اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اپیدمی آزار جنسی زنان در محیط کار!
خانم جوان ۳۰ سالهای از تجربههای متفاوت خود در محیطهای کاری صحبت میکند که چگونه مردی که از لحاظ مقام و پست اداری در رده بالاتری قرار داشته با ایجاد برخوردهای آگاهانه وی را مورد اذیت جنسی - آزار جنسی از نگاه رفتارشناسی یعنی بیان کلمات یا گفتاری که مورد اهانت یا آزار در آن نهفته باشد.
روزنامه قانون: خانم جوان ۳۰ سالهای از تجربههای متفاوت خود در محیطهای کاری صحبت میکند که چگونه مردی که از لحاظ مقام و پست اداری در رده بالاتری قرار داشته با ایجاد برخوردهای آگاهانه وی را مورد اذیت جنسی - آزار جنسی از نگاه رفتارشناسی یعنی بیان کلمات یا گفتاری که مورد اهانت یا آزار در آن نهفته باشد یا انجام رفتارهای فیزیکی مبنی بر سوء استفاده جنسی- قرار داده که نهایتاً با وجود اینکه چندین بار به او تذکر داده، مجبور شده که محیط کار خود را به دلیل عدم توانایی در تغییر دادن رفتار وی ترک کند.
یکی دیگر از خانمها حدوداً ۳۵ ساله میگوید: چندین سال است که در استخدام شرکتی هستم که تاکنون به دلیل حسن انجام کار مورد تقدیر قرار گرفتهام اما با این وجود مردان به عنوان مدیر ارشد انتخاب میشوند. خانم دیگری تقریبا ۴۵ یا ۵۰ ساله بر موقعیت شغلی و تحصیلی رشدی برابر زنان و مردان اشاره و تاکید میکند چه در بخش دولتی و چه در بخشهای خصوصی این برابری منجر به حقوق و دستمزد یکسان نشده و خلأضعف قانون حمایتی در اشتغال زنان را از جمله کمبودها میداند.
مسئله کار زنان و حاشیههای همراه آن چند سالی است که به شکلهای مختلف و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و به نظر میرسد حضور بیشتر زنان در بازار کار و عرصههای اقتصادی کشور، نیاز جدی به تغییر الگوهای قوانین اشتغال زنان در محیطی فارغ از تبعیض جنسیتی را میطلبد.
ترکیب جنسیتی نیروهای شاغل در سازمانها و ادارات و.... در کشور تحت تاثیر عوامل مختلفی دچار تغییرات بسیاری شده است؛ اما همچنان مشکلاتی نظیر حقوق کمتر زنان نسبت به مردان، موانع ترفیع شغلی زنان، تبعیضهای جنسیتی و در نهایت آزارهای جنسی شرایطی است که نه تنها زنان شاغل را رنج میدهد بلکه موجب کاهش بهرهوری زنان در محیطهای کاری نیز میشود.
آیا قانون کار از امنیت زنان در محیط کار حمایت میکند؟
به باور برخی از کارشناسان معرفی مشاغلی که با توجه به جنسیت زنان دارای آسیب بیشتری برای آنان است، شانه خالی کردن مسئولان از وضع قوانین حمایتی و امن کردن محیط کار برای زنان است! گفته میشود یکی از مشکلات اساسی و مبتلا به جامعه ما در روابط کار، بیاطلاعی افراد نسبت به حقوق خود است که این امر خواسته یا ناخواسته باعث تضییع حقوق کارمند یا کارفرما میشود.
اما حقوق زنان در قانون کار مصوب ۱۳۶۹ فقط به قوانین مربوط به کارهای زیان آور برای زنان، قانون تنظیم خانواده و مرخصی بارداری و.... بر میگردد. یا در «سیاستهای اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران» مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی (۲۰/۵/۷۱) ضمن تأکید بر نقش زنان در خانواده به عنوان شغل اصلی آنها مواردی از تشویق زنان به اشتغال و عدم توجه به بنیان خانواده دیده میشود.
در مادة ۵ این مصوبه بیان شده: با توجه به نقش زنان در پیشرفت اجتماعی و توسعة اقتصادی به عنوان نیمی از جمعیت، باید تسهیلات لازم برای اشتغال آنها از سوی دستگاههای اجرایی فراهم آید و برنامهریزیهای مناسب حسب اولویت صورت گیرد.
در «سیاست فعالیتهای بینالمللی زنان» مصوب ۱۶/۲/۱۳۸۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش سیاستهای راهبردی، تلاش برای ایجاد عرصههای جدید و مناسب به منظور به دست گرفتن ابتکار عمل زنان ایران در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای بینالمللی استفاده از توانمندیهای زنان در سطوح مختلف مدیریت امور بینالملل و سیاستهای خارجی نظام اسلامی از سیاستهای مطرح شده برای ارتقای فعالیتهای بینالمللی زنان هستند.
اما مسائل باقیمانده و مهم، همچنان نگرانیهای کلیدی زنان در حین کار باقی مانده است: قوانین برابری در سطح حقوق پرداختی در تمامی بخشها چه دولتی و چه خصوصی، ترفیع شغلی زنان و در نهایت سوءاستفادههای جنسی در محل کار.
تاثیرات روانی اشتغال مضاعف زنان
یک آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری مقتقد است: از آنجاییکه زنان در کشور ما دارای جایگاههای قابل توجه علمی، سیاسی و اقتصادی هستند استفاده از توانمندیهای آنان باعث پیشرفتهای مختلف در سطوح جامعه میگردد. با توجه به نگاه مردسالارانه به اشتغال زنان باید بگویم امروز در مشاغلی که نیاز به دقت و حوصله دارد زنان جایگاه ممتاز و قابل توجهی دارند. «به دور از ادعاهای فمینیستی باید گفت هر چند وظیفه مادری و همسری ارزندهترین شغل برای زنان است اما مشکلات فعلی اقتصادی زنان و مردان را در تلاشهای بیرون از منزل در کنار هم قرار میدهد.
بر اساس یک پژوهش میدانی، استرس و اضطراب زنان در محیط کار دو برابر مردان است چراکه ترس بانوان از نگاههای انتقاد آمیز باعث ایجاد اضطراب در آنها شده و در دوران تحصیل در بعضی از دختران این اضطراب باعث از دست دادن اعتماد به نفس در آنها میشود».
دکتر مجید ابهری بر این باور است که «وظایفی همانند پرستاری، آموزگاری و حتی جراحی در زمینههای پزشکی و فرهنگی بسیار متناسب تواناییهای زنان است. اما واقعیت طبیعت و خلقت زنان این است که ساختار فکری آنان به گونهای است که برخی مشاغل با ساختار فیزیکی و رفتاری آنان مطابقت ندارد. ممکن است یک یا چند زن آهنگر، راننده کامیون یا جرثقیل باشد اما در حقیقت این گونه مشاغل باعث پیری زودرس و فشارهای جسمی و روانی به زنان است».
این پژوهشگر به دو برابری میزان اضطراب و نگرانی زنان شاغل در مقایسه با مردان اشاره میکند و ادامه میدهد: «نگرانی در مورد فرزندان، مدیریت خانه در کنار سایر دلمشغولیهای اقتصادی، بار فکری و ذهنی زنان را به دو برابر افزایش میدهد. در حال حاضر ۸۰ درصد از مدیریت اقتصادی خانوادههای ایرانی در دست زنان است، یعنی مردان هزینه ماهانه زندگی را پرداخت میکنند اما از چگونگی تامین اقلام ضروری چندان با خبر نیستند. و با توجه به تورم و گرانیهای ساعتی در جامعه امروز، این گونه فشارهای عصبی منجر به بیماریهای روحی و روانی در زنان میشود. ریزش مو؛ اختلات هورمونی، یائسگی زودرس، ناراحتیهای استخوانی اصلیترین عوارض اشتغال مضاعف زنان است».
تصویب قوانین یکسان سازی برای حذف تبعیض
به گفته ابهری «زنان در مورد اجرای دستورات و رعایت ضوابط اداری دارای دقت بیشتری از مردان در محیط کار هستند. عدم رعایت دستمزد زنان در محیط کاری با وجود تحصیل و جایگاه برابر با مردان رفتاری غیرعادلانه است. اگرچه در وزارت آموزش و پرورش و یا دانشگاهها تقریبا حقوق اساتید خانم و آقا یکسان است.
ممکن است در برخی سازمانهای غیردولتی نگاه تبعیض آمیز به تعیین حقوق زنان وجود داشته باشد که به نظر من این حرکت غیرعادلانه و غیر اسلامی و غیر اخلاقی است و باید اصلاح شود. تدوین و تصویب قوانین یکسان سازی پایههای حقوقی زنان و مردان در شرایط یکسان تحصیلی و تجربی اصلیترین راهکار مقابله با این تبعیض است. چراکه در غیر اینصورت بار تحمل تبعیض نیز به اضطراب شغلی زنان اضافه میشود».
سکوت زنان علت ادامه آزارهای جنسی
بسیاری از زنان در مواجهه با مزاحمت در محیط کار در بیشتر موارد شیوههایی همچون سکوت، کناره گیری از کار یا در پی گرفتن رفتار سرد با فرد موردنظر را پیش میگیرند! «بر اساس تعریف هرگونه رفتاری که از سوی جنس مخالف امنیت روانی زنان را در محل کار تهدید کند و باعث ایجاد احساس ناامنی گردد مزاحمت محسوب میشود». و معمولاً حیا و ترس از بیآبرویی و متهم شدن یا ترس از دست دادن شغل منجر به سکوت زنان در محیط کاری است.
این متخصص علوم رفتاری در این خصوص میگوید: «در صورتی که در یک محیط شغلی مردی قصد آزار کلامی یا فیزیکی یک زن را دارد زن نباید از ترس حرف و حدیثها یا برخوردهای اداری موضوع را کتمان کند، چرا که در این صورت فرد خاطی به رفتار نامناسب خود ادامه میدهد.
آزار جنسی از نگاه رفتارشناسی یعنی بیان کلمات یا گفتاری که مورد اهانت یا آزار در آن نهفته باشد یا انجام رفتارهای فیزیکی مبنی بر سوء استفاده جنسی. خوشبختانه با توجه به پاک بودن محیطهای دولتی و وجود حراست و اطلاعات... کمتر کسی جرات میکند دست به چنین اقداماتی بزند. به نظر میرسد بیبندوباری رفتاری بیشتر در محیطهای بخش خصوصی دیده میشود».
او میگوید: «علت این وضعیت مسائل فرهنگی است. ما قانون داریم منتها مسئولان باید در جریان اتفاقات موجود قرار بگیرند تا قانون اجرا شود. اگر شخص برای از دست دادن شغل موضوع آزار جنسی را عنوان نکند من زن را مقصر میدانم. وجود تبعیض جنسی چه رفتاری و چه دستمزد... در محیط کار باعث اهانت به مقام شامخ انسانیت است».
با توجه به وجود الگوی اسلامی و همچنین نقش مهم زنان در عرصه اقتصادی و تولید کشور به نظر میرسد باید در تدوین سیاستها قوانین حمایتی بیشتری ایجاد کرد تا نقش پررنگ زنان در کشور به دور از تبعیضات جنسیتی تسهیل شود.
یکی دیگر از خانمها حدوداً ۳۵ ساله میگوید: چندین سال است که در استخدام شرکتی هستم که تاکنون به دلیل حسن انجام کار مورد تقدیر قرار گرفتهام اما با این وجود مردان به عنوان مدیر ارشد انتخاب میشوند. خانم دیگری تقریبا ۴۵ یا ۵۰ ساله بر موقعیت شغلی و تحصیلی رشدی برابر زنان و مردان اشاره و تاکید میکند چه در بخش دولتی و چه در بخشهای خصوصی این برابری منجر به حقوق و دستمزد یکسان نشده و خلأضعف قانون حمایتی در اشتغال زنان را از جمله کمبودها میداند.
مسئله کار زنان و حاشیههای همراه آن چند سالی است که به شکلهای مختلف و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و به نظر میرسد حضور بیشتر زنان در بازار کار و عرصههای اقتصادی کشور، نیاز جدی به تغییر الگوهای قوانین اشتغال زنان در محیطی فارغ از تبعیض جنسیتی را میطلبد.
ترکیب جنسیتی نیروهای شاغل در سازمانها و ادارات و.... در کشور تحت تاثیر عوامل مختلفی دچار تغییرات بسیاری شده است؛ اما همچنان مشکلاتی نظیر حقوق کمتر زنان نسبت به مردان، موانع ترفیع شغلی زنان، تبعیضهای جنسیتی و در نهایت آزارهای جنسی شرایطی است که نه تنها زنان شاغل را رنج میدهد بلکه موجب کاهش بهرهوری زنان در محیطهای کاری نیز میشود.
آیا قانون کار از امنیت زنان در محیط کار حمایت میکند؟
به باور برخی از کارشناسان معرفی مشاغلی که با توجه به جنسیت زنان دارای آسیب بیشتری برای آنان است، شانه خالی کردن مسئولان از وضع قوانین حمایتی و امن کردن محیط کار برای زنان است! گفته میشود یکی از مشکلات اساسی و مبتلا به جامعه ما در روابط کار، بیاطلاعی افراد نسبت به حقوق خود است که این امر خواسته یا ناخواسته باعث تضییع حقوق کارمند یا کارفرما میشود.
اما حقوق زنان در قانون کار مصوب ۱۳۶۹ فقط به قوانین مربوط به کارهای زیان آور برای زنان، قانون تنظیم خانواده و مرخصی بارداری و.... بر میگردد. یا در «سیاستهای اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران» مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی (۲۰/۵/۷۱) ضمن تأکید بر نقش زنان در خانواده به عنوان شغل اصلی آنها مواردی از تشویق زنان به اشتغال و عدم توجه به بنیان خانواده دیده میشود.
در مادة ۵ این مصوبه بیان شده: با توجه به نقش زنان در پیشرفت اجتماعی و توسعة اقتصادی به عنوان نیمی از جمعیت، باید تسهیلات لازم برای اشتغال آنها از سوی دستگاههای اجرایی فراهم آید و برنامهریزیهای مناسب حسب اولویت صورت گیرد.
در «سیاست فعالیتهای بینالمللی زنان» مصوب ۱۶/۲/۱۳۸۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش سیاستهای راهبردی، تلاش برای ایجاد عرصههای جدید و مناسب به منظور به دست گرفتن ابتکار عمل زنان ایران در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای بینالمللی استفاده از توانمندیهای زنان در سطوح مختلف مدیریت امور بینالملل و سیاستهای خارجی نظام اسلامی از سیاستهای مطرح شده برای ارتقای فعالیتهای بینالمللی زنان هستند.
اما مسائل باقیمانده و مهم، همچنان نگرانیهای کلیدی زنان در حین کار باقی مانده است: قوانین برابری در سطح حقوق پرداختی در تمامی بخشها چه دولتی و چه خصوصی، ترفیع شغلی زنان و در نهایت سوءاستفادههای جنسی در محل کار.
تاثیرات روانی اشتغال مضاعف زنان
یک آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری مقتقد است: از آنجاییکه زنان در کشور ما دارای جایگاههای قابل توجه علمی، سیاسی و اقتصادی هستند استفاده از توانمندیهای آنان باعث پیشرفتهای مختلف در سطوح جامعه میگردد. با توجه به نگاه مردسالارانه به اشتغال زنان باید بگویم امروز در مشاغلی که نیاز به دقت و حوصله دارد زنان جایگاه ممتاز و قابل توجهی دارند. «به دور از ادعاهای فمینیستی باید گفت هر چند وظیفه مادری و همسری ارزندهترین شغل برای زنان است اما مشکلات فعلی اقتصادی زنان و مردان را در تلاشهای بیرون از منزل در کنار هم قرار میدهد.
بر اساس یک پژوهش میدانی، استرس و اضطراب زنان در محیط کار دو برابر مردان است چراکه ترس بانوان از نگاههای انتقاد آمیز باعث ایجاد اضطراب در آنها شده و در دوران تحصیل در بعضی از دختران این اضطراب باعث از دست دادن اعتماد به نفس در آنها میشود».
دکتر مجید ابهری بر این باور است که «وظایفی همانند پرستاری، آموزگاری و حتی جراحی در زمینههای پزشکی و فرهنگی بسیار متناسب تواناییهای زنان است. اما واقعیت طبیعت و خلقت زنان این است که ساختار فکری آنان به گونهای است که برخی مشاغل با ساختار فیزیکی و رفتاری آنان مطابقت ندارد. ممکن است یک یا چند زن آهنگر، راننده کامیون یا جرثقیل باشد اما در حقیقت این گونه مشاغل باعث پیری زودرس و فشارهای جسمی و روانی به زنان است».
این پژوهشگر به دو برابری میزان اضطراب و نگرانی زنان شاغل در مقایسه با مردان اشاره میکند و ادامه میدهد: «نگرانی در مورد فرزندان، مدیریت خانه در کنار سایر دلمشغولیهای اقتصادی، بار فکری و ذهنی زنان را به دو برابر افزایش میدهد. در حال حاضر ۸۰ درصد از مدیریت اقتصادی خانوادههای ایرانی در دست زنان است، یعنی مردان هزینه ماهانه زندگی را پرداخت میکنند اما از چگونگی تامین اقلام ضروری چندان با خبر نیستند. و با توجه به تورم و گرانیهای ساعتی در جامعه امروز، این گونه فشارهای عصبی منجر به بیماریهای روحی و روانی در زنان میشود. ریزش مو؛ اختلات هورمونی، یائسگی زودرس، ناراحتیهای استخوانی اصلیترین عوارض اشتغال مضاعف زنان است».
تصویب قوانین یکسان سازی برای حذف تبعیض
به گفته ابهری «زنان در مورد اجرای دستورات و رعایت ضوابط اداری دارای دقت بیشتری از مردان در محیط کار هستند. عدم رعایت دستمزد زنان در محیط کاری با وجود تحصیل و جایگاه برابر با مردان رفتاری غیرعادلانه است. اگرچه در وزارت آموزش و پرورش و یا دانشگاهها تقریبا حقوق اساتید خانم و آقا یکسان است.
ممکن است در برخی سازمانهای غیردولتی نگاه تبعیض آمیز به تعیین حقوق زنان وجود داشته باشد که به نظر من این حرکت غیرعادلانه و غیر اسلامی و غیر اخلاقی است و باید اصلاح شود. تدوین و تصویب قوانین یکسان سازی پایههای حقوقی زنان و مردان در شرایط یکسان تحصیلی و تجربی اصلیترین راهکار مقابله با این تبعیض است. چراکه در غیر اینصورت بار تحمل تبعیض نیز به اضطراب شغلی زنان اضافه میشود».
سکوت زنان علت ادامه آزارهای جنسی
بسیاری از زنان در مواجهه با مزاحمت در محیط کار در بیشتر موارد شیوههایی همچون سکوت، کناره گیری از کار یا در پی گرفتن رفتار سرد با فرد موردنظر را پیش میگیرند! «بر اساس تعریف هرگونه رفتاری که از سوی جنس مخالف امنیت روانی زنان را در محل کار تهدید کند و باعث ایجاد احساس ناامنی گردد مزاحمت محسوب میشود». و معمولاً حیا و ترس از بیآبرویی و متهم شدن یا ترس از دست دادن شغل منجر به سکوت زنان در محیط کاری است.
این متخصص علوم رفتاری در این خصوص میگوید: «در صورتی که در یک محیط شغلی مردی قصد آزار کلامی یا فیزیکی یک زن را دارد زن نباید از ترس حرف و حدیثها یا برخوردهای اداری موضوع را کتمان کند، چرا که در این صورت فرد خاطی به رفتار نامناسب خود ادامه میدهد.
آزار جنسی از نگاه رفتارشناسی یعنی بیان کلمات یا گفتاری که مورد اهانت یا آزار در آن نهفته باشد یا انجام رفتارهای فیزیکی مبنی بر سوء استفاده جنسی. خوشبختانه با توجه به پاک بودن محیطهای دولتی و وجود حراست و اطلاعات... کمتر کسی جرات میکند دست به چنین اقداماتی بزند. به نظر میرسد بیبندوباری رفتاری بیشتر در محیطهای بخش خصوصی دیده میشود».
او میگوید: «علت این وضعیت مسائل فرهنگی است. ما قانون داریم منتها مسئولان باید در جریان اتفاقات موجود قرار بگیرند تا قانون اجرا شود. اگر شخص برای از دست دادن شغل موضوع آزار جنسی را عنوان نکند من زن را مقصر میدانم. وجود تبعیض جنسی چه رفتاری و چه دستمزد... در محیط کار باعث اهانت به مقام شامخ انسانیت است».
با توجه به وجود الگوی اسلامی و همچنین نقش مهم زنان در عرصه اقتصادی و تولید کشور به نظر میرسد باید در تدوین سیاستها قوانین حمایتی بیشتری ایجاد کرد تا نقش پررنگ زنان در کشور به دور از تبعیضات جنسیتی تسهیل شود.
ویدیو مرتبط :
تبیین زمینه های پیشگیری از آزار جنسی در محیط کار بررسی شیوه های ازشیابی پیشرفت ت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آزار جنسی زنان در محیط کاری
در شرایط جدید، زمانی که صحبت از مشکلات زنان در محیطهای کاری به میان میآید، بی درنگ مسائلی چون نابرابری در حقوق و مزایا در ذهن تداعی میشود، در حالی که گرفتاریهای زنان در محیط کار فقط محدود به این موارد نیست.
روزنامه قانون - گلاره كلانتری: چه بخواهیم و چه نخواهیم، زندگی کم و بیش مدرن و پیچیده، نقشهای جدیدی را در ذهن مردان و زنان امروزی تنیده است. اگر بپذیریم که شرایط زندگی چنین نقشهایی را بر دیوار انگارههای بشری حجاری میکند، انتظار غریبی نیست که با تغییر شرایط ، نقشهای جدیدی نیز برای زنان و مردان خلق شود و آنها با در نظر داشتن تنگناهای اقتصادی، نقشهای حجاری شده باستانی خود را نادیده بگیرند.
اشتغال زنان و شاخ و برگهای روییده شده از آن بیشک یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مسیر عبور از برزخ میان سنت و مدرنیته مطرح میشود. کار زنان که در ایران روزگاری تابو محسوب میشد و صحبت از آن در خانواده برای مردان غیرقابل قبول بود، امروز دیگر به واقعیتی گریزناپذیر تبدیل شده است ، هر چند که باز در گوشه و کنار کشور این تابو همچنان حیات دارد. در شرایط جدید، زمانی که صحبت از مشکلات زنان در محیطهای کاری به میان میآید، بی درنگ مسائلی چون نابرابری در حقوق و مزایا در ذهن تداعی میشود، در حالی که گرفتاریهای زنان در محیط کار فقط محدود به این موارد نیست.
اشتغال زنان و شاخ و برگهای روییده شده از آن بیشک یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مسیر عبور از برزخ میان سنت و مدرنیته مطرح میشود. کار زنان که در ایران روزگاری تابو محسوب میشد و صحبت از آن در خانواده برای مردان غیرقابل قبول بود، امروز دیگر به واقعیتی گریزناپذیر تبدیل شده است ، هر چند که باز در گوشه و کنار کشور این تابو همچنان حیات دارد. در شرایط جدید، زمانی که صحبت از مشکلات زنان در محیطهای کاری به میان میآید، بی درنگ مسائلی چون نابرابری در حقوق و مزایا در ذهن تداعی میشود، در حالی که گرفتاریهای زنان در محیط کار فقط محدود به این موارد نیست.
تجربههای پنهان زنان در محیطهای کاریشان _ که به علت دوری از خوردن برچسب معمولاً مطرح نمیشوند_ آنها را علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با تبعیض و بیعدالتی در پرداخت دستمزد یا ارتقای جایگاه شغلی، در معرض انواع آزارها هم قرار داده است. چندی پیش در خبرها خواندیم که یکی از مجری های شبکه تلویزیونی بعد از خروج از ایران مدعی شد که مورد آزار جنسی قرار گرفته است.
این خبر ، یکی از موارد متعدد آزار جنسی زنان در محیط کار است که هر از گاهی در رسانه ها منتشر می شود ، به همین منظور با پروفسور «حسین باهر »رفتارشناس و جرمشناس در زمینه آزارجنسی در محیط کار دولتی و خصوصی گفتوگو کرده است:
آقای باهر ! اگر موافق باشید بحث را از ارائه تعریف آزارجنسی در محیط کار آغاز کنیم ؟
زنان در محیطهای کاری با انواع مختلفی از آزار روبه رو هستند که بسته به نوع محیط و جایگاه شغلی و همچنین تحصیلاتشان متفاوت است. در یک نگاه کلان، آزار زنان در محیط کار، جزئی از خشونت علیه زنان در محیطهای عمومی تلقی میشود. مشکلی که در این میان وجود دارد، پنهان بودن همین آزارهای روانی و تابو بودن آزار جنسی است که همین دو امر باعث میشود، کمتر به این مسائل پرداخته شود.
موضوع آزارجنسی در محیط کار ، معمولا در رابطه بین مدیران و زیردستان رخ می دهد. البته از منظرهای دیگر هم میتوان این موضوع را بررسی کرد ، اما رابطه مدیر با زیردستان خود از دیرباز چه در دستگاههای دولتی و چه خصوصی همیشه مطرح بوده است. آزارجنسی در هر محیطی که زنان ود ختران در آن حضور دارند و یا مشغول فعالیت کاری هستند ، میتواندرخ د هد. در تفکر اغلب زنان و مردان ایرانی، آزار جنسی زمانی مطرح میشود که ارتباط فیزیکی برقرار شود، در صورتی که آزارجنسی ، انواع مختلفی از رفتارها را شامل می شود.
مثل چه مواردی؟
انواع آزاردر محیط کار شامل آزارکلامی، غیرکلامی، فیزیکی و جنسی میشود. معمولاً اکثر آزارهایی که زنان در محل کار می بینند، آزار کلامی و جنسی است. آزارهای کلامی، که شامل داستانها، شوخیها و طنزهای جنسی، پرسیدن سؤالاتی در مورد زندگی شخصی یا جنسی فرد یا پیشنهاد برای ادامه ارتباط در خارج از فضای کار میشود، آزارهای غیرکلامی شامل ؛ نگاههای هیز و شهوت آلود، چشمچرانی و چشمک زدن، آزارهای فیزیکی شامل؛ لمس کردن نامناسب بدن و دست، نزدیک شدن زیاد به زن در حین کار، برخورد جنسی با زور. البته در ایران برای هیچ یک از این دسته بندیها تعریف مشخصی نداریم و معمولا منتظر میشویم تا آزار جنسی در محیط دولتی یا خصوصی رخ بدهد، سپس برای مقابله با این آسیب قانون تدوین میکنیم.
چرا زنان در محیط کار خود مجبورند این آزارها را توسط کارفرمایان خود تحمل کنند؟
از مهمترین دلایل پذیرش آزارها، نیاز مالی، عدم داشتن تخصص، حمایتهای خانوادگی کمتر، بیاطلاعی از قوانین و همچنین ترس از از دست دادن شغل است.زنان در حقیقت دچار تبعیض مضاعف ناشی از طبقه اقتصادیشان هم میشوند ، به عبارت دیگر، آنان هم رنج زن بودن و نگاه جنسیتی نسبت به خود را در محیطهای شغلی بر دوش میکشند و همچنین رنج داشتن شغلی که دارای کمترین حقوق، امکانات و تخصص است.
شرایط خودِ زنان اعم از پایگاه اقتصادی و اجتماعی، تحصیلات، تجرد یا تأهل و از همه مهمتر میزان نیازشان به کاری که انجام میدهند، عواملی مؤثر در میزان آزارها در محیطهای کاری محسوب میشود. زنان در حالی که امکان سوءاستفاده جنسی از آنان توسط کارفرمایانشان بسیار بالاست ، توأمان مورد آزار کلامی و شوخیهای جنسی همکاران مردشان نیز قرار میگیرند.
به همین دلیل ترجیح میدهند در مورد آنچه بر آنها میگذرد، سکوت کرده و حتی گاهی آن را انکار کنند. آنها به سختی برای سخن گفتن از دردهای این آزارها راضی میشوند، آن هم نه فقط از ترس اخراج از کار و از دست دادن شغلشان، بلکه بیشتر از ترس بیآبرویی و برچسب خوردن به عنوان زنی که مورد آزار جنسی توسط همکار یا کارفرمایش قرار گرفته است.
نیاز مالی زنان مهمترین دلیل سکوت در مقابل آزار جنسی مدیران است چرا که در دستگاههای دولتی به دلیل پركردن فرم استخدام، زنان مجبورند مشخصات خود را به طور کامل قید کنند به همین دلیل برخی زنانی که سرپرست خانوار یا همسران معتادی دارند در ارگانهای دولتی مورد آزار قرار میگیرند. این زنان مجبورند در محیط کار اینگونه رفتارها را تحمل کنند ، چرا که همسرانشان معتادند و خرج خانه و بچه برعهده آنهاست.
در دستگاههای دولتی برخی مقامات بسیار گستاخی هستند که به زنان زیردست خود پیشنهاد برقراری رابطه را میدهند. در کشور فرهنگ متحول نشده و وجود موبایلهای هوشمند و شبکههای مجازی باعث شده رابطه زنان و مردان نسبت به گذشته بیپروا شود البته شبکههای اجتماعی را نمیخواهم دلیل وجود این نوع آزارها در محیط کار تلقی کنم بلکه زنان به دلیل آزادی عملی که دارند از لحاظ فکری و رفتاری نسبت به مردان پست مدرنتر شده اند.
مردان در ظاهر ادعای متمدن بودن را میکنند و از کراوات و... استفاده میکنند اما هنوز در باطنشان نگاه مرد سالاری و خان حفظ شده است. در این شرایط میان دیدگاههای زنان و مردان ، گسل ایجاده شده است. به این معنا که از لحاظ جامعهشناسی زنان از آن چیزی که باید باشند دو پله جلوتریا فراتر رفتهاند اما مردان از آن چیزی که باید باشند یک پله به عقب رانده شدهاند. در این شرایط زنان نباید مردان را مودب و معقر از لحاظ باطنی تلقی کنند.
درایران قبح خدشهدار شدن شخصیت از بین رفته است به گونهای که مدیران در دستگاههای اداری نه تنها برای خود احترام قائل نیستند بلکه جسم زنان برایشان ارزشمند نیست به همین دلیل بیش از پیش علاقهمندند در محیط کاری با یک یا چند زیر دست خود در ارتباط باشند، در اصل انسانیت از بین رفته است. البته آزار جنسی صرفا در ارگانهای دولتی و خصوصی اتفاق نمیافتد بلکه در محیط دانشگاهها که فرهنگی است نیز رخ میدهد.
آزارجنسی در نهادهای دولتی و بخش خصوصی تفاوتی با هم دارد؟
ارگانهای دولتی در حقیقت عضوی از حاکمیت است و زمانی اقدام نادرستی در این ارگانها صورت میگیرد در دستگاههای دیگر هم ممکن است تسری یا سرایت کند چرا که نهادهای دولتی به یکدیگر پیوسته اند. اما اقدامات شرکت های خصوصی به هم ارتباطی ندارد ، یعنی این شرکتها زنجیره ای نیستند. بنابراین اگرتوسط مدیر یکی از این شرکتها آزار جنسی صورت بگیرد ، صدمه و آسیبی به دیگر شرکتها نمیخورد. به عنوان مثال اگر فردی به عنوان استاد دانشگاه به دانشجوی خود تعرض کند ، حکم دستگاه دولتی را دارد اما همین استاد دانشگاه با شخصیت حقیقی خود به فردی آزار برساند ، حکم شرکت خصوصی را دارد. در این شرایط هر نوع خلاف شرعی در دستگاههای دولتی ،جرم سنگینی محسوب میشود.
نکته ای كه درباره نهادهای دولتی وجود دارد این است که در این نهادها معمولا پاسخگویی وجود ندارد. حتی مدیر مجرم را بعضا در بخش دیگری با مقام بهتر منصوب میکنند ، برای تصدیق این موضوع میتوانیم مدیران عالی رتبه دوره احمدینژاد را عنوان کنیم که انواع فسادهای مادی را از آنها شاهد بودیم ولی در همان دوره نهتنها مجازاتی صورت نگرفت بلکه بعضا ارتقا هم یافتند. مسئله این است که در محیطهای دولتی به دلیل اینکه ارتباطات کارمندان به شکل باند است ، اگر در این باند و شبکه ، فردی دارای نواقصی باشد فرد دیگر این نواقص را همپوشانی میکند.
در سازمانهای دولتی پا روی پاشنه نیست و هیچکس از لحاظ مقام سرجای خودش نیست و از هر طریقی که میخواهند سوءاستفاده میکنند. افرادی که در ادارههای دولتی منصوب میشوند از لحاظ رفتاری و تحصیلاتی شایسته مدیر شدن نیستند و زمانی که به جایگاه مدیر منصوب میشوند ، انفجار شخصیتی پیدا میکنند و ترکش این انفجار به بیت المال و جسم دیگران میخورد .
آقای دکتر ، با این وضعیتی که شما برشمردید باید راهکار درستی برای حل این معضل داشته باشیم . شما به عنوان یک جرمشناس و رفتارشناس برای مقابله با آزارجنسی زنان شاغل چه راهکارهایی دارید؟
ایجاد امنیت برای اشتغال زنان از جمله وظایف اصلی و مهم مسئولان و قانونگذاران است که لازم است توجهات ویژهای به آن شود. در کنار آن آشنا کردن زنان به طور کلی و زنان شاغل و کارگر به طور اخص با حقوق خود در رابطه با آزارهای جنسی مردان از جمله دیگر نیازهایی است که احتیاج به فرهنگسازی گسترده از طریق رسانههای جمعی مانند صداوسیما دارد.
آموزش این موضوع به زنان که در صورت مورد آزار قرار گرفتن _ به جای سرزنش خود و ترسِ از دست دادن آبرو _ به اعتراض و شکایت به مراجع قضایی بپردازند. اینکار نیازمند ساز وکارهای قانونی برای ایجاد امنیت شغلی برای آنها به همراه محفوظ بودن نام و آبروی ایشان است. در واقع این دو امر مهم لازم است که همراه با هم و در کنار یکدیگر محقق شود تا به نتیجه دلخواه که همان ایجاد امنیت روانی، جنسی و شغلی برای زنان شاغل است، دست یابیم. در کنار اهمیت فرهنگ سازی، نیازمند بازنگری قوانین و انجام اصلاحات در قوانین کار زنان هستیم.
این خبر ، یکی از موارد متعدد آزار جنسی زنان در محیط کار است که هر از گاهی در رسانه ها منتشر می شود ، به همین منظور با پروفسور «حسین باهر »رفتارشناس و جرمشناس در زمینه آزارجنسی در محیط کار دولتی و خصوصی گفتوگو کرده است:
آقای باهر ! اگر موافق باشید بحث را از ارائه تعریف آزارجنسی در محیط کار آغاز کنیم ؟
زنان در محیطهای کاری با انواع مختلفی از آزار روبه رو هستند که بسته به نوع محیط و جایگاه شغلی و همچنین تحصیلاتشان متفاوت است. در یک نگاه کلان، آزار زنان در محیط کار، جزئی از خشونت علیه زنان در محیطهای عمومی تلقی میشود. مشکلی که در این میان وجود دارد، پنهان بودن همین آزارهای روانی و تابو بودن آزار جنسی است که همین دو امر باعث میشود، کمتر به این مسائل پرداخته شود.
موضوع آزارجنسی در محیط کار ، معمولا در رابطه بین مدیران و زیردستان رخ می دهد. البته از منظرهای دیگر هم میتوان این موضوع را بررسی کرد ، اما رابطه مدیر با زیردستان خود از دیرباز چه در دستگاههای دولتی و چه خصوصی همیشه مطرح بوده است. آزارجنسی در هر محیطی که زنان ود ختران در آن حضور دارند و یا مشغول فعالیت کاری هستند ، میتواندرخ د هد. در تفکر اغلب زنان و مردان ایرانی، آزار جنسی زمانی مطرح میشود که ارتباط فیزیکی برقرار شود، در صورتی که آزارجنسی ، انواع مختلفی از رفتارها را شامل می شود.
مثل چه مواردی؟
انواع آزاردر محیط کار شامل آزارکلامی، غیرکلامی، فیزیکی و جنسی میشود. معمولاً اکثر آزارهایی که زنان در محل کار می بینند، آزار کلامی و جنسی است. آزارهای کلامی، که شامل داستانها، شوخیها و طنزهای جنسی، پرسیدن سؤالاتی در مورد زندگی شخصی یا جنسی فرد یا پیشنهاد برای ادامه ارتباط در خارج از فضای کار میشود، آزارهای غیرکلامی شامل ؛ نگاههای هیز و شهوت آلود، چشمچرانی و چشمک زدن، آزارهای فیزیکی شامل؛ لمس کردن نامناسب بدن و دست، نزدیک شدن زیاد به زن در حین کار، برخورد جنسی با زور. البته در ایران برای هیچ یک از این دسته بندیها تعریف مشخصی نداریم و معمولا منتظر میشویم تا آزار جنسی در محیط دولتی یا خصوصی رخ بدهد، سپس برای مقابله با این آسیب قانون تدوین میکنیم.
چرا زنان در محیط کار خود مجبورند این آزارها را توسط کارفرمایان خود تحمل کنند؟
از مهمترین دلایل پذیرش آزارها، نیاز مالی، عدم داشتن تخصص، حمایتهای خانوادگی کمتر، بیاطلاعی از قوانین و همچنین ترس از از دست دادن شغل است.زنان در حقیقت دچار تبعیض مضاعف ناشی از طبقه اقتصادیشان هم میشوند ، به عبارت دیگر، آنان هم رنج زن بودن و نگاه جنسیتی نسبت به خود را در محیطهای شغلی بر دوش میکشند و همچنین رنج داشتن شغلی که دارای کمترین حقوق، امکانات و تخصص است.
شرایط خودِ زنان اعم از پایگاه اقتصادی و اجتماعی، تحصیلات، تجرد یا تأهل و از همه مهمتر میزان نیازشان به کاری که انجام میدهند، عواملی مؤثر در میزان آزارها در محیطهای کاری محسوب میشود. زنان در حالی که امکان سوءاستفاده جنسی از آنان توسط کارفرمایانشان بسیار بالاست ، توأمان مورد آزار کلامی و شوخیهای جنسی همکاران مردشان نیز قرار میگیرند.
به همین دلیل ترجیح میدهند در مورد آنچه بر آنها میگذرد، سکوت کرده و حتی گاهی آن را انکار کنند. آنها به سختی برای سخن گفتن از دردهای این آزارها راضی میشوند، آن هم نه فقط از ترس اخراج از کار و از دست دادن شغلشان، بلکه بیشتر از ترس بیآبرویی و برچسب خوردن به عنوان زنی که مورد آزار جنسی توسط همکار یا کارفرمایش قرار گرفته است.
نیاز مالی زنان مهمترین دلیل سکوت در مقابل آزار جنسی مدیران است چرا که در دستگاههای دولتی به دلیل پركردن فرم استخدام، زنان مجبورند مشخصات خود را به طور کامل قید کنند به همین دلیل برخی زنانی که سرپرست خانوار یا همسران معتادی دارند در ارگانهای دولتی مورد آزار قرار میگیرند. این زنان مجبورند در محیط کار اینگونه رفتارها را تحمل کنند ، چرا که همسرانشان معتادند و خرج خانه و بچه برعهده آنهاست.
در دستگاههای دولتی برخی مقامات بسیار گستاخی هستند که به زنان زیردست خود پیشنهاد برقراری رابطه را میدهند. در کشور فرهنگ متحول نشده و وجود موبایلهای هوشمند و شبکههای مجازی باعث شده رابطه زنان و مردان نسبت به گذشته بیپروا شود البته شبکههای اجتماعی را نمیخواهم دلیل وجود این نوع آزارها در محیط کار تلقی کنم بلکه زنان به دلیل آزادی عملی که دارند از لحاظ فکری و رفتاری نسبت به مردان پست مدرنتر شده اند.
مردان در ظاهر ادعای متمدن بودن را میکنند و از کراوات و... استفاده میکنند اما هنوز در باطنشان نگاه مرد سالاری و خان حفظ شده است. در این شرایط میان دیدگاههای زنان و مردان ، گسل ایجاده شده است. به این معنا که از لحاظ جامعهشناسی زنان از آن چیزی که باید باشند دو پله جلوتریا فراتر رفتهاند اما مردان از آن چیزی که باید باشند یک پله به عقب رانده شدهاند. در این شرایط زنان نباید مردان را مودب و معقر از لحاظ باطنی تلقی کنند.
درایران قبح خدشهدار شدن شخصیت از بین رفته است به گونهای که مدیران در دستگاههای اداری نه تنها برای خود احترام قائل نیستند بلکه جسم زنان برایشان ارزشمند نیست به همین دلیل بیش از پیش علاقهمندند در محیط کاری با یک یا چند زیر دست خود در ارتباط باشند، در اصل انسانیت از بین رفته است. البته آزار جنسی صرفا در ارگانهای دولتی و خصوصی اتفاق نمیافتد بلکه در محیط دانشگاهها که فرهنگی است نیز رخ میدهد.
آزارجنسی در نهادهای دولتی و بخش خصوصی تفاوتی با هم دارد؟
ارگانهای دولتی در حقیقت عضوی از حاکمیت است و زمانی اقدام نادرستی در این ارگانها صورت میگیرد در دستگاههای دیگر هم ممکن است تسری یا سرایت کند چرا که نهادهای دولتی به یکدیگر پیوسته اند. اما اقدامات شرکت های خصوصی به هم ارتباطی ندارد ، یعنی این شرکتها زنجیره ای نیستند. بنابراین اگرتوسط مدیر یکی از این شرکتها آزار جنسی صورت بگیرد ، صدمه و آسیبی به دیگر شرکتها نمیخورد. به عنوان مثال اگر فردی به عنوان استاد دانشگاه به دانشجوی خود تعرض کند ، حکم دستگاه دولتی را دارد اما همین استاد دانشگاه با شخصیت حقیقی خود به فردی آزار برساند ، حکم شرکت خصوصی را دارد. در این شرایط هر نوع خلاف شرعی در دستگاههای دولتی ،جرم سنگینی محسوب میشود.
نکته ای كه درباره نهادهای دولتی وجود دارد این است که در این نهادها معمولا پاسخگویی وجود ندارد. حتی مدیر مجرم را بعضا در بخش دیگری با مقام بهتر منصوب میکنند ، برای تصدیق این موضوع میتوانیم مدیران عالی رتبه دوره احمدینژاد را عنوان کنیم که انواع فسادهای مادی را از آنها شاهد بودیم ولی در همان دوره نهتنها مجازاتی صورت نگرفت بلکه بعضا ارتقا هم یافتند. مسئله این است که در محیطهای دولتی به دلیل اینکه ارتباطات کارمندان به شکل باند است ، اگر در این باند و شبکه ، فردی دارای نواقصی باشد فرد دیگر این نواقص را همپوشانی میکند.
در سازمانهای دولتی پا روی پاشنه نیست و هیچکس از لحاظ مقام سرجای خودش نیست و از هر طریقی که میخواهند سوءاستفاده میکنند. افرادی که در ادارههای دولتی منصوب میشوند از لحاظ رفتاری و تحصیلاتی شایسته مدیر شدن نیستند و زمانی که به جایگاه مدیر منصوب میشوند ، انفجار شخصیتی پیدا میکنند و ترکش این انفجار به بیت المال و جسم دیگران میخورد .
آقای دکتر ، با این وضعیتی که شما برشمردید باید راهکار درستی برای حل این معضل داشته باشیم . شما به عنوان یک جرمشناس و رفتارشناس برای مقابله با آزارجنسی زنان شاغل چه راهکارهایی دارید؟
ایجاد امنیت برای اشتغال زنان از جمله وظایف اصلی و مهم مسئولان و قانونگذاران است که لازم است توجهات ویژهای به آن شود. در کنار آن آشنا کردن زنان به طور کلی و زنان شاغل و کارگر به طور اخص با حقوق خود در رابطه با آزارهای جنسی مردان از جمله دیگر نیازهایی است که احتیاج به فرهنگسازی گسترده از طریق رسانههای جمعی مانند صداوسیما دارد.
آموزش این موضوع به زنان که در صورت مورد آزار قرار گرفتن _ به جای سرزنش خود و ترسِ از دست دادن آبرو _ به اعتراض و شکایت به مراجع قضایی بپردازند. اینکار نیازمند ساز وکارهای قانونی برای ایجاد امنیت شغلی برای آنها به همراه محفوظ بودن نام و آبروی ایشان است. در واقع این دو امر مهم لازم است که همراه با هم و در کنار یکدیگر محقق شود تا به نتیجه دلخواه که همان ایجاد امنیت روانی، جنسی و شغلی برای زنان شاغل است، دست یابیم. در کنار اهمیت فرهنگ سازی، نیازمند بازنگری قوانین و انجام اصلاحات در قوانین کار زنان هستیم.