اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
4 سناریوی کنگره آمریکا برای توافق هسته ای ایران
کمیته روابط خارجی سنای آمریکا به اتفاق آراء به طرحی رای داد که در صورت تصویب نهایی در کنگره و امضای رئیس جمهور آمریکا، به کنگره این اختیار را میدهد تا درباره توافق نهایی با ایران اعمال نظر کند.
در طرح جدید از رئیس جمهور خواسته شده ظرف 5 روز پس از امضای توافق نهایی هسته ای با ایران، آن را برای بررسی تسلیم کنگره کند و کنگره 30 روز فرصت دارد تا درباره توافق نهایی تصمیم گیری کند. در این طرح تصریح شده است که اگر کاخ سفید توافق را با تأخیر و پس از 10 جولای به کنگره ارائه دهد، دوره نظارت بر توافق، 60 روزه خواهد بود.
از سوی دیگر در صورت مخالفت کنگره با توافق، رئیس جمهور آمریکا 12 روز فرصت دارد رای کنگره را وتو کند و آنگاه کنگره 10 روز وقت دارد دوباره درباره طرح خود رای گیری کند و در صورت کسب 67 رای اعضای سنا، دولت ملزم به اجرای آن خواهد بود.
درباره علت تصویب چنین طرحی در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا چهار سناریوی مختلف را می توان بررسی کرد.
سناریوی اول - رقابت حزبی در داخل آمریکا: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است و جمهوری خواهان قطعا تمایل ندارند به مدت حداقل چهار سال دیگر از کاخ سفید دور باشند. حل مسئله هسته ای ایران در کنار موضوع تحول رابطه با کوبا بی شک امتیاز مهمی برای دموکرات ها محسوب می شود. از این رو جمهوری خواهان که اکنون اکثریت کنگره را در دست دارند تلاش می کنند مانع از توافق اوباما با ایران شوند.
در این سناریو هدف جمهوری خواهان (اکثریت کنگره) حل مناقشه هسته ای ایران نیست، بلکه ممانعت از دستیابی دولت دموکرات آمریکا به یک موفقیت مهم در عرصه سیاست خارجی است. لذا اگر این سناریو درست باشد کنگره با سنگ اندازی و وضع شروط سخت مانع از انجام توافق خواهد شد. (البته تعداد جمهوری خواهان در کنگره آنقدر نیست که مانع از حق وتوی اوباما شوند مگر آنکه دموکرات های کنگره نیز با آنها همراهی کنند)
سناریوی دوم - جنگ زرگری برای دریافت امتیاز بیشتر از ایران: برخی معتقدند اختلاف کنگره و دولت آمریکا یک جنگ زرگری است که قصد دارند از این طریق ایران را در مذاکرات تحت فشار قرار داده و امتیاز بیشتری بگیرند. از این منظر اقدامات دولت و کنگره آمریکا هماهنگ و حساب شده است و لذا امکان شکست مذاکرات کم است مگر آنکه ایران حاضر نشود امتیازات موردنظر را بدهد.
سناریوی سوم – اختلاف نظر واقعی میان دولت و کنگره آمریکا: تفاوت این سناریو با سناریوی اول در این است که در سناریوی اول جمهوری خواهان کنگره اساسا به دنبال شکست مذاکرات هستند اما در این سناریو آنها به دنبال توافق خوب (از منظر خود) با ایران می باشند. به عبارتی ممکن است ادراک جمهوری خواهان کنگره از ایران و برنامه هسته ای این کشور متفاوت از دولت آمریکا باشد و لذا راه حل های متفاوت و شروط سخت تری را مدنظر داشته باشند.
نقش اسرائیل و لابی یهودی در آمریکا و همچنین برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس همچون عربستان در ساختن چنین ادراکی بی تاثیر نیست. در این سناریو جمهوری خواهان کنگره قصد دارند شروط سخت تری بر توافق احتمالی وضع کنند و لذا امکان شکست توافق وجود دارد. (باز هم همچون سناریوی اول در صورت سلب حق وتو از اوباما)
سناریوی چهارم – شراکت کنگره در حصول توافق: ممکن است هدف سنای آمریکا از تصویب این طرح حفظ شان و جایگاه کنگره باشد. به عبارتی به لحاظ رقابت های موجود در ساختار سیاست داخلی آمریکا، اعضای کنگره قصد دارند با نظارت و تاثیرگذاری بر چنین توافقی مهم و تاریخی نشان دهند کنگره در آمریکا از جایگاه ویژه ای برخوردار است. باید اذعان کرد رقابت میان دولت ها و مجالس همیشه و در همه کشورها وجود دارد که نمونه آن را چند سال قبل در ایران و در دولت دهم شاهد بودیم. لذا طبق این سناریو احتمال مخالفت جدی و اساسی کنگره با توافق احتمالی اندک است و اعضای کنگره قصد دارند صرفا خود را در حصول این توافق سهیم نشان دهند.
به هر حال هر یک از این چهار سناریو می تواند به تنهایی، مشترک یا هر چهار سناریو با هم در تصویب طرح نظارت بر توافق هسته ای توسط سنا نقش داشته باشد. اما بدون شک آنچه با تصویب این طرح روی خواهد داد افزایش نقش کنگره در مذاکرات هسته ای است.
احتمالا بعد از این در طول مذاکرات جزئیات بیشتری از سوی جان کری و تیم مذاکره کننده آمریکا در اختیار کنگره قرار خواهد گرفت تا احتمال رد توافق از سوی کنگره کاهش یابد.
مسلما دولت اوباما این ریسک را نخواهد کرد که بعد از حصول توافق، کنگره را در جریان جزئیات قرار دهد؛ بلکه در طول مذاکرات نظرات اعضای این نهاد را شنیده و احتمالا در مذاکرات اجرا خواهد کرد. با این شرایط سوالی که مطرح می شود تبعات این طرح و افزایش نقش کنگره در توافق هسته ای می باشد. در یادداشت آتی به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت.
اخبار سیاست خارجی - عصر ایران
ویدیو مرتبط :
دفاع جان کری در کنگره آمریکا از توافق هسته ای با ایران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
کنگره آمریکا، راهکار مخالفان ایران برای نابودی توافق هسته ای
اخبار سیاست خارجی - نشنال اینترست:
کنگره آمریکا، راهکار مخالفان ایران برای نابودی توافق هسته ای
اخیراً کارشکنان لایحهای را پیشنهاد دادند که با تحمیل تحریمهای بیشتر ناقض توافق اولیه بود که در نوامبر سال گذشته بین ایران و ۱+۵ منعقد شد. این اقدام عقیم ماند و علت آن تا حدی تهدید آشکار به وتو توسط رئیسجمهور بود. حتی پس از آن نیز، سناتور «باب کورکر» جمهوریخواه عالیرتبه کمیته روابط خارجی اصلاحیهای را پیشنهاد داد که بر اساس آن کنگره ملزم میشود، چند روز پس از آن که مذاکرهکنندگان به توافق رسیدند، به آن رأی «عدم تأیید» بدهد.
«نشنال اینترست» نوشت: افرادی که خواستار روابط منفی دائمی برای ایران هستند و بر این اساس با هرگونه موافقتنامه با دولت این کشور مخالفت میکنند، همچنان به دنبال راههایی هستند که از کنگره آمریکا جهت نابود کردن موافقتنامهای که در حال حاضر در وین در مورد آن مذاکره میشود و برنامه هستهای ایران را محدود میکند، استفاده کنند. اخیراً کارشکنان لایحهای را پیشنهاد دادند که با تحمیل تحریمهای بیشتر ناقض توافق اولیه بود که در نوامبر سال گذشته بین ایران و ۱+۵ منعقد شد.
این اقدام عقیم ماند و علت آن تا حدی تهدید آشکار به وتو توسط رئیسجمهور بود. حتی پس از آن نیز، سناتور «باب کورکر» جمهوریخواه عالیرتبه کمیته روابط خارجی اصلاحیهای را پیشنهاد داد که بر اساس آن کنگره ملزم میشود، چند روز پس از آن که مذاکرهکنندگان به توافق رسیدند، به آن رأی «عدم تأیید» بدهد.
به گزارش تیک ، اگر چیزی شبیه پیشنهاد کورکر تصویب میشد، این رأی «عدم تأیید» دقیقاً همان خواهد بود اما بر اساس سیاستهای موضوع و نه بر اساس محسناتک موافقتنامه. این رأی ناگهانی زمان زیادی برای ارزیابی اوضاع توافق یا برای گزینههای احتمالی برای موافقتنامه باقی نمیگذارد. همچنین این رأی به ایران زمان آن را نمیدهد تا سوابق خود در مورد پایبندی به توافق را کاملا جمعآوری کند. عادات سیاسی بین اعضای هر دو حزب که هنگام رأیگیری از بین میرود، مواردی است که بارها و بارها با قوانین تحریم قبلی نشان داده شده است.
تهدید ایران سیاست خوبی «در جهت منافع اسرائیل» قلمداد میشود. رأی علیه موافقتنامه تهدید ایران قلمداد میشود، حتی اگر توافق آنچه را که ایران میتواند با برنامه اتمی خود انجام دهد محدود کند و نه این که گسترش دهد. این موافقتنامه همانند هر توافق مذاکراتی دیگر، نوعی مصالحه و ناکامل است و در نتیجه همیشه عللی خاص برای عدم تأیید آن وجود دارد، بدون آن که اعضا برای مقایسه کل توافق با سایر گزینهها مسئول باشند.
کنگره نیز به همان اندازه یک شعبه سیاستگذاری است و میتواند در حل این مسئله مشارکت کند و این کار را میکند. اما هنگام تعیین نحوه مشارکت این شعبه قانونگذاری باید حقایق سیاسی، علاوه بر اصول شکلی مدنظر واقع شوند. کارشکنان قطعاً آن حقایق را مورد توجه قرار دادهاند، اگرچه آنها آشکارا آن را بیان نمیکنند.
طرح جدیدی توسط «اریک ادلمن»، «دنیس رأس» و «ری تاکی» صراحتاً پیشنهاد کورکر را تأیید نمیکنند، اما در کل خواستار مشارکت بیشتر و زودتر کنگره هستند. آنها ما را به این سمت هدایت میکنند که مسئله مدنظر با معاهدات استراتژیک کنترل سلاح یا تلاشهای چندجانبه جهت احیای نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم تفاوتی ندارد. پیشینه نویسندگان مطبوعات از چند جهت مخدوش و جانبدارانه است اما دو عنصر به طور ویژه متمایز هستند.
«ادلمن و همکاران» در پاسخ به رویکرد «ریچارد نیکسون» به کنترل تسلیحات استراتژیک ، وی را به عنوان گزینهای مناسب برای اعزام به چین و نیز پایان دادن به جنگ ویتنام اعلام کردند. آنها اعلام نمیکنند که راهگشایی به چین که در حقیقت دستاوردی تاریخی و سودمند بود، یکی از نزدیکترین ابداعات سیاستخارجی کنونی است، در حالی که نه تنها کنگره بلکه حتی وزارت امور خارجه از هرگونه آمادگی انصراف میدهند.
حقایق سیاسی مربوط به آن مسئله در آن زمان رویکرد سری نیکسون را طلب میکرد. رئیسجمهوری رویکردی اصلاحشده نسبت به حکومت انقلابی متصور و غیرقابلاعتماد اتخاذ کرد که بیش از دو دهه پیش به قدرت آمده است و از آن زمان تقریباً هیچ تعاملی با آمریکا نداشته است. در این راستا راهگشایی به چین شباهت تاریخی بسیار بیشتری با آن چیزی دارد که امروزه بین آمریکا و ایران رخ میدهد تا معاهدات استراتژیک کنترل سلاح با شوروی.
در اوایل دهه ۷۰ میلادی، نیکسون با بیاعتمادی گسترده حکومت کمونیستی چین و مقاومتی اندک روبرو شده بود. در آن زمان ایپک (کمیته عمومی روابط آمریکا و اسرائیل) هنوز فعالیت سری خود را آغاز نکرده بود و توانست هفتاد سناتور را متقاعد کند که یک دستمال را امضا کنند و «اتحادیه ملی سلاح»، دچار تغییر رهبری نشده بود تا آن را به لابی قوی برای بازنویسی مؤثر «دومین اصلاحیه» تبدیل کند اما چیزی به نام لابی چین وجود داشت. این لابی شامل حامیان افراطی حکومت ملیگرا در تایوان میشد که در مقابل هرگونه تعامل با حکومت اصلی در مقابل شناسایی سیاسی کامل چین کمونیست پس از طرح نیکسون مقاومت میکردند. لابیها کمکم از بین میروند اما برخی از چالشهایی که آنها برای روسای جمهوری ایجاد میکنند که تعهدات دیپلماتیک مهمی را میپذیرند، کاملاً به همان صورت مانده است.
نویسندگان مطبوعات همچنین به اولین سالهای جنگ سرد اشاره میکنند، زمانی که «هری ترومن» رئیسجمهور آمریکا «مجبور بود که حزب جمهوریخواه را با خود هم سو کند که نسبت به توافق بینالمللی مشکوک بود. وی بر نمایندگان جمهوریخواه مانند «سناتور آرتور وندنبرگ» تأثیر گذاشت و به مشاورهها و پیشنهادهای آنها توجه کرد. این نظر نشاندهنده نسخه کاملاً اشتباه زندگینامه سیاسی وندنبرگ است. وی در حقیقت در سالهای جنگ انزواطلب بود، اما «پرل هاربر» آن را کاملاً تغییر داد.
زمانی که ترومن به ریاست جمهوری رسید، وندنبرگ خود را یک بین المللیگرای پر انرژی میدانست. همکاری بین دولت ترومن و رهبر جمهوریخواه «کمیته روابط خارجی» مؤثر بود، نه به آن دلیل که دولت به دنبال یک انزواطلب بود، بلکه به آن خاطر که تمایلات وندنبرگ نسبت به این موضوعات مانند خلق ناتو با ترومن تشابه داشت. آنها آرتور وندنبرگ دیگری خلق نمیکنند. وندنبرگ دهه ۴۰ میلادی، کسی که با ترومن همکاری میکرد، در حزب جمهوریخواه کنونی جایی ندارد. شاید نزدیکترین موضوع به یک رقیب مدرن «ریچارد لوگار» است که پس از شکست در انتخابات اولیه در مقابل نامزد حزب چای در سالها پیش دیگر در کنگره حضور ندارد.
مفاد موافقتنامه هستهای ایران همچنان مورد مذاکره قرار دارد اما احتمالاً اجرای تعهدات طرفین باید به تدریج و طی چند مرحله باشد. معقولانه و از بعد سیاسی نیز واقعبینانه است که مشارکت الزامی کنگره نیز به تدریج باشد و لزوماً به شکل آراء عجولانه نباشد. شاید مراحل اولیه رفع تحریمها بر اقدامات اجرایی تمرکز کند. تنها پس از آن و پس از آنکه اجرای موافقتنامه به دغدغهای جدی تبدیل شد و طرفین فرصت نشان دادن جدیت خود در مورد پایبندی به موافقتنامه را یافتند، کنگره نقش خود را با قانونگذاری ایفا کند.
اخبار سیاست خارجی - تیک