اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اظهارنظر یک مرجع تقلید درباره «فرجی دانا»
یک مرجع تقلید گفت: در اینجا لازم میدانم به این نکته حساس نیز اشاره کنم. همان طور که ملاحظه کردید اکثریت نمایندگان ملت وزیر علوم را نپذیرفتند، چرا؟ البته کارهای خوب کرده، اما کارهای نامناسبی نیز انجام داده بود. به او مهلت دادند تا اصلاح کند، متأسفانه نکرد. نمایندگان ملت گفتند حالا که این طور است شخص دیگری بیاید تا اصلاح کند.
خبرگزاری ایسنا: آیتالله مکارمشیرازی گفت: اگر خدای ناکرده دانشگاههای ما تبدیل به ابزار سیاسی برای یک جناح شد، اعتبار و ارزش و کارآیی خود را از دست میدهد.
این مرجع تقلید در شب شهادت امام صادق(ع) در صحن جامع رضوی بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء بحث مشروح و جامعی درباره نهضت علمی امام صادق(ع) و آثار و برکات آن بیان و اظهار کرد: لازم میدانم در اینجا چند جملهای نیز درباره نهضت علمی دانشگاه خودمان عرض کنم تا با الهام از برنامه امام صادق(ع) بتوانیم راه صحیح را پیدا کنیم.
وی افزود: بدون شک دانشگاهیان اعم از استاد و دانشجو برای ما محترم هستند ولی دانشگاهی مطلوب است که چهار شرط داشته باشد. شرط اول این است که دانشگاه استقلال کامل داشته باشد، یعنی ابزار سیاسی این جناح و آن جناح نگردد، اگر خدای ناکرده دانشگاههای ما تبدیل به ابزار سیاسی برای یک جناح شد اعتبار و ارزش و کارآیی خود را از دست میدهد.
وی ادامه داد: شرط دوم این است که غرب زده نباشد یعنی فرهنگ غربی، هرگز حاکم بر دانشگاه اسلامی ما نگردد. ما ملتی هستیم با سابقه تمدن درخشان، آن روز که ما تحول علمی را در دنیا ایجاد کردیم اروپا دوران قرون وسطی خود را طی میکرد، بنیانگذاران بسیاری از علوم تجربی و طبیعی و پزشکی علمای اسلام بودند، با این حال چرا غرب زده باشیم؟ البته از علوم دیگران باید استفاده کنیم زیرا علم وطن ندارد، اما فرهنگ بیگانگان نباید حاکم بر نهادهای علمی ما گردد.
مکارمشیرازی گفت: سوم اینکه دانشگاه باید تولید علم کند همان طور که رهبر انقلاب فرمودند، شما عزیزان دانشگاهی البته قناعت به ترجمه آثار دیگران نخواهید کرد، ترجمه در جای خودش خوب است ولی تولید علم وظیفه مهم دیگری است که بحمدالله در این اواخر میبینیم که دانشگاهیان ما به این سمت و سو حرکت میکنند.
این مرجع تقلید گفت: و اما شرط چهارم این است که دانشگاه اعم از استاد و دانشجو باید دارای ایمان و تقوا باشد، اگر خدای ناکرده پایههای ایمان و تقوا در دانشگاه متزلزل گردد ما غرق مشکلات فراوان خواهیم شد. یک مثال ساده عرض کنم: افراد کنگره آمریکا همه از تحصیلکردههای بالای مملکتشان هستند اما وقتی جنگ غزه پیش میآید و آن همه جنایات وحشتناک را اسرائیل مرتکب میشود آنها به دفاع از اسرائیل بر میخیزند و حتی تصویب میکنند که کمکهای بیشتری به اسرائیل برای این جنایات بی سابقه یا کم سابقه بشود.
وی تاکید کرد: آری آنها علم دارند، چیزی که ندارند ایمان و تقواست، منافع مادی برای آنها حرف اول را میزند ولی استاد و دانشجوی باایمان حرف اولش اخلاق اسلامی و احترام به حقوق انسانهاست.
این مرجع تقلید گفت: در اینجا لازم میدانم به این نکته حساس نیز اشاره کنم. همان طور که ملاحظه کردید اکثریت نمایندگان ملت وزیر علوم را نپذیرفتند، چرا؟ البته کارهای خوب کرده، اما کارهای نامناسبی نیز انجام داده بود. به او مهلت دادند تا اصلاح کند، متأسفانه نکرد. نمایندگان ملت گفتند حالا که این طور است شخص دیگری بیاید تا اصلاح کند.
وی افزود: اما اینکه شنیده شد بعضی در گوشه و کنار گفتند اگر دیگری هم بیاید باید همان خط را ادامه دهد، متأسفانه این نوعی لجاجت است، مگر میتوان با لجاجت مملکت را اداره کرد. وقتی میبینیم نقاط ضعفی در کار بوده و اکثریت نمایندگان ملت انگشت روی موارد مختلف گذاشتهاند باید بنشینیم و بررسی کنیم و اصلاح کنیم.
مکارمشیرازی گفت: من خوشوقت شدم که رئیسجمهور محترم گفت به رأی مجلس احترام بگذارید، واقعا اگر ما دموکراسی و قانون داریم باید احترام بگذاریم معنی احترام این است که فرد بعدی که میآید باید اصلاحاتی در دانشگاهها انجام دهد، ما نباید تعصب داشته باشیم دانشگاه قلب مملکت است همان گونه که حوزههای علمیه نیز قلب مملکت میباشد اگر قلب بیمار شود کل کشور بیمار میشود.
این مرجع تقلید تصریح کرد: من امیدوارم این پیامی را که در کنار مرقد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام) برای مسئولین محترم میفرستم مورد توجه قرار بگیرد.
این مرجع تقلید در شب شهادت امام صادق(ع) در صحن جامع رضوی بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء بحث مشروح و جامعی درباره نهضت علمی امام صادق(ع) و آثار و برکات آن بیان و اظهار کرد: لازم میدانم در اینجا چند جملهای نیز درباره نهضت علمی دانشگاه خودمان عرض کنم تا با الهام از برنامه امام صادق(ع) بتوانیم راه صحیح را پیدا کنیم.
وی افزود: بدون شک دانشگاهیان اعم از استاد و دانشجو برای ما محترم هستند ولی دانشگاهی مطلوب است که چهار شرط داشته باشد. شرط اول این است که دانشگاه استقلال کامل داشته باشد، یعنی ابزار سیاسی این جناح و آن جناح نگردد، اگر خدای ناکرده دانشگاههای ما تبدیل به ابزار سیاسی برای یک جناح شد اعتبار و ارزش و کارآیی خود را از دست میدهد.
وی ادامه داد: شرط دوم این است که غرب زده نباشد یعنی فرهنگ غربی، هرگز حاکم بر دانشگاه اسلامی ما نگردد. ما ملتی هستیم با سابقه تمدن درخشان، آن روز که ما تحول علمی را در دنیا ایجاد کردیم اروپا دوران قرون وسطی خود را طی میکرد، بنیانگذاران بسیاری از علوم تجربی و طبیعی و پزشکی علمای اسلام بودند، با این حال چرا غرب زده باشیم؟ البته از علوم دیگران باید استفاده کنیم زیرا علم وطن ندارد، اما فرهنگ بیگانگان نباید حاکم بر نهادهای علمی ما گردد.
مکارمشیرازی گفت: سوم اینکه دانشگاه باید تولید علم کند همان طور که رهبر انقلاب فرمودند، شما عزیزان دانشگاهی البته قناعت به ترجمه آثار دیگران نخواهید کرد، ترجمه در جای خودش خوب است ولی تولید علم وظیفه مهم دیگری است که بحمدالله در این اواخر میبینیم که دانشگاهیان ما به این سمت و سو حرکت میکنند.
این مرجع تقلید گفت: و اما شرط چهارم این است که دانشگاه اعم از استاد و دانشجو باید دارای ایمان و تقوا باشد، اگر خدای ناکرده پایههای ایمان و تقوا در دانشگاه متزلزل گردد ما غرق مشکلات فراوان خواهیم شد. یک مثال ساده عرض کنم: افراد کنگره آمریکا همه از تحصیلکردههای بالای مملکتشان هستند اما وقتی جنگ غزه پیش میآید و آن همه جنایات وحشتناک را اسرائیل مرتکب میشود آنها به دفاع از اسرائیل بر میخیزند و حتی تصویب میکنند که کمکهای بیشتری به اسرائیل برای این جنایات بی سابقه یا کم سابقه بشود.
وی تاکید کرد: آری آنها علم دارند، چیزی که ندارند ایمان و تقواست، منافع مادی برای آنها حرف اول را میزند ولی استاد و دانشجوی باایمان حرف اولش اخلاق اسلامی و احترام به حقوق انسانهاست.
این مرجع تقلید گفت: در اینجا لازم میدانم به این نکته حساس نیز اشاره کنم. همان طور که ملاحظه کردید اکثریت نمایندگان ملت وزیر علوم را نپذیرفتند، چرا؟ البته کارهای خوب کرده، اما کارهای نامناسبی نیز انجام داده بود. به او مهلت دادند تا اصلاح کند، متأسفانه نکرد. نمایندگان ملت گفتند حالا که این طور است شخص دیگری بیاید تا اصلاح کند.
وی افزود: اما اینکه شنیده شد بعضی در گوشه و کنار گفتند اگر دیگری هم بیاید باید همان خط را ادامه دهد، متأسفانه این نوعی لجاجت است، مگر میتوان با لجاجت مملکت را اداره کرد. وقتی میبینیم نقاط ضعفی در کار بوده و اکثریت نمایندگان ملت انگشت روی موارد مختلف گذاشتهاند باید بنشینیم و بررسی کنیم و اصلاح کنیم.
مکارمشیرازی گفت: من خوشوقت شدم که رئیسجمهور محترم گفت به رأی مجلس احترام بگذارید، واقعا اگر ما دموکراسی و قانون داریم باید احترام بگذاریم معنی احترام این است که فرد بعدی که میآید باید اصلاحاتی در دانشگاهها انجام دهد، ما نباید تعصب داشته باشیم دانشگاه قلب مملکت است همان گونه که حوزههای علمیه نیز قلب مملکت میباشد اگر قلب بیمار شود کل کشور بیمار میشود.
این مرجع تقلید تصریح کرد: من امیدوارم این پیامی را که در کنار مرقد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام) برای مسئولین محترم میفرستم مورد توجه قرار بگیرد.
ویدیو مرتبط :
استیضاح فرجی دانا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نامه فرزند یک مرجع تقلید به «فرجی دانا»
مرتضی جوادی آملی فرزند آیت الله جوادیآملی از مراجع تقلید شیعیان روز گذشته با نگارش نامهیی خطاب به رضا فرجیدانا، وزیر پیشین علوم، ضمن تجلیل از او در نامه خود نوشت: به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود میفرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسالت دارم.
روزنامه اعتماد: مرتضی جوادی آملی فرزند آیت الله جوادیآملی از مراجع تقلید شیعیان روز گذشته با نگارش نامهیی خطاب به رضا فرجیدانا، وزیر پیشین علوم، ضمن تجلیل از او در نامه خود نوشت: به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود میفرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسالت دارم.
متن كامل این نامه به شرح زیر است:
حضور محترم جناب آقای دكتر فرجیدانا، با سلام و تحیت
گرچه دانش خود ارزش است لیكن زمانی كه با فضیلتی مضاعف آمیخته میشود به میزان فراوانی زینت مییابد، در بیان مولایمان علی(ع) آمده است كه فرمود، حلم زینت علم است، دانشمند كمالش را از علم میبرد و جمالش را به حلم می خرد.
صاحب این قلم كه تاكنون شما را ندیده گرچه آوازهتان را زیاد شنیده، بر خود لازم می دید كه از كنار این همه دانش و آن همه اخلاق بیتفاوت نگذرد و به مقدار ناچیزِدست تكانی به پاس آن همه دستافشانی سپاس نگوید. از آیت الله جوادی آملی آموختم كه می گفت، اگر كسی دنیا را نشناسد فریب می خورد از مهرش كیش می بازد و از قهرش خویش. دنیا را به همین فراز و فرودش باید شناخت، گاهی به حق اوج می دهد و زمانی به ناحق به حضیض میسپارد، در جایی به باطل بر عرش مینشاند و در ساحتی به حق به فرش میكشاند.
اما در مقابل، دانش راستین كه پروردگار عالم آن را نور می داند به حدی صاحبش را عزیز می دارد كه در آغاز او را در سراپرده زهد می نشاند و در بین راه به میان پرده صبر فرا میخواند و سرانجام در فراپرده رضا و تسلیم مهمان می نماید.پویندگان طریقت كمال و رهجویان حقیقت وصال، به شاگردانشان اینگونه آموختند كه رهجویان نه به داشتههای خویش دلخوش مانده و فرحناك شوند و نه به از دست دادن آن دلتنگ شده و متاسف گردند.
گرچه آنانی كه دنیا را اینگونه نشناخته و دستكم از مهتران نیاموختند، همواره دنیا را بسان قمارخانهیی می بینند كه تنها بایستی برد و هیچگاه نبایستی باخت، و در این راه باكی نیست كه اگر همه چیز فدا شود یا عالم و آدمی فنا گردد.
غافل از اینكه تیر و كمان را به سوی خود نشانه رفته و آتش به خرمن خویش میكشند. اما آنچه در این میان بسیار شگفتانگیز است، توصیه غریب دین است، خداوند عالم همواره انسان را در بحبوحه دنیا میطلبد و فاصله گرفتن از كار وجامعه را موجب كوتاهی و منقصت انسانی شمرده و همواره او را به حضور در صحنه اجتماع فرمان میدهد، از او میخواهد كه از هیچ فرصتی برای تعالی خود و رشد جامعه غافل نشود.
حق و باطل، صدق و كذب به موازات هم در برابر نفس انسانی سان میبینند، به عبارتی در باغ طبیعت هیچ حقی وجود ندارد مگر آنكه باطلی در كنار آن كاشته شده و هیچ باطلی غرس نشده مگر آنكه حقی در كنارش رویش یافته، اگر توحید است در كنارش شرك و اگر ایمان است در جوارش كفر و اگر عدل است در جنابش ظلم و خلاصه اگر خدمت است در ساحتش خیانت جای گرفته و البته این انسانها هستند كه با چه ذائقهیی حضور یابند و كدامیك را با حسن اختیار یا سوء اراده بر دیگری ترجیح دهند.
از سوی دیگر ترازوی عدل الهی كه به بلندای آسمان و زمین همواره برافراشته نگاه داشته شده [و بالعدل قامت السموات و الارض] در انتظار حق پویان و عدلجویانی است كه از صمیم قلب حق را باور داشته و بدان پایبندند و از مغزای جان عدل را باور كرده و بدان دلبندند.
گرچه انقلاب، مردم و نظام اسلامی تجربههای بسیار سنگین و سختی را پشت سر نهادند، لیكن به نظر میرسد تا رسیدن به جامعه الگو و امت وسط راه طولانی در پیش است، جامعهیی كه مردم آن از خرافه و گرایشات سطحی در امان باشند، مدیران و متولیان امرشان از شایستگانی و فرهیختگان و دلسوزانی باشند كه جامعه به وجود آنان به خود ببالد و نمایندگانی از تمدن و فرهنگ ناب و اصیل اسلام و ایران باشند.
گرچه جای بسی شكر و سپاس است كه اراده ملت اینبار در وجهه دولت نمایان شده و خواست قلبی جامعه خصوصا فرهیختگان و نخبگان از قلم تدبیر و امید جاری گشته، لیكن نگارنده این سطور با قطع نظر از این امر به مقوله دیگری میاندیشد و به وجود چنین انسانهایی مباهات دارد. در پایان بار دیگر به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم.
برادر شما مرتضی جوادی آملی
قم مقدس دوم شهریور 1393
متن كامل این نامه به شرح زیر است:
حضور محترم جناب آقای دكتر فرجیدانا، با سلام و تحیت
گرچه دانش خود ارزش است لیكن زمانی كه با فضیلتی مضاعف آمیخته میشود به میزان فراوانی زینت مییابد، در بیان مولایمان علی(ع) آمده است كه فرمود، حلم زینت علم است، دانشمند كمالش را از علم میبرد و جمالش را به حلم می خرد.
صاحب این قلم كه تاكنون شما را ندیده گرچه آوازهتان را زیاد شنیده، بر خود لازم می دید كه از كنار این همه دانش و آن همه اخلاق بیتفاوت نگذرد و به مقدار ناچیزِدست تكانی به پاس آن همه دستافشانی سپاس نگوید. از آیت الله جوادی آملی آموختم كه می گفت، اگر كسی دنیا را نشناسد فریب می خورد از مهرش كیش می بازد و از قهرش خویش. دنیا را به همین فراز و فرودش باید شناخت، گاهی به حق اوج می دهد و زمانی به ناحق به حضیض میسپارد، در جایی به باطل بر عرش مینشاند و در ساحتی به حق به فرش میكشاند.
اما در مقابل، دانش راستین كه پروردگار عالم آن را نور می داند به حدی صاحبش را عزیز می دارد كه در آغاز او را در سراپرده زهد می نشاند و در بین راه به میان پرده صبر فرا میخواند و سرانجام در فراپرده رضا و تسلیم مهمان می نماید.پویندگان طریقت كمال و رهجویان حقیقت وصال، به شاگردانشان اینگونه آموختند كه رهجویان نه به داشتههای خویش دلخوش مانده و فرحناك شوند و نه به از دست دادن آن دلتنگ شده و متاسف گردند.
گرچه آنانی كه دنیا را اینگونه نشناخته و دستكم از مهتران نیاموختند، همواره دنیا را بسان قمارخانهیی می بینند كه تنها بایستی برد و هیچگاه نبایستی باخت، و در این راه باكی نیست كه اگر همه چیز فدا شود یا عالم و آدمی فنا گردد.
غافل از اینكه تیر و كمان را به سوی خود نشانه رفته و آتش به خرمن خویش میكشند. اما آنچه در این میان بسیار شگفتانگیز است، توصیه غریب دین است، خداوند عالم همواره انسان را در بحبوحه دنیا میطلبد و فاصله گرفتن از كار وجامعه را موجب كوتاهی و منقصت انسانی شمرده و همواره او را به حضور در صحنه اجتماع فرمان میدهد، از او میخواهد كه از هیچ فرصتی برای تعالی خود و رشد جامعه غافل نشود.
حق و باطل، صدق و كذب به موازات هم در برابر نفس انسانی سان میبینند، به عبارتی در باغ طبیعت هیچ حقی وجود ندارد مگر آنكه باطلی در كنار آن كاشته شده و هیچ باطلی غرس نشده مگر آنكه حقی در كنارش رویش یافته، اگر توحید است در كنارش شرك و اگر ایمان است در جوارش كفر و اگر عدل است در جنابش ظلم و خلاصه اگر خدمت است در ساحتش خیانت جای گرفته و البته این انسانها هستند كه با چه ذائقهیی حضور یابند و كدامیك را با حسن اختیار یا سوء اراده بر دیگری ترجیح دهند.
از سوی دیگر ترازوی عدل الهی كه به بلندای آسمان و زمین همواره برافراشته نگاه داشته شده [و بالعدل قامت السموات و الارض] در انتظار حق پویان و عدلجویانی است كه از صمیم قلب حق را باور داشته و بدان پایبندند و از مغزای جان عدل را باور كرده و بدان دلبندند.
گرچه انقلاب، مردم و نظام اسلامی تجربههای بسیار سنگین و سختی را پشت سر نهادند، لیكن به نظر میرسد تا رسیدن به جامعه الگو و امت وسط راه طولانی در پیش است، جامعهیی كه مردم آن از خرافه و گرایشات سطحی در امان باشند، مدیران و متولیان امرشان از شایستگانی و فرهیختگان و دلسوزانی باشند كه جامعه به وجود آنان به خود ببالد و نمایندگانی از تمدن و فرهنگ ناب و اصیل اسلام و ایران باشند.
گرچه جای بسی شكر و سپاس است كه اراده ملت اینبار در وجهه دولت نمایان شده و خواست قلبی جامعه خصوصا فرهیختگان و نخبگان از قلم تدبیر و امید جاری گشته، لیكن نگارنده این سطور با قطع نظر از این امر به مقوله دیگری میاندیشد و به وجود چنین انسانهایی مباهات دارد. در پایان بار دیگر به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم.
برادر شما مرتضی جوادی آملی
قم مقدس دوم شهریور 1393