ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
دنیزلی در دیدار شبانه با مهدوی کیا؛ خودم تو را خواستم
در دیدار شبانه دنیزلی و مهدویکیا در هتل آزادی، سرمربی پرسپولیس گفت: «اگر نمیخواستمت بدون رودربایستی میگفتم.»
به گزارش جام نیوز به نقل از خبرآنلاین، نزدیک ساعت 12 شب، حول و حوش بامداد شنبه. در لابی هتل آزادی، دو چهره آشنا دیده میشوند؛ مصطفی دنیزلی و مهدی مهدویکیا. حاضران در لابی می روند و می آیند و سرکی می کشند به آنها. قبل از جلسه، کیا با خودش معادلات را کنار هم چیده: «پرسپولیس که من را می خواهد، فقط می خواهم این را از زبان دنیزلی بشنوم.»
در لابی هتل آزادی، این فرصت به مهدی دست داد تا همه چیز را از زبان خود دنیزلی بشنود. او و مرد ترک تبار، خیلی زود رفتند سر اصل مطلب، وقتی دنیزلی از قدیم شروع کرد: «من بازی هایت را در هامبورگ می دیدم. الان هم بازی های جواد نکونام را در اوساسونا پیگیری می کنم.»
دنیزلی که از ناراحتی مهدی مهدویکیا باعث پشت خط ماندنش، اطلاع داشت، اینطور ادامه داد: «وقتی هنوز با پرسپولیس قرارداد نبسته بودم، همه می گفتند قرار است مهدی مهدویکیا به این تیم بیاید. ولی وقتی قرار شد به پرسپولیس بیایم، گفتم که اول باید تیم را ببینم بعد در این باره نظر نهایی را بدهم.»
او سپس مکثی می کند و دقیقا حرفی را می زند که مهدی انتظار شنیدنش را داشت: «حالا که تیم را دیدهام، تصمیم گرفتهام تو کنار ما باشی. دوست دارم در ادامه فصل در تیم من بازی کنی. مطمئن هستم میتوانی توقعات را برآورده کنی.»
مهدی مهدوی کیا در این لحظات نمیتوانست خوشحالی خود را پنهان کند. جواب آخر را گرفته بود اما جلسه هنوز ادامه داشت: «خب من هم یک عمر فوتبال حرفهای بازی کردهام. به این چیزها آشنایی کامل دارم و می دانم که بازیکن را مربی باید انتخاب کند، نه فرد دیگری. اگر امشب به اینجا آمدم فقط می خواستم مستقیما از زبان خود شما بشنوم که با رضایت من را می خواستید یا نه؟ چون با من تماسهایی از پرسپولیس گرفته شده بود ولی دوست نداشتم بدون رضایت شما به تیم محبوبم برگردم. الان خوشحالم که شما خودتان من را خواسته اید، با رضایت کامل.»
حالا دوباره توپ به زمین دنیزلی افتاد. او که لبخند همیشگی را بر لب داشت، رک و پوست کنده گفت اگر بازیکنی را نخواهد، قطعا او را قبول نمی کند: «مطمئن باش من با کسی رودربایستی ندارم که بخواهم او را با اجبار قبول کنم. خودم تو را خواستم. این را به مسئولان باشگاه هم گفتم. دوست دارم از یکشنبه در تمرین تیم حاضر شوی و با پرسپولیس استارت بزنی.»
با گفتن این جملات، کیا نیز به علامت رضایت سر خود را تکان داد. دنیزلی به او تعارف زد که چایش را بخورد، مهدی نیز. بدین ترتیب نشست سرمربی و بازیکن جدید قرمزها، آنقدری طول نکشید که تصور می شد. کیا بعد از شنیدن این حرف ها و خوردن چایش بلند شد و با دنیزلی دست داد. آنها پیش از خداحافظی از دیدار یکشنبه خود گفتند و بعد از هم جدا شدند.
* رضایتنامه، اول صبح
ساعاتی بعد از دیدار شبانه کیا و دنیزلی، مهدی با امیر عابدینی تماس گرفت. او ابتدای صبح دیروز، با مدیر عامل داماش تماس گرفت تا رضایتنامه اش را بگیرد. عابدینی که در همان ابتدای فصل تاکید کرده بود هیچ وقت مانع از حضور مهدی در تیم محبوبش نخواهد شد، خیلی زود به قولش وفا کرد، وقتی به کیا گفت: «ما رضایت نامهات را صادر می کنیم.» این در حالی است که جمعه شب، او تصور نمیکرد این اتفاق رخ دهد چون در تماس با خبرنگاری گفته بود: «در نیم فصل کسی از ما جدا نمی شود.»
با اینهمه، او دیروز به راحتی هر چه تمامتر رضایت نامه مهدی را داد تا او به تیم سابقش بازگردد، بعد از نزدیک به 13 سال.
* تماس در پیست دیزین
دو تماس و یک یدار مهم در عرض چند ساعت برای کیا. او جمعه، پیش از دیدار با دنیزلی، یک شماره آشنا روی موبایل خود دید؛ شماره سردار رویانیان. مدیر عامل پرسپولیس هنگامی با او تماس گرفت که همراه با خانواده اش در پیست دیزین بود.
رویانیان در این تماس گفت: «به پرسپولیس برگرد اما مهدی همان جا گفت باید دنیزلی این را بگوید.»
این تماس، کیا را به یاد اولین تماس رویانیان انداخت، وقتی برای بازی خیرخواهانه به هامبورگ رفته بود و برگشت تهران. مدیر عامل پرسپولیس همان موقع با او تماس گرفت و پیشنهاد اولیه را داد که امیر عابدینی نیز همان شب در 90 این تماس و پیشنهاد را فاش کرد. او گلایه داشت که چرا با مهدی تماس گرفته اند.
کمی بعد، سردار زارع قائم مقام پرسپولیس و علی پروین با امیر عابدینی جلسه گذاشتند. در این جلسه بود که مدیر عامل داماش کلا دور معاوضه کیا و هادی نوروزی را خط کشید. همه چیز معلق بود تا زمان حضور دنیزلی. سرمربی ترک گفت اول باید تیم را ببیند. چند روز که گذشت، کیا مثل اول فصل برافروخت. ناراحتی شدید او به قدری بود که حتی می خواست به صورت رسمی خداحافظی کند. مهدی فکر می کرد این بار هم بازی خورده است. سکوت او دنیزلی را به یک نتیجه رساند؛ اینکه باید کیا را بازگرداند. سرانجام جمعه شب، همه چیز همانی شد که مدافع تاریخی فوتبال ایران می خواست؛ بازگشت به پرسپولیس.
ویدیو مرتبط :
آکادمی مهدی مهدوی کیا (کیا)در کلن
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مهدوی کیا: نمیخواستم تا آخر عمر از من بپرسند چرا نیامدی پرسپولیس
به گزارش جام نیوز به نقل از خبرآنلاین، مهدویکیا میگوید دوست نداشته اتفاقی بیفتد که هواداران تا آخر عمر از او بپرسند: «چرا به پرسپولیس برنگشتی؟»
مهدی مهدویکیا سرانجام به آرزویش رسید. او خیلی امید داشت که بتواند روزهای آخر فوتبالش را در پرسپولیس حضور داشته باشد و حالا با چراغ سبزی که دنیزلی به او نشان داده، میتواند نیم فصل دوم لیگ برتر یازدهم را با پیراهن پرسپولیس به میدان برود. امروز اعلام شد که دنیزلی و عابدینی در مورد مهدویکیا به توافق رسیدهاند و قرار است این بازیکن دوباره پرسپولیسی شود. مهدویکیا در مورد اتفاقاتی که در یکی دو هفته گذشته رخ داده صحبت میکند.
* بالاخره به پرسپولیس برگشتی. چه اتفاقاتی افتاد تا دوباره پرسپولیسی شدی؟
- خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاد و من به پرسپولیس برگشتم. برای این که این اتفاق بیفتد، اتفاقات زیادی افتاد و مسائل زیادی رخ داد. همه در جریان ماجراهای چند روز گذشته هستند. اما یک اتفاقاتی هم از دیروز به این طرف افتاد.
* از دیروز چه اتفاقاتی افتاد؟
- من به اتفاق خانوادهام جایی رفته بودم و از طرف آقای دنیزلی با من تماس گرفتند و گفتند دنیزلی شما را میخواهد. من با رویانیان صحبت کرده بودم و گفتم بهتر است با خود مربی صحبت کنم. ملاقاتی داشتم با دنیزلی و با او صحبت کردم. گفتم بالاخره سرمربی باید بخواهد که بازیکن بیاید. دنیزلی هم گفت که بازیهای من را در هامبورگ دنبال میکرده و شناخت دارد از من. به باشگاه گفته بوده در این مدت باید اول بررسی کنم و تیم را ببینم، بعد بگویم در کدام پستها بازیکن لازم داریم. دنیزلی میگفت هیچ وقت نگفته مخالف حضور مهدویکیا هستم. تیم را دیده و این تصمیم را گرفته که در این پستها بازیکن بگیرد. او به من گفت من خودم خواستم بیایی اینجا و از بازیات شناخت دارم. با همدیگر دست دادیم که کنار هم باشیم. گفت برو کارهایت را انجام بده و یکشنبه بیا سر تمرین.
* عابدینی با انتقال شما به پرسپولیس موافقت کرده؟
- من با دفتر ایشان تماس گرفتم و قرار شد که امروز بعد از ظهر همدیگر را ببینیم. من هنوز نتوانستم با ایشان صحبت کنم. البته باشگاه پرسپولیس دنبال کارهای بنده بوده. در این یکی دو هفته ملاقات داشتیم با هم و صحبتهای مختلفی رد و بدل شده. من مشکلی در این رابطه نمیبینم و این کار انجام میشود.
* طی این مدت حرف و حدیثها در مورد بازگشت شما زیاد بود. چطوری تحمل میکردی این ماجراها را؟
- آنهایی که من را میشناسند میدانند آدم صبوری هستم. در این مدت خیلی اتفاقات افتاد. رویانیان از آلمان که برگشتم گفت پرسپولیس شما را میخواهد. با عابدینی صحبت کردم و در نهایت تصمیم گرفتم دو باشگاه صحبت کنند و این انتقال انجام شود. دنیزلی هم که آمد گفتند سرمربی موافق نیست. من در این مدت چیزی نگفتم اما اخبار را پیگیری میکردم. خیلی از خبرنگاران هم تماس میگرفتند و من جواب آنها نمیدادم. تا اینکه روز جمعه بود که دخترم را برده بودم دیزین و آنجا بود که هواداران پرسپولیس من را دیدند گفتند چرا برنمیگردی؟ در همان ساعتها بود که رویانیان با من تماس گرفت و گفت دنیزلی موافقت کرده به پرسپولیس بیایی.
من اگر برگشتم به پرسپولیس، به خاطر این بود که اتفاقاتی در رشت افتاد که تصمیم گرفتم دیگر به آنجا نروم و بعد هم پرسپولیسیها پیشنهاد دادند. لازم است توضیح دهم که من بهترین روزهای زندگیام را با پرسپولیس گذراندم. آن زمانی که من در پرسپولیس بودم، هم قهرمان لیگ میشدیم هم قهرمان جام حذفی. دربیها را میبردیم و چند سال بود که به جمع چهار تا تیم برتر آسیا میرسیدیم. دوران درخشان پرسپولیس بود. 10 تا ملی پوش داشتیم و چند بازیکن هم سابقه ملی پوشی داشند. من آن دوران را گذرانده بودم. 11 سال هم در سطح اول فوتبال اروپا بازی کردم. از طرفی با رفتن من به هامبورگ، حدود 3 میلیون دلار به پرسپولیس رسید که آن زمان معادل هزینه چند فصل پرسپولیس بود. یعنی از این نظر دینی به پرسپولیس نداشتم. اما خواست هواداران از یک طرف و علاقه خودم به بازگشت به این تیم از طرف دیگر، باعث شدند به این تیم برگردم. گفتم اگر نخواهم برگردم به پرسپولیس، هواداران تا آخر عمر از من میپرسند چرا نیامدی اینجا بازی کنی؟ البته من هم یک بازیکن بیشتر نیستم. به تنهایی نمیتوانم مشکل پرسپولیس را حل کنم. حتی شاید نتوانم توقع مربی را برآورده کنم. ولی باید همه کمک کنیم و دست به دست یکدیگر بدهیم تا پرسپولیس از این شرایط خارج شود. هواداران پرسپولیس یک فصل سخت را پشت سر گذاشتهاند و الان دنیزلی آمده و انتظار دارند نتایج خارق العاده بگیرد. همه باید به هم کمک کنیم و دست در دست هم بدهیم که پرسپولیس از این وضعیت خارج شود. امیدوارم در نیم فصل دوم اتفاقاتی بیفتد که خوب باشد.
* تا کی میخواهی فوتبال بازی کنی؟
- فعلا که باور کنید من هنوز قراردادی با پرسپولیسس نبستم و حتی یک کلمه در مورد مسائل مالی حرف نزدهایم. من دنبال پول نبودم که بخواهم شرط مالی بگذارم. هنوز یک کلمه در مورد پول صحبت نشده و حتی زمان قرارداد هم مشخص نیست. ولی قرار است تا آخر فصل باشم و از آن به بعد را نمیدانم چه اتفاقی میافتد و چه تصمیمی میگیرم. ولی یک مثال بزنم. من 11 سال با آقای فاضلی به عنوان مدیر برنامههایم کار میکنم. ایشان یک بار آمد در هنگ کنگ و با هم صحبت کردیم که کارهای من را انجام دهد. 11 سال ایشان کارهای من را انجام میداد و حتی یک بار هم قراردادی بین ما بسته نشد. هیچ صحبت مالی نشده بین ما. در مورد قراردادم با پرسپولیس هم میگویم که باید با آقای عابدینی صحبت کنند.
* چرا تصمیم به جدایی از داماش گرفتی؟
- جا دارد اینجا از تماشاگران خوب رشت تشکر کنم. آنجا دوستان خوبی داشتم. ما نیم فصل ششم جدول بودیم و اگر اشتباه نکنم این تیم ششم نشده تا به حال. ولی در این بازی آخر و مخصوصا بعد از بازی با پرسپولیس و اشتباهی که داشتم، شرایط به گونهای شد که دیدم بهتر است خاطرات خوب را از بین نبرم. نمیخواهم در این مورد صحبت کنم و اگر بخواهم صحبت کنم باید توضیح مفصل بدهم. باشد در یک فرصت مناسب اگر لازم بود صحبت میکنم. اما دوستان خوبی که در رشت داشتم را فراموش نمیکنم.
* فکر میکنی پرسپولیس چه نتیجهای میگیرد؟
- کار سختی است. توقعات هم بالاست. ولی توقعات باید منطقی باشد. من وظایف خودم را انجام میدهم. امیدوارم نتایج خوبی بگیریم و باعث خوشحالی هواداران شویم. میدانم هواداران سختی کشیدند. بازیکنان تلاش خودشان را خواهند کرد.
* صحبت خاصی با هواداران پرسپولیس نداری؟
- من اگر این شرایط و اتفاقات یکی دو هفته را تحمل کردم، به خاطر این بود که نمیخواستم شرایط طوری باشد که تا آخر عمرم مردم بگویند چرا برنگشتی پرسپولیس و به خاطر این بود که من خیلی صبورانه با این ماجرا برخورد کردم. این اتفاق افتاده که من و هواداران پرسپولیس به هم رسیدیم.
* اگر پرسپولیس شما را نمیخواست، فوتبال را کنار میگذاشتید؟
- کنار گذاشتن فوتبال به آن شکل نه ولی میخواستم بروم آلمان. هم در کلاسهای مربیگری شرکت کنم و هم با باشگاه هامبورگ صحبت کنم که با تیم دوم آنها تمرین کنم و چیزهای جدید در تمرین یاد بگیرم و دورههای مربیگری را ببینم. نمیخواستم حالا که داماش نشد و پرسپولیس هم من را نخواسته، در جای دیگری بازی کنم. البته من آمادگی مناسبی از نظر بدنی دارم. من میروم پیش یکی از مربیان بدنسازی به نام آقای چیذری تمرین میکنم و میتوانید از ایشان بپرسید که شرایط بدنی من چطوری است. در شرایط خوبی هستم و در داماش هم بازیهای خوبی انجام دادم طوری که قاسمپور در جلساتی که داشتیم این را عنوان میکردند. امیدوارم بتوانم برای پرسپولیس هم بازیهای خوبی انجام دهم.