقال به اداره دهم منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده بود اما با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده سرانجام دیروز لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد .
متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : زمانیکه در داخل خانه در حال انجام کارهای مربوط به نظافت ساختمان بودم ، بر سر افزایش میزان حقوق دریافتی با مقتول شروع به صحبت کردم که پس از دقایقی و در حالیکه همسر مقتول در آن لحظه در خانه حضور نداشت ، این موضوع باعث بالا گرفتن اختلاف و درگیری لفظی من با مقتول شد .
در حالیکه مقتول حاضر به افزایش حقوق من نشده بود و می خواست که مرا از خانه بیرون کند ، شالی که بر روی سر وی قرار داشت را به دو گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم که دیگر قادر به نفس کشیدن نبود . پس از آن ، با سرقت وجوه نقد داخل خانه که از محل نگهداری آنها اطلاع دقیق داشتم به سرعت به محل کار اصلی خود رفتم و ضمن تسویه حساب با پیمانکار ساختمان ، این محل را نیز ترک کردم اما پس از چند روز توسط مأموران دستگیر شدم ./مهر