سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

نامه خداحافظی من به تمام دوستدارانم-گارسیا مارکز



گارسیا مارکز, سخن بزرگان, کینه و نفرت

اگر خداوند برای لحظه ای فراموش میكرد كه من عروسكی كهنه ام و تكه كوچكی از زندگی به من ارزانی میداشت احتمالا همه آنچه را كه به فكرم میرسید نمیگفتم بلكه به همه ی چیزهایی كه میگفتم فكر میكردم.

 

كمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میدیدم.چون میدانستم هر دقیقه ای كه چشممان را بر هم میگذاریم شصت ثانیه ی نو را از دست میدهیم.هنگامی كه دیگران می ایستند راه میرفتم و هنگامی كه دیگران میخوابیدند بیدار میماندم.هنگامی كه دیگران صحبت میكردند گوش میدادم و از خوردن یك بستنی شكلاتی چه لذتی كه نمیبردم.کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ مینوشتم و زیر نور آفتاب دراز میکشیدم.

 

اگر خداوند تكه ای زندگی به من ارزانی میداشت قبایی ساده میپوشیدم و طلوع آفتاب را انتظار میكشیدم.... با اشكهایم گلهای سرخ را آبیاری میكردم تا درد خارشان و بوسه ی گلبرگهایشان در جانم بخلد و هر روز غروب خورشید را عاشقانه مینگریستم.

 

خدایا اگر تكه ای زندگی میداشتم نمیگذاشتم حتی یك روز بگذرد بی آنكه به مردمی كه دوستشان دارم نگویم كه دوستشان دارم.بله تا جایی که میتوانستم به آنها میگفتم که دوستشان دارم.هر لحظه. به همه ی مردان و زنان میقبولاندم كه محبوب منند و در كمند عشق زندگی میكردم.

 

به انسان ها نشان میدادم كه چه در اشتباه اند كه گمان میبرند وقتی پیر شدند دیگر نمیتوانند عاشق باشند.به آدمها میگفتم که عاشق باشند و عاشق باشند و عاشق .به هر كودكی دو بال میدادم اما رهایش میكردم تا خود پرواز را بیاموزد و به سالخوردگان یاد میدادم كه مرگ نه با سالخوردگی كه با فراموشی سر میرسد.به انسانها یاد آوری میکردم که در قبال احساسی که به یکدیگر میدهند مسئولند.

 

آه !! انسانها ، از شما چه بسیار چیزها آموخته ام . من دریافته ام كه همگان میخواهند در قله كوه زندگی كنند بی آنكه بدانند خوشبختی واقعی جاییست که سراشیبی به سمت قله را میپیماییم.دریافته ام كه وقتی طفل نوزاد برای اولین بار با مشت كوچكش انگشت پدر را می فشارد او را برای همیشه به دام می اندازد.دریافته ام كه یك انسان فقط هنگامی حق دارد به انسان دیگر از بالا به پایین بنگرد كه ناگزیر باشد او را یاری دهد تا روی پای خود بایستد.

 

من از شما بسی چیزها آموخته ام اما در حقیقت فایده چندانی ندارد چون هنگامی كه آنها را در این چمدان میگذارم بدبختانه در بستر مرگ خواهم بود.اما شما این را بخاطر بسپارید.چون هنوز زنده اید.
منبع:jomalatziba.blogfa.com


ویدیو مرتبط :
خداحافظی گابریل گارسیا مارکز

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

متن نامه خداحافظی فرهاد مجیدی از فوتبال



متن نامه خداحافظی کاپیتان سابق استقلال از فوتبال

مجیدی: مثل آقایانی که در نبود خود آرزوی ذلت استقلال را دارند نیستم!

 متن نامه خداحافظی فرهاد مجیدی از استقلال منتشر شد.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

فارس:فرهاد مجیدی به طور رسمی از دنیای بازیگری خداحافظی کرد متن خداحافظی او به شرح زیر است؛

هواداران عزیز

وقتی 15 سال پیش به تیم محبوبم استقلال پیوستم ، هرگز تصور نمی کردم روزی با حمایت هواداران پر شور و دوست داشتنی آبی دل استقلالی به جایگاه کنونی ام رسیده که در آستانه 36 سالگی ، هنوز با تمام وجود و با ذره ذره توانم برای هواداران بتوانم به میدان بروم.

بازیکن و کاپیتان استقلال بودن ، افتخاری است  که برای " فرهاد مجیدی" فراموش شدنی نیست . بازی کردن در تیمی که بزرگانی چون شادروان ناصر حجازی ، علی جباری و حسن روشن روزگاری در آن عضویت داشتند یا پوشیدن پیراهن شماره 7 که در گذشته بر تن تکنیکی ترین بازیکن آسیا " مجید نامجو مطلق " بوده یا بستن بازوبندی که بر دستان ستارگانی چون برادران بیانی و جواد زرینچه بوده برای " فرهاد " فرزند کوچک خانواده بزرگ استقلال مایه اعتبار و افتخار است.  

در این مدت در شادی و غم های زیادی با هواداران عزیز سهیم بوده ام . با شادی هوادار خندیدم و با گریه آنها اشک ریختم. پیروزی های دربی، جشن قهرمانی های لیگ برتر و جام حذفی، شکست ها و از همه غم انگیز تر از دست دادن اسطوره تاریخ باشگاه استقلال ناصرخان حجازی هیچگاه از خاطرم نمی رود. روز تلخی برای من و هواداران بود.

با عنایت خداوند متعال ، حمایت هواداران و لطف نام بزرگ و پیراهن آبی" استقلال"  به آرزوهای مادی و معنوی خویش رسیده ام و مانند آقایانی که با خودخواهی ، همواره استقلال را مدیون خود می دانند یا در نبود خود ذلت استقلال را آرزو می کنند، فکر نمی کنم. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد اما امروز، پس از تحمل و سپری کردن روزهای سخت و فرا رسیدن روزهای آبی رنگ زندگی ورزشی ام، می خواهم سخت ترین تصمیم زندگی ام را برای هواداران بازگو کنم.

طرفداران دوست داشتنی

بر حسب صبر و تعصب تا به امروز سکوت کردم (حتی در روزهایی که در اوج آمادگی و بنا به سلیقه فنی ! نیمکت نشین بودم صحبتی نکردم تا آرامش تیم و مجموعه استقلال برهم نخورد) و برای اثبات خویش تلاش و مبارزه کردم اما امروز وقتی می شنوم که آقایان عامل ناکامی تیم را  تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران خونگرم استقلال می دانند برایم تاسف آور است. قطعا روزی با وجود و حضورم برای سربلندی استقلال تلاش کردم اما این روزها اتفاقاتی افتاد و صحبتهایی شنیدم که به این نتیجه رسیدم باید برخلاف میل باطنی ام از فوتبال خداحافظی کنم.

علیرغم پیشنهادات بسیار از تیمهای داخلی از ابتدای فصل تاکنون ، نتوانستم در ایران پیراهنی جز پیراهن آبی بپوشم  و بسیار مایل بودم با حضور در تیم محبوبم استقلال به همراه دیگر بازیکنان بتوانم با جام قهرمانی لیگ و حذفی را فتح کنم و در نهایت با پیراهن استقلال از میادین فوتبال برای همیشه خداحافظی کنم که این امکان فراهم نشد وگویا تقدیر برای من این چنین بود.

هر کجا که باشم خود را سرباز استقلال می دانم و امیدوارم در آینده ، در کسوت های دیگر بتوانم دین خود به هواداران پرشور استقلال را با کسب جام های متعدد ، ادا نمایم.

در این جا لازم می دانم از کلیه مدیران، کارشناسان ، مربیان ، بازیکنان ، کادر پزشکی ، تدارکات ، پشتیبانی تیم  و نیز ارباب جراید که در ادوار مختلف ،  اسباب زحمت آنها را فراهم نمودم ، سپاسگزاری نمایم.

در پایان ، از هواداران متعصب و دوست داشتنی استقلال که همواره در سرما و گرما مرا مورد حمایت و تشویق خویش قرار داده ، صمیمانه قدردانی کرده و امیدوارم عذر "جدایی ناخواسته" سرباز خویش را پذیرا باشند.

بی گمان  هیچگاه خود را از استقلال جدا ندانسته و الطاف ، حمایت ها و تشویق های هواداران پر شور و فهیم استقلال از خاطره ام  پاک نخواهد شد و هر جا که باشم برای موفقیت آنها دعا خواهم کرد.

به امید قهرمانی استقلال در مسابقات داخلی و بین المللی و سرافرازی و تندرستی هواداران عزیز 

انشاءا…

برادر کوچک شما

فرهاد مجیدی