اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ضربه به مذاکره
تندروها در مراسم استقبال از روحانی اخلال کردند
ضربه به مذاکره
خبرگزاری «مهر» گزارش داده است که در جریان استقبال از روحانی، «مخالفان مذاکره با آمریکا درهنگام خروج روحانی از فرودگاه، جلو خودرو وی را گرفتند و با شعار مرگ بر آمریکا مانع از حرکت آن شدند... در هنگام (عبور خودروی روحانی) یکی از مخالفان کفش خود را بهسمت خودرو روحانی پرتاب کرد که به کسی اصابت نکرد.»
حالا پرتاب کفش و تخممرغ بهسوی رییسجمهوری که از سوی مدافعان این عمل «خشم انقلابی» نام گرفته «تیتر یک» برخی از رسانههایی است که از پیروزی روحانی در انتخابات خوشحال نشده و از رویدادی که پس از 35سال بهعنوان اتفاقی تاریخی از آن یاد شد هم چندان دلخوش نبودند.
حالا همین رسانهها که مخالفان خود را به «تهیه خوراک برای رسانههای خارجی (بخوانید بیگانه) متهم میکردند خود «رطبخورده» شدند و تیترشان، (استقبال از روحانی با کفش)، تیتر یک رسانههای بیگانه (خارجی) شد.
در این سو؛ واکنش سیاسیون هم در این دو معنا البته در قالب الفاظ نشست. در نوع اول؛ سایت خبری «رجا نیوز» در گزارشی باعنوان «اقدام عجیب، بیفایده و بدون دستاورد روحانی در گفتوگوی تلفنی با اوباما» آورده است:
«این رفتار پرابهام و عجیب از سوی رییسجمهور در شرایطی صورت گرفته است که هیچ دستاورد عینی دیپلماتیکی برای معامله با برند «ایران انقلابی» که در پس این تماس تلفنی اتفاق افتاده است، برای ایران حاصل نشده و مشخص نیست با کدام توجیه دیپلماتیک و عقلانی، تماسی که مهمترین سرمایه ملت ایران یعنی برند مقاومت، برای آن هزینه شده است، بدون هرگونه آورده خاص برای این ملت، آنهم در هفته دفاع مقدس برقرار شده و اتفاق افتاده است.»
این سایت اصولگرا در گزارش دیگری با تیتر مشابه گزارش قبلی با عنوان «معامله با برند «ایران انقلابی» به قیمت ارزانشدن چندساعته دلار» آورده است: «آنچنان که از قبل هم پیشبینی میشد، واکنش بازار ارز که اینروزها توسط این جریان تبلیغی بهعنوان نماد تحول در اقتصاد ایران تبلیغ میشود، به تماس تلفنی روحانی و اوباما جالب توجه بود، به نحوی که قیمت دلار با کاهش کمتر از صدتومان و بازگشت به قیمت 2960تومان، حتی تا قیمتی که هفته قبل پایین آمده بود (2910) نیز بازنگشت.
حال این سوال اساسی به وجود آمده است که آیا قیمت فروش برند «ایران انقلابی» و مذاکره تلفنی با شیطان بزرگ، کمتر از صدتومان آن هم برای چند ساعت بوده است؟»
حسین شریعتمداری نیز که معمولا ترجیح میدهد نظراتش را در ستون صفحه دو کیهان منعکس کند، این بار در گفتوگویی با خبرگزاری «فارس»، مکالمه تلفنی اوباما و روحانی را «زشت و پلشت» خوانده است.
مدیرمسوول روزنامه کیهان گفته است: «اظهارات جناب آقای روحانی نشان میدهد علاوه بر اصل گفتوگو که جای بحث و بررسی دارد، این نکته که چه کسی برای گفتوگو پیشقدم شده است نیز از نگاه هر دو طرف اهمیت داشته و آنها حیثیت خود را در گرو آن میدانند.
این ماجرا از دو حال خارج نیست؛ اول آنکه درخواست گفتوگو از سوی روحانی بوده است که اگر اینگونه باشد اظهارات رییسجمهور محترم هنگام ورود به تهران که طرف مقابل را درخواستکننده گفتوگو معرفی کرده با شعار دولت راستگویان تناقص دارد و انتظار این بوده و هست که رییسجمهور محترم واقعیتها را با مردم درمیان بگذارند.
اما چنانچه این درخواست از سوی اوباما صورت گرفته باشد، نشاندهنده آن است که دولت آمریکا حتی در حدواندازه اعلامنظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت نداشته و قابلاعتماد نیست؛ بنابراین سوال بعدی آن است که جناب روحانی با چه تحلیل و تفسیری به اوباما و دولت وی اعتماد کرده و از این بهاصطلاح اعتماد متقابل با آن همه تبلیغات پرحجم یاد میکند.»
شریعتمداری ادامه داد: «البته اینکه دولتمردان محترم اصرار دارند اوباما را درخواستکننده مکالمه بنامند نشان میدهد خود آقایان به زشتی و پلشتی این اقدام اعتراف دارند.»
این سخنان شریعتمداری درحالی است که وی پیش از این بارها روحانی را به هوشمندی توصیف کرده بود و در یادداشتی در تاریخ 27خرداد 1392 نوشته بود: «... قبل از همه باید از هوشمندی ایشان (حسن روحانی) قدردانی کرد.»
او همچنین بارها از مواضع روحانی اظهار خوشحالی و حمایت کرده است و در همان یادداشت آورده: «گفتمان اصولگرایی پیروز شده است. واقعیتی که برای دشمنان بیرونی، اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات تلخ و ناگوار بود تا آنجا که هیچیک از آنها نتوانستند ناخشنودی آمیخته به عصبانیت خود را از مواضع دکتر روحانی پنهان کنند...»
اما در کنار این هجمه تبلیغاتی، نگاههای مثبت هم کم نبود. علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به «مهر» گفته است: «گفتوگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا نشاندهنده موضع اقتدار کشورمان است.»
او موضوع اینکه چهکسی برای برقراری تماس پیشقدم شده را نادیده گرفته و افزوده است: «بههرحال این گفتوگو انجام شده است و این موضوع نشاندهنده این است که جایگاه ایران در دنیا حایزاهمیت است که رییسجمهور آمریکا اصرار دارد تلفنی هم که شده ابراز ارادت کند.»
احمد توکلی دیگر نماینده اصولگرای مجلس نیز گفته: «مواضع ابرازشده از سوی رییسجمهور و هیات همراه و نیز رفتار مناسب دیپلماتیک دکتر روحانی نشان میدهد که در مجموع ما یک قدم پیش هستیم. باید بدبینی را کنار گذاشت اما در عین حال خوشبینی نیز باید با احتیاط همراه باشد.»
علی مطهری نیز معتقد است که نرمش قهرمانانه محقق شده است. مطهری در گفتوگو با «ایسنا» با بیان اینکه «قرار نبود قطع رابطه با آمریکا ابدی باشد»، افزود: «اگر یک تغییر رفتار در آمریکا ببینیم نظیر آنچه امروز دیده میشود باید ما هم به همان نسبت درباره برقراری رابطه با آمریکا انعطاف نشان دهیم.»
جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی که به اظهارنظرهای عجیبوغریب شهرت دارد، با حمایت از تماس تلفنی باراک اوباما به حسن روحانی به خبرگزاری «آریا» گفته: «این تماس تلفنی هیچ اشکالی ندارد و امیدواریم در آینده آمریکاییها سرعقل بیایند.»
او افزود: «رفتار و موضعگیری حسن روحانی پسندیده و مورد حمایت و سفارش رهبری بوده است. بنابراین امیدواریم علاقه ما هم به رییسجمهورمان بیشتر از گذشته شود.»/روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
مدرس مذاکره فایل صوتی آموزش مذاکره بهزاد حسین عباسی8
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چگونه با فرزندانمان مذاکره کنیم؟
خانواده بهعنوان یکی از اساسیترین ارکان جامعه محسوب میشود و نقش پدر و مادر در تربیت اصولی و انتقال مهارتهای ارتباطی و اجتماعی سالم به فرزندان، از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا فرزندان، اولین تعامل و ارتباط خود را برای تأمین نیازهای زیستی، عاطفی و روانی، با پدر و مادر، شروع و تجربه میکنند و چگونگی این تعامل، میتواند در شکلگیری پایههای شخصیتی و موفقیت و یا شکست آنان در اجتماع تأثیر بگذارد.
بنابراین، ضروریترین مهارتی که ما پدر و مادران باید از آن بهرهمند شویم تا بتوانیم زمینههای ارتباطی سالم را برای فرزندانمان در زندگی اجتماعی آماده کنیم، مذاکرهی اصولی است چراکه اگر فرزندانمان روش حل مسائل و مشکلها را با ما تجربه نکنند، با ورود به جامعه، برای حل مسائل و مشکلات زیستی، عاطفی و روانی خود با دیگران، دچار مشکل خواهند شد.
تعریف مذاکره:
مذاکره، ارتباط دوسویهی زیستی، عاطفی و روانی است که بین دو یا چندنفر بهمنظور رسیدن به یک توافق و تفاهم انجام میشود یعنی به ازای چیزی که به دیگران میدهیم، چیزی دریافت میکنیم. بهعبارتی دیگر، مذاکرهی اصولی، ابزاری اکتسابی و آموختهشده است که بهوسیلهی آن، یکسری نیازهای زیستی، عاطفی و روانی خود با دیگران را بهگونهای که طرفین از آن خشنود باشند، برطرف میکنیم.
ما همواره خواسته یا ناخواسته در مورد نیازهای زیستی، عاطفی و روانی با فرزندانمان در حال مذاکره هستیم که گریزی از آن نیست. پس چه بخواهیم چه نخواهیم، با انبوهی از سؤالها و خواستهها از جانب فرزندانمان مواجه میشویم که درصورت مدیریت اصولی آنها، میتوانیم فرزندانمان را با روش اصولی ارضای نیازهایشان با دیگران آشنا کنیم. برای نمونه، وقتی ما به فرزندمان میگوییم: «دَرست را بخوان.» ممکن است در پاسخ بگوید: «درسهایم را بعد میخوانم.» ما نیز ممکن است در مقابل پاسخ او، یکی از سهروش زیر را در پیش بگیریم:
1- سریع و بدون بررسی علت و چرایی مسأله بگوییم: «باشه.»
2- سریع و با عصبانیت بگوییم: «نه همین حالا شروع کن.»
3- از جواب سریع «نه» یا «بله» خودداری کنیم و فرزندمان را برای بررسی مسأله به مذاکره دعوت کنیم.
همانطور که میدانیم در سه روش بالا، عمل مذاکره اتفاق افتاده است ولی فقط روش سوم بهعنوان روش اصولی تلقی میشود چون در روش دوم، نتیجه «برنده» یا «بازنده» بوده یا بهعبارتی، فرزندمان را تسلیم خواستههای خود کردهایم و در روش اول، تسلیم خواستههای فرزندمان شدهایم، در حالیکه در روش سوم، هدف، تسلیمشدن یا تسلیمکردن نبوده بلکه تلاش برای توافق بوده است.
مذاکرهی اصولی:
در این روش مذاکره، افراد و مذاکرهکنندگان، از مسأله و موضوع مذاکره، جدا درنظر گرفته میشوند و به مذاکرهکنندگان بهعنوان انسانی نگریسته میشود که دارای احساسات و عواطف بوده و درعین حال، غیرقابل پیشبینی است.
این روش معتقد است در مذاکره باید تا حد امکان بهدنبال منافع متقابل باشیم، بهعبارتی باید نتیجهی مذاکره مبتنی بر «برنده- برنده» باشد.
وقتی میخواهیم در مورد موضوعی با فرزندمان گفتوگو کنیم، نباید اجازه دهیم موقعیت و نقشمان بهعنوان پدر و مادر در جریان مذاکره تأثیر بگذارد و درنتیجه خواستههای خود را به او تحمیل کنیم بلکه او را بهعنوان انسان مستقل و دارای حقوق مساوی درنظر بگیریم که به لحاظ نگرش و درک، متفاوت از ما میباشد.
برای نمونه، فرض کنیم با فرزندمان توافق میکنیم که همیشه اتاقش را مرتب نگهدارد و او نیز قول میدهد در انجام تعهداتش کوشا باشد ولی بعد از چندروز، متوجه میشویم به قولش عمل نکرده و اتاقش همچنان نامرتب است.
ما نیز بدون آنکه زود عصبانی یا احساساتی شویم و به شخصیت او حمله کنیم یا بهعبارتی، خود را در یک موقعیت برتر فرض کنیم و او را محاکمه و محکوم کنیم، در کمال خونسردی و آرامش، تمام فکر خود را به مشکلی که پیشآمده متمرکز میکنیم و میپرسیم: «چه اتفاقی برایت افتاده که نتوانستی اتاقت را مرتب کنی؟!» این رفتار بیطرفانهی ما باعث میشود فرزندمان، خود را در یک موقعیت برابر احساس کند و بدون احساس ترس و نگرانی، به علت مسأله و چگونگی آن بیندیشد.
برای نمونه ممکن است بگوید: «فراموش کردم» و یا «کار واجبی پیشآمد که ترجیح دادم آنرا انجام دهم.» سؤالهای منطقی و بیطرفانه، به فرزندانمان کمک میکند تا در مورد عواملی که باعث انجام ندادن کار شده، بیندیشند و در جهت رفع آنها تلاش کنند.
نکتههایی که ما پدر و مادران در مذاکره با فرزندمان باید توجه داشته باشیم، عبارتند از:
- فرزندمان را از مسأله و مذاکره جدا کنیم
برای نمونه، وقتی دروغی میگوید، بهجای اینکه به او بگوییم: «خیلی بچهی بدی هستی» و به شخصیت او حمله کنیم و باعث احساس شرمساری و گناه در او شویم، میتوانیم چنین بگوییم: «من از عملی که انجام دادی یا دروغی که گفتی، احساس خوبی ندارم و از این مسأله احساس ناراحتی میکنم.» این رفتار ما باعث میشود فرزندمان، دلیل ناراحتیمان را بپرسد. در اینصورت است که میتوانیم دلیلهای اشتباه کارهایش را روشن کنیم و او را در جهت مسیر درست و اصولی راهنمایی کنیم چراکه در غیر اینصورت، فرزندمان حالت دفاعی به خود میگیرد و پیشنهادهای ما را نمیپذیرد.
- عقیدهها و احساسات فرزندمان را از نگاه خودِ او ببینیم و درک کنیم نه از نقطهنظر خودمان
برای نمونه، وقتی فرزندمان احساساتش را بیان میکند، ما نباید خود را با او مقایسه کنیم و به احساساتش اعتنایی کنیم چراکه ممکن است از نظر او، موضوعی جالب و قابل توجه باشد و از اینکه از جانب دیگران درک میشود، احساس خوبی کند و توجه ما ممکن است به او کمک کند تا همیشه احساساتش را با ما درمیان بگذارد.
- سعینکنیم بهسرعت اظهارات (حتی اشتباه) فرزندمان را قطع کنیم بلکه اجازه دهیم اظهاراتش را بهگونهای که هست، بیان کند
برای نمونه، ممکن است بگوید: «من دیگر به مدرسه نمیروم» و ما بهجای اینکه عصبانی شویم و پیام او را سریع قطع کنیم، میتوانیم چنین بگوییم: «چه چیز بدی از مدرسه دیدهای که تو را آزار میدهد و دوست نداری به مدرسه بروی؟» این عمل ما میتواند شروع خوبی برای بررسی علت مسأله باشد.
- خونسرد باشیم
برای نمونه اگر رفتار و یا اظهارنظر فرزندمان، ما را عصبانی میکند و از حالت کنترل خارج میشویم، قبل از اینکه حرفی بزنیم، به اتاق دیگری برویم و وقتی به آرامش رسیدیم، در مورد آن موضوع با فرزندمان صحبت کنیم.
- سعیکنیم وقتی مشکلی برای فرزندمان پیشمیآید، او را برای یافتن راهحلهای منطقی و اصولی دعوت کنیم
برای نمونه، از فرزندمان بخواهیم لیستی از موضوعهایی که باعث مشکل شده را بهصورت شفاف و واقعی روی یک برگ کاغذ بنویسد و یا به ما بگوید و ما نیز باید توجه داشته باشیم که شرایط را طوری آماده کنیم و یا بهگونهای رفتار کنیم که او به ما اعتماد و اطمینان کامل داشته باشد و صادقانه، مشکلهایش را با ما درمیان بگذارد چراکه اگر احساس کند درصورت بیان احساسات واقعیاش، مورد مؤاخذه و محاکمه قرارمیگیرد، ممکن است از گفتن حقیقت، طفره رود و یا بهصورت مبهم آن را مطرح کند.
- نقطهنظر و دلیل تصمیم خود را برای فرزندمان توضیح دهیم
برای نمونه، وقتی به فرزندمان میگوییم: «باید بازی را تمام کنیم چون باید ناهار درست کنم.» ممکن است در جواب بگوید: «من ناهار نمیخورم» و ما ممکن است بگوییم: «اما من و برادرت گرسنه هستیم.» با این عمل، او را در جریان تصمیم خود قراردادهایم.
- سعیکنیم راهحلهای قابل قبول و مناسبی برای مشکل فرزندمان ارائه دهیم
برای نمونه، اگر «لوبیا» دوست ندارد، بپرسیم: «چهچیزی به جای لوبیا دوست داری؟»
- سعیکنیم هدفمان از مذاکره، بررسی و چرایی مسأله برای رسیدن به یک توافق باشد نه بحث و جدل