اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

به بهانه 70 سالگی «سعدی سینمای ایران»


امروز هفتادمین زاد روز علی حاتمی کارگردان فقید سینمای ایران است یا آن گونه که جمشید مشایخی به زیباترین شکل ممکن توصیف کرد: سعدی سینمای ایران.

عصر ایران - مهرداد خدیر: امروز هفتادمین زاد روز علی حاتمی کارگردان فقید سینمای ایران است یا آن گونه که جمشید مشایخی به زیباترین شکل ممکن توصیف کرد: سعدی سینمای ایران.

با این که 18سال از مرگ علی حاتمی می گذرد او تازه هفتاد ساله شده و همین نشان می دهد که چقدر زود از دست رفت و اگر می ماند و می پایید در این 18 سال چه اثرها می توانست بر جای گذارد. هر چند که هم  یادگار او – لیلا- نام پدر را زنده نگاه داشته و هم آثار او باقی است.

سینما را هنر شخصیت پردازی  و فضا سازی  خوانده اند اما علی حاتمی را بیشتر با نوع گفتار بازیگران و متونی که می نوشت و بر دهان شخصیت های مختلف داستان های خود می گذاشت، می شناسیم و به همین خاطر در فستیوال های جهانی  وبیرون از این مرزها ستایش نشد چون سینمای او کاملا ایرانی بود اما ایرانیان او را دوست می داشتند و در آن روز غم بار پاییزی در سال 1375 وداع باشکوهی با پیکر او داشتند.

به بهانه 70 سالگی «سعدی سینمای ایران»

در زاد روز علی حاتمی مروری بر ماندگارترین دیالوگ های چند اثر ماندگار او می تواند مناسب ترین یاد باشد از «سعدی سینمای ایران» تا بدانیم چقدر این توصیف، او را می برازد:

نخست گفت و گوی سکانس پایانی حبیب (با بازی جمشید مشایخی) و مجید ( با بازی بهروز وثوقی) از سوته دلان:

«حبیب: برق رفت. به دلت بد نیار. وضع ما روشنه.زنک عشرتی، نسخه ی دواچی بود، می گفت واسه ی حالت خوبه.

مجید: اما حالا حالم خوب نیست. نه، این دفعه جای جنّا انکر و منکر اومدن با گُرزشون می کوبن توسرم. داداشی! منو شبونه برسون امام زاده داوود.

حبیب: شبونه؟ تو این فصل سرما؟ باشه فردا که عروشا رو به تخت نشوندیم.

مجید: نه، تو رو خاک آقام. نمی خوام جلو زنم لو برم. بفهمه من دعایی ام. اگه خواستی صبح راهی شی، من شب تو دکون می خوابم. بلا روزگاریه عاشقیّت»

 در فاخرترین مجموعه ساخت او( هزار دستان) نیز از زبان شخصیت های مختلف درّ و گوهر می ریخت. به یاد آوریم صحنه ای را که مفتش شیش انگشتی با بازی داوود رشیدی وارد خانه  رضا خوشنویس می شود و میان رضا و همسرش این گفت و گو در می گیرد:

«خوشنویس ( با بازی جمشید مشایخی): نظامی بود بهتر بود تا شخصی. شمشیر رو که از رو می بندن کم ترس تره. آخ، چه روزگار سیاهی که آدم از آدم می ترسه.

قمر بانو( با بازی شهلا میر بختیار): به جن بیشتر می مونه تا آدم شیش انگشتیه.

به بهانه 70 سالگی «سعدی سینمای ایران»

خوشنویس: این چه جنی بود که با بسم الله ظاهر شد؟ تازه در بای بسم الله دفتر بودم. این دفتر، دفتر آخر شد. نکنه سیگار رو از طرف تاجش آتیش زدم. نکنه خط نوشتن موقوفه. موقوف کردن در این ولایت رسمه... اگر جان ، جان من بود پیش کش می کردم به آن پزشک شاگرد شیطان تا با یک آمپول هوا فاتحه اش رو بخونه. حقیقتا چه نخبگان اند این جانی ها که از هوای مایه زندگی مرگِ بی صدا می سازند. اینان از آن دسته کیمیا گران اند که طلا، مس می کنند...»

یا به یاد آوریم پایان فیلم کمال الملک را.

جایی که هنر قالی بافی ایرانی را به نیکو ترین وجه می ستاید و از نقاشی برتر می داند:

یار محمد به کمال الملک (باز هم با بازی جمشید مشایخی) می گوید: «استاد! قالیچه به خواست خدا تمام شد. عهد کرده بودم اگر زنده ماندم و قالیچه تمام شد با خاک پای شما تبرک بشه. قدم رنجه بفرمایید گرچه این زیر پایی ، شان استادان هنر نیست.»

کمال الملک اما پاسخ می دهد: «استاد تویی! هنر این فرشه. شاهکار، این تابلوست. دریغ، همه مردم یک نظر به زیر پا نینداختم. هنر، این ذوق گسترده است. شاهکار، کار توست یار محمد نه کار من.».

یا همان جمله آخر در فیلم مادر که ضرب المثل شده است. از زبان غلامرضا ( با بازی اکبر عبدی ) : «مادر مُرد. از بس که جان ندارد!»

اینها تنها مشتی است نمونه خروار و کاش «نشر مرکز» بار دیگر مجموعه دو جلدی آثار علی حاتمی را چاپ کند. چه، اگر آثار سینما گران دیگر را باید دید، آثار علی حاتمی را هم باید دید و هم باید خواند.

چون او بیش و پیش ازسینما، دل باخته هنر و ادبیات ایران بود و در غالب فیلم های خود هنرهای ایرانی را می ستود: در هزار دستان،خط و خوش نویسی را. در دل شدگان، موسیقی را. در کمال الملک نقاشی و قالی بافی را و اگر بیشتر می زیست می توانست هنرهای دیگر را و جهان پهلوان هم نیمه تمام ماند و علی حاتمی از دست رفت...

70 سالگی ات مبارک، سعدیِ سینمای ایران...


ویدیو مرتبط :
۱۵ آذر،سالروز در گذشت سعدی سینمای ایران مرحوم علی حاتمی (2)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سینمای ایران برای سرپا شدن قهرمان می‌خواهد/ قهرمانان را به بهانه‌ی فردین‌بازی حذف کردند



اخبار,اخبارفرهنگی ,محسن محسنی‌نسب

 
 اخبار فرهنگی - محسن محسنی‌نسب :
سینمای ایران برای سرپا شدن قهرمان می‌خواهد/ قهرمانان را به بهانه‌ی فردین‌بازی حذف کردند

 با اجرای سیاست‌های غلط و به بهانه‌های واهی، قهرمان از سینمای ایران حذف شد و با حذف قهرمان نه تنها فیلم‌ها از محتوا تهی شدند که مخاطب هم دلیلی برای رفتن به سینما نمی‌بیند/ به فیلم‌هایی که خصلت قهرمانی را بیان می‌کنند؛ به طعنه می‌گویند دنبال فردین‌بازی هستند.

محسن محسنی‌نسب معتقد است؛ علت نبود مخاطب در سینمای ایران مشکلات اقتصادی نیست بلکه موانعی است که برای ساخت فیلم‌هایی با ویژگی‌های مورد قبول مردم بر سر راه فیلمسازان قرار گرفته شده است.

این کارگردان در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ باتوجه به شرایط امروز سینمای ایران گفت: مشکلات امروز در سینمای ایران در دو بخش اصلی قرار دارد یکی مشکلاتی که در درون سینما وجود دارد و دیگر مشکلاتی که بیرون سینماست.

وی ادامه داد: یکی از مشکلات درونی سینما این است که متاسفانه بسیاری از کارگردان‌ها و مطبوعات؛ افرادی را در سینما بزرگ می‌کنند و بالا می‌برند که آن‌ها اسباب بزرگی و ظرفیت بزرگی را ندارند و بعد برای سینمای ایران مشکل ایجاد می‌کنند. مشکل دیگر این است که ظرفیت‌های لازم برای فروش‌های میلیونی در سینمای ایران به وجود نیامده و زمانی که این ظرفیت به وجود نیامده؛ نمی‌توان از مردم انتظار داشت که از سینما استقبال کنند. به همین دلیل امروز گروه بسیاری می‌گویند که مردم از سینما قهر کرده‌اند.

کارگردان فیلم سینمایی یاس‌های وحشی با اشاره به اینکه متاسفانه ما به حداقل‌ها در سینما راضی شدیم؛ گفت: امروز حتی درمورد فیلم‌های پرفروش؛ اگر میزان بلیت فروخته شده را به تعداد تماشاگران تقسیم کنیم؛ رقم بالایی از تماشاگران را نمی‌توانیم به دست آوریم.

وی با ذکر مثالی افزود: در دوره‌ای فیلم یاس‌های وحشی در سال ۷۶ بیش از ۱۰ میلیون بلیت فروخت و قیمت بلیت صد تومان بود حال اگر امروز فیلمی ۱۰ میلیون بلیت بفروشد با بلیت ۶ هزار تومان؛ شصت میلیارد تومان می‌شود درحالیکه امروز پرفروش‌ترین فیلم ما ۱۰ میلیارد تومان می‌فروشد حتی از این میزان نیز تعداد کمی برای بار دوم و سوم به تماشای یک فیلم می‌نشینند.

محسنی‌نسب با اشاره به اینکه با جمعیت ۷۰ میلیونی کشور این میزان فروش فیلم اصلا قابل قبول نیست؛ افزود: یکی از دلایل اصلی که سینمای ایران امروز مخاطب سال‌های گذشته خود را از دست داده؛ سیاست‌های غلطی بوده که در سال‌های قبل اجرا شده است. یکی از این سیاست‌های غلط از بین بردن گونه‌های مختلف سینمایی همچون فیلم‌های رزمی و فیلم‌هایی بوده که حرف جامعه را می‌زند.

وی ادامه داد: از دوره‌ای حدود ده سال قبل گروهی از نویسندگان و فیلمسازان و مدیران سینمایی به فیلم‌هایی که در آن‌ها اخلاق جوانمردی و فضیلت‌های اخلاقی بیان می‌شد؛ حمله کردند و آن‌ها را فیلم‌های ضعیفی دانستند. در همه جای دنیا فیلم‌هایی موفق هستند که به اخلاق و به فضیلت‌های اخلاقی اهمیت می‌دهند. نمونه بارز این فضیلت‌ها جوانمردی است اما متاسفانه در سینمای ایران به طعنه به فیلم‌هایی که این خصلت را بیان می‌کنند؛ می‌گویند که دنبال فردین بازی هستند.

محسنی‌نسب ادامه داد: حتی سینمای امریکا در محصولات خودش به مباحث اخلاقی از این دست؛ توجه می‌کند بطور مثال یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای امریکا که در ایران نیز به نمایش درآمد یعنی فیلم تایتانیک فارغ از ماجرای عشقی‌اش به بحث جوانمردی توجه دارد.

وی دلایل اقتصادی را در قهر مردم از سینما زیاد تاثیرگذار نمی‌‌داند و می‌گوید: مقایسه بین وضعیت امروز اقتصادی مردم با دهه هفتاد نشان می‌دهد که مردم برایشان کیفیت فیلم و حرفی که یک فیلم می‌زند اهمیت دارد. در دهه هفتاد قیمت بلیت سینما‌ها صد تومان بود اما قیمت یک کیلو انگور ۲۰ تومان بود. امروز قیمت یک کیلو انگور ده هزار تومان است اما قیمت بلیت سینما شش هزار تومان است با این حال استقبال مخاطبان از فیلم‌ها در دهه هفتاد بیشتر از امسال بوده است.

محسنی‌نسب با اشاره به اینکه در کشورهای دیگر نیز وضعیت اینگونه است؛ گفت: در کشوری مانند ترکیه یک کارمند معمولی ماهی ۱۵۰۰ لیر حقوق می‌گیرد که معادل ۲ میلیون تومان ایران است اما بلیت سینما ۲۰ دلار است از طرف دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای و خصوصلی بسیاری در ترکیه وجود دارد اما مردم باز هم از سینما استقبال می‌کنند.

وی افزود: بعد از دهه هفتاد مباحثی در سینمای ایران مطرح شد تا فیلم‌هایی که فضیلت‌های اخلاقی را بیان می‌کردند به گوشه‌ای رانده شدند این مباحث که بیشتر ریشه در نگاه چپ به سینمای ایران داشت کم‌کم گسترش پیدا کرد و جشنواره‌های خارجی که با این هدف و نگاه برگزار می‌شد نیز به بسط این فرهنگ دامن زد.

وی حذف قهرمان را آفت دیگر سینمایی ایران دانست و افزود: با اجرای سیاست‌های غلط و به بهانه‌های واهی، قهرمان از سینمای ایران حذف شد و با حذف قهرمان نه تنها فیلم‌ها از محتوا تهی شدند بلکه مخاطبان سینما نیز با فیلم‌ها همذات پنداری نمی‌کنند و دلیلی برای رفتن به سینما نمی‌بینند.

وی با اشاره به اینکه این روز‌ها فیلم‌های کمدی فروش خوبی دارد؛ گفت: هرچند امروز گروهی تصور می‌کنند اگر فیلمی فروش خوبی دارد به خاطر این است که مردم را می‌خنداند اما لایه پنهان یک فیلم کمدی نیز فضیلت‌های اخلاقی را بیان می‌کند و مردم به خاطر علاقه‌مندی به این فضیلت‌هاست که حتی به دیدن فیلم‌های کمدی می‌روند.

محسنی‌نسب افزود: متاسفانه این نگاه غلط همچنان وجود دارد و برای حل این مشکلات راه برای ساختن فیلم‌هایی که فضیلت اخلاقی بطن جامعه را بیان می‌کنند باید هموار شود.


 اخبارفرهنگی - ایلنا