اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

«جمشید بسم‌ الله» به حرف آمد


جمشید میرابی معروف به جشمید بسم‌الله به بیان سرگذشت خود و تفسیر خاصش از مدیریت اقتصادی کشور از دوران تعدیل تا دوران احمدی‌نژاد پرداخته است.

خبرگزاری ایسنا: جمشید میرابی معروف به جشمید بسم‌الله به بیان سرگذشت خود و تفسیر خاصش از مدیریت اقتصادی کشور از دوران تعدیل تا دوران احمدی‌نژاد پرداخته است.

مشروح گفت‌وگوی روزنامه «تعادل» با جشمید بسم‌الله در پی می‌آید:

* جمشید بسم‌الله از کجا آمد؟ چه طور شروع کرد؟

از خیلی زمان‌های قدیم که من این کار را شروع کردم طبق عادت همیشگی کارم را با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع می‌کردم تا اینکه کم‌کم این قضیه جا افتاد و من شدم جمشید بسم‌الله.

پایه اصلی کارم از سال ۶۶ تا ۷۲ در بازار بورس بود، نه در بازار ارز. آن زمان به صورت کامل در بازار ارز نبودم. در مقاطعی که احساس می‌کردم نرخ ارز به سمت بالا می‌رود، خرید می‌کردم و در مقاطع دیگر می‌فروختم. همیشه بچه‌ها وقتی وارد مدرسه می‌شوند شغل‌هایی برای خودشان انتخاب می‌کنند مثل خلبانی، پزشکی و ... من هم از بچگی دوست داشتم خلبان هواپیمای جنگی بشوم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد بازار ارز بشوم.

دیپلم علوم تجربی دارم ولی در زمینه بورس طی این سال‌ها سعی کردم تمام آمارهای بورسی را مطالعه کنم. به راحتی می‌توانم بگویم که به اندازه یک فوق لیسانس، اطلاعات از بازار بورس دارم و می‌توانم تحلیل کنم.

تازه دیپلم گرفته بودم که آن زمان با یکی از دوستانم که الان پزشک است، رفتیم کارگری در شهرک اکباتان. ساعت حدود 2 بعدازظهر بود که متوجه شدم در کنار کار بیل مکانیکی از ما می‌خواهند بیل بزنیم. خیلی عصبانی شدم و اعتراض کردم. بدون اینکه حقوقمان را پرداخت کنند ما را بیرون انداختند.

برادر بزرگم در آن زمان در بازار طلا بود. رفتم پیش برادرم در بازار و بعد از چند روز اسم فردی را شنیدم که در بازار زبانزد خاص و عام بود. اسمش آقای خسرو خالصی بود؛ از بزرگان سکه و طلای آن زمان و خیلی آدم شریف و با خدایی بودند. یادم نمی‌رود با ماشین مزدا ۱۰۰۰ قدیمی که داشت مرا به چهارراه استانبول برد و با بازار ارز آشنا کرد.

کارم را با ۲۵ هزار تومان پولی که از دوستم قرض گرفته بودم شروع کردم. در آن زمان با آن پول ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار می‌توانستم خرید کنم. بعد از یک ماه کار کردن ۵ هزار تومان سود داشتم. سود بازار برای من خوب بود آن روزها ولی خالی از ضرر هم نبود.

یادم می‌آید یک گروه مشتری داشتیم به اسم «فیوج». آنها نه ایرانی بودند و نه پاکستانی، چیزی مابین بودند و کار اصلی آنها جیب‌زنی بود. یک بار ۱۴۰۰ دلار از جیب من زدند. چند بار به این صورت زمین خوردم و بعد باز شروع کردم. شاید تنها چیزی که مرا در آن سال‌ها نگه داشت، علاقه به شغلم بود.

* ضرر و زیان کار شما باعث نشد که از بازار عقب بکشید؟

سال ۷۲-۷۳ بود که طرح تعدیل اجرا شد. این همان شروع برنامه یارانه‌های سال ۹۰ بود که با بی‌برنامگی شروع شد. قاچاق ارز به شدت افزایش پیدا کرده بود. تورم خیلی بالا رفته بود. یادم هست سکه از ۱۳ هزار تومان به ۶۵ هزار تومان رسید. کار کردن در آن شرایط خیلی سخت بود به دلیل اینکه سوءاستفاده‌های زیادی در بازار صورت می‌گرفت. در آن شرایط تصمیم گرفتم آن مقدار پولی را که دارم در شرکت‌های خودروسازی سرمایه‌گذاری کنم و شروع به خرید و فروش ماشین کردم. یادم هست از بازار مشوش آن روزها یکی از دوستان من ۱۰ برابر سرمایه اولیه‌اش سود کرده بود ولی من نتوانستم. از قدیم در بازار ارز گفته می‌شد که لازمه کار، پول زیاد نیست، صداقت در رفتار و گفتار است که باعث جلو رفتن می‌شود و شاید همین باعث شد که من از آن دوران با کمترین بهره بیرون بیایم.

* دوران طلایی برای صرافان در این ۲۶، ۲۷ سالی که شما در بازار هستید چه دورانی بوده؟

برای من که این همه سال در بازار ارز فعالیت می‌کنم هیچ دورانی، دوران طلایی نبوده. یک صراف همیشه در خطر است؛ شبیه یک مرغ که هم سرش توی عزا بریده می‌شود و هم توی عروسی. زمان‌هایی که وضع درآمدی دولت خوب است، کسب و کار رونق دارد، اجازه فعالیت به ما داده می‌شود، مشتری‌ها می‌آیند و معامله می‌کنند و عده‌ای در این میان پیدا می‌شوند که با جلب اعتماد یا پول شما را می‌برند یا چک تقلبی و در زمانی هم که وضع مالی دولت بد می‌شود، نخستین کسانی که ضرر می‌کنند صرافان هستند. خلاصه اینکه صراف‌ها در دو حالت در خطر هستند.

* این واقعیت داشت که ما چند سالی توانستیم نرخ ارز را ثابت نگه داریم؟


در زمان خاتمی بحث تک‌نرخی شدن ارز چند سالی مطرح شد. به نظرم این تک‌نرخی شدن بیشتر ظاهری بود ولی نوسانات خیلی کمتری داشت.

در آن زمان ما نفت ۲۵ دلاری می‌فروختیم و چرخ اقتصاد کشور در آن شرایط خوب می‌چرخید. دلیلش هم این بود که تورم تا حد زیادی کنترل شده بود.

آن روزها نرخ ارز تقریبا ثابت مانده بود و ارز زیادی وارد کشور می‌شد. اواخر فعالیت خاتمی بود که یک‌سری ادعا می‌کردند که صرافان از ثابت نماندن نرخ ارز در آینده اطلاع دارند و می‌گفتند که صراف‌ها شروع به خرید ارز و جمع کردن ارز از داخل بازار کرده‌اند.

* همیشه این سوال برای من مطرح بود که یک صراف توان خرید چقدر دلار را دارد؟


یک صراف نهایتا بتواند ۱۰ میلیون دلار بخرد. اصل این صحبت‌ها در رابطه با صراف‌ها صحیح نیست. برای یک صراف گردش پولی خوب مهم‌ترین نکته به شمار می‌رود. این نیست که دلار بخرند که از نقطه A به نقطه B برسند. صراف می‌تواند مثل یک طلافروش موجودی‌کار باشد. با شروع دولت احمدی‌نژاد طلایی‌ترین دوران ایران، خاکستری‌ترین دوران ایران شد. به این خاطر که موقعی که ایشان در مسند بود، ما نفت را به بالاترین قیمت ممکن می‌فروختیم و ثروت زیادی داشتیم ولی الان دقت کنید که چه چیزی داریم و چه به جا مانده است.

* تصور دلار بالای ۳۰۰۰ تومان را می‌کردید؟


آن روزها وقتی دلار بین ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان در بازار معامله می‌شد، من به جرات پیش‌بینی تا ۲۸۵۰ تومان را می‌کردم و برای این کار هم دلیل داشتم.

ببینید حدود ۱۰ سال بود که نرخ ارز تقریبا ثابت مانده بود. تورم حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد است و نرخ دستمزد هر ساله بیشتر می‌شود. نرخ تورم مصرفی هم در کنار آن در حال افزایش است و روی تورم تاثیر می‌گذارد. چاپ اسکناس هم داریم. همه اینها جمع شده بود و یک پتانسیل ایجاد کرده بود که آقای احمدی‌نژاد و تیم اقتصادی وی با عملکرد ضعیف و اشتباه به این قضایا دامن زدند. مشکلات اقتصادی که الان هم می‌بینیم به جرات می‌توان گفت که حاصل همان عملکرد است.

تیم اقتصادی آقای احمدی‌نژاد واقعا ضعف مدیریتی داشت، به دلیل اینکه اگر فردی توان مدیریتی ندارد باید جای خود را به فردی صالح بدهد. مگر این میز چقدر ارزش دارد که ۷۰ میلیون ایرانی به این صورت دچار مشکلات اقتصادی شوند؟

یک حاج آقا داشتیم که پشت میزش نوشته بود «خدا کند پُستمان پَستمان نکند». متاسفانه الان اینطور نیست. یعنی تو کشور ما اینطور نیست. یک نفر که پشت میز می‌نشیند، فقط می‌گوید من می‌توانم.

* ماجرای دستگیری شما به چه صورت بود؟

شهریور ۹۱ دلار بین ۲۰۵۰ تا ۲۱۰۰ رسیده بود. بازار ارز ایران پر از سرو صدا بود. به نظر من مردمی بودند که کارشان این نبود. حتی خانم‌های خانه‌دار می‌آمدند دلار خرید و فروش می‌کردند. آن زمان اینجا انبوهی از جمعیت بود که در بازار تردد می‌کرد و تردد در بازار افشار به سختی صورت می‌گرفت به نحوی که خود کاسب‌های بازار هم کنار نشسته بودند و فعالیت نمی‌کردند.

قبل از دستگیری فکر نمی‌کردم بازار امنیتی شود و ماموران نیروی انتظامی وارد بازار شوند. خود ما به مردم می‌گفتیم دلار نخرید، فردا امثال ما را دستگیر می‌کنند. آنها رفتند و ما بازداشت شدیم چون فکر کردند ما قیمت‌ها را بالا می‌بریم. من ۱۳ مهر بود که بازداشت شدم. آن روز حدود ۹۰ نفر بازداشت شدند. همان روز دلار ۳۶۶۰ تومان بود.

همان روزها بود که معاون اول رئیس‌جمهور اسم من را یعنی همان جمشید بسم‌الله را آورد و عامل تعیین نرخ بازار معرفی کرد. عنوان اتهامی من اخلال در نظام ارزی کشور بود. حدود سه ماه و نیم بازداشت بودم. اصلا مسخره است! شخصی بخواهد نرخ ارز را در یک کشور تعیین کند. در هر کشوری بالاترین قدرت نظام ارزی آن کشور را بانک مرکزی دارد. اصلا شخص توان نرخ‌گذاری روی ارز را نمی‌تواند داشته باشد. آن روزها حتی شایعات اینقدر زیاد بود که می‌گفتند جمشید بسم‌الله با چند نفر از برادرهایش شبکه مافیایی ارز تشکیل داده‌اند.

* شروع فعالیت دوباره شما بعد از آزادی از چه زمانی بود؟

من از ابتدای سال جدید کارم را شروع کردم. منع فعالیتی نداشتم. به انتخاب خودم برای مدتی کنار رفتم و بعد از مدتی احساس کردم که باید به بازار برگردم. از زندان هم استفاده کردم. با شروع دولت روحانی بازار ارز به سمت پایین حرکت کرد تا زمانی که آقای سیف اعلام کرد ۲۹۱۰ تومان کف قیمت بازار است. به نظرم آقای سیف کار درستی انجام دادند. دلار ارزان به اندازه دلار گران برای اقتصاد مضر است. دلار ارزان، واردات و قاچاق را افزایش می‌دهد. به نظرم دنبال جزئیات کار سیف نباشید. باید این کار انجام می‌شد که بازار به ثبات برسد و ما طی زمان به این ثبات می‌رسیم.

* آخرین حرف‌ها.

زمانی که از زندا
ن آزاد شدم در موتور جست‌وجوی گوگل با جست‌وجوی اسم جمشید، اسم من بالاتر از اسم جمشید مشایخی بود. این در حالی بود که ایشان سال‌ها فعالیت هنری داشتند و این به لطف آقای رحیمی بود که من بالاتر از ایشان قرار گرفتم. آقای رحیمی باعث بین‌المللی شدن من شدند. در نهایت امیدوارم بازار ارز ایران بازار سالمی باشد و طی سال‌های آینده با ثبات بیشتری حرکت کند.


ویدیو مرتبط :
عمو بانکی به جای جمشید بسم الله

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

محمدرضا رحیمی: نرخ ارز را "جمشید بسم الله" تعیین می‌کند



محمدرضا رحیمی: نرخ ارز را "جمشید بسم الله" تعیین می‌کند

معاون اول رئیس‌جمهوری از صادرکنندگان درخواست کرد تا ارز حاصل از صادرات خود را در چهارراه استانبول نفروشند و گفت: نرخ ارز بازار آزاد را هر روز فردی به نام "جمشید" تعیین می‌کند.

 



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا رحیمی در مراسم روز ملی صادرات گفت: اخلال در بازار ارز را نیروهای خارجی در خارج از مرزهای کشور ایجاد نکرده‌اند، بلکه دشمن این اخلال را به وسیله نیروهای داخلی خود ایجاد کرده است.

معاون اول رئیس‌جمهوری افزود: وزیر و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران می‌توانند شهادت دهند که بنده همواره در راه رفع برداشتن موانع پیش روی صادرکنندگان تلاش کرده‌ام، این در شرایطی است که صادرکنندگان نباید اجازه دهند که دشمن از رفتار آنها شاد شود.

وی تصریح کرد: 32 سال است که تحریم پیش روی ملت ایران قرار گرفته است؛ اما راهکارهایش را نیز به خوبی آموخته‌ایم. بنابراین صادرکنندگان باید برای دور زدن تحریم‌ها، ارزهای حاصل از صادرات را به گونه‌ای منصفانه با رعایت سود و قبطه و بهره خود به کشور بازگردانند. این بهترین راه مقابله با تحریم است.

رحیمی گفت: این استدعای دولت از صادرکنندگان برای ارایه ارز خود به دولت از سر عجز نیست؛ بلکه این درخواست صورت می‌گیرد تا اگر صادرکننده‌ای راه را گم کرده ‌است، به راه راست برگردد. این در حالی است که دولت تضمین می‌کند که در بازگشت پول صادرات به کشور اجازه ضرر به صادرکنندگان ندهد؛ البته برخی از صادرکنندگان این درخواست دولت را نپذیرفته‌اند که باید خطاب به آنها گفت که نوبت ما نیز می‌رسد، البته این سخن از باب تهدید نیست.

به گفته معاون اول رئیس‌جمهوری، دولت نه بخشش می‌خواهد و نه ایثار؛ بلکه از صادرکنندگان تقاضا دارد که ارز حاصل از صادرات را برای باز کردن گره از کار کشور وارد نمایند.

وی اظهار داشت: قصد دولت رصد کردن و حساب و کتاب کردن ارز صادرکنندگان نیست، بلکه خواستار این است که صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات را در چهارراه استانبول نفروشند و به دولت ارایه دهند.

رحیمی تصریح کرد: صادرکنندگان نفع دولت را تضمین کنند و ما نیز جبران ضرر صادرکنندگان را تضمین می‌کنیم؛ بنابراین به زودی باید با صادرکنندگان بنشینیم و نمایندگان صادرکنندگان با نمایندگان دولت دستورالعملی را تدوین کنند که چگونه ارزهای حاصل از صادرات را به جریان بیندازیم.

وی ادامه داد: با این کار خاری از پای ملت بیرون آورده می‌شود، در حالیکه دشمن تحریم آزاردهنده را در دستور کار قرار داده است؛ این در شرایطی است که در اسفندماه سال گذشته، اعلام شد که اگر در داخل مشکل نداشته باشیم، تحریم را دور می‌زنیم؛ اما مشکل ما در داخل کشور است.

معاون اول رئیس‌جمهوری خطاب به صادرکنندگان خاطرنشان کرد: آیا این انصاف است به ارزی که ملت نیاز دارد آن را تحویل ندهید، مگر اینکه تهدید شوید که منافعتان تامین نمی‌شود.

وی تصریح کرد: قیمتهای ارزی بازار هم اکنون صوری است و فردی به نام "جمشید بسم‌الله" این قیمت را در بازار آزاد تعیین می‌کند و البته دولت در جستجوی این است که قیمت ارز را به حدی برساند که صادرکننده، صادرات بهتری داشته باشد.

وی افزود: این تقاضای نامشروعی از سمت دولت نیست و اگر نیز صادرکنندگان آن را اجابت نکنند، این روزهای سخت را ما سپری خواهیم کرد و بیشتر به رنج می‌افتیم ولی بهره زیادی از معنویت و فضل الهی خواهیم برد.

رحیمی اعلام کرد: چهارشنبه هفته جاری جلسه‌ای با صادرکنندگان ترتیب خواهیم داد؛ چراکه می خواهیم کشور را درست کنیم و یکی از راههای آن نیز صادرات است. صادرات غیرنفتی کشور را می‌سازد و اقتصاد مقاومتی که مورد اشاره مقام معظم رهبری است، یکی از پایه‌هایش بیمه کردن کشور است. الان در شرایطی هستیم که نیازمن به گردش ارز حاصل از صادرات صادرکنندگان در اقتصاد کشور هستیم.

وی تصریح کرد: نرخ نیز تعیین نمی کنیم، نرخ را منصفانه اعلام می‌کنیم و البته از شما ارز هم نمی‌خواهیم بلکه صادرکنندگان کالاهایی که دولت نیاز دارد را وارد کنند.

معاون اول رئیس‌جمهوری گفت: صادرکنندگان در این مقطع ارز خود را رو کنند بدون اینکه حتی یک سنت را کم کنند./مهر

 

 

قیمت ارز در بازار ایران و بانک مرکزی