سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

حکایت راز دل به زن مگو



راز دل به زن مگو, حکایت راز دل به زن مگو, حکایت

 

پدری به پسرش وصیت کرد که در عمرت این سه کار را نکن :
 راز دل به زن مگو ، با نو کیسه معامله نکن و با آدم کم عقل رفیق نشو .

بعد از این که پدر ازدنیا رفت پسر خواست بداند که چرا پدرش به
او چنین وصیتی کرده؟ پیش خودشگفت : امتحان کنم
ببینم پدرم درست گفته یا نه.
هم زن گرفت، هم قرض کردو هم با آدم کم عقل دوست شد.
روزی زن جوان از خانه بیرون رفت. مرد فوری رفت گوسفندی آورد و در خانه کشت و خون گوسفند را دور خانه ریخت و لاشه اش رازیرزمین پنهان کرد. زن وارد خانه شد و به شوهرش گفت : چه شده؟ خون ها مال چیست؟
مرد گفت : آهسته حرف بزن. من یک نفر را کشته ام. او دشمن من بود.
اگر حرفی زدی تو را هم می کشم. چون غیر از من و تو کسی از این راز خبرندارد. اگر کسی بفهمد معلوم می شود تو گفته ای.
زن،تا اسم کشته شدن را شنید، فوری به پشت بام رفت و صدا زد : مردم بهفریادم برسید.
شوهرم یک نفر را کشته، حالا می خواهد مرا هم بکشد. مردم دهبه خانه آنها آمدند. کدخدای ده که کم عقل بود و دوست صمیمی آن مرد بود فوری مرد را گرفت تا به محکمه قاضی ببرد. در راه که می رفتند به آدمنوکیسه برخوردند.
مرد نوکیسه که از ماجرا خبر شده بود دوید و گریبان مرد را گرفت و گفت : پولی را که به تو قرض داده ام پس بده. چون ممکن است توکشته بشوی و پول من از بین برود.
به این ترتیب، مرد، حکمت این ضرب المثل را دانست. سپس لاشه گوسفند را نشان داد و اصل ماجرا را به قاضی گفت و آزاد شد

منبع:robabnaz29.persianblog.ir


ویدیو مرتبط :
دکتر ابراهیم میثاق- راز مگو 1

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زن شوهركش، پرده از راز جنایتش برداشت



 

 

قتل,قاتل,مقتول

 

زن میانسالی كه در پی رفت وآمدهای مشكوك شوهرش او را با ضربه چاقوی آشپزخانه كشته و جسدش را در چمدانی آب رنگ پنهان كرده بود با معرفی خود به پلیس راز جنایتش را فاش كرد.

 

ایسنا:با مراجعه زن میانسال به نام «مرجانه» به کلانتری ۱۰۲ پاسداران در یكم بهمن ماه سال جاری پرونده تحت عنوان «فقدانی مردی ۵۰ساله » به نام «جواد» پیش روی مأموران گشوده شد.

با گذشت یک روز از زمان تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدانی، مرجانه به همراه دختر جوانش این بار به کلانتری ۱۲۰ سیدخندان مراجعه و در اظهارات جدیدی، موضوع فقدان همسرش را دروغ خواند و به قتل عمد همسرش اعتراف كرد.

مرجانه به مأموران اعتراف كرد: پس از کشتن «جواد» جسد او را در صندوق عقب خودرو گذاشته و ماشین را در خیابان شمشاد واقع در پاسداران انتقال و در آنجا رها کرده است.

با حضور عوامل کلانتری ۱۲۰ سیدخندان در محل جسد مقتول در صندوق عقب یک دستگاه خودرو پژو پارس سفید رنگ کشف که با توجه به کشف خودرو و جسد مقتول درمنطقه پاسداران مراتب با کلانتری ۱۰۲ هماهنگ و موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل و اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.

با توجه به اعترافات صریح «مرجانه» مبنی بر قتل همسرش، دستور بازداشت موقت وی از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی صادر و متهمه به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال پیدا کرد.

با آغاز تحقیقات از متهم پرونده، مرجانه در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: اختلاف من و شوهرم بر سر ارتباطات وی با برخی افراد غریبه و دوستان ناباب بود که بیشتر زمان خود را با آنان سپری می کرد و همین موضوع باعث شده بود تا دچار افسردگی شوم و هر بار نیز که در مورد ادامه این ارتباطات از او سؤالاتی می کردم وی به راحتی این ارتباطات را منکر می شد تا این که نهایتا از او درخواست طلاق کردم.

متهم درمورد زمان ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: در روز جنایت مجددا درخواست طلاقم را تکرار و این بار تهدید کردم «یا طلاقم را می دهی یا می کشمت» اما جواد خندید و با لحنی تمسخرآمیز عنوان كرد«هر کاری که خواستی، انجام بده» نمی خواستم کوتاه بیایم و به همین علت چاقویی را از آشپزخانه آوردم و در حالی كه جواد روی تخت خوابیده با چاقو ضربه ای را بر روی سمت چپ گردنش زدم که ناگهان از روی تخت بلند شد و چاقو را با دست چپش از گردنش در آورد اما ناگهان جواد ساکت شد.

متهم در ادامه اظهارات خود درمورد نحوه انتقال جسد از محل ارتکاب جنایت به محل کشف جسد نیز به کارآگاهان گفت: بعد از تمیزکردن آثار خون، جسد همسرم را در چمدان چرخ دار آبی رنگ قرار داده و آن را به داخل صندوق عقب انداخته و جسد به همراه خودرو را در یكی از بن بست های پاسداران رها كردم و چاقویی را که جواد از گردنش خارج و بر روی زمین افتاده بود برداشته و پس از شستن آثار خون، چاقو را در کابینت گذاشتم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح درمورد ارتکاب جنایت، به دستور بازپرس دستور بازداشت موقت برای متهم صادر شد.... / isna.ir