اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
4 تا 5 میلیون ایرانی در آستانه سوءتغذیه
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه درصدی از مردم بسیار فقیرند، گفت: ۴ تا ۵ میلیون ایرانی در آستانه سوء تغذیه قرار دارند.
دکتر علی ربیعی در چهارمین گردهمایی سالانه انجمن پزشکان عمومی با بیان اینکه پزشکان طب عمومی خانواده بزرگی هستند که در جهت رفاه و کاهش درد مردم اقدام میکنند، گفت: شاید امروز موضوع اخلاق گوهره گمشده کشور ما باشد. باید توجه کرد که اگر مباحثی چون اخلاق، احترام و غیره خدشهدار شود بازگرداندن آنها بسیار دشوار است. بنابراین در کنار طب عمومی اخلاق عمومی نیز باید وجود داشته باشد.
وی با اشاره به آغاز طرح تحول نظام سلامت در اردیبهشتماه سال ۹۳ گفت: طبق نموداری که از پراکندگی ثروت در کشور وجود داشت درصدی از مردم در سمت راست این نمودار بسیار ثروتمند بوده و رفتارهای اقتصادی غیرمتعارفی در این دهک وجود دارد اما در طرف دیگر این نمودار درصدی از مردم بسیار فقیرند و چهار تا پنج میلیون نفر آنها در آستانه سوءتغذیه قرار دارند. در میانه این نمودار نیز میبینیم که با ۲۰۰ هزار تومان دهکها جابهجا میشوند. طبق مطالعهای که انجام شده حتی در میانه این نمودار یک بیماری باعث میشد که دهکها جابهجا شود.
وی با بیان اینکه طرح تحول نظام سلامت با هدف پیشگیری از افتادن مردم در دام فقر آغاز شد، گفت: هدفگیری این طرح این بود که هزینههای کمرشکن سلامت کاهش یابد و افراد را از تله فقر نجات دهد، چراکه یک بیماری جدی میتوانست زندگی را تغییر دهد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: شیرینی طرح تحول نظام سلامت این بود که ۱۱ میلیون نفر فاقد بیمه تحت پوشش بیمه قرار گرفتند که عمده آنها کارگران غیررسمی و حاشیهنشینها بودند و این موضوع نشان میدهد که دهکگیریهای ما در طرح تحول سلامت اشتباه نبوده است.
ربیعی از تعریف برنامه حمایت غذایی برای جلوگیری از سوءتغذیه در وزارت رفاه خبر داد و گفت: علاوه بر این در حوزه فقر آموزشی کار مبارزه با مساله بازماندگی از تحصیل را طراحی کردیم که خوشبختانه به نتیجه رسید و طبق مطالعات دانشآموزانی که در مدرسه میماندند جرم کمتری انجام میدادند.
وی خطاب به پزشکان عمومی گفت: ما بدون کمک شما موفق نمیشدیم چراکه تواناییهای شما را نداریم. فارغ از تعصبات سازمانی باور من در طرح تحول نظام سلامت این است که برای کسب یک موفقیت ملی و انجام کاری برای مردم باید در کنار هم قرار بگیریم. ما دریافتیم اگر سازمانها در کنار یکدیگر قرار بگیرند و جامعه مدنی به کمک دولت بیاید موفق میشویم البته همه ما در چنین اقداماتی ذینفع هستیم اما بزرگترین ذینفع مردم هستند. بنابراین در یک طرح بزرگ اجتماعی نمیتوان هیچ بازیگر یا ذینفعی را نادیده گرفت و یا کم فرض کرد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه حتما طرح تحول سلامت دارای اشکالاتی است و نقدها به ما کمک میکند که آنها را اصلاح کنیم و بتوانیم موفقیت بیشتری داشته باشیم، ادامه داد: در حال حاضر مهمترین مساله ما تامین منابع پایدار است. ما در یک سال ۱۰ میلیون نفر را بیمه کردیم. هزینههای بیمارستانی و سرپایی را تقبل کردیم. پرداخت از جیب مردم را به شش درصد کاهش دادیم. طرح تماموقتی پزشکان را ایجاد کردیم و همزمان کتاب ارزشهای نسبی را اجرا و تعرفهها را اصلاح کردیم این در حالی بود که زیرساختها را آماده نکرده بودیم. حال من به عنوان مسئول سازمان رفاه شانههایمان خرد شده اما هنوز تلاش میکنیم تا طرح تحول سلامت را ادامه دهیم.
ربیعی با بیان اینکه برخی متوجه نیستند که چه کار بزرگی در این حوزه انجام شده، گفت: درحال حاضر نیازهای انباشتهشده درمانی از سوی ۱۰ میلیون نفری که بیمه شدند و میزانی که وجود تقاضاهای القائی، سرانه ما را افزایش داده است، بر این اساس نیازمندیم که زیرساختهای لازم را تامین کنیم. در عین حال صرف افزایش منابع راهکار ما نیست و باید به دنبال منابع پایدار برویم چراکه اکنون با مشکل کمبود منابع و کسری اعتبار مواجهایم.
وی با بیان اینکه یکی از راهکارهای ما برای ادامه طرح تحول نظام سلامت اجرای پزشک خانواده و نظام ارجاع از طریق طب عموم است، گفت: ما این موضوع را سرلوحه خود قرار دادهایم. البته تاکید میکنم که ما حتی یک ریال هم برای پزشک خانواده بودجه نگرفتهایم اما آن را از محلهای دیگر حفظ کردهایم و در دورانی که میخواستند پزشک خانواده جمع شود ما مقاومت کردیم چراکه اولین و محکمترین راهبرد ما طب عمومی و پزشک خانواده است و اگر میخواهیم موفق شویم باید کاری کنیم که ۱۰ میلیون نفری که بیمه شدهاند در قالب نظام ارجاع خدمت دریافت کنند.
ربیعی با تاکید بر اینکه بدون اجرای پزشک خانواده و استقرار نظام ارجاع امکان تداوم طرح تحول سلامت با مشکل مواجه میشود، خطاب به پزشکان عمومی اظهار کرد: از انجمن شما تقاضا داریم که در زمینه نظریهپردازی، آموزش و سیاستگذاری و تصمیمسازی به ما کمک کنید چراکه من راه نجات طرح تحول را در طب عمومی میبینم. در عین حال تقاضا دارم که راهکارهایی را ارائه دهید که متکی به اصلاحات ساختاری باشد تا منابع مالی. همچنین توصیه میکنم که از گفتوگو خسته نشوید. متاسفانه بیماری عمومی جامعه ایران این است که گفت و شنود ندارد و همه حرف خودشان را میزنند.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: پزشک خانواده هم میتواند از مسیر درمانی و کمک به طرح تحول و حمایت از حقوق بیماران کمک کند و هم در زمینه انتخاب بهترین گزینهها برای درمان و جلوگیری از سردرگمی بیماران و بیمهها نقش دارد. بر این اساس ما آمادگی داریم که هزینه افزایش و ارتقای طب عمومی را مشخص کنیم و ضرورت اصلاح پزشک خانواده و نظام ارجاع را جزء برنامههای خودمان برای اصلاح زیرساختهای طرح تحول نظام سلامت میدانیم.
وی با اشاره به برخی درخواستهای پزشکان عمومی درخصوص رفع محدودیتهای تجویز افزود: با نگاه به منابع، رفع محدودیتهای تجویز و پاراکلینیک را مدنظر داریم و به تحت پوشش قرار دادن خدمات پزشکان عمومی با گرایشات تخصصی نیز توجه میکنیم. در عین حال نیمنگاهمان به منابع است اما اینطور نیست که نگاهمان به ارتقاء مسائل پزشکان عمومی نباشد.
ویدیو مرتبط :
یوزپلنگ ایرانی در آستانه انقراض
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سبك زندگی اصیل ایرانی در آستانه فراموشی است؟
قدیمها زندگیهای خانوادگی شكل دیگری بود. دورهمنشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشكیل میشد و بزرگترها و كوچكترها دور هم مینشستند و از همدیگر میگفتند. در كنار هم بودن، طرح مشكلات، كمك برای رفع آنها، تلقین عشق و محبت و آرامش ذهنیتی است مهمترین معانی است كه با مطرح شدن اسم «خانواده» در فكر انسان نقش میبندد. اما امروزه به دلیل مشكلات و شیوه جدید زندگی كه وجود دارد در كنار هم بودن بین افراد خانواده بسیار كم شده كه همین موضوع به یكی از نگرانیهای جامعه تبدیل شده است.
دكتر سعید معیدفر جامعه شناس، در مورد شیوه جدید زندگی به تهران امروز میگوید: یك سری مسائل وجود دارد كه بخشی از زندگی امروز شدهاند. باید پذیرفت كه خانواده امروز بهتدریج ویژگیهای سنتی خود را از دست میدهد و اگر در گذشته افراد یك خانواده درهمه بخشهای تولید مصرف، تفریحات، تصمیمگیریها و حتی اقتصاد هم با یكدیگر تعامل داشتند. اما امروز اعضای خانواده در حوزه تولید نقشی ندارند و یك واحد مصرف كننده شدهاند.
این استاد جامعه شناسی میگوید: شیوه معیشتی جدید خود به خود موجب تفكیك نقشها و جدا شدن اعضای خانواده در بسیاری از زمینهها میشود. به اعتقاد دكتر معیدفر، خانواده امروزی عمدتا نقش تولید مثلی دارد و بعد هم با بزرگ شدن بچهها خانواده قبلی از هم میپاشد و این برعكس دوران قدیم است كه بچهها همچنان در حاشیه خانواده بزرگ باقی میماندند و بعد از ازدواج با خانواده پدر و مادر در یك جا زندگی میكردند و یك فعالیت اقتصادی را دنبال میكردند.
این جامعه شناس معتقد است بخشی از این سبك زندگی تحمیلی زندگی مدرن است و چارهای جز تن دادن به آن هم وجود ندارد. او میگوید: شیوه زندگی امروزی راه چارهای ندارد و قابل بازگشت به گذشته هم نیست. گاهی اوقات هر كدام از اعضای خانواده برای خود شغل متفاوتی دارند و یكدیگر را در طول روز نمیبینند. در خانوادههایی كه افراد آن صمیمیتر هستند شاید در یك فرصت كوتاه شبانه با هم غذایی بخورند. در گذشته اعضای خانواده در كنار هم به تفریح میپرداختند و حتی تلویزیون میدیدند اما امروزه احتمال دارد در هر خانه چند تلویزیون یا كامپیوتر وجود داشته باشد كه هر كدام از افراد خانواده را به سمت خود میكشد. این اقتضای زندگی جدید است و خود به خود باعث میشود كه ارتباط خیلی نزدیكی كه قبلا بین اعضای خانواده بود كمكم از بین برود. در وضعیت فعلی باید بهدنبال راه چارهای بود كه طبق آن اعضای جامعه و خانواده با یكدیگر تعامل بیشتری داشته باشند.
این استاد دانشگاه درباره آینده این شیوه زندگی میافزاید: برخی از جامعه شناسان بر این اعتقادند كه افراد یك جامعه این تعامل را در واحدهای صنفی و اجتماعی دیگر، نهادهای اجتماعی، ngoها با هم پیدا میكنند. حتی برخی معتقدند با پیشرفت روندی كه پیش رو داریم، امكان دارد خانواده موجودیت خود را در آینده كمكم از دست بدهد و دیگر هیچ سنخیتی بین اعضای خانواده برای با هم بودن وجود نداشته باشد.
اما در همین سالهای گذشته برخی از كارشناسان امور خانواده و متخصصان حوزههای اجتماعی، از متلاشی شدن نهاد خانواده در ایران به دلیل تن دادن به سبك زندگی مدرن فعلی خبر میدهند. دكتر محمد زاهدیاصل مددكار اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی یكی از این افراد بود كه چند وقت پیش در گفتوگو با تهران امروز اعلام كرد كه گرایش به تجرد گزینی و تن دادن به سبك زندگی جدید باعث شده دهه 90دهه فروپاشی نهاد خانواده در ایران باشد. موضوعی كه دكتر معیدفر چندان با آن موافق نیست. او میگوید:اما مطرح كردن این بحثها در مورد جامعه ایران، زود است. زیرا هنوز نهادهای اجتماعی دیگر زور زیادی پیدا نكرده و مهم نشدهاند. ضمن آن كه خانواده همچنان دارای اهمیت بالایی است. بهرغم تمام این تغییرات اعضای خانواده به هم دلبسته هستند.
پدر و مادرها نیز تمام وجود و دارایی خود را در اختیار فرزندانشان میگذارند و برای آنها تلاش میكنند. همچنین سهم عمده شخصیتی فرزندان از خانواده تغذیه میشود و براساس تحقیقات گروه مرجع فرزندان هنوز هم والدین آنها هستند. با توجه به تغییرات و بهرغم ایرادهایی كه به سبك زندگی، تحولات اقتصادی و اجتماعی وارد میشود خانواده در جامعه ایران دارای اعتبار بالا و مهمترین نهاد اجتماعی است كه در درون آن افراد یك جامعه با هم تعامل دارند و هنوز نهادهای بزرگتر نتوانستند جایگزین آن شوند و آنقدرها كه شنیده میشود خانواده ایرانی از هم گسیخته نیست. البته نباید دلخوش كنیم و بگوییم نباید نگران بود.
این جامعه شناس به عواقب بیاعتنایی به خانواده اشاره كرده و میافزاید: متاسفانه در دهه اخیر عدم توانایی ساماندهی جامعه، بحرانهای اقتصادی، مشكل تورم، اشتغال، بیكاری و همچنین عدم برنامهریزی در حوزههای تعلیم و تربیت فشارهای هنگفتی به خانواده وارد كرده است. اما این خانواده همچنان در این سختیها توانسته استحكام خود را حفظ كند. این روزها اتفاقات هشدار دهنده زیادی رخ میدهد كه باید به آنها توجه مضاعفی شود. بسیاری از قتلها و خشونتها در درون خانواده اتفاق میافتد. محققان با توجه به آمار و درصد بالا معتقدند خشونتهای اجتماعی در خانواده اتفاق میافتد.
این حاكی از تحت فشار شدید بودن خانواده است. مسئولان با بیكفایتی باعث شدند تمام فشارهای جامعه اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و حتی سیاسی بر سر خانواده خراب بشود. در موقعیت زمانی كه فشارها برخانواده زیاد میشود، مسلما آسیب و صدمات زیادی به آن خواهد خورد. از جمله این آسیبها میتوان به ایجاد خشونت بین اعضای خانواده، زن و شوهر، پدر، مادر و فرزندان اشاره كرد. اگر بخواهیم به كمك خانواده بشتابیم، باید از این فشار ایجاد شده بر به خانواده بكاهیم. خانواده زحمت خود را میكشد. و این مسئولان هستند كه نتوانستند در كمتر كردن این بار سنگین كاری كند و هزینه سنگین تعلیم و تربیت را هم بر دوش خانواده انداختهاند.
بیش از هر چیز باید برنامهریزیهای علمی و دقیق و كارآمد صورت بگیرد تا خانواده بتواند نقش همیشگی و انسجام بخش خود را ایفا كند.وی درباره خانوادههای مرفهی كه دچار عدم انسجام شدهاند نیز میگوید: اگر آمارها را نگاه كنید، بیشترین خشونتها و فشارها بر خانوادههای طبقات پایین است. در خانوادههای مرفه این خشونت به این شكل و شمایل نمود پیدا نمیكند. طبیعی است اگر پدری بیكار باشد و نتواند پاسخگوی نیازهای خانواده باشد روابط آنها به خشونت گرایش پیدا خواهد كرد.
البته ممكن است رفاه بیش از حد هم مشكل ایجاد كند، اما صدمات و آسیبهای فقر بسیار بیشتر است. برخی جامعه شناسان هم معتقدند وقتی در یك جامعه بیعدالتی وجود داشته و فاصله طبقاتی زیاد باشد، معمولا از هر دو سو مشكل ایجاد میشود. ناكارآمدی میتواند فاصلههای طبقاتی بیشتر كند و در ثروت بیش از اندازه و فقر شدید نابسامانی ایجاد كند. ما در اعتقادات و ادبیات دینی هم روایات زیادی داریم مبنی بر اینكه «فقر از هر دری وارد شود، فساد، كفر، بیچارگی و تباهی همراه آن وارد میشود.»
منبع:سلامت نیوز