سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
تصاویری زیبا از اسبهای سفید وحشی
یک عکاس اسپانیایی عکس هایی بسیار زیبا را گرفته است که نشان می دهد گروهی از اسب های سفید کمیاب هنگام غروب، در طول رودخانه رون فرانسه، به صورت چهارنعل می تازند.
ویدیو مرتبط :
تصاویری از ببر سفید با اهنگی زیبا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اسب سفید وحشی اثر منوچهر آتشی
اشعار منوچهر آتشی
اسب سفید وحشی
بر آخور ایستاده گران سر
اندیشناك سینه مفلوك دشتهاست
اندوهناك قلعه خورشید سوخته ست
با سر غرورش امّا دل با دریغ ریش
عطر قصیل تازه نمی گیردش به خویش
اسب سفید وحشی ـ سیلاب دره ها
بسیار صخره وار كه غلطیده بر نشیب
رم داده پر شكوه گوزنان
بسیار صخره وار ، كه بگسسته از فراز
تازانده پر غرور پلنگان
اسب سفید وحشی ، با نعل نقرهگون
بس قصّهها نوشته به طومار جادهها
بس دختران ربوده زِ درگاه غرفهها
خورشید بارها به گذرگاه گرم خویش
از اوج قلّه بر كفل او غروب كرد
مهتاب بارها به سراشیب جلگه ها
بر گردن ستبرش پیچید شال زرد
كهسار بارها به سحرگاه پر نسیم
بیدار شد زِ هلهله سم او زِ خواب
اسب سفید وحشی اینك گسسته یال
بر آخور ایستاده غضبناك
سم می زند به خاك
گنجشكهای گرسنه از پیش پای او
پرواز میكنند
یاد عنان گسیختگیهاش
در قلعههای سوخته ره باز می كنند
اسب سفید سركش
بر راكب نشسته گشوده است یال خشم
جویای عزم گمشده اوست
می پرسدش زِ ولوله صحنه های گرم
می سوزدش به طعنه خورشیدهای شرم
با راكب شكسته دل امّا نمانده هیچ
نه تركش و نه خفتان ، شمشیر مرده است
خنجر شكسته در تن دیوار
عزم سترگ مرد بیابان فسرده است :
« اسب سفید وحشی ! مشكن مرا چنین !
بر من مگیر خنجر خونین چشم خویش
آتش مزن به ریشه خشم سیاه من
بگذار تا بخوابد در خواب سرخ خویش
گرگ غرور گرسنه من » ...
« اسب سفید وحشی !
شمشیر مرده است
خالی شدهست سنگر زینهای آهنین
هر مرد كاو فشارد دست مرا زِ مهر
مار فریب دارد پنهان در آستین » ...
« اسب سفید وحشی !
در بیشهزار چشمم جویای چیستی ؟
آنجا غبار نیست ، گلی رسته در سراب
آنجا پلنگ نیست ، زنی خفته در سرشك
آنجا حصار نیست ، غمی بسته راه خواب » ...
« اسب سفید وحشی !
سر با بخور گند هوسها بیاكنم
نیرو نمانده تا كه فرو ریزمت به كوه
سینه نمانده تا كه خروشی به پا كنم »
« اسب سفید وحشی !
خوش باش با قصیلِ تر خویش »
« اسب سفید وحشی امّا گسسته یال
اندیشناك قلعه مهتاب سوختهست
گنجشكهای گرسنه از گرد آخورش
پرواز كرده اند
یاد عنان گسیختگیهاش
در قلعههای سوخته ره باز كردهاند
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر صبح بخیر