متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

درباره طلحه و زبیر



ترجمه فارسی نهج البلاغه
درباره طلحه و زبیر
شناسایی طلحه و زبیر
بخدا سوگند! طلحه و زبیر و پیروانشان، نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بایستند، و نه میان من و خودشان راه انصاف پیمودند، آنها حقی را می‏طلبند که خود ترک کرده‏اند، و انتقام خونی را می‏خواهند که خود ریخته‏اند، اگر من در ریختن این خون شریکشان بودم آنها نیز از آن سهمی دارند، و اگر خودشان تنها این خون را ریخته‏اند، باید از خود انتقام بگیرند. اولین مرحله عدالت آنکه خود را محکوم کنند، همانا آگاهی حقیقت بینی، با من همراه است، نه حق را از خود پوشیده داشته‏ام و نه بر من پوشیده بود، همانا ناکثین (اصحاب جمل) گروهی سرکش و ستمگرند، خشم و کینه، و زهر عقرب، و شبهاتی چون شب ظلمانی در دلهایشان وجود دارد، در حالی که حقیقت پدیدار و باطل ریشه‏کن‏شده، و زبانش از حرکت بر ضد حق فرومانده است. بخدا سوگند! حوضی بر ایشان پر از آب نمایم که تنها خود بتوانم آبش را بیرون کشم به گونه‏ای که از آب آن سیراب برنگردند، و پس از آن از هیچ گودالی آب ننوشند (یعنی نقشه‏ای برای آنان طرح کنم که راه فرار نداشته باشند)
وصف بیعت بی‏همانند
شما مردم! برای بیعت کردن به سوی من یورش آوردید، چونان مادران تازه زاییده که به طرف بچه‏های خود می‏شتابند. و پیاپی فریاد کشیدید: بیعت! بیعت! من دستان خویش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشودید، من از دست دراز کردن، سر باز زدم، و شما دستم را کشیدید.
شکوه از طلحه و زبیر
خدایا! طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند، بر من ستم کرده و بیعت مرا شکستند، و مردم را برای جنگ با من شوراندند، خدایا آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محکم رشته‏اند پایدار مفرما، آرزوهایی که برای آن تلاش می‏کنند بر باد ده، من پیش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را می‏کشیدم لکن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سینه عافیت دست رد گذاردند.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) فِى مَعْنى ‏طَلْحَةَ وَ ‏الزُّبَیْرِ: وَ اللَّهِ ما أَنکَرُوْا عَلَىَّ مُنکَراً، وَ لا جَعَلُوْا بَیْنِى وَ بَیْنَهُمْ ‏نِصْفاً وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ ‏حَقّاً ‏تَرَکُوهُ‏، وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ، فَإِن کُنتُ شَرِیکَهُمْ فِیهِ ‏فَإِنّ‏ ‏لَهُمْ‏ ‏نَصِیبَهُمْ‏، مِنْهُ وَ إِنْ کانُوْا وُلُّوهُ دُوِنى فَمَا ‏الطَّلِبَةُ ‏إِلّا ‏قِبَلَهُمْ‏، وَ إِنَّ أَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُکْمُ عَلى أَنفُسِهِمْ وَ إِنَّ مَعِى لَبَصِیرَتِى: ما لَبَّسْتُ وَ لا لُبِّسَ عَلَىَّ، وَ إِنَّها لَلْفِئَةُ الْباغِیَةُ فِیهَا ‏الْحَماءُ وَ ‏الْحُمَةُ وَ الشُّبْهَةُ ‏الْمُغْدِفَةُ وَ إِنَّ الْأَمْرَ لَواضِحٌ وَ قَدْ ‏زاحَ‏ الْباطِلُ عَنْ نِصابِهِ، وَ انقَطَعَ لِسانُهُ عَنْ ‏شَغَبِهِ‏ وَ ایْمُ اللَّهِ ‏لَأُفْرِطَنّ‏ ‏لَهُمْ‏ ‏حَوْضاً أَنَا ‏ماتِحُهُ‏، لا یَصْدُرُونَ عَنْهُ بِرِىٍّ، وَ لا ‏یَعُبُّونَ‏ بَعْدَهُ فِى ‏حِسْىٍ‏.
مِنْهُ: فَأَقْبَلْتُمْ إِلَىَّ إِقْبالَ ‏الُعوذِ الْمَطافِیلِ عَلى أَوْلادِها، تَقُولُونَ: الْبَیْعَةَ الْبَیْعَةَ قَبَضْتُ کَفِّى فَبَسَطْتُمُوها، وَ نازَعْتُکُمْ یَدِى فَجَذَبْتُمُوها. اللَّهُمَّ إِنَّهُما قَطَعانِى وَ ظَلَمانِى، وَ نَکَثا بَیْعَتِى، وَ ‏أَلَبَا النّاسَ عَلَىَّ، فَاحْلُلْ ما عَقَدا، وَ لا تُحْکِمْ لَهُما ما أَبْرَما، وَ أَرِهِمَا المَساءَةَ فِیما أَمَّلا وَ عَمِلا، وَ لَقَدِ ‏اسْتَثَبْتُهُما قَبْلَ الْقِتالِ، وَ اسْتَأْنَیْتُ بِهِما ‏أَمامَ‏ ‏الْوِقاع‏، ‏‏فَغَمِطَا‏ ‏‏النِّعْمَةَ‏، وَرَدَّا الْعافِیَةَ.


ویدیو مرتبط :
حدیث با عنوان تقدیر - طلحه و زبیر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حسین شریعتمداری، احمدی نژاد را به طلحه و زبیر تشبیه کرد؟!




مدیرکیهان می گوید قصد مقایسه ندارد اما...
حسین شریعتمداری، احمدی نژاد را به طلحه و زبیر تشبیه کرد؟!
وی در این یادداشت از موضع «حزب الله» سخن گفته و به توجیه دلایل حمایت از احمدی نژاد در سال های 84 و 88 پرداخته و در عنوان مقاله خطاب به افرادی که حامیان احمدی نژاد را به خاطر شرایط فعلی سرزنش می کنند، می پرسد که«چه كسانی باید شرمنده باشند؟

 

  اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب: حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان طی یادداشتی که به گفته خود «مجبور» به انتشارش شده، به ارائه دلایل حمایت از احمدی نژاد در سالهای 84 و 88 پرداخت و نوشت: برداشت اولیه آن بود كه این یادداشت نوشتنی نیست و عبور از آن بایسته تر به نظر می رسید...
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ، گرچه او در جنجال برانگیزترین بخش این یادداشت می نویسد که «قصد مقایسه» ندارد ، اما به سادگی و تنها مطلعه یکبار این یادداشت، به این نتیجه قطعی رسید که که احمدی نژاد را با طلحه و زبیر مقایسه کرده است.
او می نویسد: بدون آن كه قصد مقایسه ای در میان باشد و تنها به عنوان یك مثال و نمونه درس آموز تاریخی باید پرسید؛ آیا طلحه و زبیر، آن هنگام كه در ركاب رسول خدا(ص) و برای مقابله با دشمنان اسلام شمشیر می زدند و از جان خود مایه می گذاشتند، قابل تقدیر نبودند؟ و آیا مولای بزرگوار ما حضرت امیرالمومنین علیه السلام از آنان حمایت نمی كرد؟ اما وقتی همین طلحه و زبیر كه آن همه مورد حمایت و تقدیر بودند پای از صراط مستقیم بیرون نهادند و پیمان شكسته و به اصحاب شام پیوستند و در آوردگاه فریب جمل به تخاصم و كینه توزی لشگر آراستند، حضرت امیر(ع) ابتدا به اندرز و نصیحت آنان پرداخت و عهدی را كه بسته و شكسته بودند یادآور شد اما هنگامی كه اصرار آنها به مقابله را مشاهده فرمود، با آنان به نبرد پرداخت.
وی در این یادداشت که از موضع «حزب الله» سخن گفته، به توجیه دلایل حمایت از احمدی نژاد در سال های 84 و 88 پرداخته و در عنوان مقاله خطاب به افرادی که حامیان احمدی نژاد را به خاطر شرایط فعلی سرزنش می کنند، می پرسد که«چه كسانی باید شرمنده باشند؟»
وی چند روز پیش با ابراز ناراحتی از درخواست احمدی نژاد برای بازدید از زندان اوین، با لحنی تهدیدآمیز گفته بود که « احمدی نژاد نامه هایی خطاب به برخی مقامات بلندپایه نوشته / این نامه ها حاوی مطالبی است كه آگاهی مردم از آن خالی از فایده نیست»

حسین شریعتمداری در فردای انتخابات ریاست جمهوری سال 84 که به پیروزی محمود احمدی نژاد منجر شد، طی یادداشتی با عنوان «نقطه سر خط» ، آغاز حمایتی تمام عیار از وی را در دستور کار خود قرار داد و منتقدانش را به باد انتقاد می گرفت و حتی به خاطر نوشته هایش ، موفق شد جایزه «بهترین منتقد دولت» را از احمدی نژاد بگیرد.
اما متن کامل این یادداشت با عنوان «چه كسانی باید شرمنده باشند» در پی می آید:
1- برداشت اولیه آن بود كه این یادداشت نوشتنی نیست و عبور از آن بایسته تر به نظر می رسید، اما رخدادهای این روزها نكته بااهمیت دیگری را به موضوع یادداشت پیش روی اضافه كرد، نكته ای كه تاب مستوری نداشت و نمی توانست ناگفته باقی بماند و آن، «رنج مشترك» و آمیخته به «خشم» دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها نظیر مدعیان اصلاحات، اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافی از بصیرت و هوشیاری مردم است كه نگاه به امام و مقتدای خود دارند و با چرخش یا لغزش این یا آن مسئول به لغزش و چرخش نمی آیند و راه خویش را در بستری كه راهبر الهی ترسیم كرده است می پیمایند.

مردمی كه با مسئولان بالادستی، حتی بلندپایه ترین آنها دست اخوت به شرط پیروی از رهبر الهی و مقتدای خود داده اند و با هیچكس عهدی نبسته اند كه در صورت زاویه گرفتن آنها از بستر تعریف شده انقلاب نیز، دست نخورده بماند. و این برجسته ترین امتیاز حزب الله است كه حق گراست و قبیله گرا نیست. همان واقعیت شیرینی كه چند ماه قبل، روزنامه آمریكایی «یو.اس.ای تودی» به نقل از مؤسسه آمریكن اینترپرایز، به تلخی از آن یاد كرده و آورده بود «بزرگترین مشكل آمریكا در ایران، حضور یك ابرحریف- SUPER OPPONENT- به نام [آیت الله] خامنه ای است كه نقشه راه ما را می شناسد و مردم به او اعتماد آمیخته به اعتقاد دارند».
2- این روزها، در پی فاصله ای كه حلقه انحرافی و نفوذ كرده در دولت محترم با برخی از آموزه های شناخته شده خط امام و رهبری پدید آورده است، مجموعه مشتركی از دشمنان بیرونی، مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 با استناد به حمایت گسترده و فراگیر توده های مردمی و وفادار به نظام از دكتر احمدی نژاد كه به انتخاب ایشان با رأی بی نظیر 25میلیونی انجامید، زبان به ملامت حزب الله گشوده اند كه مثلا، فلان فاصله دولت كنونی با فلان معیار تعریف شده و پذیرفته شده انقلابی، نتیجه و حاصل حمایت گسترده اصولگرایان- به معنی واقعی كلمه و نه فلان جبهه و فلان گروه- از رئیس جمهور محترم است و به زعم خود، طعنه می زنند كه حزب الله در حمایت آن روز خود به خطا رفته است!

و در همان حال به كنایه و تلویح می كوشند بر وطن فروشی و خیانت آشكار خود در فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 و نقشی كه به عنوان ستون پنجم مثلث آمریكا، اسرائیل و انگلیس برعهده داشته اند، سرپوش بگذارند. آنچه این جماعت و مدیران بیرونی فتنه با عنوان خطای حزب الله از آن یاد می كنند- آنگونه كه خواهد آمد- نه فقط خطا نبوده و نیست، بلكه یكی از افتخارآمیزترین ویژگی حزب الله است و به وضوح نشان می دهد، حزب الله فقط در بستر اسلام و انقلاب و خط امام و رهبری حركت می كند. هرجا از حق و اصول نشانه ای دید به حمایت از آن برمی خیزد و چنانچه شخصیت و یا گروهی كه مورد حمایتش بود، پای از بستر اصلی بیرون بگذارد و یا از برخی آموزه های انقلابی فاصله بگیرد، بدون كمترین ملاحظه و تردید، حمایت قبلی خود را پس می گیرد.


به بیان دیگر، حزب الله- بخوانید توده های عظیم و حماسه آفرین مردم- برخلاف برخی از جریانات سیاسی و از جمله مدعیان اصلاحات، «گروه گرا» و «قبیله گرا» نیست كه وابستگی ها و منافع شخصی و حزبی خود را بر حركت در بستر انقلاب و تامین منافع مردم ترجیح بدهد. آیا، این ویژگی حزب الله، افتخارآفرین و تحسین برانگیز نیست؟ از حضرت امیر علیه السلام است كه افراد را با حق بسنجید و نه حق را با افراد. و حزب الله از مولای خود حضرت امیرالمومنین(ع) و علی زمان پیروی كرده و می كند. آنچه امروزه به «درد مشترك» دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها تبدیل شده، همین ویژگی حزب الله است كه گروه گرا و قبیله گرا نیست.
3- بدون آن كه قصد مقایسه ای در میان باشد و تنها به عنوان یك مثال و نمونه درس آموز تاریخی باید پرسید؛ آیا طلحه و زبیر، آن هنگام كه در ركاب رسول خدا(ص) و برای مقابله با دشمنان اسلام شمشیر می زدند و از جان خود مایه می گذاشتند، قابل تقدیر نبودند؟ و آیا مولای بزرگوار ما حضرت امیرالمومنین علیه السلام از آنان حمایت نمی كرد؟ اما وقتی همین طلحه و زبیر كه آن همه مورد حمایت و تقدیر بودند پای از صراط مستقیم بیرون نهادند و پیمان شكسته و به اصحاب شام پیوستند و در آوردگاه فریب جمل به تخاصم و كینه توزی لشگر آراستند، حضرت امیر(ع) ابتدا به اندرز و نصیحت آنان پرداخت و عهدی را كه بسته و شكسته بودند یادآور شد اما هنگامی كه اصرار آنها به مقابله را مشاهده فرمود، با آنان به نبرد پرداخت.
اكنون باید به كسانی كه داعیه اسلام و تشیع و پیروی از مولای متقیان را دارند گفت؛ كدام اقدام حضرت امیر علیه السلام را- نستجیربالله- «خطا»! می دانید؟! حمایتش از طلحه و زبیر یا مقابله حضرت با آنان را؟!
حزب الله افتخار می كند و این افتخار را به حساب لطف خداوند تبارك و تعالی و پیروی از ولی امر خود كه در طول پیروی از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام است می نویسد كه از آقای هاشمی رفسنجانی در مقابل ملی گراها، سكولارها و شماری از مدعیان اصلاح طلبی دفاع جانانه كرد. و افتخار می كند در حالی كه از مواضع آقای خاتمی نگرانی های جدی داشت، از وی در مقابل هجوم افراطیونی كه در پوشش اصلاح طلبی به مقابله با او آمده و امروزه آشكارا به آمریكا و اروپا و اسرائیل پناه برده اند، حمایت كرد. حزب الله افتخار می كند از آقای احمدی نژاد قبل از آن كه متاسفانه حلقه انحرافی به درون كابینه نفوذ كند، در مقابل اصحاب فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 دفاع كرد و با رای بی نظیر 25 میلیونی او را به ریاست دولت برگزید.
و اما، حزب الله باز هم افتخار می كند هر جا مشاهده كرده است، مواضع و عملكرد افراد و شخصیت هایی كه از آنها حمایت كرده بود با خط اصیل انقلاب زاویه گرفته، به همان اندازه و متناسب با آن زاویه به انتقاد از آنان پرداخته است.
حالا باید از جریاناتی كه این روزها به حزب الله طعنه می زنند پرسید؛ «قبیله گرایی» شما كه ناشی از پشت پا زدن به «درك و شعور» و ترجمان دیگری از جاهلیت و ارتجاع قرون وسطایی است، شرم آور و قابل ملامت است یا «حق گرایی» و عدالت جویی حزب الله كه برخاسته از درك عمیق و نگاه حق طلبانه آنهاست؟!
4- جریاناتی نظیر مدعیان اصلاحات، اصحاب فتنه و حلقه انحرافی آرزو داشتند كه وقتی با بستر اصیل انقلاب -آگاهانه یا ناخودآگاه- فاصله می گیرند، حامیان قبلی خود و یا حامیان شخصیتی را كه در او نفوذ كرده اند، نیز در پی خویش داشته باشند ولی این آرزو با هوشیاری و بصیرت مثال زدنی مردم هرگز برآورده نشده است.

به عنوان مثال، دشمنان بیرونی درجریان فتنه 88 تمام توان خود را به كارگرفتند و علاوه بر ایجاد ائتلاف میان منافقین، بهایی ها، ماركسیست ها، نهضتی ها، سلطنت طلب ها و مدعیان اصلاحات، افرادی را كه به حق یا به ناحق دارای سابقه همراهی با نظام بودند، شكار كرده و به میدان آوردند، اما، از این ترفند همه جانبه با آن حمایت مالی و سیاسی و تداركاتی گسترده، طرفی نبستند. چرا؟! به یقین و بیش از همه و پیش از همه به این علت كه نگاه مردم به رهبر و مقتدایشان بود و از این روی با لغزش خواص آلوده و یا بعداً آلوده شده نمی لغزیدند. و این، برای مدیریت بیرونی فتنه، آنگونه كه «ریچارد هاس» اعتراف می كند، فاجعه ای دردناك بود.
و اما، از سوی دیگر و در داخل كشور مدعیان اصلاحات و جریانات گره خورده با آنها در حالی با استناد به مواضع برخاسته از حلقه انحرافی و نفوذ كرده در دولت، زبان به طعنه حزب الله گشوده اند كه مواضع برخاسته از تلاش حلقه انحرافی در بسیاری از موارد، دقیقا و بی كم و كاست ادامه همان مواضع و عملكرد مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه است. و این رشته سر دراز دارد./انتخاب