اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -30 آبان



488م:21 نوامبر سال 488 میلادی، درست 1360 سال پیش از انتشار «مانیفست كمونیست» از سوی كارل ماركس و انگلس، مزدك عقاید اقتصادی ــ اجتماعی (سوسیالیسم) خود را اعلام داشت و ترویج آن را آغاز كرد. مزدك پسر بامداد كه یك روحانی زرتشتی در شهر استخر فارس ( شیراز ) بود مدعی شد كه این عقاید تفسیر درست آموزشهای زرتشت است كه هدفی جز نیكبختی بشر نداشته و زمانی این نیكبختی تحقق خواهد یافت كه برابری انسانها تامین شود. از اوایل قرن 19 كه عقاید مزدك مورد تحلیل و تفسیر اندیشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت «21 نوامبر» برای روشنفكران چپ، روزی گرامی بوده است.

مزدك كه معتقد به خدا بود می گفت كه برای تامین برابری انسانها، باید مالكیتها عمومی (ملّی) باشد و هركس در حد نیاز خود از محصول و تولیدات استفاده كند. خدا انسانها را هنگام تولد برابر می آفریند و باید این برابری در طول حیات آنان حفظ شود. آزادی موهبت بزرگی است، ولی بدون برابری اجتماعی ــ اقتصادی (سوسیالیسم) آزادی احساس نخواهد شد. انسان دائما نیاز به اندرز دارد تا از راه صواب خارج نشود. برتری جویی و حرص مال زدن ریشه همه مسائل و مفاسد است كه نباید امکان داده شود (از طریق آموزش و پرورش - مدارس) در افراد پدید آید، زیرا كه ذاتی نیست. مزدك انسان را مستحق زندگی در آرامش و شادی اعلام داشت كه تبعیض ها، بیعدالتی و عدم برابری؛ این آرامش و شادی را از انسان كه عمری كوتاه دارد سلب می كند و خلاف اراده خدا از آفریدن انسان است و به عبارت دیگر انسان برای زجر كشیدن به دنیا نیامده است و تا منابع تولید مشترك نباشد (ملّی نباشند) زجر كشیدن هم از میان نخواهد رفت. مزدك در عین حال با استثمار زنان به صورتی كه بود مخالفت كرد و نسبت به این روش ثروتمندان كه به خود اجازه ازدواج با طبقات دیگر را نمی دهند ابراز انزجار كرد و این عمل را تقسیم انسان به درجه اول و دوم كه خلاف اراده خداست خواند.


874م:مورخان «21نوامبر سال874 میلادی» را روزی ذكر كرده اند كه سامانیان بر سركار آمدند و كمر همت به احیاء زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی و گسترش علوم و معارف بستند و در این راه لحظه ای از تلاش باز نایستادند. پایتخت سامانیان شهر بخارای خراسان بزرگتر و رودكی از شعرای بزرگ این دوران بود. برخی از مورخان سامانیان را از نسل بهرام مهران (چوبین) ژنرال معروف ایرانی كه در «ری» زاده شده بود می دانند. در میان ایرانی تبارها، تاجیكها بیش از دیگران قدرشناس سامانیان هستند. دولت تاجیکستان پول ملی خود را «سامانی» نام نهاده است.

 

1294م:کلنل محمد تقی خان پسیان افسر ژاندارم سی ام آبان 1294 هجری (21 نوامبر 1915 میلادی) شهر همدان را از ارتش روسیه پس گرفت.

شرح این نبرد خونین عمدتا خیابانی در كتب تاریخ جنگ جهانی اول كه در غرب به چاپ رسیده تحت عنوان «قهرمانی های ژاندارم های ایرانی در همدان» آمده است، زیرا نیروی ژاندارم فاقد سلاح سنگین و شمار نفرات آن به مراتب كمتر از سربازان روس بود.

كلنل كه می دانست سربازان روس آموزش جنگ خیابانی ندیده اند آنان را به كوچه های شهر كشانید و در آنجا درهم كوبید و بیرون راند.

 

کلنل پسیان


1300ش:30 آبان سال 1300 هجری (21 نوامبر 1921) مجلس شورا فوریت لایحه دولت مبنی بر واگذاری امتیاز اكتشاف و استخراج نفت شمال ایران به شركت نفتی امریكایی «استاندارد اویل» را تصویب كرد كه این عمل مورد اعتراض شدید دولت انگلستان قرار گرفت، زیرا كه انگلستان خاورمیانه را منطقه نفوذ خود می دانست و به دولتی دیگر حتی آمریكا (فرزندش) اجازه و امكان ورود نمی داد. انگلستان كه در آن زمان امتیاز انحصاری نفت مناطق جنوبی ایران را در دست داشت در واکنش به اقدام مجلس، یادداشتی شدید اللحن به دولت ایران تسلیم كرد. دولت آمریكا كه پس از جنگ جهانی اول به تدریج به انزوای خود پایان می داد تا بعد از جنگ جهانی دوم و براندازی 28 امرداد، باهمه تلاشهایش موفق نشده بود كه عملا جای انگلستان را در ایران بگیرد. دولت واشنگتن پس از اضمحلال امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول، برای ورود به خاورمیانه نفتدار، بالقوه ثروتمند و استراتژیک به برنامه ریزی پرداخت و با نگاهی به نقشه تازه این منطقه که ترسیم انگلیسی ها بود به کردها چشم دوخت که در یک ناحیه نسبتا وسیع ساکن ولی تابع چند دولتند و این سیاست برغم استقرار تدریجی آمریکا در خاورمیانه از دهه 1980 تغییر نکرده است. بنظر می رسد که اسرائیل هم سیاست مشابهی را دنبال می کند.


1332ش:سی ام آبان 1332 (21 نوامبر1953 ) از متهمان به ربودن و قتل سرتیپ محمود افشارتوس رئیس شهربانی كل منصوب از سوی دكتر مصدق كه مدتی هم بازداشت بودند و قبلا اعترافهایی هم كرده بودند رفع اتهام بعمل آمد !!!. افشار توس یكم اردیبهشت همین سال ناپدید و كشته شده بود و جسدش شش روز بعد در غاری در كوههای لشكرك به دست آمده بود كه جمعی از ژنرالها و مخالفین دكتر مصدق متهم به طرح نقشه ربودن و كشتن او شدند و زندانی گردیدند. سرلشكر فضل الله زاهدی كه یكی از متهمان بود برای این كه بازداشت نشود در مجلس شورا متحصن شده بود و پس از خارج شدن از ساختمان مجلس ، تا 28 مرداد مخفی بود .

دولت تقاضای سلب مصونیت متهم دیگر ، دكتر مظفر بقایی ، را از مجلس كرده بود زیرا كه وی نماینده مجلس بود. او نیز همانند در مجلس متحصن شده بود.

 

محمود افشارتوس

 

1694م:«ولتر» از بزرگترین فلاسفه، نویسندگان، طنز گویان و روشنگران اروپا 21 نوامبر سال 1694 دیده به جهان گشود. نام او «فرانسوا ماری آرووت» بود كه اسم مستعار «ولتر» را برای خود انتخاب كرده بود و آثارش را به این نام نوشته است. ولتر در 23 سالگی به خاطر طنزی كه نوشته بود یازده ماه از عمر خود را در زندان باستیل گذرانید و در سال 1726 به خاطر نوشتن طنزی دیگر به انگلستان تبعید شد و سه سال در آنجا بود. در سال 1734 دوباره او را از پاریس تبعید كردند. با وجود این، در سال 1749 به دعوت فردریك قیصر پروس (آلمان) به آنجا رفت و سالها معاشر وی بود .

ولتر سرانجام در سال 1759 در فرانسه در نزدیكی مرز سویس جایی را برای خود خرید و نامش را «فری» گذارد كه پاتوق و مركز تجمع روشنفكران اروپا شده بود. وی در 83 سالگی به پاریس باز گشت و چنان استقبالی از او شد كه از ذوق زدگی بیمار شد و چندی بعد در سال 1778 (و در آستانه انقلاب) در گذشت.

28 اثر مهم از ولتر به یادگار مانده است كه دو اثر او «فرهنگ فلسفی» و «كاندید» معروفترند.

ولتر بیش از هر كس دیگر از آزادی اندیشه و بیان و تحمل دیگران دفاع کرد. ولتر می گوید كه بدون آزادی اندیشه و بیان، انسان موجودی بدون روح و روان، و زندگانی اش جسمانی (مانند سایر جانداران) خواهد بود. ولتر بیش از هر نویسنده ای دیگر بر ضد قلدری و زور گویی و استبداد نوشته است .وی ضد رومانتیسیسم و حامی حقیقت نویسی بود. ولتر ثابت كرده است كه جنایات بزرگ نتیجه خود خواهی و جاه طلبی افرادند و این جنایات قابل مقایسه با خلافهای آدمهای كوچك نیستند؛ كوچكها تنها برابری و آزادی را می جویند و بزرگها همه چیز را می خواهند و اگر همه دنیا را هم به ایشان بدهند باز هم می خواهند و حرص می زنند.

ولتر در باره نظامهای حکومتی می گوید: خوبی نظام به رئیس آن و مدیرانش بستگی دارد نه به نوع آن. نظامهای جمهوری اگر رئیس و مسئول خوب نداشته باشند از نظامهای سلطنتی بدترند. هر نظام جمهوری لزوما یك دمكراسی و یا عاری از ظلم نیست. به نظر ولتر، میزان دمكراسی یك كشور متناسب است با رشد سیاسی مردم و آگاهی آنان از دمكراسی و دلسوزیشان برای رعایت آن. وی گفته است که دمكراسی در كشور های كوچك، ایالت و شهر موفق تر است. این جمله ازوست: وای به روزی كه نظام قضایی یك كشور ضعیف و نفوذ پذیر باشد و یا از سوی عواملی تضعیف شود و ....

 

Voltair


1886م:21 نوامبر سال 1886 تیراژ (تعداد نسخه های فروش رفته یك نشریه) روزنامه « لو پتیت ژورنال» چاپ پاریس از مرز یك میلیون گذشت كه تا آن زمان در جهان بی سابقه بود. 114 سال بعد یعنی در سال 2000 جهان دارای یك هزار و 71 روزنامه (یومیه) میلیون تیراژی بود. تیراژها پس از سال 2000 در سرازیری قرار گرفته و یا افزایش آن متوقف شده است.

ناشران روزنامه ها می گویند كه مطالب و محتوا افت نكرده بلكه این مخاطبان هستند كه به دلیل ارتقاء سطح معلومات عمومی كه خصیصه عصر حاضر است به آسانی قانع نمی شوند و برای ارضاء آنان، روش خبرگیری و خبرنویسی برپایه نتایج نظرسنجی از

«خوانندگان» دائما رو به تكامل است و از منابع تازه استفاده می شود و اضافه می كنند كه مخاطبان امروز، با شنیدن كوچكتری شایعه كه یك روزنامه متمایل به دولت است، از آن صرف نظر می كنند و به سراغ رسانه های اینترنتی و «وب لاگها» می روند كه بدون ملاحظات هرچه را كه می خواهند می نویسند ولی روزنامه های عادی دست كم ناچارند در نوشته هایشان راه گریز از «اعتراض و مواخذه» را باز بگذارند، زیرا كه نمی خواهند سرمایه خود را كه عمدتا از راه توزیع سهام عاید شده است ازدست بدهند، ولی وب لاگها نه دارای سرمایه هستند و نه تعقیب قضایی می شوند، و این، پدیده ای تازه در جهان است كه از نیمه دهه 1990 وارد صحنه شده است ـ پدیده ای كه برای نخستین بار باعث آزادی تمام عیار بیان و ابراز عقیده و نظر شده است. با ظهور این پدیده، رسانه های متعارفی نه تنها با خود، بلكه با این پدیده تازه (رسانه های اینترنتی) وارد رقابت شده اند كه ممكن است؛ نتیجه اش بهبود كیفیت مطالب رسانه ها و به كمترین حد رسیدن انواع سانسور و اعمال نظر در آنها و از این رهگذر افزایش آگاهی های مردم و تکامل و پیشرفت جوامع باشد.

 

2002م:دكتر « رید ارواین » موسس انجمن نظارت بر «درست نگاری در رسانه ها» 21 نوامبر 2002 پس از 33 سال مبارزه در این راه در 82 سالگی بر اثر سكته مغزی درگذشت، و انجمن نظارت بر درست نگاری ( AIM ) اعلام كرده است كه راه او را به عنوان یك « واچ داگ » ادامه خواهد داد.

دكتر ارواین یك اقتصاددان آمریكایی و كارشناس پول بود كه به مقاله نویسی برای جراید روی آورد و ضمن رفت و آمد به روزنامه ها متوجه بی دقتی در تنظیم برخی خبرها شد كه نتیجه اعمال نفوذ مقامات و منابع ذینفع و یا اشتباه و تنبلی خبرنگار و دبیر میز مربوط بود. وی این بی دقتی تعمدی و یا سهوی را در شبكه های تلویزیونی بیش از رسانه های چاپی مشاهده كرد و متوجه شد كه هیچ سازمانی وجود ندارد كه از حقوق مخاطبان ( خوانندگان و بینندگان اخبار ) حمایت كند، لذا در سال 1969 به فكر تاسیس گروه نظارت بر « درست نگاری در رسانه ها » افتاد و تصمیم خود را اعلام داشت و هواداران فراوان به دست آورد. در اعلامیه او چنین آمده بود: خبر با مقاله تفاوت دارد. مقاله نظر نگارنده آن است كه نامش در بالا و یا ذیل آن درج می شود و هرچه را كه بخواهد می تواند بنویسد؛ درست و یا نادرست ؛ قضاوتش با مخاطب است. ولی مخاطب نمی تواند دست بكار شود و هر روز درباره دهها خبر كه به او داده می شود بررسی شخصی كند كه آیا درست و یا نادرست بوده و میزان تحریف و كم و زیاد كردنشان تا چه حد است و ... و در این وضعیت؛ مخاطبان نیاز به یك سازمان غیر دولتی مركب از داوطلبان دلسوز دارند كه از حق آنان به دانستن « فقط حقایق، نه كم و نه زیاد » حمایت كند و رسانه ها را در این زمینه افشاء و با تحریف خبر و گزینشی كار كردن رسانه ها و انتشار اخبار ناقص مبارزه كند.

گروهی را كه دكتر ارواین پیشنهاد تاسیس آن را داده بود تاسیس شد و در اندك زمان چهل هزار عضو داوطلب پیدا كرد و بنای مبارزه با تحریف اخبار و قالب كردن نظر به نام خبر و ... را گذارد و تا حدی زیاد موفق شد. به گونه ای كه ترس رسانه ها از این گروه بیش از اعتراض اتحادیه های مربوط و رسیدگی قضات دادگاه و مراجع دیگر است. دكتر ارواین در جریان مبارزه خود بیش از سایر خبرها، روی اخبار اقتصادی انگشت می گذاشت و اصطلاح خبر « انداختنی » را اختراع كرد و گفت كه صاحبان منافع اقتصادی می كوشند كه نظر و برنامه خود را به صورت خبر به خبرنگاران اقتصادی مخصوصا مبتدی ها « بیاندازند » و یا از طریق دادن رشوه و انجام مساعدت، این خبرها را به رسانه ها قالب كنند.

دكتر ارواین كتابهای متعدد در این زمینه نوشته كه معروفترینشان « گمراه كاری رسانه ها و كنترل و مالكیت رسانه ها توسط اشخاص غیر حرفه ای » است. وی تملك یك رسانه توسط یك شخص حقیقی و یا حقوقی خارج از این حرفه را ، عملی به سود جامعه ندانسته و استدلال كرده است كه چنین ناشری به رسالت رسانه و جایگاه واقعی آن توجه ندارد و تنها علاقه اش تنها به تامین منافع خود و رسیدن به هدف غیر حرفه ای اش ( اقتصادی و یا سیاسی ) است و برایش تحریف خبر ، خبر انداختنی خبر یكسویه با خبر دقیق و جامع فرق نمی كند.

در اعلامیه درگذشت دكتر ارواین نوشته اند كه وی موفق شد در طول مبارزه خود، دست كم بر دقت رسانه های « جهان انگلیسی زبان » در كار خبر بیافزاید.

 

Reed Ervine


2003م:یك مقام مربوط دولت چین 20 نوامبر 2003 در پكن اخطار كرد: اگر تایوان راه استقلال طلبی را ادامه دهد، ممكن است بكار بردن نیروی نظامی اجتناب ناپذیر باشد و ... كه سخت ترین اخطار چین در دهه های اخیر تلقی شده بود.

این مقام درعین حال گفته بود كه چین هنوز این امید را كه سركردگان تایوان سر عقل آیند تا این جزیره چین میدان جنگ واقع نشود از دست نداده است.

در واكنش به این اخطار، معاون وقت وزارت امورخارجه آمریكا گفته بود که به جورج دبلیو بوش رئیس جمهوری این كشور پیشنهاد شده كه نیرویی قابل ملاحظه به تنگه تایوان بفرستد تا بازدار جنگ احتمالی شود. تحلیلگران نوشته اند كه آمریكا در شرایطی نیست كه بخواهد با چین درآویزد.

مرور زمان نشان داد که با تغییر مقامات محلی تایوان در انتخابات سالهای بعد، تنش کاهش یافته میان مقامات محلی تازه تایوان و دولت چین ملاقاتهایی صورت گرفته و زمینه حل مسائل دارد فراهم می شود.


2003م:دادگاه عالی ایالت مشترك المنافع ماساچوست (آمریكا) كه به دادخواست 14 تن و عمدتا زن رسیدگی كرده بود 18 نوامبر 2003 چنین رای داد: چون دولت ایالت مشترك المنافع ماساچوست نتوانست در دادگاه ثابت كند كه دو همجنس حق ازدواج با هم را ندارند، پس چنین حقی وجود دارد.

این رای، ازدواج فرضا دو زن با یكدیگر را صریحا مجاز نكرده بود، و دادگاه به مجلس ایالتی شش ماه مهلت داده بود تا مسئله را با وضع قانون حل كند، ولی این مجلس هم نمی تواند قانونی وضع كند كه مغایر این رای باشد. بنابراین جنجال قانونی شدن ازدواج «همجنس ها» تا انجام یک رفراندم عمومی در ایالت ادامه می یابد.

 

2003م:خبر پولی شدن «توالت رفتن»!! در یك دبیرستان ناحیه «تاگاروگ» روسیه که 20 نوامبر 2003 با تصویر از شبكه نلویزیونی NTV این کشور پخش شده بود در جهان تولید تعجب كرده و سبب اظهار نظر های فراوان شده بود. ازجمله اینکه در روسیه، پس از كنار رفتن حزب كمونیست از حكومت در آغاز دهه 1990 ، همه چیز به طرزی افراطی به سوی پولی شدن پیش می رود و مردمی كه بیش از 70 و چند سال سوسیالیست بودند و از مالكیت خصوصی و پولی بودن خدمات عمومی در جامعه آنان اثری نبود درچرخش به روش سرمایه داری، افراطی تر از هر كاپیتالیست دیگر شده اند!. نظر دیگر این بود که نظام سوسیالیستی اگر ناقص پیاده شود، حس مادیگری را در افراد تقویت می کند و اگر سیستم تغییر کند پولپرستی به میان می آید. در جهان كشوری نیست كه آموزش و پرورش را رایگان نكرده باشد. لذا، شنیدن این خبر كه دانش آموزان، حتی برای رفتن به توالت مدرسه (که در در دوران دولت سوسیالیستی شوروی از خزانه عمومی ساخته شده است) باید مبلغی بپردازند امری بی سابقه و شگفت انگیز بوده و بار دیگر این فرضیه را به میان آورده كه تغییر وضعیت روانشناسی مللی كه زمانی زیر یوغ مغولها بوده اند بسیار دشوار است و روسها بیش از ملل دیگر زیر سلطه بازماندگان چنگیز قرار داشتند.


2003م:ثبت نام دانشجویان خارجی در چهار هزار دانشگاه و مدرسه تعلیمات عالی آمریكا از سال های 2003 و 2004 رو به كاهش گذارده است. طبق گزارش رسانه های این كشور، این كاهش در آن دو سال در بعضی رشته ها تا 45 در صد بود. این گزارشها حكایت از این داشت كه دانشگاههای آمریكا تا پیش از سال 2003 هر سال 13 میلیارد دلار از دانشجویان خارجی شهریه به دست می آوردند. دلایل عمده كاهش دانشجوی خارجی در آمریكا از این قرار ذكر شده بود:

- بالا رفتن میزان شهریه و هزینه خوابگاه که برای دانشجویان محلی هم تحمل آن سنگین است.

- سختگیری وزارت امنیت ملی تازه تاسیس آمریكا. بسیاری از دانشجویان خارجی با داشتن ویزاهای صادره از سوی كنسولگری های آمریكا (وزارت امور خارجه) موفق به ورود به این كشور نشدند زیرا كه نامشان در فهرست های «پرواز ممنوع» و عمدتا ناشی از تشابه اسمی بوده که رسیدگی به اعتراض ماهها طول می كشد و متقاضی، جهت تحصیل به کشور دیگر می رود.

- نبودن كار پس از فراغت از تحصیل در آمریكا و نیز كمبود فرصت اشتغال ضمن تحصیل و سختگیری در به دست آوردن ویزای كار و حتی ورود به دفاتر اداره مهاجرت.

- گسترش دانشگاهها و ارتقاء كیفیت آنها در كشورهای دیگر از جمله چین، هند، كوبا، روسیه و ... و افزایش شهرت آنها و دسترسی متقاضیان تحصیلات عالی به دفترچه های راهنمای این دانشگاهها (كاتالوگ) در كشور خود و نیز ارزانی شهریه و هزینه زندگی در آنجا.

- کاهش جمعیت جوان اروپای غربی و نیاز دانشگاههای این ممالک به دانشجو و وجود جای خالی در کلاسها.

- حارجی بودن بیشتر استادان و مدرسان مدارس تعلیمات عالی آمریكا و نبود توفیری در كیفیت آموزش به این دلیل.

- دلالهای معرفی دانشجو از اعزام متقاضیان به آمریكا به دلیل اشكالتراشی های وزارت امنیت این كشور و تداوم گرانی شهریه مایوس و متوجه كشورهای دیگر شده اند.

 

2004م:بیستم نوامبر 2004 شبكه سی بی اس آمریكا در بخش اخبار مشروح عصر خود گزارش كرد كه لباسهای سایز كوچك و متوسط در فروشگاههای آمریكا روی دست فروشندگان باقی مانده و آنها را با كمتر از بهای خرید (از طریق «سیل») به معرض فروش گذارده اند، چرا؟.

این شبكه سپس به ذكر علت پرداخت و گفت كه آمریكایی ها در دو دهه اخیر چاق شده اند و سایز بیشتر آنان «بزرگ (لارج)» و حد اكثر بزرگ (اكسترا لارج) شده است. در این دو دهه، متوسط وزن هر آمریكایی 8 كیلو گرم زیاد شده و سهم بانوان از این چاقی بیشتر از مردان است.

در میان تامین كنندگان لباس برای آمریكاییان، تنها چینی ها از پیش متوجه این قضیه شده و به دوخت لباس «بزرگ سایز» صادراتی پرداخته و در بازار پوشاك آمریكا سود فراوان برده اند که اینک ویتنامی ها این روش را دنبال می کنند.

«كه وین ترودو» در یك كتاب 271 صفحه پر سر و صدا كه به تازگی به چاپ رسیده، علت عمده چاق شدن آمریكاییان را مصرف غذاهای هورمونی و ژنتیك اعلام داشته و به آنان توصیه كرده است كه برای حفظ سلامت خود به مواد غذایی ارگانیگ بازگشت كنند. در این كتاب از شگرد (به زعم «ترودو»؛ توطئه) كار سازندگان دارو و كارخانه های تولید مواد غذایی برای كسب مال و بدون توجه به سلامت مردم پرده برداشته شده است.

 

Kevin Trudeau

 

2006م:9روز مانده به مراسم آغاز كار رئیس جمهور منتخب مكزیك ( كه یكم دسامبر 2006 بود)، اندرس مانوئل لوپز ابرادور، نفر دوم انتخابات در یك میدان شهر پرجمعیت مكزیكو سیتی در برابر هزاران تن از هوادارانش مراسم سوگند به جای آورد و خود را رئیس جمهور مشروع كشور مكزیك خواند و گفت كه دولت او به مسائل وطن كه زاییده فساد و تباهی و حكومت طولانی اولیگارش های بی خبر از دردهاست (اشراف) پایان خواهد داد. چنین عملی تا آن روز سابقه نداشت (که یک کشور در یک زمان دو رئیس جمهور داشته باشد).

لوپز ابرادور نامزد چپگرای حزب دمكراتیك انقلابی در انتخابات ژوئیه 2006 (تیر ماه1385) با جزیی تفاوت (نیم درصد آراء) دوم شده و اعتراض كرده بود كه در انتخابات تقلب شده و خواستار دوباره شماری آراء شده بود كه دستگاه قضایی مكزیك دادخواست دوباره شماری را رد كرده و «فلیپ كالدرون» نامزد محافظه كاران (متمایل به دولت واشنگتن) را برنده اعلام کرده بود، ولی لوپز ابرادور این تصمیم را نپذیرفت و هواداران او از همان روز تا مدتی از خیابانها خارج نشده و حتی در یك منطقه مكزیك تهدید به قیام مسلحانه كرده بودند. لوپز قبلا شهردار مكزیكو سیتی بود و گویا دهها میلیون هوادار دارد.

لوپز 53 ساله همچنین از فرصت سالروز قیام امیلیو زاپاتا، پانچو ویلا وفرانسیسكو مادرو در سال 1910 برای سوگند ریاست جمهوری خود استفاده كرده بود. وی در نطقی در این مراسم گفت: کالدرون خودش بهتر از هركس می داند که در انتخابات تقلب شده بود كه نگذاشتند آراء صندوقها دوباره شماری شود.

حمایت لوپز در سالهای پیش، از دادن سهمی از درآمد نفت مكزیك به بومیان این كشور (سرخپوستان) و نیز افشای پی در پی فساد در دستگاههای اداری و پلیس، وی را محبوب طبقه كم درآمد و جوانان مكزیك كرده است. او در عین حال روابط خوبی هم با دولت وقت واشنگتن (جمهوریخواهان) نداشت.

مرور زمان نشان داد که اقدام لوپز و تحرک هوادارانش به صورتی که پیش بینی شده بود دنباله نداشت!.

 

Andres Lopez Obrador

 

2006م:كمیسیون رسیدگی به سركوب خشونت آمیز مخالفان در آوریل 2006 (بهار 1385) در كشور نپال، جیانندرا پادشاه وقت این كشور را مسئول آن اعلام داشت. درجریان این سركوبی، دست كم 19 تن كشته شده بودند. گزارش كمیسیون به قوه قضایی نپال ارجاع شد تا کار تعقیب را دنبال کند.

نخست وزیر نپال بیستم نوامبر 2006 اشاره كرده بود كه ممكن است جیانندرا تعقیب قضایی و محاكمه شود. وی گفته بود که اگر چنین محاكمه ای صورت گیرد، این نخستین بار خواهد بود كه یك پادشاه شاغل محاكمه می شود. جیانندرا پارلمان نپال را تعطیل كرده بود كه هواداران دمكراسی پس از مایوس شدن از بازگشایی آن دست به تظاهرات خیابانی زده بودند كه نیروهای مسلح به اشاره پادشاه اقدام به تیراندازی كرده بودند. پارلمان درپی بازگشوده شدن، اقدام به محدود كردن اختیارات پادشاه كرد و یک كمیسیون رسیدگی به اقدام پادشاه تشكیل داد. درگیری پادشاه با مجلس و گروههای سیاسی ادامه یافت که منجر به برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس موسسان و تغییر نظام حکومتی نپال در 28 ماه مه 2008 شد و این کشور دارای نظام جمهوری شد و چپگرایان (مائوئیست ها) دولت را به دست گرفتند. به جیانندرا 15 روز مهلت داده شد که کاخ سلطنتی را تخلیه کند تا موزه شود. حکومت مائوئیست ها دیری نپایید و در انتخابات ماه مه 2009 ترکیب پارلمان تغییر کرد و رهبر حزب کمونیست (مارکسیست - لنینیست) نپال نخست وزیر این کشور 30 میلیونی شد. مجلسی که در مه سال 2008 نظام حکومتی را تغییر داد نام کشور نپال را جمهوری دمکراتیک فدرال نپال گذارد. در انتخابات این مجلس، حزب سلطنت طلبان تنها چهار کرسی به دست آورده بود.

 

Gyanendra

 

2006م:ریچارد رانگل نماینده نیویورك در مجلس نمایندگان آمریكا و رئیس یکی از کمیسیونهای این مجلس 21 نوامبر 2006 اعلام کرد که تصمیم گرفته است طرح برقراری نظام وظیفه عمومی در آمریكا را به كنگره بدهد. وی كه یك عضو ارشد حزب دمكرات و از مخالفان ادامه اشغال نظامی عراق است گفته بود اگر آمریكا نظام وظیفه عمومی داشت و فرزندان همه خانواده ها (ازجمله سرمایه داران و محافظه كاران) مجبور به خدمت در ارتش بودند، ما هر روز در نقطه ای دوردست وارد یك جنگ نمی شدیم. ارتش ما دارای افراد استخدامی است كه آنان به جنگ فرستاده می شوند و سختی های آن را تحمل می كنند. اگر همگان، فرزند در ارتش داشته باشند به خاطر حفظ جان آنان هم كه شده باشد از جنگ غیرضروری دوری خواهند جست. بعدا رانگل متهم شد که که در گزارش درآمدهای سالانه خود به اداره مالیات بردرآمد (آمریکا)، چند مورد را از قلم انداخته است. احتمالا همین بحث باعث شده است که رانگل هنوز طرح خودرا به مجلس نداده باشد. رانگل اعتراف به از قلم افتادن چند مورد از درآمد خود کرده ولی گفته است که سهوی بوده نه تعمدی.

 

Richard Rangel

 

1768: انگلیسی ها سرخپوستان (بومیان) امریكا را در منطقه «ستانویسك» شكست دادند و اراضی جنوب رودخانه اهایو را از آنها گرفتند و به مهاجران اروپایی دادند.

1871: فندك (وسیله روشن كردن سیگار) ساخته شد.

1916: فرانتس ژوزف امپراتور اتریش در حالی که کشور او درگیر جنگ جهانی اول بود در 86 سالگی درگذشت. وی 68 سال سلطنت کرده بود.

1913: سی ام آبان 1288 خورشیدی مجلس شورای ملی به پاس جانفشانیهای ستارخان و باقرخان به احیاء مشروطیت، به ستارخان لقب «سردار ملی» و به باقرخان «سالار ملی» داد.

1977: هواپیمای مسافربری مافوق سرعت صوت " کنکورد" نخستین پرواز از لندن به نیویورک را انجام داد. این نوع هواپیما که زمان پرواز میان دو قاره را کوتاه کرده بود و سریعتر از گردش کره زمین به دور خود (تغییر ساعت) پرواز می کرد در نوامبر 2003 به دلیل گرانی هزینه و نبودن مسافر که بتواند بلیت گران آن را بخرد از سرویس خارج شد.

1990: اعلامیه پایان جنگ سرد در پاریس امضاء شد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com