فیلم های مقوایی یک خانواده خوش ذوق!

خانم و آقای Mackie پس از مهاجرت به یک کشور جدید با فرزند 2 ساله خود، با مقدار زیادی کارتن مقوایی رو به رو شدند که پس از باز کردن لوازمشان دیگر به درد نمی خوردند.

تاپ ناپ: خانم و آقای Mackie پس از مهاجرت به یک کشور جدید با فرزند 2 ساله خود، با مقدار زیادی کارتن مقوایی رو به رو شدند که پس از باز کردن لوازمشان دیگر به درد نمی خوردند. آنها به جای اینکه این مقوا ها را دور بریزند تصمیم گرفتند تا با آنها تعطیلات آخر هفته خود را بیشتر سرگرم کننده کنند. این زن و شوهر خوش ذوق و خلاق با استفاده از این مقواها صحنه هایی جالب از فیلم ها و سریال های معروف سینما را طراحی کردند و کنارش به همراه فرزندشان از خود عکس گرفتند. عکس های تولید شده توسط این خانواده بسیار جالب و دیدنی هستند.

این فیلم ها را حتما با خانواده ببینید

این فیلم ها را حتما با خانواده ببینید

این روزها دغدغه اصلی تماشاگران فیلم هایی است که همه اعضای خانواده بتوانند کنار هم آنها را ببینند. منتقدان گاردین در ماه های آخر سال فهرست بهترین فیلم های هر ژانر را انتخاب می کنند و یکی از این فهرست ها مربوط به فیلم هایی است که بعد از گذشت این همه سال هنوز هم اعضای خانواده از کوچک و بزرگ می توانند کنار هم این فیلم ها را ببینند. به نقل از گاردین، فهرستی که در ادامه می آید بهترین فیلم هایی هستند که هر کسی از هر سنی می تواند از دیدن آن کنار پدر و مادر یا بچه هایش لذت ببرد.

جادوگر شهر اُز
جودی گارلند 17 ساله ستاره اصلی فیلم «جادوگر شهر اُز» است. یک جور «آلیس در سرزمین عجایب» ولی مدل آمریکایی اش. بخشی از اسطوره شناسی این فیلم به همان اندازه که لذتبخش است سورئال و شورشی هم هست. درخت هایی که وقتی می خواهید میوه هایشان را بچینید شروع به حرف زدن می کنند کاملا مشابه قسمت هایی از داستان لوییس کارول است. شعار فیلم برای مخاطب این است: «هیچ جای دنیا مثل خانه نیست.»

اما حقیقت اینجاست که در فیلم جاهای کسل کننده زیادی از جمله خانه قدیمی وجود دارد اما هیچ کجا مثل شهر از نیست: درخشان و مجذوب کننده. با رنگ های زنده به خصوص بعد از دیدن کانزاس خاکستری رنگ.

هالیوود و کل صنعت سینما توسط افرادی بنیان گذاشته شد که نمی توانستند برای بیرون رفتن از شهر و خانه شان صبر کنند. همه آنها یک بلیت یکطرفه اتوبوس به لس آنجلس خریدند و در کارخانه رویایی شان که شبیه شهر از فیلم است شروع به کار کردند. همه افرادی که وارد این شغل شدند و با حرارت و اشتیاق شروع به کار کردند. همه افرادی که وارد این شغل شدند و با حرارت و اشتیاق شروع به کار کردند می دانستند که جادوگر فرد کوچکی است اما افسانه اش را به عنوان یک داستان غول آسا بین مردم رواج می دهد. افسانه ای که از حقیقت الهام بخش تر و والاتر بود.

چه زندگی شگفت انگیزی است
داستان دلگرم کننده فرانک کاپرا محصول 1946 با حضور ستاره ای چون جیمز استوارت در نقش جوان زرنگ و زیرکی که در یک شهر خسته کننده زندگی می کند. جورج بیلی می خواهد گرد و خاک روی کفش هایش را بگیرد و دنیا را برگردد اما به سمت خودکشی سوق داده می شود و همه آرزوهای طلایی اش را پشت سرش می گذارد اما همانطور که خاصیت سینماست یک فرشته مهربان این وسط پیدا می شود که به او نشان دهد شهر بدفورد بدون او به چه روزی درمی آید.

«چه زندگی شگفت انگیزی است» این روزها به عنوان یکی از فیلم های کلاسیک هالیوود مورد پرستش سینما دوستان قرار می گیرد. یکی از آن فیلم هایی است که کریسمس هر سال باید دیده شود. فیلم چیزی شبیه تصاویری است که نورمن راکول می کشد. چیزی که باعث می شود فیلم کاپرا تبدیل به اثری عظیم شود، پیام خوشدلانه آن است که در ناامیدی و درد نباید خودتان را ببازید. جورج بیلی دقیقا با همه آن چیزهایی که از دست داده است، به آرامش می رسد و بعد همه چیزهایی را که می خواهد در آغوش می کشد.این زندگی شگفت انگیزی است که با توافق و تلاش به دست می آید شبیه زندگی همه ما.

بامبی
داستان یک بچه آهو که کمپانی دینزلی سال 1942 ساخت و بزرگ شده تا تبدیل به شاهزاده جنگل شود. یکی از آثار ستایش شده دیزنی که می شود به آ« لقب شاهکار داد. پیشانیش به ترتیب زمان «سفید برفی و هفت کوتوله»، «پینوکیو»، «فانتزیا» و «دامبو» بودند.

آن زمان هیچ استودیوی انیمیشن سازی مانند «پیکسار» وجود نداشت و «بامبی» در زمان خودش یک یاز آوانگاردترین و قویترین فیلم های انیمیشن بود و البته این فیلم هنوز هم یکی از غم انگیزترین آثار دنیزلی است. کشته شدن مادر بامبی به دست شکارچی فقط یک مرگ بصری نبود بلکه یکی از سینمایی ترین ضربه های دوران کودکی است که تا به حال ساخته شده. بعدا استودیو تلاش کرد تا ما به ازای این سکانس را در صحنه مرگ پدر سامبا در «شیرشاه» بازسازی کند اما فراموش کردند که چه چیزی «بامبی» را تا این حد ویژه کرده بود: لطافت و تیزبینی و مهارت و شکوه.

ای . تی
خیلی ها معتقدند که استیون اسپیلبرگ در سال 1982 با این فانتزی هیجان انگی زبه قله قدرت و مهارتش در سینما دست یافته بود. آنها به یک نکته اشاره می کنند: این فیلمی درباره خانه و خانواده است. در «ای.تی» اسپیلبرگ چکیده ارزش مفاهیم و لذت های بصری همه آثار گذشته اش را به تصویر می کشد.

طرح داستانی به خودی خود خیلی ساده است. پسری یتیم به نام الیوت اتفاقی به موجودی بیگانه در حیاط عقبی خانه شان برمی خورد و تصمیم می گیرد به او کمک کند تا به خانه اش برگردد. او به کمک خواهر و برادرهایش جلوی کنجکاوی بزرگترها را می گیرد.

 
آیا در سینما مادری به مهربانی و دلسوزی مادر الیوت دیده اید؟ کارلو لامباردی، ای . تی را طراحی کرد. او توانست نظر مخاطبان را جلب کند گرچه در ابتدا مشکوک به نظر می رسید که کاملا در کارش موفق شود.

داستان اسباب بازی
این انیمیشن تا قبل از سال 2006 که انیمیشن «ماشین ها» به بازار بیاید تقریبا لوگوی کمپانی پیکسار بود. قدرت تکنیکی و روایی این انیمیشن در حد بالایی بود. «داستان اسباب بازی» به خصوص شروع تر و تازه ای دارد. این اولین انیمیشنی بود که تمام آن به صورت کامپیوتری ساخته شد.در این انیمیشن اسباب بازی ها زنده می شوند و احساساتی مانند حسادت و غرض ورزی هم دارند. پیسکار هیچ وقت به اوج «داستان اسباب بازی» نرسید اما کاراکترهایش مانند وودی و باز برای همیشه در تاریخ سینما ماندگار شدند.

 منبع:روزنامه هفت صبح/برترین ها