سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
گفتوگو با لیلا برخورداری بازیگر سریال ساختمان 85
ساخت تلهفیلم را هم تجربه خواهم کرد
لیلا برخورداری متولد سال 1357 و فارغالتحصیل كارگردانی تئاتر از دانشكده هنرهای زیباست. حضورش در تلویزیون را با مجموعه خواب و بیدار آغاز كرد؛ نقشی كه به نوبه خودش بسیار متفاوت بود و این بازیگر جوان را از همان ابتدای حضورش به شهرت رسانید. این همكاری با كارگردان سرشناس تلویزیون ادامه پیدا كرد و نقش مهین در آپارتمان 85 تداوم پیدا كرد. برخورداری حضورش در این مجموعه را متمایز از سایر مجموعههایی كه بازی كرده میداند.
سالهاست كه در تلویزیون مشغول فعالیت هستید، چرا این اتفاق به سینما نرسیده؟
در حقیقت هیچ وقت برای خودم فرقی نمیكرده كه در چه مدیومی فعالیت كنم، البته من در یك فیلم سینمایی به كارگردانی محمدرضا ورزی نقش اول را بازی كردهام كه هنوز اكران نشده است. شاید آن اتفاقی كه باید در حوزه سینما بر مبنای نقشهایی كه تاكنون در تلویزیون بر عهده داشتهام بیفتد هنوز به وجود نیامده و پیشنهاداتی كه طی این سالها داشتم هیچگاه شبیه نقشهای من در تلویزیون نبوده، خود این اتفاق همیشه برایم ابهامی را ایجاد میكرده كه آیا باید آن نقش بخصوص را قبول كنم یا نه. سینما جزو علاقهمندیهای اول من است و حتی مدیوم سینما را خیلی بیشتر دوست دارم، چراكه جادو و طیف وسیع این عرصه همیشه برایم جذاب بوده است. نمیدانم چرا ولی آن اتفاقی كه همیشه مدنظر من بوده هنوز نیفتاده، چیزی كه در كل برایم مهمتر است خود نقش است، ارزش حضور یك بازیگر بر مبنای نقشی تعریف میشود كه در آن حضور دارد، تلویزیون رسانه جمعی گستردهای است و اگر یك بازیگر بتواند خیلی خوب از عهده نقشی برآید میتواند به قول معروف جا پای خود را خیلی خوب در این عرصه تثبیت نماید.
ساختمان 85 یكی از متفاوتترین درامهای پلیسی این سالها در تلویزیون است و به طور حتم حضوری متفاوت از شما. درست است؟
معمولا كارهای پلیسی در ایران خیلی پلیسمحور هستند و آنچه در اینگونه از كارها دیده میشود حركات فیزیكی و نمایشی است. تا زمانی كه مهدی فخیمزاده مجموعه خواب و بیدار را كارگردانی كرد و این سریال در زمان خودش بسیار خاص جلوه كرد و گونهای جدید و متفاوت از مجموعه و نماد پلیس را معرفی كرد. در كارهای دیگر این كارگردان هم این قضیه اتفاق افتاد و این رنگ و لعاب حضور پلیس همچنان مشهود بود. به مرور زمان این اتفاق كمی دستخوش تغییر شد بخصوص در كار فعلی (آپارتمان85) كه فضای كار بیشتر به نوع آثار آگاتا كریستی شباهت پیدا كرد، هدف این بود كه اگر قرار است كار به نوعی جنایی جلوه نماید بستر و لایه رویی آن به گونهای باشد كه كار را معناگونه معرفی نماید. این اتفاق در مجموعه ساختمان 85 بسیار قابل بحث است كه این بار بخش پلیس و اسلحه كمرنگتر میشود و محتوای معماگونه بار اصلی قصه را به دوش میكشد. من فكر میكنم این اتفاق باید عمومیت بیشتری پیدا كند و در سایر كارهای پلیسی نیز این تفاوت ایجاد شود. این كار باعث میشود كه ما به محتوای باطن یك قصه برسیم و صد البته كه میتواند اثرپذیری بیشتری هم در ذهن مخاطب ایجاد كند.
چرا آپارتمان؟ آیا آپارتمان نمادی از یك جامعه است با حضوری از آدمهای مختلف یا نه؟
بله دقیقا این آپارتمان یك نماد است و انگار بخشی است كه از جامعه گرفته شده كه آدمهای مختلف در آن با رفتارها و تفكرات گوناگون عمل میكنند. خود اتفاقی كه در این آپارتمان میافتد بستری میشود برای این كه نقابی كه هریك از این شخصیتها دارند برداشته شود و آدمها خصلت واقعی خود را نمایان سازند.
به نظر میرسد نقش مهین با بازی شما جزو اصلیترین كاراكترهای این مجموعه است و بخش اعظمی از بار مجموعه را به دوش میكشد. آیا از دید شما هم همینطور است؟
خیلی خوشحالم كه بار دیگر این اتفاق افتاد و من افتخار همكاری دیگری را با آقای فخیمزاده داشتم، یكی از ویژگی شاخصی كه در نوع كارهای مهدی فخیمزاده دیده میشود این است كه نقش را متناسب با شخصیت خود بازیگر طراحی میكنند و به قول معروف نقش اندازه خود بازیگر در میآید. به مرور با خانواده مهین در داستان بیشتر مواجه میشویم، اینها در حقیقت یك عده دزدهای خرده پا هستند كه از راه دزدی امرار معاش میكنند و به گفته خود شما خوشحالم كه مهین پررنگ جلوه كرد.
ویژگیهای نقشهایی كه بازی میكنید چیست كه آنها را باورپذیر میكند، آیا چند بعدی بودن آنها نیست؟
این اتفاق ویژگی اصلی خلق شخصیت در نگاه مهدی فخیمزاده است. من بیشتر حضورم در تلویزیون با كارهای ایشان بوده و این را یك خصلت میدانم. این نقشها خیلی معطوف به یك طیف نبودهاند و شاید برای همین متفاوت و باورپذیر به نظر میرسد. من از زمان خواب و بیدار كه نقش كبری یك دختر عقبافتاده را بازی میكردم تا به امروز همه نقشهایم متفاوت بوده و هیچكدام را شبیه دیگری نمیدانم. خیلی از نقشهای من مثل نقش كبری كاملا تیپسازی شده بودند و اصلا یك كاراكتر نبودند. در مجموعه «حس سوم» نقش یك دختر جوان و كاملا مثبت را بازی میكردم كه نمادی از یك نسل جوان بود. در كار «بیصدا فریاد كن» شخصیت كاراكترم خاكستری بود كه در عین مثبت بودن رگههایی از منفی بودن را همراه داشت. نقش مونا در «بیصدا فریاد كن» را یكی از بهترین نقشهایی میدانم كه طی این سالها بازی كردم. در ساختمان?85، مهین یك آدم متوسطی است، از یك طبقه متوسط كه خیلی اوقات كارهایی بر خلاف روال معمول انجام میدهد. حتی این شخصیت را هم منفی نمیدانم چون به عقیده من دستهبندی مشخصی برای نقش مثبت و منفی وجود ندارد. چون یك دستهبندی صرف روی باورپذیری یك نقش اثر میگذارد. چرا كه باید یك نقش برگرفته از زندگی عادی باشد و همانطور كه هر كدام از ما به صرف خصلت و ویژگیهایمان گاهی مواقع مثبت میشویم و زمانی رگههایی از خاكستری بودن را داریم، پرداخت شخصیت نیز باید از این روال تبعیت نماید.
معمولا این دستهبندی به شكل مطلق در ارتباط با نقشهایی كه شما بر عهده داشتید نیفتاده است.
بله. چون خودم هیچ وقت به این دستهبندی معتقد نبودم، خیلیها میگفتند نقشهایی كه من بازی كردم همگی شبیه هم بودند در حالی كه خود من همیشه سعی كردم این شباهت وجود نداشته باشد و الان كه دقیقتر نگاه میكنم میبینم كه نقش مونا، فریبا، مهین و... در هیچ كدام از سریالها به هم شبیه نبودهاند. تكبعدی بودن شخصیت، نقش را از مسیر عادی و طبیعی خود خارج میكند.
شما با آقای فخیمزاده زیاد كار كردهاید، خصوصیات ویژه كارهای ایشان چیست؟
كار كردن با ایشان برایم لذتبخش است. چون همیشه نقشهایی را در اختیار من میگذارد كه جای كار زیادی دارد، آثار فخیمزاده معمولا در مدیوم تلویزیون در طیف بخصوصی میگنجد و همیشه بیننده خاص خود را داشته است. در كنار همه این تفاسیر كار كردن با كارگردانهای دیگر را هم میپسندم، چراكه یك بازیگر باید متفاوت كار كند. فخیمزاده روی كارش دقت زیادی دارد و همیشه نقشهایی كه به بازیگر میدهد بر مبنای شخص خود بازیگر در اختیار او قرار میگیرد. فخیمزاده خودش مینویسد و خودش كارگردانی میكند پس اشراف كاملی به قضیه دارد. در كنار این بازی هم میكنند و این به عقیده من یكی از تواناییهای بارز شخص مهدی فخیمزاده است. بازیگردانی را خوب میشناسند و بازیگران را به خوبی هدایت میكنند.
رابطهات با تئاتر چگونه است؟
من سابق بر این یك تئاتر را كارگردانی كردم كه كار پایاننامهام بود و موضوع آن در ارتباط با زنهای قاجار بود. بعد از آن ترغیب شدم كه كار كارگردانی را ادامه بدهم. مجموعه تلهتئاترهایی با نگاه به جنبه روانشناختی این آثار برای شبكه آموزش انجام دادم كه قرار است در شبكه 4 هم پخش شود. در مجموعهای هم تحت عنوان اطلسیهای لگدمال شده هم كارگردانی را بر عهده داشتم و هم بازی كردم.
پس احتمالا این عرصه را جدیتر دنبال میكنید؟
بله، برایم تجربه جالبی بود. چراكه فكر میكنم یك بازیگر خوب اگر كارگردانی هم بلد باشد میتواند پیشرفت خوبی در هر دو زمینه داشته باشد. قطعا ادامه میدهم و اگر شرایط مناسبی وجود داشته باشد ساخت تلهفیلم را هم تجربه خواهم كرد.
و صحبت آخر... .
ساختمان 85 را دنبال كنید، چراكه مجموعه در ادامه چالشانگیزتر خواهد شد و جذابیت بیشتری خواهد داشت.
شبنم
ویدیو مرتبط :
بعداز مدت ها دیده شدن لیلا برخورداری در تلویزیون!عوض شده نه؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بیوگرافی رویا نونهالی بازیگر ساختمان 85
▪ متولد بیست و چهارم بهمن ۱۳۴۱ در تهران.
▪ لیسانس رشته نقاشی از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
▪ شروع فعالیت از سال ۱۳۶۲ با نمایش غم غریب غربت.
▪ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم عروسی خوبان.
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن در هجدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم بوی كافور، عطر یاس.
● فیلم شناسی:
▪ فصل پنجم (رفیع پیتز، ۱۳۷۵)
▪ بوی كافور، عطر یاس (بهمن فرمان آرا، ۱۳۷۸)
▪ صنم (رفیع پیتز، ۱۳۷۸)
▪ زندان زنان (منیژه حكمت، ۱۳۸۰)
▪ خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا، ۱۳۸۰)
▪ خواب و بیدار (مجموعه - مهدی فخیم زاده ۱۳۸۰)
▪ سفری این چنین دراز (سپیده فارسی، ۱۳۸۱)
▪ هم نفس (مهدی فخیم زاده، ۱۳۸۲)
▪ ماهی ها هم عاشق می شوند (دكتر علی رفیعی،۱۳۸۳)
▪ عصر جمعه (مونا زندی حقیقی، ۱۳۸۵)
▪ یار در خانه و ... (خسرو سینایی، ۱۳۶۶)
▪ عروسی خوبان (محسن مخملباف، ۱۳۶۷)
▪ باغ سید (محمدرضا اسلاملو، ۱۳۶۸)
▪ آب را گل نكنید (شهریار بحرانی، ۱۳۶۸)
▪ مدرسه رجایی (كریم زرگر، ۱۳۶۸)
▪ دیدار در استانبول (افشین شركت، ۱۳۷۰)
▪ پرنده آهنین (علی شاه حاتمی، ۱۳۷۰)
▪ مرد ناتمام (محرم زینال زاده، ۱۳۷۱)
▪ آن ها هیچ كس را دوست ندارند (جعفر سیمایی، ۱۳۷۲)