اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
هشدار درباره گسترش قحطی آب در كشور
اخباراجتماعی - هشدار درباره گسترش قحطی آب در كشور
بهانه گفت و گوی «تهران امروز» با این كارشناس ارشد محیط زیست حرف های چند روز قبل وزیر نیرو در مورد بحران آب در كشور است. او میگوید: ما به سمت بحران نمی رویم ما همین الان در گیر بحران آب هستیم و اگر فكری برای آن نكنیم به زودی دیگر آب نخواهیم داشت.
كردوانی در آغاز این گفتوگو می گوید: اینكه آقای وزیر گفته در حال حركت به سمت بحران آبی هستیم باز هم جای شكرش باقی است و می توانیم امیدوار باشیم كه مسئولان دولتی هم در حال پذیرش واقعیتها هستند اما واقعیت این است كه وضع منابع آبی از آنچه وزیر گفته خیلی بدتر است.
او كه سال هاست در این زمینه فعالیت میكند و كتاب هایی هم در اینباره نوشته میافزاید: من سال ها قبل اعلام كردم كه« آب هم پیر میشود.» ما در طول این سال ها منابع آبمان را مورد بیتوجهی قرار دادیم. در كتابی در سال 1363 نوشتم كه در حال غارت آب هستیم. واقعیت این است كه منابع آب كشور از طریق حفر بی رویه چاه ها در حال غارت شدن است.
او می گوید: 30 سال قبل آن زمان كه غفوری فرد وزیر نیرو بود هشدار دادم كه 80 درصد چاههای حفر شده باید بسته شود. اما متاسفانه توجهی به این موضوع نشد. در منطقه كرمان در حال حاضر 1650 حلقه چاه وجود دارد. وقتی این چاهها حفر میشد مدام باغات را گسترش می دادند. اما حالا كه دیگر آبی در كار نیست این باغ ها شروع كردهاند به خشك شدن و سالی 7 هزار هكتار باغ در این مناطق خشك می شود. یعنی با این كار ما هم منابع آب مان را هدر دادیم و هم از طرف دیگر معضلی دیگر را پیشرو داریم.
چرخه آب عوض شده
كردوانی میگوید: با كارهای اشتباه و مقطعی و تصمیمات غیركارشناسی كاری كردهایم كه چرخه آب برعكس شود. در كتابهای دبستان و دبیرستان در مورد بارندگی و تشكیل دخایر آب زیر زمینی و سطحی و.. به بچه ها آموزشهایی داده می شود و كم و بیش نسل امروز با این مباحث آشنا هستند. این چرخه طبیعی بهخاطر ندانم كاری های انجام شده در كشور برهمخورده و در واقع منبع تجدید پذیر دیگر درست نمیشود.
او ادامه میدهد: در حال حاضر عمق چاه های حفر شده در كشور به 350 و در برخی مناطق به 550 متر رسیده است. خوب با این حساب چه انتظاری از دخایر و سفرههای زیر زمینی داریم؟ از قول من بنویسید كه در 5 تا 50 سال آینده اگر این روند ادامه داشته باشد دیگر آبی در كشور وجود نخواهد داشت. او درخصوص توضیح منظورش از 5 تا 50 سال آینده می گوید: یعنی از 5سال آینده از مناطق كم آب قطع شدن و از بین رفتن كامل منابع آبی شروع و تا 50 سال آینده پر آب ترین مناطق كشور هم دیگر آب طبیعی نخواهند داشت.
او می افزاید: در این سال ها ما مدام در حال سد سازی بودیم و در این زمینه در رده های اول و دوم جهان قرار گرفتیم اما از این سدها چه استفادهای كردیم؟ در حالی كه این سدها مدام در حال پر شدن از گل و لای هستند و در آینده ای نزدیك آنها را هم دیگر در اختیار نخواهیم داشت. پر شدن سدها یك پدیده مهم است كه مورد توجه قرار نگرفته است و به عنوان مثال همین سد لتیان و كرج تا 30 سال دیگر كلا پر می شوند.
كردوانی می گوید: در این سال ها مدام بر عمق چاه ها افزوده و حفر چاه ها در مناطق مختلف افزایش داشته است . در گذشته كندن و رسیدن به آب از طریق قنات سال ها وقت می برد اما الان با تكنولوژی های جدید در 15 روز می شود به آب چاه دست یافت. بر همین اساس در حالی در سال 55 حدود 50هزار حلقه چاه در كشور وجود داشت كه ظرف 5 سال و در سال 60 این تعداد دوبرابر شد. همان زمان باید 75 درصد چاه ها را می بستند.
توسعه بی برنامه
او میگوید: همه این غارت های منابع آبی با توجیه این انجام شد كه میخواهیم به توسعه دست پیدا كنیم و كشاورزی را توسعه بدهیم و.. . اما آیا این راه توسعه است كه مهم ترین و حیاتیترین بخش منابع خدادادی را اینگونه از بین ببریم؟ این موضوع توسعه بیبرنامه در همه زمینه ها وجود داشته است.
در حوزه آموزش عالی هم با همین دیدگاه شروع كردند به توسعه آشفته دانشگاه ها. به هر حال این روند توسعه ادامه داشت اما توجه نمی شد كه فقط افزایش سطح زیركشت كشاورزی یا افزایش تعداد كارخانه ها و روند بی رویه گسترش شهرها توسعه نیست برای توسعه باید برنامه منطقی و درست داشت.
او می افزاید: وقتی شهرها گسترش پیدا كرد مشكل تامین آب آنها به وجود آمد. بعد شروع كردند از استان های آبخیز به مناطق دیگر آب دادن و نتیجهاش این شده كه در خوزستان آب را برگرداندیم به سمت اصفهان. اما آیا این كار منطقی بود. او با انتقاد از سیاست انتقال آب از مناطق پر آب به دیگر مناطق میگوید: هر استان كم آبی را كه بخواهید نابود كنید فقط كافی است به آن آب بدهید. چون با این اقدام فقط تشنگی شان افزایش می یابد بدون اینكه سیراب شوند. نتیجه این می شود كه استان های دیگر هنوز كم آبی دارند و از این طرف ارتش در كارون رژه می رود.
سدها را به روی كشاورزان بستند
كردوانی می گوید: صنعت سد سازی كه رونق گرفت امیدوار شدیم با این اقدام زمینه ای فراهم شود كه دست از سر آب های زیر زمینی برداشته شود. اما سدها را ساختن و آبش را بر روی كشاورزان بستند. این آبها را بردند دادند به شهرها و كشاورزان هم رفتند سراغ حفر چاه های عمیق تر و این باعث شده كه ما حالا با این بحران جدی مواجه هستیم.
او با انتقاد از سیاستهای اتخاذ شده برای مدیریت بحران آب میگوید: آمدند و دشتهای ممنوعه برای حفر چاه اعلام كردند این یعنی محدود كردن كشاورزان كه از اقشار آسیب پذیر به حساب میآیند در حالی كه از آن ور هم به بهانه تامین آب آنها را از آب سدها محروم كرده ایم.
چه باید كرد؟
كردوانی در پاسخ به اینكه برای رفع یا كاهش اثرات این بحران در حال حاضر چه باید كرد می گوید: وضعیت ما مانند خانواده ای است كه با وجود كمبود درآمد به خرج كردن های آنچنانی عادت كرده است. سرپرست خانواده تا یك جایی با قرض و وام و اضافه كار و... این خرج ها را تامین كرده اما حالا دیگر از عهده آن بر نمی آید.
در این شرایط او باید چه كار كند؟ آیا غیر از این است كه باید به خانواده اش حقیقت را بگوید و برای بیرون رفت از این وضعیت به آنها راه حل بدهد؟ وقتی مثلا فرزند این خانواده یاد گرفته كه با آژانس به مدرسه برود حالا باید به او یاد داد كه چگونه با هزینه كمتر می تواند با اتوبوس به دانشگاه برود. پس ما در اقدام اول باید جامعه را نسبت به وضعیتی كه در آن گرفتار شدیم آگاه كنیم و به آنها راهكار درست هم نشان دهیم.
به فكر منابع دیگر باشیم
او میافزاید: نكته مهم دیگر مدیریت هدر رفت آب است. در حال حاضر آبهای سطحی ما به عناوین مختلف هدر میرود و باید برای آن كاری كرد. مهم تر از آن مدیریت انتقال آب است در این بخش هم بخش زیادی از آب هدر میرود و همچنین مدیریت تخصیص در توزیع باید رعایت شود. نمیشود كه هر منطقه ای از نظر اجتماعی قدرت بیشتری داشت به آن آب بدهیم و بخش های مهم تر را از یاد ببریم و نكته مهم دیگر هم فرهنگ سازی و استفاده بهینه و درست از آب است.
او می گوید: این نكته را هم باید در نظر داشته باشیم كه در حال حاضر باید به فكر منابع دیگر غیر از منابع طبیعی آب هم بود. یعنی تصفیه فاضلابها، شیرین كردن آب های شور ، جمع آوری آب باران و... در غیر این صورت نمیتوانیم بحران پنهانی را كه در آن گرفتار شده ایم و به زودی خودش را نشان میدهد مدیریت كنیم.
اخبار اجتماعی - تهران امروز
ویدیو مرتبط :
قحطی آب در شهر مهاجران و پخش با تانکر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
هشدار چهره مشهور درباره قحطی آب در ایران
پروفسور پرویز کردوانی پدر كویرشناسی ایران است. او سالها قبل در مورد بحران آب هشدار داده و هنو هم به تنهایی این هشدارها را فریاد می زند. او می گوید: ما در این مملكت متوجه نیستیم كه آب هم مریض و بعد پیر و بعد از آن می میرد.
بهانه گفتگو با این كارشناس ارشد محیط زیست حرف های چند روز قبل وزیر نیرو در مورد بحران آب در كشور است. او میگوید: ما به سمت بحران نمی رویم ما همین الان در گیر بحران آب هستیم و اگر فكری برای آن نكنیم به زودی دیگر آب نخواهیم داشت.
كردوانی در آغاز این گفتوگو می گوید: اینكه آقای وزیر گفته در حال حركت به سمت بحران آبی هستیم باز هم جای شكرش باقی است و می توانیم امیدوار باشیم كه مسئولان دولتی هم در حال پذیرش واقعیتها هستند اما واقعیت این است كه وضع منابع آبی از آنچه وزیر گفته خیلی بدتر است. او كه سال هاست در این زمینه فعالیت میكند و كتاب هایی هم در اینباره نوشته میافزاید: من سال ها قبل اعلام كردم كه« آب هم پیر میشود.» ما در طول این سال ها منابع آبمان را مورد بیتوجهی قرار دادیم. در كتابی در سال 1363 نوشتم كه در حال غارت آب هستیم.
واقعیت این است كه منابع آب كشور از طریق حفر بی رویه چاه ها در حال غارت شدن است. او می گوید: 30 سال قبل آن زمان كه غفوری فرد وزیر نیرو بود هشدار دادم كه 80 درصد چاههای حفر شده باید بسته شود. اما متاسفانه توجهی به این موضوع نشد. در منطقه كرمان در حال حاضر 1650 حلقه چاه وجود دارد. وقتی این چاهها حفر میشد مدام باغات را گسترش می دادند. اما حالا كه دیگر آبی در كار نیست این باغ ها شروع كردهاند به خشك شدن و سالی 7 هزار هكتار باغ در این مناطق خشك می شود. یعنی با این كار ما هم منابع آب مان را هدر دادیم و هم از طرف دیگر معضلی دیگر را پیشرو داریم.
چرخه آب عوض شده
كردوانی میگوید: با كارهای اشتباه و مقطعی و تصمیمات غیركارشناسی كاری كردهایم كه چرخه آب برعكس شود. در كتابهای دبستان و دبیرستان در مورد بارندگی و تشكیل دخایر آب زیر زمینی و سطحی و.. به بچه ها آموزشهایی داده می شود و كم و بیش نسل امروز با این مباحث آشنا هستند. این چرخه طبیعی بهخاطر ندانم كاری های انجام شده در كشور برهمخورده و در واقع منبع تجدید پذیر دیگر درست نمیشود.
او ادامه میدهد: در حال حاضر عمق چاه های حفر شده در كشور به 350 و در برخی مناطق به 550 متر رسیده است. خوب با این حساب چه انتظاری از دخایر و سفرههای زیر زمینی داریم؟ از قول من بنویسید كه در 5 تا 50 سال آینده اگر این روند ادامه داشته باشد دیگر آبی در كشور وجود نخواهد داشت. او درخصوص توضیح منظورش از 5 تا 50 سال آینده می گوید: یعنی از 5سال آینده از مناطق كم آب قطع شدن و از بین رفتن كامل منابع آبی شروع و تا 50 سال آینده پر آب ترین مناطق كشور هم دیگر آب طبیعی نخواهند داشت.
او می افزاید: در این سال ها ما مدام در حال سد سازی بودیم و در این زمینه در رده های اول و دوم جهان قرار گرفتیم اما از این سدها چه استفادهای كردیم؟ در حالی كه این سدها مدام در حال پر شدن از گل و لای هستند و در آینده ای نزدیك آنها را هم دیگر در اختیار نخواهیم داشت. پر شدن سدها یك پدیده مهم است كه مورد توجه قرار نگرفته است و به عنوان مثال همین سد لتیان و كرج تا 30 سال دیگر كلا پر می شوند.
كردوانی می گوید: در این سال ها مدام بر عمق چاه ها افزوده و حفر چاه ها در مناطق مختلف افزایش داشته است . در گذشته كندن و رسیدن به آب از طریق قنات سال ها وقت می برد اما الان با تكنولوژی های جدید در 15 روز می شود به آب چاه دست یافت. بر همین اساس در حالی در سال 55 حدود 50هزار حلقه چاه در كشور وجود داشت كه ظرف 5 سال و در سال 60 این تعداد دوبرابر شد. همان زمان باید 75 درصد چاه ها را می بستند.
توسعه بی برنامه
او میگوید: همه این غارت های منابع آبی با توجیه این انجام شد كه میخواهیم به توسعه دست پیدا كنیم و كشاورزی را توسعه بدهیم و.. . اما آیا این راه توسعه است كه مهم ترین و حیاتیترین بخش منابع خدادادی را اینگونه از بین ببریم؟ این موضوع توسعه بیبرنامه در همه زمینه ها وجود داشته است. در حوزه آموزش عالی هم با همین دیدگاه شروع كردند به توسعه آشفته دانشگاه ها. به هر حال این روند توسعه ادامه داشت اما توجه نمی شد كه فقط افزایش سطح زیركشت كشاورزی یا افزایش تعداد كارخانه ها و روند بی رویه گسترش شهرها توسعه نیست برای توسعه باید برنامه منطقی و درست داشت.
او می افزاید: وقتی شهرها گسترش پیدا كرد مشكل تامین آب آنها به وجود آمد. بعد شروع كردند از استان های آبخیز به مناطق دیگر آب دادن و نتیجهاش این شده كه در خوزستان آب را برگرداندیم به سمت اصفهان. اما آیا این كار منطقی بود. او با انتقاد از سیاست انتقال آب از مناطق پر آب به دیگر مناطق میگوید: هر استان كم آبی را كه بخواهید نابود كنید فقط كافی است به آن آب بدهید. چون با این اقدام فقط تشنگی شان افزایش می یابد بدون اینكه سیراب شوند. نتیجه این می شود كه استان های دیگر هنوز كم آبی دارند و از این طرف ارتش در كارون رژه می رود.
سدها را به روی كشاورزان بستند
كردوانی می گوید: صنعت سد سازی كه رونق گرفت امیدوار شدیم با این اقدام زمینه ای فراهم شود كه دست از سر آب های زیر زمینی برداشته شود. اما سدها را ساختن و آبش را بر روی كشاورزان بستند. این آبها را بردند دادند به شهرها و كشاورزان هم رفتند سراغ حفر چاه های عمیق تر و این باعث شده كه ما حالا با این بحران جدی مواجه هستیم.
او با انتقاد از سیاستهای اتخاذ شده برای مدیریت بحران آب میگوید: آمدند و دشتهای ممنوعه برای حفر چاه اعلام كردند این یعنی محدود كردن كشاورزان كه از اقشار آسیب پذیر به حساب میآیند در حالی كه از آن ور هم به بهانه تامین آب آنها را از آب سدها محروم كرده ایم.
چه باید كرد؟
كردوانی در پاسخ به اینكه برای رفع یا كاهش اثرات این بحران در حال حاضر چه باید كرد می گوید: وضعیت ما مانند خانواده ای است كه با وجود كمبود درآمد به خرج كردن های آنچنانی عادت كرده است. سرپرست خانواده تا یك جایی با قرض و وام و اضافه كار و... این خرج ها را تامین كرده اما حالا دیگر از عهده آن بر نمی آید. در این شرایط او باید چه كار كند؟ آیا غیر از این است كه باید به خانواده اش حقیقت را بگوید و برای بیرون رفت از این وضعیت به آنها راه حل بدهد؟ وقتی مثلا فرزند این خانواده یاد گرفته كه با آژانس به مدرسه برود حالا باید به او یاد داد كه چگونه با هزینه كمتر می تواند با اتوبوس به دانشگاه برود. پس ما در اقدام اول باید جامعه را نسبت به وضعیتی كه در آن گرفتار شدیم آگاه كنیم و به آنها راهكار درست هم نشان دهیم.
به فكر منابع دیگر باشیم
او میافزاید: نكته مهم دیگر مدیریت هدر رفت آب است. در حال حاضر آبهای سطحی ما به عناوین مختلف هدر میرود و باید برای آن كاری كرد. مهم تر از آن مدیریت انتقال آب است در این بخش هم بخش زیادی از آب هدر میرود و همچنین مدیریت تخصیص در توزیع باید رعایت شود. نمیشود كه هر منطقه ای از نظر اجتماعی قدرت بیشتری داشت به آن آب بدهیم و بخش های مهم تر را از یاد ببریم و نكته مهم دیگر هم فرهنگ سازی و استفاده بهینه و درست از آب است.
او می گوید: این نكته را هم باید در نظر داشته باشیم كه در حال حاضر باید به فكر منابع دیگر غیر از منابع طبیعی آب هم بود. یعنی تصفیه فاضلابها، شیرین كردن آب های شور ، جمع آوری آب باران و... در غیر این صورت نمیتوانیم بحران پنهانی را كه در آن گرفتار شده ایم و به زودی خودش را نشان میدهد مدیریت كنیم.