اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جوان متهم‌ به‌ قتل، معلق میان مرگ و زندگی


پسری جوان که چهارسال قبل به اتهام قتل دوستش دستگیر شده در شرایطی در آستانه اعدام قرار گرفته که در صورت پرداخت 500میلیون‌تومان می‌تواند دوباره به زندگی بازگردد.

روزنامه شرق: پسری جوان که چهارسال قبل به اتهام قتل دوستش دستگیر شده در شرایطی در آستانه اعدام قرار گرفته که در صورت پرداخت 500میلیون‌تومان می‌تواند دوباره به زندگی بازگردد.  

رسول که اکنون 27سال دارد یک هفته پس از درگیری مرگبار در اصفهان دستگیر شد و از آن زمان در زندان به‌سر می‌برد. درگیری 24‌فروردین سال 89 اتفاق افتاد و جوانی به نام نادر جان خود را بر اثر جراحت چاقو از دست داد.  

پدر رسول در این‌باره گفت: «پسرم و مقتول به‌واسطه کار در کارگاه مبل‌سازی با هم آشنا شده بودند و در طول مدتی همکاری‌شان مقتول گوشی موبایلی را به پسرم فروخت و رسول پس از مدتی مجبور شد آن گوشی را پس بدهد. ریشه درگیری مرگبار هم همان گوشی است. پسرم پس از آنکه گوشی را بازگرداند به نادر گفت پولی را که بابت خرید گوشی به او داده، می‌خواهد اما نادر از این کار خودداری می‌کرد.»

به گفته پدر رسول، این جوان و نادر تقریبا از هم بی‌خبر بودند و فقط هرازگاهی که همدیگر را می‌دیدند رسول به او درباره گوشی و پول تذکر می‌داد اما نادر زیر بار نمی‌رفت. این ماجرا حدود دوسال ادامه پیدا کرد تا اینکه روز حادثه، درگیری بالا گرفت و رسول و نادر با هم گلاویز شدند.

پدر رسول درباره چگونگی این اتفاق مرگبار گفت: «آن‌روز بعد از اینکه نادر برای رسول چاقو کشیده است از آنجایی که پسرم کشتی‌گیر بود قبل از اینکه مجروح شود نادر را هل داد و او به دیوار خورد که در همان لحظه چاقویی که دست او بود در کتفش فرو رفت. بعد از آن پسرم که از این اتفاق بی‌خبر بود روی کمر نادر نشست تا چاقو را از دست او بگیرد اما همین کار باعث شد شدت جراحت بیشتر شود و رسول زمانی فهمید نادر مجروح شده است که او را برگرداند و دید شانه‌اش خونی است. بعد از آن هم هر دو ترسیدند و رفتند.»

 نادر پس از این درگیری همراه پدرش به بیمارستان رفت اما کادر درمانی متوجه عمق جراحت نشدند و او را پس از بخیه سرپایی و بستری کوتاه‌مدت مرخص کردند پس از آن پسر جوان جانش را از دست داد.

 بنابه گفته پدر رسول درگیری حدود ساعت چهار بعدازظهر اتفاق افتاد و نادر ساعتی بعد همراه پدرش به مرکز درمانی مراجعه کرد و بعد از بخیه و درمان سرپایی مرخص شد اما ساعت 11 شب در حالی‌که به کما رفته بود دوباره به بیمارستان منتقل شد و حدود ساعت پنج بامداد روز بعد جان خود را از دست داد.   به گفته این مرد میانسال او و پسرش تا یک هفته بعد که ماموران به خانه‌شان رفتند و رسول را دستگیر کردند از مرگ نادر خبری نداشتند.   

تحقیقات پس از مرگ نادر و دستگیری رسول به‌عنوان متهم‌به‌قتل شروع شد و پرونده با توجه به اعتراف صریح متهم درباره درگیری منجر به قتل به شعبه 17 دادگاه کیفری استان اصفهان رفت. قضات دادگاه با این استدلال که رسول روی شانه نادر نشسته و همین کار باعث ایجاد جراحت عمیق و کشنده شده است او را گناهکار شناختند و به این ترتیب برای متهم حکم قصاص نفس صادر کردند. پرونده در ادامه روند رسیدگی به شعبه 27 دیوانعالی کشور رفت و حکم قصاص در آنجا نیز تایید شد. به این ترتیب رسول در آستانه اعدام قرار گرفت.

اولیای‌دم نادر در پی این اتفاقات تقاضای اجرای حکم را مطرح و در برابر مذاکره برای بخشش قاتل فرزندشان مقاومت کردند. آنها در نهایت با پادرمیانی روحانیونی که با برادر مقتول در ارتباط بودند حاضر به گفت‌وگو شدند اما صحبت‌های اولیه موثر واقع نشد و به خواسته اولیای‌دم روز 24 فروردین زمان اجرای حکم تعیین شد اما خانواده رسول دست از تلاش برنداشتند و در نهایت در روز اجرای حکم بار دیگر موفق به جلب نظر اولیای‌دم مقتول شدند.

خانواده مقتول این‌بار گفتند قاتل فرزندشان را با دریافت 500میلیون‌تومان می‌بخشند.  یکی از اقوام متهم در این‌باره گفت: «زمانی که برای پرداخت پول اعلام آمادگی کردیم تصور می‌کردیم می‌توانیم صدمیلیون‌تومان فراهم کنیم اما از آن روز تاکنون فقط 40میلیون‌تومان جمع شده است و برای تهیه بقیه مبلغ مشکل داریم.

این در حالی است که چهارشنبه هفته گذشته به ما اعلام کردند برای پرداخت مبلغ درخواستی اولیای‌دم مقتول فقط 15 روز مهلت داریم.»

وی ادامه داد: «هنرمندان برای تهیه پول وارد عمل شدند و برنامه‌ای را برگزار کردند که متاسفانه موفقیت‌آمیز نبود و مبلغ زیادی جمع نشد. بعد از آن با هنرمندان دیگری در این‌باره صحبت شد تا از آنها کمک بگیریم اما هر یک از آنان درگیر پرونده‌ای مشابه هستند و به همین دلیل برای همکاری با ما تمایل نشان ندادند.»

بنا بر این گزارش رسول اکنون در بند 2 جوانان زندان دستجرد به‌سر می‌برد و میان مرگ و زندگی معلق است.


ویدیو مرتبط :
حد فاصله میان مرگ و زندگی را ببینید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بررسی فرضیه قتل یا خودکشی در مرگ مرموز دختر جوان/ مرگ بر اثر اصرار به ازدواج



بررسی فرضیه قتل یا خودکشی در مرگ مرموز دختر جوان/ مرگ بر اثر اصرار به ازدواج

راز ناپدید شدن مرموز دختر جوان پس از 10 ماه با اعتراف پسر موردعلاقه اش به خودکشی وارد مرحله تازه ای شد.

حوادث - به گزارش  مهر ، نهم شهریور سال گذشته زن و شوهری با مراجعه به کلانتری 150 تهرانسر به مأموران اعلام کردند که دخترشان به نام "مرجان . ت" 35 ساله از هشتم شهریور از خانه خارج و دیگر بازنگشته است .

 

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "فقدان افراد" و به دستور شعبه پنجم دادیاری دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

 با ارجاع پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی ، کارآگاهان در تحقیقاتشان متوجه شدند که فقدانی از چند سال پیش با جوانی به نام "یاسر . ش" 32 ساله آشنا شده و قصد ازدواج با یاسر را داشته است .

 

با شناسایی یاسر به عنوان نزدیک ترین فرد به فقدانی ، یاسر در چندین نوبت به اداره یازدهم دعوت اما در تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاعی از سرنوشت فقدانی شد !!.

یاسر در پاسخ به سؤال کارآگاهان در خصوص نحوه آشنایی خود با فقدانی نیز به کارآگاهان گفت : حدود چهار سال پیش ، در اتوبان شهید ستاری در حال تردد بودم که متوجه شدم یک دستگاه خودرو 206 و به رانندگی یک زن جوان دچار نقص فنی شده است .

 

با توجه به آشنایی به مکانیکی ماشین ، به قصد کمک توقف کرده و پس از گذشت حدود یک ساعت موفق به برطرف کردن نقص فنی خودرو  شدم . از آن زمان بود که آشنایی من و مرجان آغاز و به تدریج بیشتر شد بگونه ای که پس از گذشت مدتی ، پدر و مادر مرجان نیز در جریان آشنایی من با دخترشان قرار گرفتند.

 

تحقیقات پلیسی برای بررسی صحت اظهارات یاسر در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت . با توجه به اقدامات پلیسی گسترده و استخراج برخی تناقضات از اظهارات یاسر در طی چندین نوبت تحقیقات ، هماهنگی های قضایی انجام و سرانجام وی 18 اردیبهشت دستگیر شد .

 یاسر پس از دستگیری و در تحقیقات اولیه ، همچنان منکرِ اطلاع از سرنوشت مرجان شد اما زمانیکه با دلایل غیر قابل انکار از سوی کارآگاهان روبرو شد ، لب به بیان حقیقت گشود و در اظهارات اولیه مدعی شد که مرجان در چندین نوبت پیشنهاد ازدواج آنها را مطرح کرده اما او مخالف این ازدواج بوده است.

 

یاسر در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : هشتم شهریور به همراه مرجان به سمت جاده چالوس رفتیم . در حدود 20 کیلومتر پس از شهر کرج ، مرجان دوباره پیشنهادش درباره ازدواج را مطرح و من نیز همچون دفعات گذشته دلایل خود مبنی بر سن بیشتر وی و ... را به عنوان دلایل مخالفت خود با پیبشنهاد ازدواج مطرح کردم .

 

زمانیکه با اصرار مرجان روبرو شدم ، این بار مخالفت خود را بگونه ای نشان دادم تا مرجان همه چیز را درباره ازدواجمان تمام شده بداند .

 یاسر در خصوص نحوه مرگ مرجان ، به کارآگاهان گفت : پس از طی مسافتی کوتاه ، مرجان از من درخواست توقف ماشین را کرد و من نیز در کنار جاده توقف کردم اما ناگهان وی خود را از بالای دره به پایین پرتاب کرد. بسیار ترسیده بودم و هوا نیز تاریک شده بود. کاری از دستم بر نمی آمد . تصمیم گرفتم تا به تهران برگشته و در این باره با کسی صحبت نکنم اما سرانجام دستگیر شدم .

 

با توجه به اعترافات یاسر ، کارآگاهان به اوایل جاده چالوس ـ در نزدیکی سد امیرکبیر ـ مراجعه و در بررسی های میدانی متوجه شدند که جسد فقدانی در حاشیه رودخانه و از سوی اهالی روستای "خوزنکلا" کشف و به کلانتری روستا اطلاع داده شده است .

 

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده  ، معاون مبارزه با جرایم جنایی  پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در ادامه اعلام این خبر با اشاره به شناسایی جسد از سوی خانواده فقدانی ، گفت : با توجه به کشف جسدِ فقدانی و همچنین اظهارات متهم پرونده مبنی بر عدم ارتکاب جنایت ، پرونده با موضوع فوت مشکوک تشکیل و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است ./مهر