سقوط زن جوان و دو فرزندش از طبقه سی‌ام

زن جوانی در شیلی پس از پی بردن به رابطه پنهانی شوهرش بشدت دچار خشم و افسردگی شد و تصمیم به کشتن خود و دو فرزند خردسالش گرفت.

سقوط زن جوان از طبقه دوم برای فرار از دو شیطان‌ صفت

سقوط آزاد زن جوان تلاش دو تبهكار برای اذیت و آزار وی را ناكام گذاشت.

چندی پیش زن جوانی كه به ‌تازگی از بیمارستان مرخص شده بود به‌دادسرای یافت آباد آمده و با حضور مقابل بازپرس شعبه‌ یك این دادسرا گفت: چند روز قبل با برداشتن مقداری پول از خانه خود در منطقه خانی‌آباد خارج شده و به‌ قصد خرید كردن از یك فروشگاه بزرگ سوار یك ماشین مسافركش شدم.

سر ظهر بود و داخل این خودرو علاوه بر راننده یك مرد دیگر هم نشسته بود كه شكل و شمایلش به ‌مسافرها می‌مانست. كمی بعد از سوار شدن به‌این اتومبیل در حالی كه قصد داشتم به ‌سرعت خرید كرده و به ‌خانه برگردم تا برای مهمان‌هایمان كه قرار بود برای شام به‌منزل ما بیایند غذا تهیه كنم یكمرتبه ‌راننده خودرو تغییر مسیر داده و داخل یك كوچه فرعی پیچید. وقتی به‌راننده اعتراض كردم یك مرتبه ‌تیزی شیئی برنده را زیر گلوی خود احساس كردم.

با تعجب دیدم مرد مسافرنمایی كه كنارم نشسته بود چاقویی را زیر گلویم گذاشته و با تهدید مرگ از من می‌خواهد هیچ حرفی نزنم و «صدایم را بالا نیاورم».

من كه خیلی ترسیده بوده و این مرد را در تهدیدش جدی می‌دیدم و از طرفی با تهدیدهای راننده هم مواجه شده بودم شروع به ‌التماس كردم و از آنها خواستم كاری با من كه دارای شوهر و خانواده هستم نداشته باشند.

اما این دو مرد هوسران فقط می‌خندیدند و با تهدید چاقو مرا دعوت به‌سكوت می‌كردند.

دقایقی بعد اتومبیل وارد كوچه‌ای خلوت شد و دو مرد پس از بررسی اطرافم مرا بیرون آورده و به‌آپارتمانی در طبقه دوم ساختمانی كه در نزدیكی ما بود برده و قصد تعرض به‌من را داشتند.

لحظات خیلی تلخی بود هیچ راهی برای نجات از دست این مردان شیطان‌صفت نمی‌دیدم و فكر می‌كردم به ‌زودی توسط این دو نفر مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرم اما با بررسی اطرافم بدون آنكه آنها متوجه شوند نقشه‌ای به‌ذهنم رسید.

از مردی كه در اتاق بود و قصد اذیت و آزار مرا داشت درخواست یك لیوان آب كردم. این مرد هم كه فكر می‌كرد من به ‌زودی تسلیم او می‌شوم به‌قصد آوردن پارچ آبی از اتاق خارج شد.

با خروج وی من هم به‌سرعت خود را به‌پنجره كنار اتاق رسانده و با باز كردن در آن خطر آسیب دیدن را به‌ جان خریده و خود را از طبقه دوم به ‌بیرون انداخته و به‌ شدت با آسفالت‌های كف كوچه برخورد كرده و دردی شدید تمام وجودم را گرفت. بلافاصله هم شروع به‌داد و فریاد كرده و از همسایه‌ها كمك خواستم. دو مرد هوسباز كه متوجه این اقدام من شده بودند بلافاصله خود را به‌خودرویشان رسانده و با استفاده از آن پا به‌فرار گذاشتند.

همسایه‌ها هم كه با شنیدن صدای من به‌كوچه آمده بودند وقتی نتوانستند متهمان را دستگیر كنند بلافاصله به‌سراغ من آمده و با استفاده از خودروی خود مرا به‌بیمارستان رساندند.

پرونده به‌جریان می‌افتد

با این شكایت دستگیری دو متهم این پرونده در دستور كار قرار گرفته و به‌كارآگاهان پلیس آگاهی سپرده شد. با شناسایی هویت این دو مرد، تعقیب آنها شروع و مخفیگاه یكی از متهمان شناسایی شد و وی به‌دام ماموران افتاد. در حال حاضر تلاش برای دستگیری همدست این متهم ادامه دارد....../تحلیل:عصرایران