سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

یکی‌ از فانتزیام اینه که...(11)



یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

یکی‌ از فانتزیام اینه که

بزنم یکی رو بکشم
(البته نه بی خودی طرف به دخدر همسادمون متلک گفته )
ما رو هم که همه میدونن عاشق دخدر همساده
بعد که خواستن اعدامم کنن بهم بگن اخرین جملت چیه
منم با افتخار بگم :من با این کارم دنیا رو از وجود دو… نجات دادم
(یکی خودم یکی هم مقتول)
شما هم دیگه از شر من خلاص می شید
اگه همه ما این کارو بکنیم بچه هایمان زندگی بهتری خواهند داشت
و بعد روحم تو افق محو بشه

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که‎…
تو تاکسی نشسته باشم ۴ تا دختر داف سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شن
بعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرف
بعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لا لیگا و مسی صحبت کنم
بعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشم
وقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشن
اونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشم
منم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:
شرمنده من بیژن نیستم من نیما هستم ولی‌ می‌تونم شمارمو بدم فقط بعد از ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه :عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم” بعد من ندونم باید احساسِ “خاص ” بودن بکنم، یا “خر” بودن !
افق مفق ام نمیرم همینه که هست !

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینکه:
در نظر دارم یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم…
هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: “چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی…”
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآه mellowsmiley
لامصب عنده کلاسه!

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …
به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم
در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون …
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،
بگم برو از جیبم وردار بابایی
به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم  و بعدشم تو افق محو!

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که یه روز ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺸﻢ؛
ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ:
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭘﮋﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ!
ﻣﮕﺎﻥ!!
ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ!ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻱ!؟
ﻣﺎﮐﺴﻴﻤﺎﻱ ﻣﺸﮑﻲ ﺷﻴﻄﻮﻥ دارب چبکار میکنی اون گوشه واستادی؟!
؟۲۰۶ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭ
ﺁﻫﻨﮕﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺪﻳﻤﻴﻪ…ﻋﻮﺿﺶ ﮐﻦ…
ﺑﻨﺰ ﻣﺸﮑﻲ
ﺑﻨﻨﻨﻨﻨﻨﻨﺰ…
پسته میخوریو ﻓﺨﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﻲ!!?
ﺑﺰﻥ بغل کصافت

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که‎…
با دوست پسرم برم بیرون بعد بابام مارو بیرون ببینه
بعد من و دوست پسرم سریع بدوییم تو افق محو شیم
بعد بابام بیخیال نشه اونم بیاد تو افق دوست پسرمو زیر مشت و لقط(لگد) بزنه بترکونه
بعد دوست پسرم عمر با عزتشو بده به شما.
بعد چون شگون نداره مرده رو زمین بمونه همون تو افق با سوز و گداز فراوان خاکش کنم
و دیگه آخر هر هفته بدون فانتزی برم تو افق سر خاکش

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که‎…
درگیر یه بازی کثیف بشم (مواد مخدر) بعد دوستم بهم بگه نیما بکش بیرون از این جریان لعنتی بعد من رو به پنجره به افق خیره بشم و در حالی که دارم سیگار میکشم بهش بگم میخوام از این بازی کثیف بکشم بیرون اما یه کاره ناتموم دارم! این لعنتیا دختر همسایمونو واسه تضمین خیانت نکردن من به گروه گروگان گرفتن !
بعد دوستم با یه لبخند ملیح دستشو بزاره رو شونم و بگه برو تا اخرش رفیق
بعد من برم سر قرار تو یه سوله خارج از شهر داد بزنم کجایید من اینجام !
بعد یه دفعه چراغ‌ها روشن بشن من نتونم جایی ببینم دستمو بگیرم جلوی صورتم
بعد ریس باند بگه نیما من رو تو یه حساب دیگه ای باز کرده بودم هنوزم وقت هست برگرد به گروه ! علاوه به حقوق بیشتر یه پراید هم بهت پاداش میدیم بعد من با عصبانیت بگم زِر نزن نفله اون دخترو آزاد کنید جاش منو بگیرید !
بعد طرف دست به جیب بشه تنفگو در بیاره ۳ تا گلوله شلیک کنه به سمت من
بعد منم همونجوری که دستم جلوی صورتم بود تیرهارو رو هوا نگه دارم بعد بگم دشواری نداره
که فقط پرایدو به من نشان بدید بعد پراید و بگیرمو برم سمت افق محو بشم

 

یکی‌ از فانتزیام اینه که, فانتزیهای خنده دار

فانتزیهای خنده دار

 

یکی از فانتزیام اینه که :
تو کوچه دارم رو پایی میزنم سیگارم هم دستمه.از دور میبینم مسی و رونالدو دارم میان سمتم…منم بدوم برم سمتشون با یه حرکت به جفتشون لایی بزنم بعد کف کنن بگن تو چجوری این کارو کردی
بگم من شاگرد استاد تهامی هستم بعدشم این که چیزی نیست توپو بندازم بالا که بخوام مثله سوباسا برگردون بزنم
اما اون بالا همینجوری وایسم یهو یه صدایی بیاد بگه ادامه داستان هفته آینده..
بعدش تا هفته آینده همینجوری تو هوا باشم تا اینکه توپو شوت کنم…
همینجوری که توپ داره میره تو افق محو بشه منم یه کام سنگین از سیگارم بگیرم بعدش یه دفعه پووووووووف تو دود سیگارم محو بشم!!!

منبع:kamyab.ir


ویدیو مرتبط :
پایدار | کار بهتر اینه حال بهتر اینه| اجاره خودرو در تهران بدون راننده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یکی از فانتزیام اینه که...



 

طنز جدید, یکی از فانتزیام اینه که

 یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری انقد بزنم که
صدای گرگ دربیارن تو افق.......
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فـانـتزیام اینه کــه
کنترل تلویزیون خونمونو بردارم
بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،
این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،
کلی آدم بیگناه اینجا هست !
.
.
.
توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون …
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”(صدای کفششه!) ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ ! ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ … ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ … پسره ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که...
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...
برو از خدا بترس....
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از عجیبترین فانتزیامم اینه
واسه امتحانا درس بخونم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیامم اینه كه:
.
.
با لحن جدی و خسته
به یه دکتر بگم:
لطفا حاشیه نرو دکتر!!
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم:
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟؟
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یكی از فانتزیام اینه كه وقتی یكی داره تو فانتزیش توی گرد غبار یا دود محو میشه
از اون طرف دودا بگم پخخخخخخخخخخخخخخ بعد سكته ناقص بزنه بعد بمیره
بعد منم تو چاهی كه از فرط خنده حفر كردم سقوط كنم
بعد اون دنیا یقمو بگیره از پل صراط پرتم كنه پائین!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه امتحان بشیینم بعد با نگاه کردن به سوالات, پاینش بنویسم :
.
.
.
"مَردی نَبُوَد فتاده را پای زدن .. گر دست فتاده ای بگیری مَردی
بعد برگه رو تحویل بدم برم!!!
ما همچین آدمی هستیم....

منبع:ashpazonline.com