ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
دیدار عابدزاده با خانواده شهید شریفی
دروازهبان پیشین تیم ملی ایران و برخی مسئولان ورزشی به دیدار خانواده شهید شریفی رفتند.
پدر شهید شریفی در این دیدار ضمن قدردانی از مسئولان بنیاد شهید و مسئولان فوتبال کشور با اشاره به اینکه پسرش در صحنه مبارزه از هیچ چیز نمیهراسید گفت: وقتی به منزل آمد و خداحافظی کرد، میدانستم که قصد برگشت ندارد. او مدتی در خط مقدم در کنار سایر همرزمانش از میهن اسلامی دفاع کرد.
وی افزود: پسرم را از شهید همت دارم. پیکر او بین شیار مانده بود و او را با دستور مستقیم شهید همت به عقب آورده شد. پیکرش که به تهران رسید یاد نامه خداحافظیاش افتادم که زیر آینه گذاشته بود. نوشته بود که بر نمیگردد چون روسیاه میشود.
ویدیو مرتبط :
دیدار خانواده شهید سلمانی شهید گمنام دانشگاه امیر کبیر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دیدار دختر 9 ساله با خانواده فرشته نجاتش / آخرین لحظات زندگی شهید عباسی از زبان همکارانش
دیدار دختر 9 ساله با خانواده فرشته نجاتش / آخرین لحظات زندگی شهید عباسی از زبان همکارانش
جلال ملکی ، سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: خانواده دختر 9 ساله ای که شهید امید عباسی روز سه شنبه هنگام نجات جان او دچار مرگ مغزی شد ، امروز عصر به خانه این آتش نشان در شهران رفته و از خانواده این آتش نشان فداکار تجلیل کردند.
نامگذاری یکی از معابر به نام شهید عباسی
رییس کمیته نامگذاری معابر و اماکن عمومی شورای اسلامی شهر تهران نیز با اشاره شهادت آتش نشان نشان فداکار "امید عباسی"، از نام گذاری معبر یا میدانی به نام این آتش نشان در تهران خبر داد.
معصومه آباد با اعلام این خبر گفت: در پی بروز آتش سوزی در یکی از واحدهای مسکونی غرب تهران، آتش نشان فداکار "امید عباسی" همه تلاش خود را برای نجات یک مادر و دو فرزندش که گرفتار آتش شده بودند به کار می بندد و در این راه به دلیل دودزدگی و حرارت بالا در وضعیت وخیمی قرار میگیرد و به علت شدت مصدومیت به کما رفته و پس از چند روز با رضایت خانواده این آتش نشان اعضای بدن وی به بیماران اهدا می شود.
آباد افزود: به پاس قدردانی از این اقدامات انسانی و پاسداشت یاد و خاطره این آتش نشان فداکار، شورای اسلامی شهر تهران معبر یا میدانی را به نام وی نامگذاری خواهد کرد.
گفتگو با مجروح حادثه
آتش سوزی ساختمان ده طبقه و نجات دختر خردسال از میان اخگر های گداخته آتش، آخرین سکانس زندگی «امید عباسی» بود، لبخند امید به زندگی از یاد و خاطره هیچ یک از همرزمان وی نمی رود حتی «امیر حسین خلج» که برای اولین و آخرین بار وی را در این حادثه دید و چه وداع تلخی...
گفتگویی که ادامه می خوانید مرور این حادثه از زبان «امیر حسین خلج» آتش نشان ایستگاه 100 است که در کنار دیگر دوستانش در حال عملیات و خاموش کردن آتش سوزی منزل مسکونی بود.
ماجرای آتش سوزی و عملیات خاموش کردن آن چگونه اتفاق افتاد؟
با اعلام ستاد فرماندهی و به صدا درآمدن زنگ آتش سوزی به سرعت خودمان را به محل حادثه در بزرگراه همت غرب، شهرک شهید باقری رساندیم، یک ساختمان 10طبقه دیده می شد که دقیقا در طبقه دهم آتش ودود سیاهی به بیرون زبانه می کشید. شدت آتش سوزی و حرارت بالای آن آسانسور را از کار انداخته بود.ما با پای پیاده و با تجهیزات، طبقات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتیم و به طبقه دهم رسیدیم. لوله کشی و آبرسانی را بلافاصله آغاز کردیم و از چند جهت مشغول خاموش کردن آتش سوزی شدیم و سه نفر از اعضای این خانواده که یک مادر و دو فرزند بودند را سالم به پایین ساختمان منتقل کردیم.
چطور با امید عباسی روبرو شدید؟
عملیات در مراحل پایانی بود که من صدایی شنیدم، شدت حرارت و دود خیلی زیاد بود و چشم به سختی اطراف را می دید. جلوتر رفتم و دیدم یکی از نیروها بر روی زمین افتاده..دستگاه تنفسی ام را سریع بازکردم و بر روی دهان آن آتش نشان - که تا به آن روز او را ندیده بودم - گذاشتم و دوستان دیگرم را صدا کردم و با کمک هم او را به پایین آوردیم.
آن صحنه و آن عملیات اولین و آخرین باری بود که من امید عباسی را می دیدم...
امید پس از پیدا کردن دختر بچه 9 ساله در آتش، بادادن ماسک تنفسی اش به او، بر اثر شدت حرارت و حجم بالای دود بر روی زمین افتاده بود...
شما چگونه دچار آسیب دیدگی شدید؟
دود ناشی از سوختن وسایل منزل، فضا را پر کرده و تنفس را مشکل می کرد، من هم دچار دود زدگی شده بودم، بعد که امید را به بیرون منتقل کردیم من به او تنفس مصنوعی دادم و یکی از مدیران نیز در حال انجام ماساژ قلبی وی بود.
نبضش خیلی ضعیف می زد، با کمک بچه ها امید را به آمبولانس اورژانس منتقل کردیم و ما را با هم به بیمارستان آوردند و من در بخش آی سی یو(مراقبت های ویژه) بستری شدم و هم اکنون در وضعیت بهتری قرار دارم./مهر