اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
صاحب صدای ماندگار جنگ کجاست؟ +عکس
روز سوم خرداد 1361، رادیوی جمهوری اسلامی ایران در ساعت 14، همزمان با پخش مارش نظامی، این جملات را در سراسر ایران منتشر کرد: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خرمشهر! شهر خون، آزاد شد».
خبرگزاری ایسنا: روز سوم خرداد 1361، رادیوی جمهوری اسلامی ایران در ساعت 14، همزمان با پخش مارش نظامی، این جملات را در سراسر ایران منتشر کرد: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خرمشهر! شهر خون، آزاد شد».
مشرق نیوز نوشت: این خبر تاریخی با صدای پرطنین و تاثیرگذار جوانی به نام «محمود کریمی علویجه» در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شد و گرچه از آن روز تا حدود 10 سال بعد، حجم زیادی از اخبار و گزارشهای مربوط به دفاع مقدس، با صدای این جوان خوشآوا پخش شد اما امروز، پس از گذشت 30 سال از آن روزها، هیچ نشانی از صاحب آن صدای ماندگار در رسانههای دیداری و شنیداری «جمهوری اسلامی» نیست.
تلاشهای خبرنگاران و فعالان فرهنگی مرتبط با گروه جهاد و مقاومت مشرق برای یافتن ردی و نشانی از «محمود کریمی علویجه» ناکام ماند. تنها اخبار به دست آمده از ایشان به این قرار است که وی در حقیقت، کارمند شرکت نفت بوده و به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر خونی، مدتی پس از پایان جنگ تحمیلی، برای درمان به خارج از کشور عزیمت کرده است.
به غیر از گزارش عملیات و تحرکات نظامی و متون حماسی و تهییجی در دهه نخست انقلاب اسلامی، صدای محمود کریمی علویجه تا سالها پس از جنگ، در تیتراژ آغازین برنامه رادیویی «راه شب» که پس از اخبار نیمهشب از رادیو ایران پخش میشد، شنیده میشد. همچنین بسیاری از مردم کشورمان هنوز نوای دلانگیز او را که در روزهای عاشورا مقتلخوانی بسیار تاثیرگذاری را در رادیو ایران اجرا میکرد به خاطر دارند. از دیگر یادگارهای تاریخی این گوینده قدیمی، پوشش زنده مراسم تدفین رهبرکبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در 16 خرداد 1368 بود که در اذهان نسل اول و دوم انقلاب، خاطرات بسیار دردناکی را به ثبت رساند.
میزان خاطرات و یادگارهای تاریخی محمود کریمی علویجه در حافظه ی تاریخی دو نسل از ملت ایران، به قدری زیاد است که تجلیلی ملی از این شخص را لازم و ضروری مینماید اما در کمال تعجب، هیچ تلاش و حرکتی در این راستا انجام نمیگیرد و این صدای ملی که میتوانست سرمایه فرهنگی گرانبهایی برای رسانههای دیداری و شنیداری کشور شود، بیش از دو دهه است که کاملا حذف شده است.
مشرق نیوز نوشت: این خبر تاریخی با صدای پرطنین و تاثیرگذار جوانی به نام «محمود کریمی علویجه» در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شد و گرچه از آن روز تا حدود 10 سال بعد، حجم زیادی از اخبار و گزارشهای مربوط به دفاع مقدس، با صدای این جوان خوشآوا پخش شد اما امروز، پس از گذشت 30 سال از آن روزها، هیچ نشانی از صاحب آن صدای ماندگار در رسانههای دیداری و شنیداری «جمهوری اسلامی» نیست.
تلاشهای خبرنگاران و فعالان فرهنگی مرتبط با گروه جهاد و مقاومت مشرق برای یافتن ردی و نشانی از «محمود کریمی علویجه» ناکام ماند. تنها اخبار به دست آمده از ایشان به این قرار است که وی در حقیقت، کارمند شرکت نفت بوده و به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر خونی، مدتی پس از پایان جنگ تحمیلی، برای درمان به خارج از کشور عزیمت کرده است.
به غیر از گزارش عملیات و تحرکات نظامی و متون حماسی و تهییجی در دهه نخست انقلاب اسلامی، صدای محمود کریمی علویجه تا سالها پس از جنگ، در تیتراژ آغازین برنامه رادیویی «راه شب» که پس از اخبار نیمهشب از رادیو ایران پخش میشد، شنیده میشد. همچنین بسیاری از مردم کشورمان هنوز نوای دلانگیز او را که در روزهای عاشورا مقتلخوانی بسیار تاثیرگذاری را در رادیو ایران اجرا میکرد به خاطر دارند. از دیگر یادگارهای تاریخی این گوینده قدیمی، پوشش زنده مراسم تدفین رهبرکبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در 16 خرداد 1368 بود که در اذهان نسل اول و دوم انقلاب، خاطرات بسیار دردناکی را به ثبت رساند.
میزان خاطرات و یادگارهای تاریخی محمود کریمی علویجه در حافظه ی تاریخی دو نسل از ملت ایران، به قدری زیاد است که تجلیلی ملی از این شخص را لازم و ضروری مینماید اما در کمال تعجب، هیچ تلاش و حرکتی در این راستا انجام نمیگیرد و این صدای ملی که میتوانست سرمایه فرهنگی گرانبهایی برای رسانههای دیداری و شنیداری کشور شود، بیش از دو دهه است که کاملا حذف شده است.
ویدیو مرتبط :
فیلمی دیده نشده از صاحب صدای ماندگار سال های جنگ
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
صدای ماندگار دهه شصتی ها رفت +عکس
مرتضی احمدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و یکی از گویندگان مطرح عرصهی دوبلاژ در 10 آبان 1303 در جنوب تهران به دنیا آمد.
باشگاه خبرنگاران جوان: مرتضی احمدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و یکی از گویندگان مطرح عرصهی دوبلاژ در 10 آبان 1303 در جنوب تهران به دنیا آمد.
پدر این هنرمند پیشکسوت "سَقطفروش" بود و برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.
مرتضی احمدی و فوتبال
مرتضی احمدی در شانزدهسالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دستآورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از آن در باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.
این هنرمند محبوب طرفدار پر و پاقرص پرسپولیس بود.
این هنرمند با پیش پردههای خود معمولا جریان ساز میشد.
پیش پرده "کارگران من" و اعتصاب کارگران راهآهن
مرتضی احمدی در یکی از پیش پردهها ترانهای به نام "کارگرم من" را اجرا کرد که به استقبال کارگران راهآهن و پس از آن منجر به اعتصاب کارگران راه آهن شد که در نتیجه، مرتضی احمدی به بخش حسابداری راهآهن منتقل شد و پس از پایان اعتصاب دستگیر شد و در کلانتری تعهد کرد از آن به بعد از اجرای آن پیش پرده خوداری کند.
تبعید مرتضی احمدی در پی اجرای پیش پردهای به نام "شاهین قدس"
پیشپردهٔ دیگری نیز با اجرای احمدی به نام "قدس شاهین" (دربارهٔ ماجرای تجاوز جنسی عدهای از سربازان آمریکایی به یک زن ایرانی) توقیف شد. ولی پس از اجرای مجدد آن در پاییز ۱۳۲۳ در جمعی خصوصی، محکوم شد شش ماه به کرمان تبعید شود که با پیگیری محمد مسعود، مدیر روزنامهٔ مرد امروز که تصادفاً به تئاتر فرهنگ آمده بود ملغی شد. چندتا از پیشپردههای دیگر با اجرای احمدی نیز توقیف شده است، از جمله پیشپردهای به نام "پیرهن زرده" که دربارهٔ گروههای فشار حزب دموکرات ایران که پیراهن زرد میپوشیدند بود و به کتک خوردن مرتضی احمدی و بازداشت او انجامید و پیشپردهای به نام "کارمند دولت" که منجر به انفصال موقت او از خدمت در راهآهن شد ولی با اعتراض احمدی به دیوان عالی کشور لغو شد.
دستگیری احمدی در پی ترور محمدرضا شاه
مرتضی احمدی در بهار ۱۳۲۴ از طریق مسابقات فوتبال با ناصر فخرآرایی که در تیم "آفتاب شرق" بازیکن و مربی بود آشنا شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به دعوت فخرآرایی به مراسم سالگرد افتتاح دانشگاه تهران رفت و در آن جا شاهد ترور محمدرضا شاه به دست فخرآرایی بود که به کشته شدن فخرآرایی و دستگیر شدن احمدی انجامید که پس از بازجویی و اثبات بیاطلاعیاش از ماجرا، آزاد شد.
احمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) به کار کردن اشتغال گزید، تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام "بابا جاهل گریان" اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربینندهی هردمبیل، نوشتهی پرویز خطیبی را بازی کرد در نظرخواهیاز مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشهی رادیو انتخاب شد.
وی در ۱۳۲۶ گویندهٔ فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیهٔ انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت. ولی پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام "تکمضراب" از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است میتوان از "سلطان صاحبقران"، "هفت شهر عشق" (۱۳۵۶)، آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان) نام برد.
در فروردین ۱۳۴۹ نیز احمدی به دعوت علی حاتمی ترانهٔ عنوانبندی فیلم "حسن کچل" را، ضربیخوانی کرد (که به نام روحوضی نیز شناخته میشود). در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحهی موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانهی ضربی و صد و پنجاه ترانهی فکاهی خوانده است، این ترانه ها از نوشتههای نصیریفر، نویسندهی کتابی است به نام مردان موسیقی سنتی و نوین ایران که بیشتر کارهای موزیکال مرتضی احمدی از آن کتاب گرفته شده است.
صدای "مرتضی احمدی" را همه به خوبی در "پینوکیو" به یاد دارند، او در نقش "روباه مکار" در این اثر به متنخوانی پرداخت.
راوی "شکرستان"
نسل امروز هم بارها صدای این استاد ارجمند را به عنوان راوی "شکرستان" شنیدهاند؛ مجموعهای که با روایت شیرین و جذاب مرتضی احمدی دو چندان دلچسبتر شد.
"آرایشگاه زیبا"، "کتوشلوار خواستگاری"، "دانیومن" و... از کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است.
مرتضی احمدی با کارنامهی پرباری هنری خود امروز به دلیل نارسایی ریوی به در منزل شخصیاش به دیدار حق شتافت.
پدر این هنرمند پیشکسوت "سَقطفروش" بود و برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.
مرتضی احمدی و فوتبال
مرتضی احمدی در شانزدهسالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دستآورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از آن در باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.
این هنرمند محبوب طرفدار پر و پاقرص پرسپولیس بود.
این هنرمند با پیش پردههای خود معمولا جریان ساز میشد.
پیش پرده "کارگران من" و اعتصاب کارگران راهآهن
مرتضی احمدی در یکی از پیش پردهها ترانهای به نام "کارگرم من" را اجرا کرد که به استقبال کارگران راهآهن و پس از آن منجر به اعتصاب کارگران راه آهن شد که در نتیجه، مرتضی احمدی به بخش حسابداری راهآهن منتقل شد و پس از پایان اعتصاب دستگیر شد و در کلانتری تعهد کرد از آن به بعد از اجرای آن پیش پرده خوداری کند.
تبعید مرتضی احمدی در پی اجرای پیش پردهای به نام "شاهین قدس"
پیشپردهٔ دیگری نیز با اجرای احمدی به نام "قدس شاهین" (دربارهٔ ماجرای تجاوز جنسی عدهای از سربازان آمریکایی به یک زن ایرانی) توقیف شد. ولی پس از اجرای مجدد آن در پاییز ۱۳۲۳ در جمعی خصوصی، محکوم شد شش ماه به کرمان تبعید شود که با پیگیری محمد مسعود، مدیر روزنامهٔ مرد امروز که تصادفاً به تئاتر فرهنگ آمده بود ملغی شد. چندتا از پیشپردههای دیگر با اجرای احمدی نیز توقیف شده است، از جمله پیشپردهای به نام "پیرهن زرده" که دربارهٔ گروههای فشار حزب دموکرات ایران که پیراهن زرد میپوشیدند بود و به کتک خوردن مرتضی احمدی و بازداشت او انجامید و پیشپردهای به نام "کارمند دولت" که منجر به انفصال موقت او از خدمت در راهآهن شد ولی با اعتراض احمدی به دیوان عالی کشور لغو شد.
دستگیری احمدی در پی ترور محمدرضا شاه
مرتضی احمدی در بهار ۱۳۲۴ از طریق مسابقات فوتبال با ناصر فخرآرایی که در تیم "آفتاب شرق" بازیکن و مربی بود آشنا شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به دعوت فخرآرایی به مراسم سالگرد افتتاح دانشگاه تهران رفت و در آن جا شاهد ترور محمدرضا شاه به دست فخرآرایی بود که به کشته شدن فخرآرایی و دستگیر شدن احمدی انجامید که پس از بازجویی و اثبات بیاطلاعیاش از ماجرا، آزاد شد.
احمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) به کار کردن اشتغال گزید، تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام "بابا جاهل گریان" اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربینندهی هردمبیل، نوشتهی پرویز خطیبی را بازی کرد در نظرخواهیاز مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشهی رادیو انتخاب شد.
وی در ۱۳۲۶ گویندهٔ فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیهٔ انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت. ولی پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام "تکمضراب" از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است میتوان از "سلطان صاحبقران"، "هفت شهر عشق" (۱۳۵۶)، آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان) نام برد.
در فروردین ۱۳۴۹ نیز احمدی به دعوت علی حاتمی ترانهٔ عنوانبندی فیلم "حسن کچل" را، ضربیخوانی کرد (که به نام روحوضی نیز شناخته میشود). در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحهی موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانهی ضربی و صد و پنجاه ترانهی فکاهی خوانده است، این ترانه ها از نوشتههای نصیریفر، نویسندهی کتابی است به نام مردان موسیقی سنتی و نوین ایران که بیشتر کارهای موزیکال مرتضی احمدی از آن کتاب گرفته شده است.
صدای "مرتضی احمدی" را همه به خوبی در "پینوکیو" به یاد دارند، او در نقش "روباه مکار" در این اثر به متنخوانی پرداخت.
راوی "شکرستان"
نسل امروز هم بارها صدای این استاد ارجمند را به عنوان راوی "شکرستان" شنیدهاند؛ مجموعهای که با روایت شیرین و جذاب مرتضی احمدی دو چندان دلچسبتر شد.
"آرایشگاه زیبا"، "کتوشلوار خواستگاری"، "دانیومن" و... از کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است.
مرتضی احمدی با کارنامهی پرباری هنری خود امروز به دلیل نارسایی ریوی به در منزل شخصیاش به دیدار حق شتافت.