ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
آخرین مرد ایستاده
ماجرای حنیف عمرانزاده بیگمان تواناییهای – دست کم – فیزیکی و حتی روحی خط دفاعی استقلال را در آستانه سه مسابقه نهایی و سرنوشتسازش در فصل رو به پایان لیگ برتر فوتبال کشور کاهش داده است.
به لحاظ فیزیکی و ماهوی، آبیها هرایر مگویان و امین حاجمحمدی را دارند تا به جای حنیف مغضوب شده در مرکز خط دفاع خویش جای دهند و محمدرضا خرسندنیا هم قادر به بازی در این منطقه است اما قضایای عمرانزاده جدیدترین سند قاطع در زمینه حاکم بودن سیاستهای غلط در نحوه اداره این تیم و در جایگاه اولیتر، در ارتکاب اشتباهات در مدیریت باشگاهی است که باید از هر نیرو و هر آرایش ممکن در نبردهای آخر سود جوید تا خودش وسیله قهرمان شدن سایرین نشود.
فقدان سیاستگذاریهای درست
اینکه مشکل واقعی حنیف چیست و مستوجب چه موارد و مجازاتهایی است، نه روشن و نه واجد نهایت اهمیت است و مهمتر از آن فقدان سیاستگذاریهای درست در پایان فصلی است که پس از 9 ماه تلاش سرنوشت نهایی تیمها ترسیم و جوایز تقسیم میشود.
استقلال در شرایطی به آسانی حرف از حذف عمرانزاده میزند که انگار دهها گزینه در دسترس برای پرهیز از آشفتگی در خط دفاعی دارد که اگر سیدمهدی رحمتی پشت آن و درون دروازه نایستاده بود، شاید دو برابر رقم فعلی گل خورده بود.
آنهایی که رفتند
از وقتی پژمان منتظری «قطری» شد و امیرحسین صادقی و هاشم بیکزاده به عنوان نیروهای مازاد (و کسب صلاحیت نشده از منظر مظلومی) از این تیم کوچ کردند، دفاع وسط آبیها با یک دگردیسی منفی مواجه بوده است.
نمایش قدرتمندانه حاجمحمدی در 5 بازی اول فصل به تدریج تحتالشعاع نمایش فکورانهتر مگویان قرار گرفت و با فیکس شدن این مرد ارمنستانی حاجمحمدی به نیمکت ذخیرهها رانده شد اما در هر دو حالت فرد منتخب مظلومی برای ایستادن در کنار حاجمحمدی یا مگویان، عمرانزاده بود و این منتفی نمیشد مگر در روزهای مصدومیت و سه اخطاره بودن وی. حال چه معادلاتی در آخرین روزهای لیگ پانزدهم این وضعیت را تغییر داده و حنیف را از چرخه بازی تیم به کلی خارج ساخته، مسالهای است که عجیب و دور از ذهن نشان میدهد.
البته مسائل انضباطی اهمیت زیادی دارند و اگر خطایی سر زده باشد، باید با پاسخی قاطع از سوی باشگاه همراه شود اما متهم کردن عمرانزاده به بیخیالی و جدی و پر انگیزه نبودن، لااقل در جریان مسابقات بیشتر به یک شوخی میماند و مسالهای است که به نظر میرسد فقط پوششی بر مسائل اصلیتر باشد و بیان این مسائل را میتوان و باید به مظلومی و مدیران باشگاه سپرد.
ادامه مواخذه از خود
آنچه در ورای این نکات میتوان گفت، از کف رفتن نظم و منطق در تیمی است که به رغم پیروزی 3 - صفر اخیر برابر فولاد هنوز در گیر و دار دربی بدفرجام تهران و مشغول مواخذه از خویشتن بابت چهار گل خورده در آن مسابقه است. مسابقهای که اگر باز رحمتی در برخی صحنههای آن نمیدرخشید شمار گلهای حریف (پرسپولیس) بیشتر از این و اوضاع بسیار خرابتر از امروز میشد. عمرانزاده از آخرین «مرد»های ایستاده در سیستم تدافعی تیمی بوده است که با دست خود در سالهای اخیر اصلیترین نفراتش را رفتنی کرد و بسیار کم مهرهتر از قبل شد و امروز حتی هافبکهای وسط تدافعی و تخریبگری هم ندارد که حمله حریفان را در نطفه خفه کنند و اجازه ارسال شدن پاسهایی خطرناک را در عمق خط دفاعیشان ندهند و از این طریق فشار روی مدافعان وسط خود را کاهش دهند.
وقتی «چشمی» هم نیست
از چنان هافبک وسطهایی آندو تیموریان دو سال است که استقلال را ترک گفته و روزبه چشمی هم مصدوم و این روزها غایب است و در چنین شرایطی کنار گذاشتن عمرانزاده آن هم بدون اعلام دلایلی صریح و آشکار فقط به معنای تضعیف بیشتر خط دفاعی تیم و بیرون راندن – ولو موقتی – تک بازیکنان مستحکم و واپسین نیروهای مهم باقیمانده آن است و این اگر خودکشی نباشد، در 3 هفته پایانی لیگ و «گنج و طلا بودن» هر تک امتیاز فراروی تیمها و با احتساب 3 امتیاز عقبافتادگی آبیها از قرمزها در صدر جدول ردهبندی، چندان دور از آن هم نیست!
ویدیو مرتبط :
ایستاده ایم تا آخرین نفس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اهدای کلیه، و کبد آخرین نذری مرد جوان
پلیس در تعقیب راننده یک خودروی پراید است که بعد از تصادف با جوانی که مشغول پخش نذری در شب تاسوعا بود، پا به فرار گذاشته است.
به دنبال این تصادف، مرد جوان دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش با اهدای اعضای بدن او، به ۳بیمار نیازمند امید به زندگی بخشیدند. ساعت ۲۲:۵۰ یکشنبه ۱۳ آذر ماه امدادگران اورژانس در جریان یک تصادف خونین در زیرگذر میدان حسن آباد تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند.
بررسی ها نشان می داد که مرد جوانی زمانی که مشغول پخش کردن نذری بوده، با یک خودروی پراید تصادف کرده و به شدت مجروح شده است. امدادگران به سرعت این جوان را به بیمارستان سینا بردند و او تحت درمان قرار گرفت. همزمان، پلیس و خانواده این مرد جوان نیز در جریان حادثه قرار گرفتند و بررسی ها درخصوص این تصادف شروع شد.
شاهدان در تحقیقات اولیه به ماموران گفتند که یک پراید مشکی رنگ، زمانی که قصد عبور از زیرگذر را داشت با مشاهده دسته های عزاداری که در حال حرکت بودند، تصمیم گرفت مسیرش را عوض کند. به همین دلیل به صورت دنده عقب و در جهت خلاف شروع به حرکت کرد و با سرعت زیادی قصد داشت از زیرگذر خارج شود که ناگهان با مرد جوان تصادف و او و غذاهای نذری را به گوشه ای پرت کرد. بعد از تصادف نیز راننده پراید به جای کمک به مرد جوان، پایش را روی پدال گاز گذاشت و با سرعت زیاد اقدام به فرار کرد.
مرگ مغزی
دکتر ساناز دهقانی مسئول واحد فراهم آوری اعضا در بیمارستان سینا روز گذشته به خبرنگار همشهری گفت: آن شب وقتی جوان ۳۴ ساله به نام اکبر فارسی را به بیمارستان آوردند، او وضعیت وخیمی داشت. شدت ضربه به حدی بود که دست، پا، مهره های گردن، لگن و قفسه سینه اش شکسته بود و خونریزی داخلی داشت. از همه بدتر، ضربه شدیدی بود که به سرش خورده و باعث شده بود که او به کما برود.
وی ادامه داد: متخصصان مغز و اعصاب و پزشک بیهوشی پس از معاینات لازم و گرفتن نوار مغزی اعلام کردند که مرد جوان دچار مرگ مغزی شده و امیدی به بازگشت وی نیست. پس از آزمایش های نهایی و تایید مرگ مغزی، خانواده او بدجوری به هم ریختند. ساعت ها با آنها صحبت کردیم تا توانستیم کمی آنها را آرام کنیم. مادر اکبر خیلی بی تابی می کرد. شوهرش چند ماه قبل فوت کرده بود و حالا مرگ پسرش را نمی توانست باور کند.
این زن وقتی مطمئن شد که پسرش دیگر برنمی گردد و جانش را از دست داده، رضایت داد که اعضای بدن او را اهدا کنیم. بنابراین تعدادی از بیمارانی را که از سال ها قبل در صف پیوند اعضا بودند به بیمارستان دعوت کردیم و صبح روز جمعه ۱۸آذر ماه عمل پیوند صورت گرفت و ۲کلیه و کبد اکبر به ۳بیمار نیازمند اهدا شد.
با خانواده اکبر روز گذشته در بیمارستان سینا ملاقات کردیم، درست قبل از انجام عمل اهدای اعضاء. برادر اکبر که هنوز مرگ او را باور نداشت گفت: اکبر خیاط بود و در یک کارگاه تولیدی کار می کرد. بعد از مرگ پدرم او نان آور خانه بود و خرج مادر و خواهرانم را می داد. خیلی دلسوز بود. او شب تاسوعا غذای نذری پخش می کرد که این اتفاق برایش افتاد. هر سال در مراسم عزاداری آرزویش این بود که غذای نذری پخش کند و همیشه داوطلب بود.
برادرم نقشه های زیادی برای زندگیش داشت. قرار بود بعد از ماه محرم و صفر به خواستگاری برود و مادرم آرزو داشت تا هرچه زودتر او را در لباس دامادی ببیند برای همین وقتی متوجه تصادف و مرگ مغزی شدن اکبر شد، دنیا روی سرش خراب شد. شب عاشورا بود که مادرم گفت می خواهد اعضای بدن اکبر را اهدا کند. او اصرار داشت که علاوه بر بقیه اعضای بدن اکبر، هر طوری شده قلب او هم به یک بیمار نیازمند اهدا شود، اما متأسفانه در جریان تصادف، قلب اکبر به شدت آسیب دیده و قابل پیوند نبود.
وی درباره راننده فراری نیز گفت: نمی دانم راننده ای که با برادرم تصادف کرد، چرا پا به فرار گذاشت. او باید به اکبر کمک می کرد و برادرم را به بیمارستان می رساند. اگر این کار را می کرد، ما رضایت می دادیم. حالا ماموران کلانتری ۱۲۹ جامی در جریان حادثه قرار گرفته اند و با توجه به اینکه سرنخ های خوبی از راننده فراری به دست آمده، امیدواریم که او به زودی شناسایی و دستگیر شود.
براساس این گزارش، تحقیقات پلیس برای دستگیری راننده پراید مشکی در حالی ادامه دارد که پیکر اکبر صبح امروز در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.... / گزارش : همشهری آنلاین