سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
اگر كوسه ها آدم بودند!
داستان جالب و خواندنی اگر کوسه ها آدم بودند از برتولت برشت
دختر کوچولو پرسید:
اگر كوسه ها آدم بودند، با ماهی های كوچولو مهربانتر می شدند؟
آقای كی گفت : اگر كوسه ها آدم بودند،
توی دریا برای ماهی ها جعبه های محكمی می ساختند، و....
همه جور خوراكی توی آن می گذاشتند،
مواظب بودند كه همیشه پر آب باشد.
برای آن كه هیچ وقت دل ماهی كوچولو نگیرد،
گاهگاه مهمانی های بزرگ بر پا می كردند،
چون كه گوشت ماهی شاد از ماهی دلگیر لذیذتر است !
برای ماهی ها مدرسه می ساختند و به آن ها یاد می دادند
كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند
درس اصلی ماهی ها اخلاق بود
به آن ها می قبولاندند
كه زیبا ترین و باشكوه ترین كار برای یك ماهی این است
كه خودش را در نهایت خوشوقتی تقدیم یك كوسه كند
به ماهی كوچولوها یاد می دادند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند
و چه جوری خود را برای یك آینده زیبا مهیا كنند
آینده ای كه فقط از راه اطاعت به دست می یایید
اگر كوسه ها آدم بودند،
در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت:
از دندان كوسه تصاویر زیبا و رنگارنگی می كشیدند،
ته دریا نمایشنامه به روی صحنه می آوردند كه در آن ماهی كوچولو های قهرمان شاد و شنگول به دهان كوسه ها شیرجه می رفتند.
همراه نمایش، آهنگهای مسحور كننده یی هم می نواختند كه بی اختیار
ماهی های كوچولو را به طرف دهان كوسه ها می كشاند.
در آنجا بی تردید مذهبی هم وجود داشت كه به ماهی ها می آموخت
زندگی واقعی در شكم كوسه ها آغاز میشود.
برتولت برشت
منبع:double-happiness.blogfa.com
ویدیو مرتبط :
كوسه های سرچكشی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
درقديم چه کساني آتش بيار معرکه بودند؟!
آتش بيار معرکه
لغت مرکب آتش بيار در اصطلاح عامه کنايه از کسي است که در ماهيت دعوي و اختلاف وارد نباشد بلکه کارش صرفاً سعايت و نمامي و تشديد اختلاف بوده و فطرتش چنين اقتضا کند که به قول امير قلي اميني: «ميان دو دوست يا دو خصم سخن چيني و فتنه انگيزي کند».
اين ضربالمثل به ظاهر ساده ميآيد و شايد بعضيها گمان برند که مقصود از کلمه «آتش» همان آتش اختلاف است که از باب ايجاز و تصغير آمده است در حاليکه چنين نيست و ذيلا ريشه تارخي آن را نقل ميکند:
همان طوري که امروز دستگاه جاز عامل اساسي ارکستر موسيقي بشمار ميآيد، در قرون گذشته که موسيقي گسترش چنداني نداشت، ضرب و دف، ابزار کار اوليه عمله طرب محسوب ميشد. هر جا که ميرفتند آن ابزار را زير بغل ميگرفتند و بدون زحمت همراه ميبردند. عاملان طرب در قديم مرکب بودند از: کمانچه کش، ني زن، ضرب گير، دف زن، خواننده، رقاصه و يک نفر ديگر بنام «آتش بيار يا دايره نم کن» که چون از کار مطربي سررشته نداشته وظيفه ديگري به عهده وي محول بوده است. همه کس ميداند که ضرب و دف از پوست و چوب تشکيل شده است. پوست ضرب و دف در بهار و تابستان خشک و منقبض ميشود و احتياج دارد که هر چند ساعت آنرا با "پف نم" مرطوب و تازه کنند تا صدايش در موقع زدن به علت خشکي و انقباض تغيير نکند. اين وظيفه را دايره نم کن که ظرف آبي در جلويش بود و هميشه ضرب و دف را نم ميداد و تازه نگاه ميداشت، بر عهده داشت. اما در فصول پائيز و زمستان که موسم باران و رطوبت است، پوست ضرب و دف بيش از حد معمول نم بر ميداشت و حالت انبساط پيدا ميکرد. در اين موقع لازم ميآمد که پوستها را حرارت بدهند تا رطوبت اضافي تبخير شود و به صورت اوليه درآيد.
شغل دايره نم کن در اين دو فصل عوض ميشد و به آتش بيار موسوم ميگرديد. زيرا وظيفه اش اين بود که به جاي ظرف آب که در بهار و تابستان به آن احتياج بود، منقل آتش در مقابلش بگذارد و ضرب و دف مرطوب را با حرارت آتش خشک کند. با اين توصيف به طوري که ملاحظه ميشود، آتش بيار يا دايره نم کن، که اتفاقا هر دو عبارت به صورت امثله سائره درآمده است؛ کار مثبتي در اعمال طرب و موسيقي نداشت. نه ميدانست و نه ميتوانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگي آشنايي داشت. مع ذالک وجودش به قدري مؤثر بود که اگر دست از کار ميکشيد، دستگاه طرب ميخوابيد و عيش و انبساط خاطر مردم منغض ميشد.
افراد ساعي و سخن چين عيناً شبيه شغل و کار همين آتش بيارها و دايره نم کنها را دارند؛ که اگر دست از سعايت و القاي شبهات بردارند، اختلافات موجود خود به خود و يا بوسيله مصلحين خيرانديش مرتفع ميشود. ولي متأسفانه چون خلق و خوي آنها تغيير پذير نيست، و از آن جهت که لهيب آتش اختلاف را تند و تيز ميکنند، آنها را به «آتش بيار» تشبيه و تمثيل ميکنند. چه در ازمنه گذشته که دستگاه طرب (غنا) از نظر مذهبي بيشتر از امروز مورد بياعتنايي بود، گناه اصلي را از آتش بيار ميدانستند و مدعي بودند که اگر ضرب و دف را خشک و آماده نکند دستگاه موسيقي و غنا خود به خود از کار ميافتد و موجب انحراف اخلاقي «البته به زعم آنها» نميشود.