اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -12 آبان



245م:سوم نوامبر سال 245 میلادی شاپور یكم شاه وقت ایران از دودمان ساسانی كه در دوران زمامداری خود ایران را ابرقدرت اول جهان كرده بود دستور بنای شهر قزوین را صادر كرد .كار ایجاد این شهر سه سال طول كشید و در اكتبر (جشن های مهرگان) سال 248 میلادی پایان یافت. نام قزوین از طایفه ای به همین نام گرفته شده و یونانیان و رومیان باستان و اینك جهانیان دریای مازندران را به نام این طایفه دریای «كاسپین» می خوانند، زیرا كه منطقه محل سكونت این طایفه آریایی تا دیلمان، گیلان و سواحل غربی آن دریا امتداد داشته است.

شاپور اول در طول حكومت خود چند شهر تازه ساخت كه نام او با پیشوند و پسوندهایی بر آنها گذارده شد اما دستور داد كه شهرتازه ساز به نام طایفه ای كه در آن منطقه سكونت داشت «كسپین» نامیده شود كه این نام به مرور زمان به صورت قزوین در آمده است. در كتب قرون وسطی هم دریای مازندران را دریای قزوین نوشته اند. قزوین در سال 644 میلادی به تصرف اعراب مسلمان درآمد و در قرن 16 میلادی پایتخت ایران شد و شاه طهماسب صفوی عمارات فراوان در آنجا ساخت؛ تا این كه شاه عباس در سال 1598 میلادی پایتخت را از قزوین به اصفهان ـ شهر مركزی ایران منتقل ساخت.

یكی از علل انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان این بود كه درآن شهر، سران قزلباش مادر شاه عباس را كشته و جسدش را به بیابان افكنده بودند و اقامت در قزوین باعث می شد كه هر لحظه قتل فجیع مادر در ذهن او تداعی و وی را متاثر كند.

قزوین در جریان دو جنگ جهانی اول و دوم به اشغال خارجی درآمد و در سپتامبر 1941 توسط هواپیماهای شوروی بمباران شد. رضاخان میر پنج (سرتیپ) از همین شهر عزم تسخیر تهران و برانداختن دولت وقت را كرد. این شهر تاریخی اخیرا مركز استانی به همین نام شده است.

 

والریانوس امپراتور روم كه در جنگ به اسارت ارتش ایران درآمده بود در برابر او به زانو در آمده و التماس می كند

 

1304ش:12 آبان 1304 خورشیدی (3 نوامبر 1925 میلادی)، سه روز پس از خلع دودمان قاجار از سلطنت، دستور انتخاب اعضای مجلس موسسان برای اصلاح قانون اساسی و تعیین تكلیف نظام حكومتی ایران كه جمهوری باشد و یا سلطنت صادر شد. هنوز رضا خان پهلوی كه از سه روز پیش به ریاست موقت كشور تعیین شده بود تمایل خودرا به شاه شدن علنی نساخته بود. وی قبلا چند بار از جمهوری شدن ایران سخن به میان آورده و از این فكرحمایت كرده بود.

 

1311ش:در همین روز درآبان 1311 (سوم نوامبر سال 1932) ایران به نظام «متریك» پیوست.

ازاین روز جای «مثقال»، «سیر»، «من» و «خروار» را گرم، كیلو گرم و تن، و جای « گز ــ ذرع » و «فرسنگ» را متر و كیلو متر گرفت.


1357ش:برغم بركناری 34 تن از مقامات تراز اول ساواك از جمله ثابتی ، وارد آمدن 13 مورد اتهام به سپهبد نصیری كه از پاكستان احضار شده بود و دادن وعده آزادی همه زندانیان سیاسی تا بیستم آذر ماه ، دامنه تظاهرات ضد سلطنت و اعتصابات عمومی در این روز ـ 12 آبان 1357 ـ گسترش یافت و سراسر كشور را فراگرفت و سندیكای روزنامه نگاران به دبیری محمدعلی سفری كه اخیرا دچار مرگ ناگهانی شد برای اعلام یك اعتصاب طولانی به مراحل نهایی كار رسیده بود و تنی چند از وزیران كابینه هم آماده تسلیم استعفانامه شده بودند.

 

ثابتی ( مقام امنیتی )


1358ش:در این روز در سال 1358 دكتر احمد مدنی كرمانی (دریادار) استاندار وقت خوزستان كه بعدا در نخستین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران با به دست آوردن میلیونها رای دوم، و سپس از زادگاه خود به نمایندگی مجلس برگزیده شد اخطار كرد: خوزستان را باخون دل آرام كرده ام كه اینك می بینم خودی ها در به آتش كشیدن آن بدتر از بیگانه رفتار می كنند كه اگر به این رفتار خود ادامه دهند كناره گیری خواهم كرد. وی گفته بود كه نیروی دریایی و خوزستان متفقا كلید اقتدار و عزت ایران هستند كه باید آرام بمانند، توسعه یابند و تقویت شوند.

 

مدنی کرمانی


1901م:آندره مالرو Andre Malraux نویسنده، هنر شناس و اندیشمند فرانسوی سوم نوامبر 1901 به دنیا آمد و 75 سال عمر كرد.

مالرو در طول تحصیل در پاریس با زبانهای مشرق زمین آشنا شد و به آسیا سفر کرد و در هندوچین به مخالفان استعمار که اروپاییان اعمال می کردند پیوست و جنبش جوانان " آنام" را سازمان داد و روزنامه ای تحت عنوان "هند و چین در زنجیر" منتشر ساخت.

وی در بازگشت به فرانسه چهار کتاب برضد استعمار نوشت که عناوین آنها از این قرار است: فاتحان، راه و رسم سلطنتی، سرنوشت انسان، فریبکاری غرب.

مالرو سپس به حمایت از جمهوریخواهان اسپانیا برخاست و به دولت فرانسه اصرار کرد که به آنها که سرگرم جنگ با سلطنت طلبان به ریاست ژنرال فرانکو بودند هواپیمای نظامی بفروشد. پس از این که تعداد هواپیماهای فروخته شده به 20 فروند رسید به یافتن داوطلب برای خلبانی آنها سرگرم شد و 20 خلبان داوطلب به دست آورد.

آنگاه به آمریکا رفت و به جمع آوری اعانه برای جمهوریخواهان اسپانیا پرداخت. وی کتاب تازه خود "امید بشر" را به این موضوع اختصاص داد که فیلم سینمایی شده است.

مالرو در جریان جنگ جهانی دوم وارد سازمانهای مقاومت فرانسه شد. یک بار توسط آلمانی ها دستگر و نزدیک بود اعدام شود.

پس از پایان جنگ به سمت وزیر اطلاع رسانی و سپس وزیر امور فرهنگی فرانسه منصوب شد. کتابهای معروف دیگر او عبارتند از: صداهای سکوت، روانشناسی هنر و .... مالرو 23 نوامبر 1976 درگذشت.

 

آندره مالرو


39م:ماركوس لوكانوس (لوكان) شاعر و نویسنده بزرگ دنیای لاتین در دوران باستان سوم نوامبر سال 39 میلادی از پدر و مادری رومی در شهر كردوبا (قرطبه) اسپانیا به دنیا آمد. وی خواهر زاده «سنكا» فیلسوف برجسته آن زمان بود. لوكان از جوانی ساكن شهر رم شد. ده كتاب نظم و نثر از او به جای مانده است از جمله كتاب «در باره جنگ داخلی» كه شرح نزاع سزار و پمپی بر سر امپراتورشدن است. وی در این اثر خود، جاه طلبی و هزینه كردن جان مردم برای رسیدن به سود فردی را به طرزی عبرت آموز سرزنش و محكوم كرده است.

بسیاری از مورخان را عقیده بر این است كه «استوار نویسی» با لوكان متولد شده است؛ زیرا كه نوشته های وی عاری از لفاظی است و در بیان حقایق به ندرت فعل مجهول به كار برده و یا این كه «غیر مستقیم» نویسی كرده و به ملاحظه كاری پرداخته است.

لوكان كه به صراحت لهجه شهرت یافته بود، نخست مورد علاقه و توجه نرون امپراتور وقت قرار گرفته بود، ولی بعدا كه در مجالس و محافل بر ضد كارهای نرون سخن گفت از چشم او افتاد و حتی متهم به مشاركت در توطئه برضد نرون شد و از میان متهمان كه در ملاء عام اعدام شدند وی تنها فردی بود كه به او تكلیف خودكشی شد تا با بی احترامی مدفون نشود كه پذیرفت و خود راكشت. وی حاضر به انكار اتهام نشده بود، ولی گفته بود كه با شخص نرون مخالفتی نداشته بلكه از كارهای او متنفر بوده است.

 

1978م:نوامبر 1978 (نیمه آبان 1357) با اعتراض روزنامه نگاران از سراسر جهان به عبارتی از یك جمله دستور كار بیست و دومین اجلاس عمومی یونسكو آغاز شده بود كه اشاره به روزنامه نگاری دولت داشت. در آن زمان در شوروی و چند كشور دیگر از جمله سوریه، روزنامه های عمومی با سرمایه و مدیریت دولت اداره می شدند و روزنامه نگاران کارمند دولت بودند که کارمند دولت بودن روزنامه نگار مغایر اصول این حرفه است، زیرا که نمی تواند در نوشتن گزارش و مقاله؛ بی نظر و بی طرف باشد و عادلانه عمل کند و به عبارت دیگر به دور از «خود سانسوری» باشد.

در اجلاس قبلی یونسكو در نایروبی (كنیا) هم به روزنامه نگار بودن دولتها اعتراض، و گفته شده بود كه داشتن رادیو ـ تلویزیون برای دولتها كافی است و نباید وارد كار نشریات چاپی شوند و از دولت شوروی خواسته شده بود جز روزنامه های حزبی بقیه نشریات از جمله ایزوستیا را به اتحادیه های روزنامه نگاران این كشور واگذار و یا آنها را تعاونی كند. در آن زمان جز ایالات متحده و سه ـ چهار كشور دیگر، در سایر كشورها شبكه های تلویزیونی دولتی بودند و به این عمل اعتراضی هم نشده بود.

در نوامبر سال 1978 صدای اعتراض، نخست ازسازمانهای حرفه ای مطبوعات فرانسه بلند شد و عالمگیر گردید. اتحادیه های صنفی مطبوعات حرفه ای و سندیكاهای مربوط مداخله دولتها و سازمانهای دولتی را در مطبوعات از جمله نشر روزنامه به عنوان نوعی سانسور ـ سانسور به راهی دیگر ـ محكوم كردند و از كارشناسان حقوق اساسی و استادان علوم سیاسی و حکومت خواستند كه نظر خود را اعلام دارند و تایید شد كه دولتها می توانند رادیو ـ تلویزیون و خبرگزاری ملی، پارلمانها نشریه برای درج اظهارات نمایندگان، شکایات واصله و سایر فعالیتها خود، احزاب روزنامه ارگان و موسسات دولتی مجله تخصصی داشته باشند ولی روزنامه و نشریه حرفه ای كار دولت نیست و كار روزنامه نگار و یا شركتهای حرفه ای است؛ مخصوصا که یک سازمان دولتی حق توزیع و فروش نشریه به صورتی که معمول است ندارد و نمی توان نشریات دولتی و حتی احزاب را به توزیع معمولی داد. توزیع این نشریات باید از طریق پست و یا توسط اعضای داوطلب حزب صورت گیرد و ....

با توجه به این كه مطبوعات قوه چهارم دمكراسی بشمار آمده اند و این قوا در یک کشور منفک از هم باید عمل کنند، با حمایت آمریكا طرحی تهیه شد كه یك نظام واحد جهانی بر رسانه های چاپی حاكم شود و حق دولت از داشتن روزنامه حرفه ای كه نمی تواند بی نظر باشد و نیز فروش روزنامه سلب گردد؛ زیرا كه در آن زمان 144 نوع قانون و یا ضابطه مطبوعاتی در جهان وجود داشت.

این طرح از همان آغاز با مخالفت و تهدید شوروی رو به رو شد و معلق ماند. پس از فروپاشی آن اتحادیه و بلوك شرق، با این که دولتهای دارنده روزنامه عمومی در جهان كمتر از تعداد انگشتان دست شده اند؛ این طرح با پی گیری ملایمتر همچنان در دستور است.

 

دو روزنامه دولتی چاپ تهران


1903م:سوم نوامبر سال 1903 پاناما كه قبلا بخشی از كشور كلمبیا بود اعلام استقلال كرد و كشتی های نظامی ایالات متحده كه به دستور تئودور روزولت رئیس جمهوری وقت این كشور به آبهای پاناما فرستاده شده بودند مانع از مداخله ارتش كلمبیا برای جلوگیری از تجزیه این كشور شدند.

 

دولت وقت آمریكا قبلا پاره ای از اصحاب نفوذ را در پاناما ترغیب به اعلام استقلال كرده بود؛ زیرا دولت كلمبیا به آمریكا اجازه نداده بود كه طرح خود برای ایجاد آبراهی میان دو اقیانوس اطلس و آرام را در منطقه پاناما اجرا كند و كنترل كشتیرانی را در این آبراه تا مدتهابه دست گیرد.

دولت تازه استقلال یافته پاناما اندكی پس از آغاز بكار؛ با اجرای طرح آمریكا موافقت كرد.


1957م:دانشمندان فضایی شوروی سوم نوامبر سال 1957 با ماهواره «سپوتنیك ــ 2 » سگی به نام لایكا را در مدار زمین قراردادند. ماهواره اسپوتنیك ــ 2 دومین سفینه فضا پیمای شوروی بود كه در مدار زمین قرار گرفته بود و در ارتفاع 937 مایلی، هر یك ساعت و 42 دقیقه یكبار كره زمین را دور می زد و وضعیت سگ به زمین مخابره می شد.

این ماهواره همچنین اوضاع جوی را به زمین مخابره می كرد. اخبار مربوط به فعالیت این ماهواره مردم امریكا را نگران ساخته بود كه آیزنهاور رئیس جمهوری وقت برای رفع نگرانی آنان مجبور شد اعلام كند كه پیشرفت فضایی شوروی و پیشی گرفتن آن بر امریكا از این لحاظ فاقد ارزش نظامی است.

 

لایکا پس از بازگشت به زمین


2003م:در سودان هجوم ملخ سیاه و یا به رنگ قرمز پررنگ كه در مركز این كشور مشاهده شده است تا سوم نوامبر 2003 باعث مرگ 11تن و بستری شدن بیش از شش هزار نفر شده بود.

پزشكان اعلام داشته اند كه این ملخ ها هنگام جفت گیری هورمونی را در هوا پراكنده می سازند كه ایجاد نوعی آسم كشنده می كند و راه جلوگیری از آن بكار بردن ماسك و یا خارج نشدن از خانه و در خانه هم پوشانیدن دهان و بینی با پارچه ضخیم است.

 

2004م:«كویان كویچن» معاون سابق نخست وزیری چین، وزیر امور خارجه اسبق این کشور، عضور دفتر سیاسی حزب كمونیست و عضو شورای مدیریت ماكائو 31 اكتبر 2004 در مقاله ای غیر منتظره به زبان انگلیسی از جورج دبلیو بوش رئیس جمهوری آمریكا انتقاد كرده بود كه می خواهد برجهان حكومت كند.

كویان نوشته بود: «دكترین بوش» جز زور و زورگویی نمی تواند به چیز دیگری تعبیر شود. او می خواهد اراده اش را بر دنیا تحمیل كند، حتی با بكار بردن نیروی مسلح. چین با بكار بردن لفظ ابر قدرت بودن و خواستار مزایای آن شدن مخالف است و چنین روحیه و سیاستی را رد میكند.

كویان با ذكر مثال عراق نوشته بود؛ اگر یك دولت بخواهد بیش از ظرفیت واقعی خود از عنوان قدرت و یا ابرقدرت استفاده روانی كند، با مشكلاتی نظیر وضعیت آمریكا در عراق رو به رو می شود. حمله به عراق لازم نبود . موضوع حمله پیشگیرانه قبل از آن كه به معارضه دیگری منتهی نشده باید از قاموس «امنیت ملی» آمریكا خارج شود. کویان در این مقاله صریحا سیاست دولت جورج بوش را «تلاش بی نتیجه برای حكومت برجهان» خوانده بود.

مقاله كویان كه قبلا یك دهه وزیر امور خارجه چین بود در آستانه سالگرد آغاز نخستین جنگ تریاك، در روزنامه انگلیسی زبان «چاینا دیلی» در پكن انتشار یافته بود. نخستین جنگ تریاك در سال 1839 میان انگلستان و چین آغاز شده بود. انگلیسی ها مدتها بود كه تریاك محصول هند را كه زیر نظر خودشان تولید می شد به چین صادر می كردند و چینیان بامصرف این تریاك معتاد می شدند. چینیان ساكن بنادر محل تخلیه كشتی های انگلیسی كه متوجه خطر خانمان برانداز اعتیاد به تریاك و توطئه انگلیسی ها شده بودند بپاخاستند و صندوقهای تریاك را به دریا ریختند كه بهانه جنگ قرار گرفت . این جنگ كه دو سال طول كشید به پیروزی انگلیسی ها به دلیل داشتن اسلحه برتر انجامید و سبب شد که امتیازات ارضی و نفوذی متعدد در چین به دست آورند.

كویان 76 ساله در مقاله طولانی اش نوشته بود كه آمریکا در اجرای «دكترین بوش» که احتمالا دیگران در دهانش گذارده اند، كشور عراق را اشغال نظامی كرد و با این عمل اتحاد دولتها برضد تروریسم عملا فروپاشید و به سایر همكاری های بین المللی آسیب رسید. این دكترین كه عنوانش را حملات نظامی پیشگیرانه گذارده اند همچنین درگیری های مذهبی و نژادی را شدت و گسترش داده است.

این عضو برجسته حزب كمونیست چین در این مقاله معنی دار كه در آستانه انجام انتخابات ریاست جمهوری آمریكا (دوم نوامبر 2004) كه پرزیدنت جورج بوش یكی از دو نامزد اصلی آن است انتشار یافته از حضور نظامی آمریكا در آسیای میانه و نیز آسیای جنوبی (افغانستان و پاكستان) ابراز عدم رضایت شدید كرده بود.

وی در مقاله اش از جورج بوش به عنوان یك Arrogant (قلدر ـ خودخواه) نام برده كه می كوشد اراده آمریكا را به سایر ملل دیكته كند. كویان از مقاله خود نتیجه گرفته بود كه ادامه این طرز فكر به آغاز یك و یا چند دسته بندی دیگر خواهد انجامید.

دولت آمریكا روز بعد نسبت به مفاد مقاله «كویان » واكنش شدید نشان داد و اعلام داشت كه انتظار نداشت در آستانه انتخابات آمریكا، یكی از معاریف چین در یك روزنامه دولتی این كشور شخص رئیس جمهور آمریكا و سیاست های وی را این چنین مورد انتقاد قرار دهد زیرا كه سیاست چین از دیرزمان بر این پایه بود كه در آستانه انتخابات آمریكا، مداخله نكند و یك نامزد انتخاباتی را این چنین نكوبد. این اقدام مغایر روش سنتی چین بود و دولت آمریكا درباره آن تحقیق خواهد كرد كه چرا؟. دولت چین باید آمریکا را در این زمینه روشن سازد.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریكا نیز گفت كه درباره مطالب «كویان» با دولت چین تماس گرفته خواهد شد تا روشن شود كه مقصود از نوشتن این مقاله چه بوده است. كویان یك چهره برجسته در چین است و نمی توان مقاله او را نظر شخصی تلقی كرد.

 

Qian

 

2004م:چهار انتخابات یك هفته منتهی به یکم نوامبر 2004 در آمریكای لاتین، از سوی اصحاب نظر، بازگشتی به چپ و ابراز عدم رضایت عمومی از اقتصاد بازار آزاد (سرمایه داری) خوانده شده بود كه ثروتمندان را ثروتمندتر و كم درآمد ها را مستنمندتر ساخته است. تحلیلگران نوشته اند كه توده های آمریكای لاتین اینك بیش از هروقت دیگر خواستار توزیع عادلانه ثروت هستند و نمی خواهند كه ثروتمندان و سوداگران كه فقط به سود خود عمل می كنند قدرتهای حكومتی را در دست داشته باشند.

انتخابات 31 اكتبر 2004 اوروگوئه یكی از این چهار انتخابات بود و مردم این كشور برای نخستین بار یك چپگرا و مدافع توزیع عادلانه درآمد و ثروت را به ریاست جمهوری برگزیدند. با انتخاب «تاباره وازكوئز» به ریاست جمهوری اوروگوئه، این كشور به باشگاه چپهای آمریكای لاتین مركب از برزیل، ونزوئلا، شیلی و آرژانتین پیوست - باشگاهی كه تا حدی تحت تاثیر افكار فیدل كاسترو قرار دارد. در انتخابات محلی آن سال ونزوئلا هم از 23 ایالت، فرمانداران 18 ایالت از میان چپگرایان انتخاب شده بودند. شهردار كاراكاس نیز یك چپگرا است. بعدا بولیوی و چند دولت دیگر به باشگاه چپگرایان آمریکای لاتین پیوستند و اورتگای چپگرا باردیگر رئیس جمهور نیکاراگوئه شد.

 

رهبران سوسیالیست چهار کشور آمریکای لاتین به نشانه اتحاد


2008م:جهان در آستانه آغاز دوران تاریخی تازه ای است. این، حرفی بود که چند اندیشمند و صاحبنظر چهارم نوامبر 2008 و یک روز پیش از انتخابات عمومی آمریکا متفق القول زده بودند و اضافه کرده بودند که جهان، در دوران تاریخی آینده اش یك قطبی (بمانند 17 سال گذشته تا آن زمان) نخواهد بود مخصوصا که جهانیان عوارض یک قطبی آنرا تجربه کرده و بر ضد این وضعیت شده اند.

به اظهار این آگاهان، در خاور دور یك قدرت اقتصادی بزرگ در حال پیشرفت (چین) به وجود آمده است كه تا دهه 1980 انتظار آن نمی رفت. در آسیای جنوبی، هند یك قدرت عظیم تكنولوژیك شده و صادرات مهم آن نیروی انسانی متخصص است: پزشك، مهندس، استاد ریاضی ـ فیزیك، كامپیوتریست و حتی روزنامه نگار و فیلمساز. قدرتی به نام «اوراسیا» ظهور كرده كه قبلا وجود نداشت. روسیه و این بار روسیه ناسیونالیست جایگاه سیصد ساله خود را مطالبه می كند و جایگاه سابق را مطالبه می کند. در

قاره آمریكا، دولت های لاتین این قاره برای نخستین بار در عمر خود عمدتا در دست چپگراها قرار گرفته، متحد شده و گرد هم آمده و به جلب نفوذ روسیه، چین و ایران دست زده اند و به گوش مكزیك می خوانند كه خود را اصلاح كند و از صورت صادركننده عمله، نوكر و كلفت به ایالات متحده و کانادا خارج شود. بحران مالی جاری، و خسته شدن از اعمال نفوذ واشنگتن از طریق «ناتو»، اتحادیه اروپا را در آستانه «استقلال هرچه بیشتر» قرارداده است كه فلسفه وجودیش هم همین بوده است. آفریقاییان كه می دانند قربانی غرب و استعمار اروپاییان هستند دارند به چین، روسیه، ایران، برزیل و هند روی می آورند. آنان می دانند كه مسائلشان نتیجه تقسیمات جغرافیایی است كه خطوط آن را بدون توجه به قبایل، در اروپا ترسیم كرده و نمونه بارز آن مسئله كنگو است كه از آغاز دهه 1960 ادامه دارد. دولت های غرب که سابقه قدرت بودن دارند از دمکراسی و ... به عنوان حربه برای کوبیدن دولت های دیگر استفاده می کنند. با آغاز دوران تاریخی تازه، راهی نخواهد بود جز تجدید نظر در اركانهای سازمان ملل دست ساخت فاتحان بزرگ جنگ جهانی دوم كه در تدوین تمامی مقررات آن، منافع خودرا در نظر گرفته بودند.


1916: انگلستان به تصمیم خودش! از این روز صاحب اختیار «قطر» یكی از امارات خلیج فارس شد كه مردم آن عمدتا از راه ماهیگیری امرار معاش می كردند. قطر كه چند دهه پبعد استقلال به دست اورده و از سرزمین های صادر كننده نفت و گاز طبیعی بشمار می اید تقریبا 4 هزار مایل مریع وسعت دارد و اخیرا به آمریكا حق برخورداری از تسهیلات نظامی داده است.

1918: لهستان از فرصت پایان جنگ جهانی اول و درگیری داخلی روسها پس از انقلاب بلشویکی استفاده كرد، از روسیه جدا شد و اعلام استقلال كرد.

1930: وطن ما ازچنین روزی در سال 1309 خورشیدی دارای قانون حفظ آثار ملی با ضمانت اجرایی سختگیرانه شد.

1947: دولت مجارستان خبرنگار خبرگزاری اسوسییتد پرس (آمریكا) در آن كشور را متهم به جاسوسی كرد واخراج كرد.

1955: (1334 خورشیدی) احمد بهمنیار كرمانی استاد زبان و ادبیات فارسی و مولف دستورنوین زبان فارسی درگذشت.

2004: در انتخابات اوكراین نامزد هواداری از اتحاد این كشور و روسیه كه قرنها با هم امپراتوری روسیه را تشكیل می دادند آراء بیشتری آورد، گو این كه این انتخابات به دور دوم كشانده شد. در انتخابات 31 اكتبر2004، یانوكویچ نامزد هواداری از اتحاد فشرده با روسیه 40 و 12 دهم درصد و نامزد هوادار ادامه راه غرب و پیوستن به اتحادیه اروپا 39 درصد و 18 دهم آراء را به دست آورد.

2004: آژانس دولتی دارو و غذا در آمریكا تصویب كردكه عرضه كنندگان روغن زیتون در این كشور برچسبی بر شیشه ها و قوطی ها حاوی این محصول بزنند كه خواص آن از جمله محافظت از قلب و عروق را به زبانی ساده یادآور شود. بیشتر روغن زیتون مصرفی آمریكا از كشورهای حوزه مدیترانه واردمی شود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com